پیام اوجالان به کوردها و آزادیخواهان: برای حل مسائل و معضلات ناگزیر هستید به قدرت تبدیل شوید!

عبدالله اوجالان رهبر ملت کورد پس از  ۸ ماه حصر در دیدار با خانواده خود اظهار داشت که هچ کس نمی‌تواند با این وضعیت مسائل و مشکلات را حل نماید. باید به نیرو تبدیل شوید.

عبدالله اوجالان رهبر ملت کورد پس از  ۸ ماه حصر در دیدار با خانواده خود اظهار داشت که هچ کس نمی‌تواند با این وضعیت مسائل و مشکلات را حل نماید. باید به نیرو تبدیل شوید. میز سیاست در ترکیه بر ۲ پایه قرار گرفته است، برای آنکه این میز بر زمین نیفتند باید شما سومین پایه این میز باشید. اگر این میز بر سه پایه قرار گرفته باشد بر زمین نمی‌افتد و ساخت این سویمن پایه نیز از طریق گسترش و قدرت امکان‌پذیر است.

در دوم مارس خانواده‌های عبدالله اوجالان رهبر خلق کورد، عمر خیری کونار و ویسل آکتاش عازم امرالی شده و در زندان فوق امنیتی گروه F با اعضای خانواده خود دیدار کردند. محمد اوجالان نیز به همراه خانواده‌های دیگر زندانیان سیاسی عازم این جزیره شده و با رهبر آپو دیدار کرد. هامیلی ییلدرم نیز به دلیل بیماری قادر به دیدار نشده بود. محمد اوجالان که با عبدالله اوجالان دیدار کرده بود در رابطه با این ملاقات سخنانی را ابراز کرد.

محمد اوجالان در رابطه با دیدار خود اظهار داشت: نزدیک به ۸ ماه که نتوانسته بودیم ملاقات کنیم،  به منظور ملاقاتهای ۱۵ روزه، از طریق وکلا درخواستهایمان را به دادستانی بورسا ارسال می‌کردیم. اما پاسخی دریافت نمی‌کردیم یا به بهانه‌های مختلف مانع از ملاقات می‌شدند. بعد از وقوع آتش سوزی در امرالی، ملاقات خانوادها پذیرفته شد.

تفتیشهای غیر انسانی

دوشنبه ۲ مارس از طریق وکلا به ما اطلاع داده شد که می‌توانیم عازم جزیره شویم. ما نیز به امرالی رفتیم. به همراه برادر عمر خیری کونار و ویسل آکتاش عازم جزیره شدم. می‌توانم بگویم که از بازرسی گملیک گذشتیم، تفتیش و بازرسی غیر معمول بود. اما می‌گوییم که عادی بود. بازرسی و تفتیشی که مایه خفت و خواری بود. به عنوان یک انسان نمی‌توانیم این مسئله را قبول کنیم. تحملش ممکن نیست. چنین اقدامی نه برای ترکیه، نه برای دولت هیچ فایده‌ای ندارد. من ۶۹ سال سن دارم. دیگر رفقا نیز بدینگونه هستند. حتی اگر جوان نیز باشند نباید بدین شیوه رفتار شود. به محض ورود به جزیره با دومین بازرسی روبرو شدیم. دومین مرحله بازرسی و تفتیش. طبق برآورد من، تحت کنترل ژاندارمری است. بازرسی و تفتیشی بسیار بد؛ نمی‌توان این مسئله را قبول کرد. انسان به چنین کاری دست نمی‌زند. اما ناگزیر آن را پذیرفتیم. در دومین بازرسی همه حضور داشتند، صاجب منصبان، افرادی با ماسک‌های سیاه، همه مسلح بودند. وضعیتی اضطراری. از بازرسی بسیار بدی گذشتیم. افرادی تا زمان پیاده شدن ما از کشتی و رسیدن به نقطه دوم بازرسی با ما همراه بودند. در همه جا حضور سربازان و افراد گارد مشاهده می‌شد. ما نیز از سر ناگزیری این برخورد را پذیرفتیم. تفتیشی غیر انسانی بود و آنها نیز می‌دانستند که هیچ کس با رضایت اجازه این تفتیش را نمی‌دهد.

