آرمانج ساریا عضو شورای مدیریتی جامعه زنان آزاد شرق کردستان- کژار آخرین وضعیت ایران و روژهلات کوردستان و قیامهای مردمی در مقابل رژیم اسلامی ایران طی مصاحبهای مورد ارزیابی قرار داد
-: در وضعیتی که هم اکنون در منطقه وجود دارد، دلیل فوران خشم مردم ایران بعد از سکوتی طولانی مدت را چگونه ارزیابی مینمایید؟
_: رویدادهایی که هم اکنون در ایران و روژهلات کوردستان روی میدهد محصول پیروی ایران از سیاستهای سلطه و انحصار بوده و انفجاری این چنینی در ایران به دور از انتظار نبود. پیداست که ایران و روژهلات کوردستان به سوی درگیری و تنشی بزرگ پیش میرود. رژیم جمهوری اسلامی ایران از ابتدای روی کار آمدن خویش پس از انقلاب، رژیم آنتی دمکراتیکی بوده که ابتداییترین حقوق شهروندان خویش را سلب نموده و تحت عنوان دین و شریعت ممنوعیت و محدودیت در میان جامعه ایجاد نموده است؛ از سوی دیگر اگر ایران در مقولهی سیاست، روندی صحیح پیش میگرفت به چنین وضعیتی دچار نمیشد. در مسائل اقتصادی، ایران تمامی ثروتهای کلان و منابع روزمینی و زیرزمینی را به دولتهای بیگانه پیشکش و صرف قدرتطلبی خویش نموده و در زمانی که مردم آن با گرسنگی و فقر دست و پنجه نرم میکند پیمانهای اقتصادی او با دولتهای غربی به ناکجا آباد ختم شد. تنها قشر و طبقهی خاصی از ثروتهای این سرزمین متنفع میشوند و آن دولت و سردمداران آن هستند. مثال دیگر از بحرانهای ایران، مسائل سیستم آموزشی ایران و نبود موقعیتهای شغلی برای جوانان و عدم استفاده از استعدادها و قابلیتهای آنان است. در عین حال در تبعیض جنسیتی، جمهوری اسلامی ایران دولتی تا حد غایی فرادست و جنسیتگرا است. زنان که نیمی از قشر جامعه را تشکیل میدهند با شدید و عمیقترین بیعدالتی، نابرابری، خشونت و تبعیض رودرو هستند. تحت نام دین از اولیهترین حقوق خویش محروم بوده و از کودکی تا بزرگسالی با این سیاستها روبهروهستند. در چنین ایرانی که در تمام عرصههای زندگی مشکل و بحرانهای عمیق وجود دارد انتظار چنین فورانی وجود داشت. حتی میتوان گفت اندکی دیر آغاز شده است. ایران هر زمان در تلاش بوده که تنش در خارج از مرزهای خویش ایجاد نموده و چنان وانمود کند که درون ایران مشکل و چالشی وجود ندارد اما در حال حاضر تمام جامعهی ایران با بحرانهای دشواری دست به گریبانند. ایران با سیاستهای سرمایهداری خویش درصدد است با مشکلات اقتصادی مردم را از سایر مسائل مهم غافل و وادار به سکوت نماید اما دیگر به انتهای خط رسیده و مردم ایران هم اکنون هشیار بوده و تمامی سیاستهای دولت بر آنان آشکار شده است.
