مصطفی کاراسو عضو شورای رهبری ک.ج.ک در ارتباط با اهمیت انتخابات در استانبول طی گفتوگویی با خبرگزاری فرات اهمیت این انتخابات برای کردها و نمایندگیهای محلی را مورد ارزیابی قرار داد. کاراسو در ابتدا با اشاره به عمق و اهمیت تنوع و جمع شدن تنوعات قومی و فرهنگی و تاریخی استانبول گفت: استانبول یک شهر عادی نیست. درست است که این شهر از جمعیتی 15 میلیون نفری برخوردار است اما از قدرت و توانایی تاثیرگذاری 30 میلیون نفری برخوردار است. حزبی که در این شهر قدرت را به دست گیرد، حاکمیت را از آن خود میسازد.
مهاجرت کردها به سوی استانبول
کاراسو ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی استانبول را به تفصیل مورد ارزیابی قرار داده و در ارتباط با حضور کردها در استانبول گفت: کردها در طول تاریخ همواره خلقی رنجبر بوده ودر مهاجرت بودەاند. در این راستا به شهرهای مهم کشورهای همسایه و خصوصا مراکز کشورهای فرادست مهاجرت کردەاند. از سوی دیگر در طول تاریخ قیامهای بسیاری به وقوع پیوستەاند، به دلیل این قیامها و نیز به دلیل مسائل اجتماعی، کردها ناگزیر به مهاجرت شده اند. نمونه بسیار مشهود این امر مهاجرت به آناتولی میانه و خصوصا قونیه است. از سوی دیگر می بینیم که در طول سده نوزده، مهاجرت دیگری به وقوع پیوسته است. این مهاجرت نیز به دو شیوه روی داده است؛ در چارچوب مسائل سیاسی، برخی از خانوادەها را به استانبول انتقال داده و از این طریق درصدد کنترل آنها برآمدند. از سوی دیگر به دلیل قیامهای سده 19 سلطان عبدالحمید علیه کردها سیاستهای جدیدی را اعمال نمود. این سیاستها را باید جنگ ویژه نامید. سوارەهای حمیدیه از میان کردها به دستور وی ایجاد شدند. مدارس عشایر تاسیس شدند. از این طریق عبدالحمید درصدد برآمد تا مزدوری و نوکری را در میان کردها ترویج دهد، با افرادی که از ذهنیت دولت گرایانه برخوردار بودند تلاش نمود تا کردستان را کنترل نماید. بدینگونه بود که برخی از کردها را به استانبول منتقل کردند.
از سوی دیگر واقعیت حضور سید عبدالقادر در مجلس عثمانی و حتی ریاست این مجلس از سوی وی را نیز باید در نظر داشت. اما از سده 19 به بعد استانبول به جایگاهی بدل میشود که کردها در آن سکونت یافته و این شهر به یکی از مراکز کردها تبدیل میشود. بعد از عزل عبدالحمید از مسند قدرت و آغاز دوران مشروطیت دوم، کردها به سازمانهای سیاسی و اجتماعی پیوستند. استانبول شهری است که سازمانهای تعالی کرد و انجمن هیوی در آن تاسیس شدەاند. کردها در استانبول به یک نیروی فکری بدل شدند.
دلیل اصلی مهاجرت کردها به استانبول سیاسی است
کاراسو در ادامه افزود: سالهای 1960 و 1970 سالهایی هستند که هم کردهای علوی و هم کردهای سنی مذهب به سوی استانبول عزیمت کردند. این مهاجرت به ویژه در چارچوب طرح اصلاحات شرق به منظور خالی نمودن کردها از سمت شرق رود فرات و ترکیزه کردن کردهای علوی صورت پذیرفت. به منظور کاستن از جمعیت کردها و ساکن نمودن قومیت ترک در غرب فرات این اقدام صورت گرفت و کردهای علوی را به کلان شهرهای ترکیه و خصوصا استانبول سوق دادند. اشتباه است اگر مساله مهاجرتها را صرفا به مسائل اقتصادی تقلیل داد. اگر تحقیقاتی در ارتباط با سیواس، ملاطیه و مرعش انجام شود واقعیات کاملا مشهود میشوند که ترکهای این مناطق مهاجرت نکردند، روستاهای ترکها دست نخورده باقی ماندند، اما روستاهای کردها که در زمینەهای اقتصادی، کشاورزی و دامداری پر بهره بودند، خالی از سکنه و ساکنان آنها کوچانده شدند.
