کالکان: آخرین گفته‌های دنیز گزمیش بسیار مهم می‌باشند

دوران کالکان: رهبر آپو آخرین گفته‌های دنیز گزمیش به عنوان وصیتی  برای خود قلمداد کرده بود. رهبر آپو در ارتباط با آن زمان می‌گفت: عقل و وجدان من اجازه نمی‌داد که در مقابل این وضعیت موضعگیری نکنم. تلاشها و جستجوی من بر این مبنا آغاز شد.

ماه مه مصادف با شهادت بسیاری از پیشاهنگان انقلابی است. در ۶ ماه مه سال ۱۹۷۲ دینز گزمیش، حسین اینان، یوسف آسلان، در ۹ مه ۲۰۱۰ شیرین علم‌هولی، فرهاد وکیلی، فرزاد کمانگر و علی حیدریان، در ۱۸ ماه مه سال ۱۹۷۳ ابراهیم کایپاک کایا، در ۱۳ ماه مه سال ۱۹۷۴ نیز لیلا قاسم در جنوب کردستان به دار کشیده شدند.

 

دوران کالکان عضو کمیته رهبری حزب کارگران کردستان در ارتباط با ماه شهدا، به پرسشهای خبرگزاری فرات نیوز پاسخ داد. کالکان در ارتباط با شهدای پیشاهنگ اظهار داشت: قبل از هر چیز با گرامیداشت یاد و خاطره این شهدا، به یاد می آورم که در ماه آوریل سال ۱۹۷۲ من آخرین سال دبیرستان را می گذراندم. به همین دلیل از ۶ ماه مه سال ۱۹۷۲ را به خوبی به یاد دارم. برخی از روزنامه‌های چپ تیتر زده بودند. من جوانی طرفدار انقلاب بودم. هنگامی که روزنامه‌ها به کلاس درس رسیدند، ما به عنوان چند جوان طرفدار اندیشه‌های چپ، با غم و اندوه روزنامه را مطالعه کردیم. یکی از رفقای زن گریه می‌کرد. در سال ۱۹۷۳ هنگامی ابراهیم کایپاک کایا زیر شکنجه کشته شد، من در آنکارا دانشجو بودم. با افکار و اندیشه های چپ از نزدیک پیوند داشتم. به دلیل کودتای نظامی ۱۲ مارس اطلاعات چندانی در اینباره در روزنامه‌ها منتشر نمی‌شد. جوانان انقلابی نیز این موضوع را چندان مورد بحث قرار ندادند.

 

هنگامی که لیلا قاسم نیز بدار کشیده شد من همچنان در آنکارا دانشجو بودم. درک اندیشه‌های چپ در من اندکی افزایش یافته بود. هاکی کارر و رهبر آپو را شناخته بودم. در ارتباط با وضعیت کردستان اطلاعات اولیه را کسب کرده بودم. حساسیت در مورد شخصیتهای کردستان افزایش یافته بود. قتل عام در جنوب کردستان، قرارداد الجزایر در سال ۱۹۷۵ و اعدام لیلا قاسم و رفقای دیگر وی، کردها و نیروهای انقلابی از موضوعاتی بود که مورد بحث قرار می‌گرفت. به منظور تعمق در این موارد، لازم است که انقلاب ماه مه ۱۹۶۸ به درستی درک گردد. انقلاب جوانان در سال ۱۹۶۸ در بعد ایدئولوژیک بسیار مترقی است. به همین دلیل از اروپا گرفته تا آسیا، از آفریقا گرفته تا آمریکا، در اقصی نقاط جهان این انقلاب تاثیرگذار بوده است. اطلاع دارید که این انقلاب در سال ۱۹۶۸ در امریکا چه اندازه توسعه پیدا کرد؛ در آفریقا راه را بر تحولات مهمی گشود، در اروپا موجد چه تحولات فکری شده و در آسیا نیز کارزاری سربلندی انقلاب رهایی ملی را ایجاد کرده است. همزمان، بر ترکیه، ایران و عربستان نیز تاثیرگذار بوده است. رهبر آپو اعلام کرده است که او تحت تاثیر انقلاب جوانان در سال ۱۹۶۸ بوده است.

 

کودتای نظامی و مقاومت

لازم است که مقطع کارزار جوانان انقلابی و کودتای فاشیستی نظامی در ۱۲ مارس ۱۹۷۱ به درستی ارزیابی گردد. برای درک موضع رهبر آپو نیز باید کودتای نظامی فاشیستی ۱۲ مارس سال ۱۹۷۱ ومقاومت مسلحانه THKP-C, THKO û TÎKKO  به درستی درک گردد. این وضعیت تمامی معادلات موجود در ترکیه را به لرزه درآورده و توجه جامعه ترکیه را با انقلابی دمکراتیک و بزرگ معطوف می‌نماید. در این رابطه باید کشتار قزل‌دره که در ۳۰ مارس ۱۹۷۲ نیز انجام شد به درستی درک شود. در جریان این کشتار ماهر چایان و نه نفر از رفقای وی به شیوه‌ای سبعانه کشته شدند. به منظور ممانعت از اعدام دنیز گزمیش، یوسف آسلان و حسین اینان سه تکنسین خارجی به گروگان گرفته شدند، درصدد بودند از این طریق معامله‌ای را با دولت انجام دهند. درصدد بودند به منظور ممانعت از اعدام این عده موضعی انقلابی از خود نشان دهند. در نهایت، دولت ترک چایان و رفقای وی را اعدام نمود. موضعگیری و مقاومت ماهر چایان از تاثیر عمده‌ای بر جوانان برخوردار بود.