-: دلیل حضور زنان به شکلی بسیار پررنگ و برجسته در این اعتراضات و پیشاهنگی آنان چیست؟ آیا میتوان گفت انقلاب اسلامی که برای زنان ایران بزرگترین خطر بود توسط آنان فروپاشد؟
_: فرهنگ مقاومت زنان ایران و روژهلات کوردستان در تاریخ وجود داشته است. در میان تمامی خلقها و تنوعات هویتی در ایران صدها زن پیشاهنگ بودهاند به این دلیل، آمدن آنان به خیابان جای شگفتی نبوده چون بیشترین کسانی که با ستم و استعمار از سوی دولت، خانواده، جامعه روبهرو هستند، زناناند. به این سبب مطالبه حقوق مشروع خود، موضوعی نرمال است. در ایران بنام شریعت، عرف و سنت زنان همچون برده، کالا و ابزار فرزندآوری دیده و تعریف شده و همان طور که در سراسر دنیا و خاورمیانه نیز دیده میشود، در ایران نیز مسئلهی آزادی زن وجود دارد. در جامعهای که نیمی از قشر آن یعنی زنان برده و نیمی از آن نیز اقتدارطلب باشند آیا میتوان سخنی از آزادی نمود؟ بدون شک خیر. جمهوری اسلامی ایران قبل از هر کسی زنان را مورد هدف قرار داده چون رژیمی زنستیز است. به این دلیل زنان اکنون برای دستیابی به حقوق خویش در خیابانها مقاومت مینمایند. انقلاب اسلامی که زنان برای پیروزی آن پیشاهنگی میکردند برای آن بود که تاثیر فرهنگ غرب و اروپا را به گوهرهی راستین که فرهنگ خاورمیانه است، متحول سازند اما از سوی مراجع و علمای دینی و منافع آنان تحریف شد. هم اکنون نیز در مقابل این انقلاب، انقلاب دیگری در حال وقوع است. به این سبب نقش زنان در آن بسیار مهم است و اگر زنان در آن حضور نداشته باشند بدون شک در خدمت و در راستای منافع جامعه نخواهد بود.
-: دولت ایران در بیانیههای خویش در مورد وضعیت موجود ابتدا نرم و منعطف همانند روحانی برخورد نمود اما طیف دیگری همانند رهبران مذهبی ایران تندروانه برخورد کردند، به نظر شما آیا سران حکومت ایران مانند قبل میتوانند با سیاستهای خویش مردم را برای مطالبات به حق آنان سرکوب نمایند؟
_: از این مرحله به بعد دولتمداران جمهوری اسلامی ایران قادر نخواهند بود با سیاستهای پیشین خود با این موضوع برخورد نمایند. چون مسئله را عمیق و بغرنجتر خواهد ساخت. این موضع سلطهطلبانه رژیم، کلاسیک و نخنما شده چون در چنین مواقعی هر سیستم مقتدری در تلاش برای مارژینال و تحریف قیامها است. روحانی اینگونه وانمود مینماید که این اعتراضات حق مردم بوده اما اگر اینگونه است چرا تاکنون گامی در راستای چارهیابی آن برنداشته است؟ چرا به خطاهای بزرگ سیاسی و اقتصادی خویش اعتراف ننموده است؟ هدف آنان سرکوب و تحت تاثیر قرار دادن اعتراضات است. دولت ایران با سیاستهای نرم و لیبرالی خویش در صدد فریب مردم است اما از سوی دیگر بسیار تندروانه برخورد مینماید، به معترضان حمله و هم اکنون نیروهای خود را وارد اعتراضات مردم نموده و احتمال آغاز جنگی داخلی وجود دارد. جنگی میان مخالفان و موافقان رژیم. اما لازم است به این نکته واقف باشیم که ایران در موقعیتی قرار ندارد که قادر باشد در مقابل چنین وضعیت دشواری جوابگو باشد.