کاراسو خاطرنشان ساخت که رهبر خلق کرد، عبدالله اوجالان در ارتباط با حزب دمکراتیک خلقها گفته است که این حزب میتواند در سرتاسر ترکیه 30 درصد آرا را به خود اختصاص دهد. اما در ارتباط با مساله استانبول باید بتواند 60 درصد آرا را به خود اختصاص دهد. زمانیکه حزب دمکراتیک خلقها بتواند با نوع برخورد سیاسی خود بر تمامی تنوعات دمکراتیک تاثیرگذار باشد، آنزمان میتواند به چنین هدفی دست یابد. اکثریت کردهایی که به حزب خلق جمهوری رای می دهند می توانند به حزب دمکراتیک خلقها رای بدهند. بخش بزرگی از علویان نیز به حزب خلق جمهوری رای می دهند. بدون تردید آنها میتوانند در درون حزب دمکراتیک خلقها جای بگیرند.
کاراسو در ادامه افزود: استانبول همواره منطقهای بوده است که خط آزادی زنان و دینامیسم زنان در آنجا از قدرت برخوردار بوده است و در این راستا اظهار داشت که اگر زنان در عرصه حیات دمکراتیک و آزاد ایفای نقش نمایند و در این رابطه با دینامیسمی دمکراتیک حضور داشته باشند، تنها جایی که میتواند بازتاب دهنده این امر باشد استانبول بوده و از همین رو حزب دمکراتیک خلقها در این رابطه باید از این فرصت به خوبی استفاده نماید.
بعد از گذشتن حزب دمکراتیک خلقها از حد نصاب، این حزب آماج حملات آ.ک.پ قرار گرفت
کاراسو در ارتباط با استراتژی حزب دمکراتیک خلقها در انتخابات 31 مارس که در کردستان نیز شهرداریهای زیادی را به دست گرفت و نیز تلاشهای این حزب برای بدست گرفتن شهرداری کلان شهرهای ترکیه و نیز درهم شکستن آ.ک.پ/ م.ه.پ به ارزیابی وضعیت پرداخته و اظهار داشت:
با گسترش سرمایه داری در ترکیه، کردهای سنی مذهب نیز مانند نیروی کار ارزان به کلانشهرهای ترکیه سوق داده شدند. در این مقطع علت اصلی را نیز باید سیاسی ارزیابی کرد. خصوصا که با نیات سیاسی در مناطق سرحد این مهاجرت اجباری صورت گرفت که اکثریت جمعیت این منطقه متشکل از کردهای سنی مذهب بود. کردهای منطقه سرحد نیز مانند اهالی سیواس از جمعیت فراوانی در استانبول برخوردار بوده و این امر ناشی از اجرای طرح اصلاحات شرق میباشد. باید بر این واقعیات تاکید شود. به رغم آنکه مناطق سرحد در زمینەهای کشاورزی و دامداری فرصتهای مهمی را برای تولید در اختیار داشتند، اما کردها از این مناطق نیز کوچانده شدند. در مقابل ترکها یا دیگر اتنیسیتەها از این مناطق کوچانده نشدند. در شهرهای آمد، سرت، جولمرگ، ماردین و دیگر مناطق کردستان نیز به دلایل اقتصادی کوچ اجباری روی داد، اما باید براین نکته واقف بود که دلیل اصلی این کوچهای اجباری سیاسی میباشند. این وضعیت بافت دموگرافیک استانبول را دستخوش تحول نموده است. کردها اعم از علوی و سنی مذهب در استانبول از جمعیت بسیاری برخوردارند.