 

اعدام دنیز گزمیش و رفقای وی، کشته شدن ابراهیم کایپاک کایا زیر شکنجه و اعدام لیلا قاسم در عراق نیز باید بر اساس این دگرگونیها و تحولات ارزیابی گردد. از طرف دیگر می‌توان گفت که جنگ بین انقلاب و ضد انقلاب در هر جایی اتفاق افتاده است. بر این مبنا اگر این مساله را شفافتر نموده و بر مساله تصمیم رهبر آپو متمرکز شویم؛ در می‌یابیم زمانیکه کودتای فاشیستی نظامی به وقوع پیوست، رهبر آپو در دانشکده حقوق آنکارا دانشجو بود. قبلا نیز در آمد کارمند بود. به همین دلیل از از تحولات آزادیخواهانه کردستان نیز اطلاع دارد. در زمان وقوع کشتار قزل‌دره در ۳۰ مارس سال ۱۹۷۲ در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آنکارا دانشجو بود. در این برهه است که با ماهر چایان آشنایی پیدا کرده و در نشست وی شرکت داشته و به طرفدار وی تبدیل شده است.

 

زندان در زمان اعدام دنیز گزمیش

 رهبر آپو در مقابله با اعدام سکوت پیشه نکرد. او بعد از اعدام و قبل از گذشت یک هفته به سازماندهی و انتشار نشریه مقاومت در برابر اعدام پیوست. در مارس و مه نیز در زندان بود. زمانیکه دنیز گمیش و رفقای وی اعدام شدند، رهبر آپو در زندان ماماک زندانی بود. به منظور اعتراض به کشتار قزل‌دره دستگیر شده بود. رهبر آپو فشار و ترور اعمال شده بر انقلابیون را به چشم خود دیده بود. شاهد ارزیابی، موضعگیری، مقاومت و دفاعیه‌های برخی از انقلابیون بود. زمانی که دنیز گزمیش و رفقای وی اعدام شدند، رهبر آپو در زندان بود. آخرین گفته‌های دنیز گزمیش را به عنوان وصیت وی قبول کرده بود. رهبر آپو در آن زمان می‌گفت: عقل و وجدان من نپذیرفت که در برابر این وضعیت موضعگیری نکنم. تلاش و فعالیت و جستجوی من بر این مبنا شروع شد. اذعان به این مساله مهم است. همزمان با اتخاذ ایستاری انتقادی و خود انتقادانه، رویدادها را به پرسش می کشد. او همزمان مقاومت انقلابی و اعدام انقلابیون را نیز شاهد بود. این رویدادها توجه وی را به بازخواستهایی بسیار عمیق و چند بعدی معطوف کرد. در نتیجه می‌گفت: در صورتیکه پیشاهنگان اعدام شوند باید مقاومت آنها تداوم یابد و به منظور تحقق آرمانهای آنان لازم است که به سوی آزادی گام برداشت. از سوی دیگر؛ چرا پیشاهنگان انقلاب قادر به در هم شکستن حملات نیستند؟ ضعف و کمبودها در کجا هستند؟ این ضعفها را چگونه می توان برطرف کرد؟

 

رهبر آپو آرمانها و وعده های خود را مبنی بر سازماندهی آنان تحقق بخشید. اعلام نمود که باید پیروزی بدون هیچ گمانی محقق شود. مسائلی مانند این مبارزه را چگونه می‌توان گسترش داد، چگونه آرمان آنان را تحقق بخشید، را خود تجزیه و تحلیل کرده و اظهار داشت که لازم است که سازمانی آنچنان را تاسیس کنم که همواره بر مبنای خط انقلابیگری قرار داشته باشد، نباید در مقابل حملات دشمن در هم  شکسته  و متحمل ضربه نگردد. سازمانی که ضعفها را از میان بردارد، در مقابل دشواریها نیز سربلند بیرون آید. پیامد این جستجوها و تلاشهای مبتنی بر خط انقلابی و تاکتیکها را رهبر آپو مشخص نمود. هم حزکت آزادیخواهی و انقلابی را پیوسته ادامه داد و هم در مقابل حملات دشمن نیز درهم نشکست. در مقابل مسائل دگماتیک نیز تلاش نمود. با برخوردی انتقادی و خود انتقادی، امور صحیح را به مبنایی برای خود تبدیل کرده و بر ضعفها و کمبودها نیز متمرکز گردید.

