حبس و حصر در تاریخ (بخش نخست)

از سالهای دهه‌ی ١٩٧٠ میلادی به بعد حصر و انزوا همواره به عنوان مجازاتی سنگین به کار برده شده است. در جهان هزاران نفر طی ٢۴ ساعت روزانه به تنهایی و بدون آنکه از هیچگونه ارتباطی با جهان خارج برخوردار باشند درسلولهای انفرادی به سر می‌برند

حکام سیاسی در برهههای اخیر تاریخی رهبرانی را که به عنوان تهدید علیه خود دیدهاند، در شرایط و وضعیت دشواری قرار دادهاند. آنتونیو گرامشی، ارنست تیلمن، نلسون ماندلا از جمله این راهبران هستند.

 

زندان مشهور مامرتین

در عصر باستان فیلسوفان یونانی همانند افلاتون اعلام داشتند که مجازات دستگیری تنها در مقام روشی برای انتقامگیری میتواند مورد استفاده قرار گیرد. آن زمان مجازات حبس در آتن همانند تمهیدی برای تدبیر قلمداد می شد. برای نمونه شخص بدهکار تا زمان ادای بدهی خود در زندان میماند. اما این رومیها بودند که برای نخستین بار در تاریخ مجازات دستگیری و زندان را به عنوان اسلوبی برای مجازات به کار گرفتند.

زندان مشهور مامرتین در سال ۶۴٠ قبل از میلاد مسیح از سوی آنگوز مارکیوس احداث شد. در سلول فاضلابهای روم باستان، گناهکاران در میان فاضلابها به قتل میرسیدند. افرادی را هم که مرتکب جرمهای کوچکتر شده بودند به عنوان برده به کار و خصوصا در صنعت کشتی‌سازی به کار وادار میکردند. زندانهای دوران مدرن در قرن هفدهم در انگلستان و هلند پدیدار گشته و در مناطق دیگر جهان نیز گسترش یافتند.

 

اما از سالهای دههی ١٩٧٠ میلادی/ ١٣۴٩ شمسی به بعد حصر و انزوا همواره به عنوان مجازاتی سنگین به کار برده شده است. در جهان هزاران نفر طی ٢۴ ساعت روزانه به تنهایی و بدون آنکه از هیچگونه ارتباطی با جهان خارج برخوردار باشند درسلولهای انفرادی به سر میبرند. حصر و خصوصا قرار دادن شخصیتهای سیاسی که از سوی حکومتها به عنوان تهدید نگریسته میشوند طی دورههای اخیر بیشتربه کار برده شده است. این امر مباحثه حول تاثیرات انسانی و روانی حصر و قرار گرفتن در انزوای مطلق را گسترش داده است. طبق تحلیلهای منتشر شده از سوی جامعهی روانشناسان آمریکایی، شخصیتهایی که در حصر قرار گرفتهاند دچار مشکلاتی مانند پانیک، بیخوابی، پارانویا، آگرسیون و افسردگی میشوند.

 

طی قرنهای ٢٠ و ٢١ بسیاری از رهبران سیاسی انقلابی، سوسیالیست در شرایط دشوار و در حبسهای انفرادی قرار گرفتند. رهبر اسطورهای آفریقای جنوبی نلسون ماندلا و رهبر خلق کرد عبدالله اوجالان از جمله رهبرانی هستند که با شرایط بسیار سنگینی در حصر و حبسهای انفرادی قرار گرفتند. غیر از ماندلا و اجالان میتوان به رهبران سیاسی دیگری نیز اشاره کرد که در چنین شرایط دشواری قرار گرفتند.

 

آنتونیو گرامشی

آنتونیو گرامشی از بنیان گذاران حزب کمونیست ایتالیا و یکی از تاثیرگذارترین اندیشمندان مارکسیست در سطح جهان به شمار می-رود. گرامشی هنگامی که در تلاش برای انتشار روزنامهای تحت عنوان L'Unity برآمده بود توسط رژیم موسولینی دستگیر شد. به رغم آنکه گرامشی از حق مصونیت پارلمانی برخوردار بود، به زندان 'رجینا کویلی' روم انتقال یافت. گرامشی مدت ٢۵ سال در زندان باقی ماند. دادستانی به وی اعلام داشته بود که باید ما ٢٠ سال او را در زندان نگاه داریم تا ذهن و اندیشهی وی از فعالیت باز بماند. در این زمان تمامی دندانهای گرامشی افتادند، به بیماریهای صعبی دچار شد و سرانجام او را در سال ١٩٣٣ به بیمارستان انتقال داده و در ٢١ آوریل سال ١٩٣٧ هنگامی که دستور آزادی وی صادر شده بود، در آستانهی مرگ بود. گرامشی در ٢٧ آوریل سال ١٩٣٧ در چهل سالگی درگذشت.

 

ارنست تیلمن

ارنست تیلمن رهبر حزب کمونیست آلمان یکی از افرادی بود که هدف رژیم نازی در آلمان قرار گرفت. تیلمن در سال ١٩٢۵ به ریاست حزب کمونیست آلمان برگزیده شد. با به قدرت رسیدن آدولف هیتلر، کمونیستهای آلمان  به مقاومتی شدید علیه هیتلر دست زدند. تیلمن در سال ١٩٣٣ خواستار برکناری هیتلر از حکومت شد. اما تیلمن همراه با گروهی دیگر از رفقای خود، بعد از آتشسوزی رایشتاگ در سوم مارس دستگیر شد.

