نکاتی در رابطه با واقعیت خیانت در میان کردها [یادداشت]

این یادداشت در شرایطی منتشر می‌شود که نچیروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان طی کنفرانسی مطبوعاتی با کمال وقاحت، حزب کارگران کردستان را "اشغالگر" و رژیم غاصب ترک را "دوست" خطاب کرده بود.

مبارزه آزادیخواهی کردستان در برابر اشغالگران و استـعمارگران دستاوردهای بزرگی را برای کردها به ارمغان آورده است. اما بیشترین انرژی مبارزه در برابر مزدوران داخلی، سرسپردگان و عوامل اشغالگران در داخل کردستان صرف شده است. فاطمه آدر عضو شورای رهبری ک.ج.ک در این یادداشت به مبحث خیانت در کردستان پرداخته است، این یادداشت در شرایطی منتشر می‌شود که نچیروان بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان طی کنفرانسی مطبوعاتی با کمال وقاحت، حزب کارگران کردستان را "اشغالگر" و رژیم غاصب ترک را "دوست" خطاب کرده بود.

متن کامل یادداشت به این شرح است:

"پیشبردهای مبارزاتی و مقاومت‌های که طی سال‌های اخیر در کردستان به‌وقوع پیوسته‌اند، به گونه‌ای باورنکردنی موضوع "اتحاد‌ملی" را به یکی از مباحث مهم روز در هر چهار بخش کردستان تبدیل کرده‌اند. بنابراین بیانیه‌ی حزب دمکرات کردستان عراق ـ پ.د.ک مبنی بر اینکه "پ.ک.ک در اقلیم کردستان اشغالگر است" نه تنها موضعی درخور شرایط نیست، بلکه بسیار جای تاسف دارد. در شرایط کنونی که مبارزات با اراده‌ی خلق کُرد در جریان است و باتوجه به خطراتی که این مبارزات را تهدید می‌کنند، بایستی تمامی جریانات سیاسی در کردستان از این مبارزات حمایت کنند. اما درست در نقطه‌ی مقابل این موضع، به باور نچیروان بارزانی کُرد(پ.ک.ک) کردستان را اشغال نموده است.

 

این در حالیست که اگر همچون خلق کُرد دلایل عدم اتحاد خود را درک ننماییم، چاره‌یابی برای مسائل خلق‌مان بسیار دشوار خواهد شد. خیانت در عدم اتحاد خلق کُرد نقشی مهم داشته است و حتی بسیاری از مواقع دلیل اصلی شکست مبارزات و مقاومت‌های خلق کُرد بوده است. یکی از شخصیت‌های اسطوره‌ای خلق کُرد به نام "اَنکیدو" پس از سرسپردگی به تمدن و یا مدرنیته و شناخت پول، خیانت را بر خلق کُرد تحمیل کرد. از آن زمان تا کنون، خیانت همچون خنجری بر بیخ گلوی خلق کُرد، نقش داشته است. این خنجر، موجودیت و حقیقت خلق کُرد را به نابودی کشانده و همواره ازخودبیگانگی و خیانت را همچون انتخابی در پیش پای کُردها قرار داده است. کُردهایی که خیانت را قبول نکرده و راه مقاومت را برگزیده‌اند، با سیاست انکار، امحا و نابودی روبرو گشته‌اند.

 

خیانت نقش مهمی در شکست قیام‌ها و مقاومت‌هایی داشته که خلق کُرد آنها را پیشبرد داده‌ است. اما همزمان با نابودی کُردهایی که به مقاومت پرداخته‌اند، به کُردهایی که به خلق خود خیانت کردەاند، نیز حق زندگی نداده‌اند. کُردهایی که راه خیانت را برگزیده و از حقیقت جامعه‌ی خود دور گشته‌اند، رفته رفته به یک طبقه‌ی خاصی از جامعه تبدیل شده‌اند. این طبقه‌ی خیانت‌پیشه، به‌منظور مقابله با مبارزات آزادیخواهانه‌ی خلق کُرد ایجاد شده است.

 

تقسیم جغرافیای کُردستان به چهار بخش و ایجاد مرز میان این بخش‌ها، توطئه‌ای تاریخی‌ست که در راستای نابودی موجودیت خلق کُرد اجرایی شد. رهبر آپو در این رابطه چنین می‌گوید:" این توطئه که علیه تمام خلق کُرد و پس از نقشه‌ای چند صد ساله اجرا شد، برای کُردها آغاز دستور قتل‌عام محسوب می‌شود." در رابطه با تقسیم جغرافیای کردستان به چهار بخش تحلیل‌های زیادی ارائه شده و حتی در ادبیات و هنر کُردی نیز به شیوه‌های مختلفی این حقیقت را بیان کرده‌اند، اما تاکنون هیچ‌کدام نتوانسته‌اند که به شیوه‌ای درست آن را تحلیل نمایند. نیروهای امپریالیست جهانی بر سر میز مذاکره، کردستان را به چهار بخش تقسیم کردند و اینگونه با نقشه‌ای طولانی مدت چاره‌یابی مسئله‌ی کُرد را دشوار ساخته‌اند.