بعد از انکه از بازرسی گذشتیم،  وارد زندان شدیم. در زندان نیز بازرسی شدیم. بازرسی عادی بود. در ابتدا دو رفیق من را بردند. من را ابتدا خارج از زندان مجبور به توقف نمودند. نزدیک ده دقیقه. سپس نام من را خواندند. چند بار از زیر دستگاه اشعه ایکس رد شدم. این بهانه بود. با خود گفتم که حتی اگر صد بار نیز بخواهند مخالفتی نمی‌کنم. بعد از آن به ملاقات رفتم نخست من را برای ملاقات به داخل فرستادند. سپس وارد سالن شدم که از قبل میزی در آنجا وجود داشت. میزی بزرگ؛ به من گفتند بنشین و من نشستم. می‌دانستم که رهبری می‌آید. چند دقیقه ایستادم. بعد از مدتی سروصدای حرکت را شنیدم و دریافتم که رهبری می‌آید. وارد شد، اما با من دست نداد و گفت از من خواسته‌اند. فکر می‌کنم تب داری؟ سرماخوردگی داری. به همین دلیل با تو دست ندادم. او در یک طرف میز و من در طرف دیگر نشستیم. من در ضلع شمالی میز. رهبری به گارد محافظ گفت فکر می‌کنم که یک ساعت و نیم می‌توانیم ملاقات کنیم. درست است؟ اما او چیزی نگفت. ما نیز دیدار را شروع کردیم.

بهانه آتش‌سوزی نیست

رهبری پرسید چرا آمدی؟ با چه دلیلی آمدی؟ من نیز گفتم آتش‌سوزی روی داده است. خلق و سازمان‌های اجتماعی فعالیتها و آکسیونهای دمکراتیک را شروع کرده‌اند. من براین باورم که به این علت ما را به اینجا آورده‌اند. رهبری گفت: درست است، اما برای ما مشکل‌ساز نشد. سپس گفت سوالاتی دارم؛ با دقت پاسخ بده و رهبری سخن گفت. در رابطه با راه‌حل مسئله کورد و مسئله خاورمیانه نگرش‌های خارج [از زندان] را از من پرسید. پرسید که برای راه‌حل چه کسانی را به عنوان نیرو دیده و به چه کسانی برای حل آن اطمینان دارند؟ خواست که بدون ارائه تحلیل، این مورد را پاسخ بدهم.

من پاسخ دادم ۸۰-۹۰ درصد خلق ما در منطقه و خاورمیانه می‌گویند که رهبر اوجالان می‌تواند مسائل و مشکلات را حل نماید. گفت بلی؛ من هم اینگونه فکر می‌کنم. این مسئله، مسئله ماست. برای حل معضل خاورمیانه باید بر مبنای معیار عمل کنیم. بعد از آن شروع به سخن کرد. برای روژاوا و سازمانهای دمکراتیک ترکیه؛ گفت: تصور می‌کنم که حزب دمکراتیک خلق‌ها کنگره خود را برگزار کرده باشد. من نیز پاسخ دادم بله، برگزار کردند. افراد بسیاری در آن شرکت کردند. خارج از کشور نیز افراد فراوانی در آن مشارکت کردند. کنگره بسیار به خوبی برگزار شد. رهبری خصوصا در این رابطه گفتند: اکنون نیز به شما این را می‌گویم؛ اگر شما در منطقه به قدرت تبدیل نشوید، نگاه کنید در ترکیه میزی [سیاسی] با دو پایه وجود دارد. در میان جنبش شما، جنبش‌های چپ‌گرا نیز حضور دارند. و اکثرا نیز کورد هستند. خلق‌های دیگر نیز حضور دارند. شما باید یکی شوید. از این طریق شما می‌توانید به قدرت تبدیل شوید و اگر این میز سه پایه داشته باشد، بر زمین نمی‌افتد. میزی که بر دو پایه استوار باشد، هر اندازه که برای نیفتادن آن سیستم تلاش نیز بکند، سرانجام می‌افتد. به همین دلیل تلاش‌های ما کوردها، پایه سوم آن را تشکیل می‌دهد. برای انکه پایه سوم میز نیز ساخته شود بسط و گسترش آن لازم است. در این دیدار نهادهای دمکراتیک را نیز مورد تحلیل قرار داد. گفت که باید افراد و شخصیتها نه در خدمت خود، بلکه در خدمت سازمان‌ها و نهادهای خود باشند.