استانبول بزرگترین شهر کردهاست
میگویند استانبول بزرگترین شهر کردهاست. این امر واقعیت دارد. منظور صرفا کردهای سنی نیست، باید واقعیت حضور کردهای علوی را نیز دریافت. برای مثال گفته میشود که بیشتر جمعیت [کردهای] استانبول سیواسی هستند. 80 درصد سیواسیهای کوچانیده شده به استانبول کردهای علوی هستند. 15 درصد نیز ترکهای علوی و 5 درصد نیز کردهای سنی هستند. این واقعیت را نباید از نظر دور پنداشت. همین امر بازگو کننده وضعیت حضور کردها در استانبول است. در درجه دوم کردهای قارص قرار دارند که اکثریت آنها از کردهای سنی هستند. بعد از سالهای 1980 و توسعه مبارزه آزادیخواهانه خلق کردستان و ظلم و ستم فراوان جنگ پلید سالهای دهه 1990 در مناطق آمد، اورفا، ماردین، جولمرگ، سرت، وان و دیگر مناطق کردستان مهاجرت وسیع کردها به استانبول دوباره به راه افتاد.
کردها در استانبول از قدرت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی منسجمی برخوردار هستند؛ استانبول بدون کردها معنا ندارد
کاراسو در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: بنابه تمامی دلایل فوق الذکر، استانبول به شهری تبدیل شده است که دیالکتیک ترکیه - کردستان شدیدا در آن روی داده است. کردها در این شهر به نیروی اقتصادی و سیاسی و فرهنگی دست یافتهاند. در بعد اجتماعی از جمیت بالایی برخوردار هستند. اکنون دیگر استانبول بدون کردها واجد معنایی نیست. نمیتوان و نباید واقعیت کردها در استانبول را مشاهده نکرد. اکنون در استانبول در موضوعات حیات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کردها تعادل و موازنه را حفظ کرده و باید بر واقعیت حضور کردها معترف بود.
استانبول بخش بزرگی از مبارزه آزادیخواهی خلق کرد است. عرصەای از مبارزه آزادیخواهی کردها در استانبول و کلان شهرها قرار دارد. زیرا راه حل مساله کرد در چارچوب دمکراتیزاسیون ترکیه ارزیابی می گردد. به منظور دمکراتیزاسیون در ترکیه، استانبول از اهمیت فراوانی برخوردار است. اما استانبول برای کردها فقط به معنای منطقەای نیست که کوچانده شدگان در این منطقه گردهم آمدەاند. اکنون استانبول به جبهەای برای مبارزەی آزادیخواهی و دمکراتیزاسیون ترکیه و حل مساله کرد تبدیل شده است. باید پیوند کردها با استانبول را از این زاویه ارزیابی کرد.
حزب دمکراتیک خلقها در استانبول از قدرت بالقوه فراوانی برخودار است
کاراسو در ارتباط با قدرت بالقوه حزب دمکراتیک خلقها در استانبول که در این شهر بیش از یک میلیون 200 هزار رای را از آن خود کرده است نیز گفت: حزب دمکراتیک خلقها در استانبول از قدرت بالقوه فراوانی برخودار است و این امر از میزان آرای این حزب مشهود است و این میزان رای میتواند سه برابر افزایش یابد. بدون گمان آرای کردها حایز اهمیت است. حزب دمکراتیک خلقها در استانبول تقریبا تمامی آرای کردها را به سوی خود جلب میکند. بدون گمان در میان کردها، کردهای علوی نیز وجود دارند. اما باید حزب دمکراتیک خلقها در استانبول بتواند آرای بیشتری را به خود اختصاص دهد. یکی دیگر از ویژگیهای کردها در استانبول اینست که حزب دمکراتیک خلقها از طریق کردهای علوی می تواند توجه ترکهای علوی را نیز جلب نماید. زیرا ترکهای علوی نیز در سطح بالایی به متروپلهای ترکیه عزیمت کردەاند.