 

خلق کُرد نیز آنگونه که باید نتوانسته‌اند اختلافات میان خود و همچنین سیاست ایجاد آشوب و جنگ و بکارگیری آنها علیه یکدگیر را درک  کنند. در واقع هیچ جایی بیان نشده که نیروهای مدرنیته‌ی سرمایه‌داری با هدف به تسلیمیت واداشتن دولت‌های اشغالگر در داخل مرزها، چگونه خلق کُرد را همچون وسیله‌ای بکار می‌گیرند. بنابراین مبارزات آزادیخواهانه‌ی خلق کُرد و ایجاد سیستمی توسط کُردها که زندگی مسالمت‌آمیز خلق‌ها در کنار همدیگر را تضمین کرده است، توانست مانعی در مقابل این توطئه‌ی تاریخی باشد. بطور کلی قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی هم از جنبه‌ی سیستماتیک و هم جغرافیایی، کردستان را در راستای منافع خود به کار می‌گیرند. در واقع در کردستان موفق به ایجاد یک طبقه‌ی خیانتکار شدند که رهبر آپو از آن به عنوان توطئه سیاسی نام برده و چنین وضعیتی را به مثابه سیاست سیستماتیک اشغالگران و استعمارگران کردستان مورد ارزیابی قرار داده است.

 

وجود چنین شرایطی در کردستان، تاثیر مهمی بر نابودی اتحاد میان فرهنگ‌های مختلف خاورمیانه خواهد داشت. همکاری در این سیاست یعنی غفلت، عبرت نگرفتن از تاریخ، افتادن در دام توطئه و بازیچه‌شدن را در پی دارد. دولت ـ ملت بخشی از بازی سیاسی حاکمیت فاشیست و قتل‌عامگر است و هیچگاه خود را وسیله‌ی استقلال کُردها قرار نمی‌دهد. مگر در مقطعی به عنوان وسیله‌ای بکار گرفته شود و در نهایت حتی همچون وسیله نیز نیرو و توانایی برایش باقی نخواهد ماند. اگر مبارزات آزادیخواهی خلق‌ها با شکست مواجه گردد، دولت ـ ملت نیز قدرت بیشتری خواهد گرفت.

 

اگر در مقطع کنونی حزب کارگران کردستان ـ پ.ک.ک را همچون گروهی کُرد اشغالگر معرفی گردد و همزمان از نیروهای اشغالگر و قتل‌عامگر حمایت کنند. با تحلیلی بسیار ساده میتوان گفت که سران حزب پ.د.ک بسیار سطحی‌نگر و کوتاه‌بین هستند.

 

بدون شک این خیانت بیشتر از آنکه در حد حرف و اقدامی از سر ناآگاهی باشد، نشان‌دهنده‌ی وضعیت کاملا آشکار است. دست کشیدن از خلق خود، سرزمین، آزادی و شرافت برای به دست آوردن قدرت و لقمه‌ای نان، بهای سنگینی دارد. نتیجه‌ی آن نیز همکاری برای قتل‌عام خلق است و این برای شخصیت‌ها و جریانات سیاسی شرم بزرگی محسوب می‌شود.

 

ارائه‌ی چند تحلیل از رهبر آپو برای دریافت درکی درست از این شرایط را ضروری می‌دانم

"دولت ـ ملت با دادن وعده‌های توخالی ذهن خلق کُرد را برای تاسیس یک دولت ـ ملت کوچک آماده می‌کند. خلق کُرد نیز تنها در این سطح محدود می‌ماند که همواره منتظر دخالت نیروهای هژمونگرای خارجی است تا در راستای تشکیل این دولت کوچک برای آنها اقداماتی ترتیب دهد. این موضوع باعث می‌شود که دفاع از موجودیت خود و جنبش آزادیخواهی را تضعیف نماید. درواقع آنها را به اراده‌ی خود بی‌باور کرده و همواره به نیروهای خارجی وابسته نگه می‌دارند. ازین طریق نیز به قتل‌عام محکوم شده و به برده‌ی قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی مبدل می‌شوند. با بهره‌گیری از شخصیت‌های خیانتکار تمام خلق کُرد را بازیچه‌ی خود خواهند کرد و اینگونه میهن‌دوستان واقعی و نیروهای انقلابی را که بازی آنها را برهم می‌زنند، گوشه‌گیر خواهند کرد و خلق کُرد نیز با خطر و تهدیدهای جدی روبرو خواهد شد.

 

سعی دارند بطور سیستماتیک و ایدئولوژیک ثابت کنند که خلق کُرد به تنهایی نمی‌تواند اقدامی انجام دهد و تاسیس جامعه‌ای آزاد، دمکراتیک و مسالمت‌آمیز غیرممکن خواهد بود. احتمال می‌رود خلق کُرد به انقلابی‌ترین خلق خاورمیانه مبدل گردد، اما چنین ذهنیت هژمون‌گرایی خلق کُرد را در پایین‌ترین سطح بردگی و بسیار نزدیک به قتل‌عام باقی خواهد گذاشت. همزمان سعی خواهند کرد که خلق کُرد را بدون دفاع نشان دهند که همواره منتظر دفاع از سوی دیگران است. اما در حقیقت هر ملتی باید توانایی دفاع از خود را داشته باشد.

 

کسانی که در مقابل تاسیس یک جامعه‌ی ملی و متحد برای خلق کُرد مانع ایجاد کرده‌اند، بایستی شناسایی شوند. زمانیکه از ملت کُرد سخن می‌گوییم، نباید آن را همچون یک دولت ـ ملت ببینیم، بلکه بایستی ملت کُرد را همچون جامعه‌ای ملی و دمکراتیک بنگریم. بنابراین ایجاد مرز برای یک دولت ـ ملت کوچک هیچ لزومی ندارد. بلکه چاره‌یابی مسئله‌ی کُرد را باید در فرهنگ زندگی مسالمت‌آمیز تشکلات مستقل خلق‌های همسایه دنبال کرد.