-: شما هر زمان از اتحاد دمکراتیک خلقها در ایران سخن میگویید، دراین قیامها تمامی مردم ایران یکصدا علیه نظام ایران ایستاده و خواهان حقوق خویش هستند. در حال حاضر تا چه اندازه این زمینه فراهم شده که اتحادی دمکراتیک میان خلقهای ایران ایجاد شود؟
_: در میان ملتهای ایران هیچ مشکل و چالشی وجود ندارد و اگر هم ایجاد شود دولت زمینهی آن را فراهم ساخته است. چون هزاران سال است که تمامی مردم و تنوعات فرهنگی ایران با هم زیسته و تا به امروز نیز این روند استمرار یافته است. در زلزلهی اخیر کرماشان مشاهده نمودیم که چگونه تمامی مردم ایران به فریاد برادر و خواهران خویش در کرماشان پیوستند. یعنی در میان خلقهای ایران ملیگرایی و چالش وجود نداشته و هر زمان حس همزیستی مسالمتآمیز و دوستی وجود دارد. ذهنیت ملیگرایی سیاستی است که توسط دولت ایجاد شده است. جمهوری اسلامی ایران پیرو سیاست فاشیسم اسلامی یعنی مذهب است. مذهب شیعه فراتر از تمامی رنگها، اندیشه و تفاوتمندیها است و تنوعات دیگر نیست و نادیده انگاشته میشود. در سالهای اخیر این رویکرد ایران را در قبال یارسان و بهاییان و... مشاهده نمودیم که با ذهنیتی فاشیستی با آنان رفتار میکند. به همان شیوه در مقابل کوردها و سایر خلقها نیزچنین موضعی اتخاذ میکند. بدون شک این رویکردی کریهدر مقابل فرهنگها و تنوعات هویتی در ایران است. در این اعتراضات کوردها در روژهلات کوردستان با شعار( ما پشتیبان مردم هستیم) به خیابانها ریخته و روح همزیستی مشترک و دوستانهی خویش را بار دیگر آشکار ساختند. مردم ایران در گوهرهی خویش مردمی ملیگرا، اقتدارطلب و غاصب نیستند. خلقی است که هزاران سال با سایر ملتها زیسته و در عین حال در میان ملتهای ایران ملیگرایی تندی وجود ندارد. کسانی که ملیگرایی در ایران را تشدید میکنند وابسته به دولت هستند.
موضع مردم در این قیامها این واقعیت را آشکار ساخت که تمامی خلقهای ایران یکصدا و در خیابانها برای دستیابی تمامی مردم ایران به حقوقشان مبارزه نموده و این موضعی انسانی، دمکراتیک و انترناسیونالیست است. هر ملتی دارای ویژگیهای مختص به خویش است و نمیتوان این حقیقت را نادیده گرفت. اما تمامی مشکلات و مسائل مشترک است. به این دلیل قیامها هر اندازه سازماندهیشدهتر، سیاسی و به سوی انقلاب سوق داده شود به همان اندازه امید و آرمانهای مردم برای آزادی بزرگ و کسب آن آسان خواهد شد.
-: پیداست که قیامها مقطعی نبوده و ادامه خواهد یافت. وضعیت در ایران به کجا ختم خواهد شد؟
_: البته که ادامه خواهند داشت. اما ما نمیتوانیم با قاطعیت سخنی در این مورد بگوییم، اما پیداست که مردم بسیار مدعی و مصمم قیامها را ادامه میدهند و هم اکنون خط اعتراضات به طور کلی تغییر نموده، موضع رادیکالتر و خواستهها سیاسیتر شده و به این دلیل تداوم آن بایسته است. اگر متوقف و عقبنشینی صورت گیرد احتمال قتلعام و سیاستهای متفاوت از سوی دولت وجود خواهد داشت که از هم اکنون دستگیریها و خشونت آغاز شده است. اما این یک حقیقت است که در تمامی انقلابها و عصیانها قربانی وجود خواهد داشت بایستی مردم با اراده و ایمانی راسخ مقاومت نمایند. بیش از یک هفته است که قیامها با مقاومتی بیهمتا ادامه یافته است. در ضمن مردم نبایستی به هیچ نیرو و جناحی اتکا نمایند چرا که تلاش برای انحراف اعتراضات وجود دارد. در چنین وضعیتی هیچ نیرویی قادر نخواهد بود در مقابل نیروی مردمی بایستد. تاکنون هیچ نیروی فرادست و قدرتمحوری یارای مقاومت در برابر نیروی مردمی را نداشته است. بزرگترین اراده و نیرو، اراده، مقاومت و نیروی مردمی است و حضور و پیشاهنگی زنان این موضوع را تقویت نموده است. در قیامها تمام طبقات جامعه حضور دارند به این دلیل میتوان گفت این اعتراضات سراسری و مردمی است. بایستی تمامی مردم از سیاستهای دولت هشیار و آگاه باشند که هدف آنان خاموش و مارژینال ساختن اعتراضات است. از این لحظه کسانی که در خط عصیانها حق تصمیمگیری دارند، مردماند و فرخوان ما برای تمامی ملتهای ایران این است که با مقاومت وعصیانگری خویش، قیامها را ادامه داده و به سطح انقلاب ملتها ارتقاء دهند و این مهم با سازماندهی و همگرایی ملتها به انجام خواهد رسید.