منبع استراتژی حزب دمکراتیک خلقها آشکار است. در انتخابات 7 ژوئن بعد از آنکه حزب دمکراتیک خلقها از حد نصاب پارلمانی گذشت آ.ک. پ دچار تنگنا شد. با انتخابات 7 ژوئن آ.ک.پ حزب دمکراتیک خلقها را هدف قرار داد. گذشتن از حد نصاب را برای خود به عنوان وضعیتی خطزناک ملاحظه کرد. به منظور در تنگنا قرار دادن حزب دمکراتیک خلقها به حمله دست زد. خصوصا بعد از اول نوامبر که مجددا به قدرت دست یافت به تمامی از در دشمنی با حزب دمکراتیک خلقها وارد شد. این امر در همان زمان هم به معنای دشمنی با دمکراسی و کردها تفسیر شد. شهرهای کردها تخریب شدند، به آتش کشیده شدند. متعاقبا در مجلس، نمایندگان حزب دمکراتیک خلقها زندانی شدند. از رهبران حزب دمکراتیک خلقها هیچ کس را باقی نگذاشتند. کاراسو در این رابطه اظهار داشت آ.ک.پ نتوانست وجود حزب دمکراتیک خلقها را تحمل نماید. طبیعی ترین مساله در این رابطه این نکته بود که حزب دمکراتیک خلقها تداوم سیاست تضعیف فاشیسم آ.ک.پ/ م.ه.پ و پیگیری آن بود.
کاراسو در بخش دیگری از سخنان خود افزود: حاکمیت موجود آ.ک.پ/ م.ه.پ حاکمیتی فاشیستی است. مبارزه به خودی خود علیه این حاکمیت فاشیستی حتی همانند موضعی غیر سیاسی بوده و این امر به معنای عدم سیاستورزی است. در این امر مبارزه نکردن در نوع خود به معنای درنیافتن فاشیسم بود. به معنای رویاروی نکردن و انجام ندادن هیچ گونه حرکتی در برابر دشمنی است که میخواهد تو را سرکوب کند. اگر حزب دمکراتیک خلقها چنین سیاستی را اتخاذ نمی کرد به وضعیت حزبی غیر سیاسی و غیر مبارز در راه آزادی دچار می گردید.
اما حزب دمکراتیک خلقها سیاستی درست را به اجرا در آورده است. مساله حزب خلق جمهوری یا امر دیگری نیست. مساله دمکراسی است، آزادی و حمله به آنهاست. این حمله چگونه انجام شود بهتر است؟ وظیفه اصلی در این مقطع تضعیف فاشیسم آ.ک.پ/ م.ه.پ است. تا زمانی که این حاکمیت تضعیف نگردد، نه در ترکیه مساله کرد حل میشود و نه دمکراتیزاسیون ایجاد میگردد. اتخاذ چنین موضعی هم ناگزیر و هم صحیح است.