 

دوران کالکان عضو کمیته مرکزی حزب کارگران کردستان در ارتباط با گفته‌های رهبر خلق کرد، عبدالله اوجالان مبنی بر نامگذاری ماه مه به عنوان ماه مقاومت و ماه شهدا و نیز در صورتیکه خواهان درک درست معنای شهادت باشیم لازم است ما شرایط شروع را به خوبی درک کنیم، اظهار داشت:

ما به شرایط و زمینه‌های رهبری  اشاره نمودیم. نباید در چارچوبی تنگ بر این شرایط متمرکز گردید. این شرایط باید در زمینه منطقه‌ای و جهانی ارزیابی گردند. باید شرایط سیستم مدرنیته کاپیتالیستی، تناقضهای آن، جنبشهای رهایی بخش ملی، مقاومتها و کودتاهای فاشیستی علیه این مقاومتها به خوبی درک شوند. برای نمونه، حسین اینان که در ۶ ماه مه اعدام گردید، از کردهای شاریز است. ابراهیم کایپاک کایا در درسیم به صورت مجروح دستگیر و در آمد کشته شد. در مقابل کودتای ۱۲ مارس درصدد برامده بود [جنبش] گریلایی را ایجاد نماید. ابراهیم کایپاک کایا کرد نبود اما به زمینه و جامعه کردستان متعهد بود و علیه کودتای فاشیستی ۱۲ مارس سال ۱۹۷۱ به مبارزه دست زده بود.

 

نشست سد چوبوک

شرایط امکان و تولد حزب کارگران کردستان نیز بدینگونه است. وضعیت اجتماعی- اقتصادی متحول شده است، زمینه اجتماعی جدیدی ظهور کرده است، تضادها فزونی گرفته‌اند، بر این مبنا موجهای ایدئولوژیک و سیاسی ایجاد می‌گردند. متعاقب کودتای نظامی فاشیستی ۱۲ مارس سال ۱۹۷۱  تجربه مقاومت بزرگی ایجاد شده است. به منظور صیانت از مقاومت و تحقق آرمانهای پیشاهنگان، رهبر آپو به تلاش دست می‌زند. حزب کارگران کردستان در چنین شرایطی تاسیس می‌شود. ما می‌دانیم که در جریان کارزار نوروز سال ۱۹۷۳ در سد چوبوک نخستین نشست سازمان برگزار و گروهی از جوانان، متشکل از ۶ نفر، بر مبنای افکار مشترک گردهم آمدند. متعاقبا بین سالهای ۱۹۷۳-۱۹۷۵ در میان مبارزات جوانان، گروه ایدئولوژی ایجاد می‌گردد و طی سالهای ۱۹۷۶-۱۹۷۷ این گروه عازم کردستان می‌شود. در ۲۷ نوامبر ۱۹۷۸ نیز حزب کارگران کردستان تاسیس می‌شود.

 

شرایط امکان رهبری

 زمانی که به این روند می‌نگریم، تلاشی در جریان است، اما ذهنیت فاشیستی نیز به اندازه کافی از قدرت برخوردار است. ذهنیت فاشیستی ترکیه اجازه نمی‌دهد که در کردستان اتفاقی روی دهد. اجازه نمی‌دهد تحولی دمکراتیک و انقلابی روی دهد. در چنین شرایطی حزب کارگران کردستان ایجاد و رهبری به مبارزه دست می‌زند. در چنین شرایطی هیچ امکانی وجود ندارد. زمانی که رهبر آپو نشست سد چوبوک را برگزار می نمود، غیر از عقلانیت و قلب امکان دیگری در اختیار ندارد. نه پولی در اختیار دارد و نه اسلحه و گلوله‌ای. به رغم آنکه قتل و کشتار و اعدام را دیده است، این مسائل را مد نظر خود قرار می‌دهد. تصمیمی از این دست وجود دارد. ایمان و جسارت وی در چنین سطحی قرار دارد. در زمینه واقعی، هیچ امکانی موجود نیست. در مقابل، امکان حملات استعمارگری و فاشیستی بسیار فراوان بودند. رهبر آپو در چنین شرایطی به مبارزه دست زد. گروه حزب کارگران کردستان بدینگونه تاسیس شد. رهبر آپو تمامی حملاتی را که متوجه وی شده بود، خنثی نمود و حزب و جنبش گریلایی را ایجاد کرد. چنین امری نشات گرفته از شیوه عمل و پراکتیس وی می‌باشد. مساله‌ای که رهبر آپو به آن اشاره می‌نماید، در چنین شرایطی اندیشه و اعتقاد چگونه ایجاد می‌گردد؟ سازماندهی چگونه امکان‌پذیر می‌گردد؟ در این عرصه شیوه عمل، خلاقیت و تاکتیک و دیسیپلین رهبر آپو به ظهور می‌رسد. این شیوه انقلابیگری کردستان است. در صورتیکه با شیوه عمل و معیارهای آپویی عمل شود، می‌توان دشمن را درهم شکسته و راه را بر گسترش انقلابیگری گشود. در زمینه جنبش آپویی باید هر امر لازم را ایجاد و آفرید. این امر نیز به نوبه خود از ویژگیهای انقلابی حزب کارگران کردستان است. لازم است تعمق رهبر آپو، ویژگیهای شیوه عملی را که او ایجاد کرده است، مورد ارزیابی قرار گرفته درک گردد.