باید خدمتگزار خلق باشند

نیمی از دیدار را به تحلیل سازمانهای دمکراتیک اختصاص داد. رهبری گفت: افراد و شخصیتها باید در خدمت خلق و نهادهای دمکراتیک باشند و نه خود. درودهای فراوانی را به روزنامه فرستاده و گفت: رسانه‌ها را تقویت کنید. به آنها کمک کنید. سلامهای فراوان و بیشماری را به تمامی رفقای رسانه می‌رسانم. لازم است که مجلات و تلویزیونها را قدرتمند کنید.

سوءاستفاده از ارزش‌ها را نمی‌بخشم

من به وی گفتم که حزب دمکراتیک خلق‌ها کنگره خود را با پروتکل و مشارکت قدرتمند برگزار کرده است. برای دبیرکل های پیشین و کنونی درودهای فراوانی داشت و برایشان آرزوی موفقیت کرد. در رابطه با حزب نیز این موارد را گفتند: از نظر من حزب دمکراتیک خلق‌ها در میان سازمان‌های دمکراتیک قدرتمندترین سازمان است. حزب از طریق رنج و تلاش قدرتمند می‌شود. با تلاش قدرتمند می‌شود. با گفته و شعار قدرتمند نمی‌شود. وضعیت کنونی من را می‌بینی؟ ۵۰ سال است که تلاش می‌کنم. زمانی که می‌شنوم که شخصی-فردی برای اینکه خانواده خود، خود، اقوام و بستگان خود در حزب قرار بگیرند و ارزش‌ها را مورد سوء استفاده قرار می‌دهد را بازخواست می‌کنم. این خلق هزینه‌های فراوانی داده است. برای خودم کاری نمی‌کنم. اما ما با این خلق پیمان بسته‌ایم، این خلق این هزینه‌ها را داده است. ۵۰ سال است که هزینه می‌دهد. ارزشهایی ایجاد شده‌اند. ما هزینه‌های فراوانی داده‌ایم. اگر شما یکی شوید و قدرتمند شوید، می‌توانید مسائل و مشکلات بزرگی را حل کنید. هیچ کس نمی‌آید مشکل شما را حل کند. در واقع نیروی حل خود شمایید. حزب متعلق به اشخاص نیست. متعلق به افراد نیست. من نیز ارزیابی‌های وی را گوش داده و گفتم که حزب این موارد را از نزدیک دنبال می‌کند.

ارزیابی‌های بسیار مهم در رابطه با شمال سوریه

رهبری در رابطه با وضعیت سوریه نیز تحلیل کرده و گقت: در روژاوا عشایر عرب فراوانی حضور دارند. تو سلام‌ها و مراتب احترام من را به آنها برسان. به افرادی که در سازمان‌ها و نهادهای آنجا هستند سلام‌ها و مراتب احترام من را به آن‌ها نیز برسانید. افرادی که در روژآوا تلاش و مبارزه می‌کنند بسیار ارزشمند و گرانقدر هستند. این تلاش‌های آنان را تقدیر و ارج می‌نهم. در حال انجام مبارزه‌ای مقدس هستند. برایشان آرزوی پیروزی دارم. ترکیه گاهی با روسیه و گاهی نیز با آمریکا است. این عمل راه‌حل را به دنبال ندارد. راه‌حل اینست که باید نیروها در روژآوا در چارچوب یکپارچگی سوریه به شیوه‌ای وسیع‌تر به نیرو و قدرت تبدیل شوند. این برای یکپارچگی سوریه نیز لازم است. سازماندهی در سوریه برای یکپارچگی سوریه است. اگر در سازماندهی‌های آنجا کورد، عرب، ارمنی و مسیحیان به قدرت تبدیل نشوند نمی‌توانند یکپارچگی سوریه را تضمین کنند. استراتژی روژآوا بسیار درست است. بدون هیچ تمایزی، سلام‌ها و مراتب احترام من را به تمامی افرادی که در آنجا تلاش و مبارزه می‌کنند برسانید.