 

تیلمن بدون آنکه دلیلی برای اتهام و محاکمهی وی وجود داشته باشد در زندان باوتسن در انفرادی قرار گفت. اما او هیچگاه دادگاهی نشد. تیلمن در سال ١٩۴۴ با دستور شخص هیتلر در اردوگاه بوخنوالد از سوی ماموران اس.اس کشته شد. تیلمن قبل از آنکه کشته شود مدت ١١ سال در سلول انفرادی مانده بود.

 

آبیمیل گاوزمن

سازمان راه درخشان به عنوان یک سازمان چپگرا از دههی هشتاد میلادی در پرو علیه رژیم فاشیستی این کشور مبارزات خود را آغاز کرد. با پیشاهنگی این مبارزه به دست آبیمیل گاوزمن، این سازمان در سالهای دههی ١٩٩٠ به مبارزهای شدید علیه دولت پرو دست زد. ارتش و پلیس پرو در تلاش برای دستگیری رهبران این سازمان بودند تا سرانجام در میدان سارکو-ی شهر لیما، پایتخت این کشور، به خانهای حمله و گاوزمن و هشت رهبر دیگر این سازمان را دستگیر کردند. گاوزمن به حبس ابد محکوم شد و به زندانی واقع در پایگاه نیروی دریایی با عنوان کالاوو در نزدیکی پایتخت پرو منتقل شد. در گام نخست تمامی ارتباطهای وی با جهان خارج قطع و غیر از نشریات سرگرمی هیچ نوشتهی دیگری در اختیار وی قرار نگرفت. در سلولی انفرادی قرار گرفته و روزانه بیش از یک ساعت نمیتوانست خارج از سلول بماند. در نتیجهی مقاومت خلق پرو رژیم فوجیموری سقوط کرده و از کشور فرار کرد. رهبری جدید این کشور نیز به منظور دست‌یابی به راه حل، با گریلاهای راه درخشان به گفتوگو پرداخت. به همین منظور نیز در گام نخست به بهبود شرایط گاوزمن دست زد. گاوزمن اکنون در سن ٨۴ سالگی قرار دارد.٢٧ سال از مهمترین بخش زندگی خود را در زندان و سلول انفرادی سپری کرده است.

 

رامیرز سانچز

رامیرز ساچز ونزویلایی طی سالهای دههی ١٩٧٠ هنگامی که به ارتش آزادیبخش فلسطین پیوسته بود، به منظور جلب توجه جامعهی جهانی به پیشینهی آمریکای لاتینی خود، نام کارلوس را بر خود گذاشته بود. کارلوی مهر خود را بر فعالیتها و اقدامات فراوانی گذاشت و در مدت زمانی کم، به بزرگترین شخصیت تحت پیگرد سیاسی در تمام جهان تبدیل شد. نام کارلوس با عملیات بمب-گذاری اپک در وین در سال ١٩٧۵ در تمامی جهان طنین انداز شد. خبرنگار روزنامه گاردین در میان وسایل کارلوس به رمان 'روز شغال' اثر فردریک فورسایت دست یافته و سپس با توجه شخصیت اصلی این رمان، عنوان کارلوس شغال به وی اطلاق شد. کارلوس که بعد از عملیاتهای فراوانی توانسته بود که خود را از دست نیروهای تعقیب کننده رهایی بخشد در ١۴ اگوست سال ١٩٩۴ از سوی مقامات نیروهای سودان به کشور فرانسه تحویل داده شد. سال ١٩٩۴ کارلوس دستگیر و به مدت ١١ سال در سلول انفرادی و حصر مطلق نگه‌داری شد. کارلوس که در این مدت در زندان لاسانت پاریس نگهداری میشد از اجازه ملاقات با افراد دیگر برخوردار نبود. تنها بعد از سال ٢٠٠٨ بود که اجازه یافت با دیگر محکومان ملاقات و دیدار داشته باشد.

 

زندانیان ایرا

 از سالهای دههی ١٩٧٠ به بعد زندانیان ایرا از سوی حکومت انگلستان در شرایط سنگینی در سلولهای انفرادی نگه داشته می‌شدند. همانند آنچه که در ترکیه اتفاق افتاد، پوشیدن لباس‌های یکدست زندان بر آنان تحمیل شد. کسانی که از این عمل سر باز میزدند به سلوهای انفرادی فرستاده میشدند. زندانیان تمام هفت روز هفته را به مدت ٢۴ ساعت در سلولهای انفرادی به سر میبردند و صرفا در روزهای یکشنبه جهت حضور در مراسم دینی در کافتریای بند، یا هر ماه یکبار به مدت نیم ساعت اجازهی ملاقات با خانوادههای خود را داشتند. در مقابله با شرایط دشوار سلولهای انفرادی و حصر، بابی ساندز با دیگر رفقای خود به اعتصاب غذا دست زده و در نتیجهی این اعتصاب غذا این شرایط دشوار تا اندازهای تخفیف یافت. اما حصر و انزوای اعضای ایرا- ارتش آزادیخواه ایرلند- تا اواسط دههی ١٩٩٠ ادامه یافت.

ادامه دارد