خلق کرد در 23 ژوئن شکست را بر آک.پ/ م.ه.پ تحمیل خواهد کرد
کاراسو در بخش دیگری از سخنان خود افزود که مساله کرد مساله آزادی است، مساله دمکراسی است، مساله دمکراتیزاسیون ترکیه است. کاراسو افزود: خواست خلق کرد، نیروهای دمکراسیخواه و آزادیخواه، نیروهای انقلابی خلق کرد اینست که این مساله در بطن دمکراسی به راه حل دست یابد. تمامی اهداف کردها مبتنی بر دمکراسی و دمکراتیزاسیون قرار دارد. برداشتن محدودیتهای فراروی دمکراتیزاسیون مسولیتی است که بر عهده نیروهای سیاسی خلق کرد قرار دارد. خلق ما باید در این چارچوب حمایتهای وسیعی را از این سیاست به عمل آورد. در انتخابات 31 مارس از این سیاست حمایت به عمل آورده است، در انتخابات 23 ژوئن نیز از این سیاست همچنان حمایت خواهد نمود. در انتخابات 23 ژوئن نیز بیش از انتخابات 31 مارس از این سیاست حمایت به عمل خواهند آورد. در برهەهای قبل مشاهده شد که نه فقط شهرداری استانبول بلکه شهرداری های بسیاری از کردستان نیز توسط آ.ک.پ به تصرف درآمد. خصوصا شهرداری شهرهایی مانند توشبا، باغلار و بسیاری از مناطق بزرگ دیگر؛ در مقابله با حاکمیت تاراجگر، در مقابله با حاکمیتی که اراده دمکراتیک خلق را به رسمیت نمی شناسد، خلق کرد 23 ژوئن بسیار قدرتمندانەتر شکست را به آ.ک.پ/ م.ه.پ تحمیل می کند. حزب دمکراتیک خلقها در این چارچوب تلاش می نماید. دلایل ما نیز در این چارچوب کاملا آشکار و بدیهی می باشند.
بینالی ییلدرم بر سیاستهای خود مبنی قتل عام کردها اعتراف کرده است
کاراسو در بخش دیگری از سخنان خود افزود: واقعیات و حقایق در عرصه مشهودند، در کردستان جنگ در جریان است، هر جایی از کردستان آماج بمباران قرار دارد، کردستان را به سرزمین ممنوعیتها بدل کرده اند. در این میان هر روز می گوید که فلان شمار از آنها را کشتهایم، این تعداد را مورد هدف قرار دادهایم. مشهود است که در عفرین چه بر سر کردها آوردند، اکنون نیز به سیاست قتلعام دست می زنند. خانوادەهای تبهکاران را در آنجا مستقر کردهاند. می گوید که همین سیاست را نیز تداوم میبخشد. بینالی ییلدرم و اکرم امام اوغلو در یک کانال تلویزیونی به مناظره پرداختند. ییلدرم آشکارا گفت که ما عفرین را اشغال کردیم. در زمان نخست وزیری من عفرین اشغال شد. ما سوریه را به چنین سمتی سوق دادیم. این خود اعترافی صریح به قتل عام است. اعترافی است به تغییر دموگرافی عفرین. اعترافی است به اینکه چگونه کردها از این جغرافیا رانده شدند و افراد دیگری به جای آنها اسکان یافتند. آیا چنین امری اعتراف به دشمنی با کردها نیست؟ بینالی ییلدرم در سخنان خود در تلویزیون گفت که او شرق فرات را پاکسازی خواهد کرد. منظور وی پاکسازی کردهاست. می گوید همانگونه که کردها را از عفرین بیرون راند و خانواده های تبهکاران را در آنجا اسکان داد، همان سیاست را در شرق فرات نیز به اجرا در خواهد آورد. موضع کردها در مقابله با چنین سیاستی چه خواهد بود؟ از طرف دیگری در شهر آمد از کردستان دم می زند. در استانبول می گوید کردها را از مسکن و سرزمینشان بیرون خواهد راند و سوریهای را در آنجا مستقر خواهند کرد. صراحتا بر چنین امری اعتراف می نماید که سیاستهای آنان در سوریه مبتنی بر کشتار و قتل عام کردهاست. کردها در 23 ژوئن همانند سیلی به این سخنان ییلدرم پاسخ خواهند داد.
