١٠ فروردین؛ سالروز شهادت پیشوا "قاضی محمد" و یارانش
رژیم پهلویها به زبالهدان تاریخ رفت و مبارزه دمکراتیک خلق کُرد، پیشاهنگی مبارزات آزادیخواهانه را نه تنها در کردستان بلکه در ایران و تمام خاورمیانه بردوش گرفته است.
رژیم پهلویها به زبالهدان تاریخ رفت و مبارزه دمکراتیک خلق کُرد، پیشاهنگی مبارزات آزادیخواهانه را نه تنها در کردستان بلکه در ایران و تمام خاورمیانه بردوش گرفته است.
هفتاد سال پیش در چنین روزی رژیم ضدبشری پهلویها، "قاضی محمد" مؤسس و رهبر جمهوری کردستان- مهاباد، محمد حسین سیف قاضی (وزیر دفاع کردستان) و ابوالقاسم قاضی (نماینده مهاباد در مجلس و از رجل سیاسی عصر) را اعدام کرد. رژیم پهلویها به زبالهدان تاریخ رفت و مبارزه دمکراتیک خلق کُرد، پیشاهنگی مبارزات آزادیخواهانه را نه تنها در کردستان بلکه در ایران و تمام خاورمیانه بردوش گرفته است.
دربار سلطنت پهلوی به خیال آنکه، قتل و اعدام صدها پیشمرگه و منع موجودیت جمهوری کردستان، آزادی و اراده کردستانیها برای دراختیار گرفتن سرنوشت خویش را برای همیشه سرکوب کرده است تا واپسین روزهای زمامداری خود بر دشمنی علیه کردها اصرار کرد. رژیم مزدور پهلوی به زبالهدان تاریخی سپرده شد و حسرت نابودی کردها را به گور بردند.
قاضی محمد فرزند قاضی علی، رهبر و مؤسس جمهوری کردستان در مهاباد چهرهای درخشان نه تنها برای کردهای شرق، بلکه برای کردهای منطقه بود. دمکراتی انقلابی و دانشمند پژوهنده که راه رهایی کردها از ستم مضاعف را بدرستی شناخت و با تاسیس نخستین جمهوری خودمدیر در چارچوب ایران, یگانه راه حل را از خود به یادگار گذاشت.
قاضی محمد که به "پیشوا" ملقب گردید، سخنوری توانا بود و در آخرین خطابه خود، در میدان "چواچرای" مهاباد گفت: امروز یک قاضی محمد اعدام می شود. شک نداشته باشید که فردا هزاران قاضی محمد در کردستان بپا خواهند خواست.
رژیم پهلوی به جنگ واقعیات تاریخ کردستان و تحریف آن رفت. تاریخ و واقعیات باقی ماند, ولی آن رژیم رفت. رژیم جمهوری اسلامی نیز همچون میراثدار رژیم شاهنشاهی پهلویها، ۴٠ سال است در برابر خواست و اراده کردهای شرق برای بدست گرفتن سرنوشت خویش در چارچوب ایران ایستاده است. جمهوری اسلامی چنان رفتاری کرده است که گوئی تاریخ را نه خوانده است و نه باور دارد.
ارتشبد فردوست در خاطرات خود، پیرامون سفر شاه، پس از به خاک و خون کشیدن دو جمهوری خودمختار آذربایجان و کردستان به این دو منطقه می نویسد: سفر به کردستان برای شاه یک ضربه روحی بود. اطرافیان و مشاوران به شاه توصیه کردند به کردستان نرود، زیرا مردم خشمگیناند. شاه باور نداشت و براین تصور بود که مردم به استقبالش خواهند آمد. با یک جیپ راهی کردستان شدیم. به مهاباد که رسیدیم یکباره شهر را تعطیل دیدیم. مردم به سرعت مغازهها را بسته و خیابانها را ترک کرده بودند. وقتی به میدان "چوارچرا" که قاضی محمد در آن اعدام شده بود رسیدیم، شاه چشمش به پرچمهای جمهوری قاضی محمد افتاد که مردم سردر خانههای خود نصب کرده بودند. به توصیه اطرافیان، شاه خیلی زود از میدان خارج شد و مهاباد را ترک کردیم. این واکنش مردم نسبت به اعدام قاضی محمد بود."
مهاباد، بعنوان پایتخت جمهوری خودمدیر کردستان در قلب مردم کردستان برای همیشه زنده ماند، چنان که امروز نیز قلب سیاست و مبارزه برای خودمدیریتی در کردستان و ایران است. رمز احترام عمیق ملی کردها به قاضی محمد و پیشمرگان دوران قاضی محمد، که شاید هنوز انگشت شماری از آنها در قید حیات باشند را باید در آرمان های بزرگ و انسانی قاضی محمد و آن جمهوری دانست که قاضی محمد در راس آن قرار داشت. صداقت و پشتکار، وطن دوستی و آبادانی کردستان خمیرمایه آن حکومت بود.
قاضی محمد در وصیت خویش بارها اهمیت اتحاد و انسجام ملی کردها را یادآوری کرده است. پیشوا قاضی در بخشی از وصیتنامه خود میگوید:"... عزیزان من کردستان به تمام کردها تعلق دارد. همانطور که دریک خانواده هریک از اعضای آن به کاری مشغول است و وظایفی که به ایشان محول میشود انجام میدهد،دیگری حق تنگ نظری و حسادت ندارد؛کردستان همان خانه و همان خانواده است.
اگر اطلاع یافتید کسی از اعضای این خانواده کاری میتواند انجام بدهد مبادا موانع برای او ایجاد کنید. مبادا نسبت به کسانی که مسئولیت بیشتری دارند تنگنظر باشید..."
میراث جمهوری کردستان و رنجهای انقلابی قاضی محمد و یارانش در روژاوای کردستان/ شمال سوریه به ثمر نشسته است و کردها با اتحاد ملی و میهنی با خلقهای دوست، در برابر دشمنان ایستادگی کردند و نمونه درخشانی از آرمانهای همیشه زنده قاضی محمد را به جامعه بشری نشان میدهند.
مبارزه کردهای شرق کردستان هم با الهام از وصایای قاضی به مبارزه پیشاهنگ خلقهای ساکن در تمام ایران مبدل شد و برساخت ملت دمکراتیک کُرد نمود عینی تحقق آرزوهای پیشوا قاضی در این بخش از میهن است. مبارزه در شمال کردستان و جنوب کردستان علیه رژیمهای اشغالگر و گروهای وابسته به آنان هم با تمام توان ادامه دارد.