ساخت پایه سوم میز با رنج میسر می‌شود

رهبری برای دستیابی به راه حل گفت: اگر به قدرت تبدیل شوند، می‌توان همه مسائل را حل کرد. من به تو گفتم؛ خشونت افزایش یافته ادامه پیدا می‌کند. تو می‌گویی که در خارج اقداماتی انجام شود، در ترکیه امکانی وجود ندارد. رهبری بعد از پاسخ من گفت: شما می‌توانید چنین کاری را بکنید. شما ناگزیر هستید سازمان‌های خود را قدرتمند کنید. اگر به خوبی تلاش کنید، می‌توانید نتایج خوبی را بدست آورید. تلاش خوب به چه معناست؟ خدمت به خلق و نه به خود. مبارزه از این طریق امکان‌پذیر است. محمد تو من را به خوبی می‌شناسی. می‌دانی که چگونه مبارزه کرده‌ام. من علیه مادرم نیز به مبارزه برخاستم. زمانیکه ۷ ساله بودم، علیه مادرم قد برافراشتم. تو خوب می‌دانی. من نیز جواب دادم بله، اطلاع دارم. تو این کار را کردی. رهبری در ادامه سخنان خود افزود: هر عملی برای مبارزه، با مبارزه‌ای درست امکان‌پذیر است. ناگزیر هستید که به قدرت تبدیل شوید تا بتوانید مسائل و معضلات را حل کنید. مسئله خاورمیانه و مسئله کورد از این طریق حل می‌شود. اگر به نیرو تبدیل نشوی هیچ کس مسائل و مشکلات را برای تو حل نمی‌کند. ما می‌گوییم میز دو پایه دارد. شما ناگزیر هستید که به پایه سوم این میز تبدیل شوید. این امر چگونه امکان پذیر است؟ از طریق قدرت. اگر قدرت بگیرید، [پایه‌ سوم میز] ایجاد می‌شود. اگر تلاش کنید ایجاد می‌شود. بله؛ میز لازم است. آن نیز از طریق تلاش و رنج و خدمت به خلق مهیا می‌شود.

وضعیت سلامتی وی از نظر من

رهبری فکر من را می‌خواند، من هیچوقت اشاره نکردم؛ اگر چه جسم و جان وی در جزیره امرالی است اما فکر و توجه وی همیشه در کنار ماست. می‌داند که چکار می‌کنیم و چگونه فعالیت می‌کنیم. نمونه‌ای را ذکر کنم؛ به من گفت: می‌توانی در اطراف روحا کارهایی انجام دهی. مسئولیت بر عهده همه شما قرار گیرد. با عقب‌نشینی و نشستن مسئله حل نمی‌شود. تو نیز می‌توانی در آنجا تلاش کنی و کاری انجام دهی. تو و رفقای دیگرت نیز. روستاها هستند و رفقای ما نیز در آنجا هستند. ترکمن‌ها هستند. به همه آنها سلام برسان.

هر کس آنچه در توان دارد به انجام رساند

رهبری در رابطه با انزوا نیز به این مطلب اشاره کرد: به همه کسانی که در روژآوا، روژهلات و در اروپا علیه انزوا مبارزه می‌کنند درود می‌فرستم. در هر جایی که کوردها حضور داشته و علیه انزوا مبارزه کنند، به مبارزاتشان درود می‌فرستم. در بعد جسمی بسیار خوب هستم. می‌دانم چگونه زندگی کنم. می‌بینی که چگونه‌ام. من (محمد اوجالان) نیز آنگونه که وی را دیدم خوب بود. سلامت و روحیه وی خوب بود. آرزوی پیروزی کرد. پرسیدم احتمال دارد که مجددا دیداری صورت گیرد یا نه؟ که پاسخ نداد. فقط گفت: همه چیز به مبارزه شما بستگی دارد. اگر شما پیشرفتی حاصل کنید، همه چیز حل می‌شود. اما در غیر اینصورت، وضعیت ادامه می‌یابد. هم انزوا ادامه می‌یابد و هم خونریزی نیز ادامه پیدا می‌کند. باید همه بر این مبنا عمل نمایند. هر کس آنچه در توان دارد به انجام رساند."