کردها درس بزرگی را به آ.ک.پ خواهند داد
کاراسو در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت که بینالی ییلدرم می گوید همانند عفرین در شرق فرات نیز سیاست کشتار را به اجرا درخواهد آورد. اما این سیاست محدود به روژاوا نخواهد بود، بلکه در شمال کردستان نیز چنین خواهند کرد. در اورفا، در ماردین نیز تلاش دارند تا چنین سیاستی را به پیش ببرند. در شرنخ و دیگر مناطق، در هر منطقه ای با حمله و تجاوز علیه کردها، با سوزاندن شهرها درصدد هستند تا کردها را از کردستان آواره نمایند و افراد و اجتماعات دیگری را به جای آنها بگذارند. در مقابله با چنین حاکمیتی کردها باید چکار کنند؟ بینالی ییلدرم در این برنامه تلویزیونی گفته است که ما عفرین را اشغال کردیم، کردها را از آنجا بیرون راندیم، سوریها را در آنجا اسکان دادیم. در صورتیکه در انتخابات شهرداریها به پیروزی برسم در شرق فرات نیز به چنین کاری دست میزنم. این مساله قتل عام کردهاست. جنایت علیه بشریت است. بدون شک کردها در مقابله با چنین امری موضعگیری خواهند کرد. هیچ دلیلی وجود ندارد که موضع کردها در مقابل آ.ک.پ تغییر نماید. کردها به آ.ک.پ رای نخواهند داد. برای کردها، حزب دمکراتیک خلقها و نیروهای دمکراسیخواه در این میان وجود دارند. در این انتخابات کردها و نیروهای دمکراسیخواه از سیاست حزب دمکراتیک خلقها حمایت خواهند نمود و از رای خود برای درهم شکستن آـ.ک.پ بهره خواهند برد. کردها جامعەای نیستند که آرای خود را به کسی بدهند که درصدد از میان برداشتن آنها برآمده است. نیروهای دمکراسیخواه کرد درس خوبی را به آ.ک.پ خواهند داد.
انتخابات استانبول همانند نقطه عطف و رفراندوم دمکراسی است
کاراسو اعلام داشت که انتخابات 23 ژوئن استانبول به نقطه عطف دمکراسی چرخش یافته است. خصوصا که این انتخابات در مقابله با سیاستهای آ.ک.پ/ م.ه.پ بوده و در ضدیت با عدم به رسمیت شناختن ارادهایست که در انتخابات خود را به نمایش گذارد، این را درکردستان و در استانبول انجام دادند. لازم است که به این مساله پاسخی درخور داده شود. یا این ذهنیت تضعیف گشته و در هم می شکند یا چنین ذهنیتی به تمامی به ذهنیت فرادست بدل می شود. اگر چنین ذهنیتی محدود نگردد همراه با ائتلاف خود کاملا تثبیت میگردد. از سوی دیگر انتخابات استانبول همانند نقطه عطف و رفراندوم دمکراسی است. این مساله برای کردها حایز اهمیت فراوان است. اما باید کردها و نیروهای دمکراسیخواه نیز از آرای خود استفاده نمایند. در این انتخابات برای دمکراسی، برای مبارزه آزادیخواهی آرای کردها بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. اگر در انتخابات شرکت ننمایند این مساله به تعاملی غیر مسئولانه بدل می گردد. اهمیت دمکراسی مد نظر قرار نمی گیرد. اهمیت مبارزه آزادیخواهانه خلق کرد مد نظر قرار نمی گیرد. چنین برخوردی با انتخابات نه فقط تهدیدی را متوجه انتخابات پیش رو مینماید، بلکه همزمان عدم درک دمکراسی و آزادی نیز محسوب می گردد. از همین رو نباید کردها و نیروهای دمکراسی خواه در این انتخابات شرکت نکنند. کسانی که در 31 مارس به پای صندوقهای رای رفتند، لازم است که بار دیگر نیز به پای صندوقهای رای رفته و همان موضع پیشین را تکرار نمایند. کسانی که بنابه دلایل متفاوت نتوانستند در انتخابات شرکت کنند باید در این انتخابات حتی اگر بیمار بوده یا توان رفتن به پای صندوقهای رای را نیز نداشته باشند لازم است که به منظور دمکراتیزاسیون ترکیه و آزادی خلق کرد به پای صندوقهای رای رفته و رای بدهند.