مصطفی کاراسو با یادآوری قتلعام مرعش و ادای احترام به جانباختگان، شرایط زمانی اجرای این قتلعام را تحلیل کرد.
در همین رابطه کاراسو گفت: سال ۱۹۷۸ به دلیل اقتدار فاشیستی، ترکیه با بحرانهای سیاسی-اقتصادی، اجتماعی و فکری دست و پنجه نرم میکرد. در چنین شرایطی مبارزهی خلقها، زحمتکشان، زنان و جوانان علیه اقتدار فاشیستی رشد و نمو کرد. قتلهام شهر مرعش در چنین بستری به وقوع پیوست. آنچه که بعدها برای ما مشخص گردید، دست یابی به این نکته بود که این کشتار تمهید فاشیسم برای انجام کودتای ۱۲ سپتامبر، یعنی در اقع هموار نمودن راه برای دست زدن به این کودتا بود. قتلعام مرعش نیز در این راستا انجام شد.
ترکیزه کردن غرب فرات مبتنی بر وجود طرحی پیشینی بود
کاراسو در ادامه افزود: حاکمان فاشیستی همواره در راستای ایجاد جنگ و نا آرامی تلاش ورزیده و درصدد برآمدند کودتای ۱۲ سپتامبر و اقتدار فاشیستی خود را مشروع قلمداد نمایند. قتلعام مرعش نیز مبتنی بر طرح و برنامه و در راستای دستیابی به این هدف بود.
کاراسو افزود: همزمان با تاسیس جمهوری ترکیه، برنامههای گسترده و همه جانبهای در راستای ترکیزه کردن غرب فرات در دست بود. با دقت در قتل عام مرعش آشکار میگردد که این کشتار قدمی در چارچوب برنامهی اصلاحات شرق بوده است.
سنتز ترک-اسلام در غرب فرات تحمیل شد
کاراسو در رابطه با سنتز ترک-اسلام اظهار داشت متعاقب قتلعام مرعش، در تمامی شهرهایی که سکنان آن را کردهای علوی تشکیل میدادند و از جمله خود مرعش، ملاطیه، سمسور، سیواس، ارزنجان و درسیم از شمار کردها کاسته شد. علویان به شهرهای بزرگ ترکیه و کشورهای اروپایی کوچانیده شدند و در نهایت غرب فرات خالی از سکنهی کرد شد. در همین راستا غرب فرات را به جغرافیایی تبدیل کردند که سنتز ترک-اسلام را بر آن تحمیل نمایند.
این قتلعام اندکی بعد از تاسیس حزب کارگران کردستان انجام شد
کاراسو در این گفت وگو با شاره به زمانبندی این قتلعام اظهار داشت: قتلعام مرعش مدتی اندک بعد از تاسیس حزب کارگران کردستان-پ.ک.ک اجرا شد. سال ۱۹۷۸ جنبش آپویی در دیلوک، اورفا و مرعش با سرعت سترش یافت. همزمان در درسیم، دیاربکر، الیح، مردین، سرحد و دیگر نواحی کردستان جنبش آپویی در حال توسعهی قابل توجه بود. کشتار مرعش پاسخی به تمامی جنبشهای دمکراتیک و انقلابی ترکیه و هم پاسخی به پیشرفتهای جنبش آپویی در سرتاسر کردستان بود.
علویان باید به سرزمین و جایگاه خود بازگردند
کاراسو در ادامه افزود: وظیفه و مسئوولیت علویان، نیروهای دمکراتیک و جنبش کردی اینست که پیامدها و اهداف این قتلعام را معکوس نمایند. اهداف این قتلعام هر چه بوده باشد باید ما از طریق مبارزهی خود نتایج و پیامدهای این قتلعام را تغییر دهیم. از همین رو باید کردهای علوی، ترکهای علوی که از خانه و مسکن خود بیرون رانده شدهاند به سرزمین و جایگاه خود بازگشته و جریانهای فکری و فرهنگی خود را احیا نمایند. هیچ گروه اتنیکی و فکری نمیتواند خارج از سرزمین و جایگاه خود فکر و فرهنگ خود را تداوم بخشد. از همینرو تا زمان مراجعه به سرزمینشان قادر نخواهند شد علویت خود را حفظ کنند.
بدون مبارزهی دمکراسی عقلانیت مبتنی بر تکینگی تغییر نخواهد یافت
کاراسو در ادامه افزود: برای بازگشت علویان باید ترکیه دمکراتیک شود. در ترکیهی مبتنی بر عقل تکین (یک ملت، یک مذهب، یک پرچم، یک زبان، یک دولت و مردسالار) نه علویان، نه کردها و نه دیگر اجزای دیگر نمیتوانند موجودیت خود را حفظ کنند. تا زمانیکه ترکیه دمکراتیک نگردد، این عقلانیت مبتنی بر تکینگی، عقلانیت مبتنی بر سنتز ترک- اسلام تداوم مییابد. تا زمانیکه برای دمکراسی مبارزه نشود، دشوار است که علویان با هویت، فرهنگ و تفکرات خود به شیوهای آزادانه زندگی کنند.
در همین راستا کاراسو از علویان درخواست نمود که بیش از پیش به صفوف مبارزهی دمکراسی بپیوندند، زیرا با گسترش مبارزه علیه حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی، میتوان به شکست فاشیسم امیدوارتر شد.