اتحاد دمکراتیک خلقها در ایران، رهیافتی به سوی آزادی [یادداشت]

جنگ جهانی سوم که کانون آن خاورمیانه و تحت نام عنوان جنگهای ایدئولوژیک صورت می‌گیرد هر روز بر حدت آن افزوده می‌شود. پلان و برنامه‌های قدرتهای هژمونیک تغییر و دیزاینی نو در این جغرافیا به نام آزادی و حقوق خلقها در منطقه است.

جنگ جهانی سوم که کانون آن خاورمیانه و تحت نام عنوان جنگهای ایدئولوژیک صورت می‌گیرد هر روز بر حدت آن افزوده می‌شود. پلان و برنامه‌های قدرتهای هژمونیک تغییر و دیزاینی نو در این جغرافیا به نام آزادی و حقوق خلقها در منطقه است. اما در پروسه‌ی اخیر و در مداخلاتی که برای تغییر در مصر، لیبی، یمن وعراق صورت گرفت این واقعیت آشکار شد که قدرتهای فرادست با خود هیچ دستاوردی برای خلق‌ها به ارمغان نیاورده و تنها در راستای منافع خویش گام برداشته‌اند و این حقیقت برهمه آشکار شد که یگانه نیرویی که قادر به ایجاد دمکراسی و آزادی  در جامعه شود، نیروی سازماندهی شده‌ی مردم است. تمامی جهانیان این واقعیت را در انقلاب روژآوا و پیروزیهایی  که با پیشاهنگی زنان کسب شد، مشاهده نمودند.

 

یکی از دولتهایی که از نیرو و پتانسیل مردم هراس دارد، ایران است.  این دولت برای افزودن بر بقا و سلطه‌ی خویش در داخل با سیاستهای انکار و امحا، سرکوب و اختناق درتلاش برای تضعیف مقاومت جامعه و تثبیت موقعیت خویش در خارج از مرزهایش است و این گونه فکر می‌کند که با قوی شدن در منطقه، در داخل امنیت و آرامش ایجاد خواهد شد . با عناوینی همچون حزب‌الله و حشدالشعبی و غیره در سوریه، یمن و عراق درتلاش برای به رخ کشیدن قدرت خویش به جهانیان است. ایران هم اکنون با تمامی قوای خویش در منطقه به تروریسم خدمت نموده و در عین حال مشکلات و چالش‌ها را تعمیق بخشیده تا فشارها از سوی آمریکا در مسئله‌ی برجام را بی‌تاثیر نماید.

 

در انتخابات اخیر ایران و با روی کار آمدن دوباره‌ی روحانی بر مسند قدرت مردم برای آخرین بار اعتماد خویش به دولت را آزمودند. چرا که نه به دولت بلکه به تغییر ایمان داشتند اما متاسفانه این موضوع به واقعیت نپیوست و بیشتر با اقدامات خشونت‌آمیز دولت همچون دستگیری، اعدام، بیکاری، فشار بر زندانیان سیاسی و جنگهای مذهبی، کشتن کولبران و عادی نشان دادن آن در جامعه روبه‌رو شدند. با زلزله‌ی اخیر کرماشان و موضع دولت در قبال زلزله‌زدگان این واقعیت آشکارشد. رژیم کمکهای انسان‌دوستانه به زلزله‌زدگان را ضبط نموده و برای نیروهای خود در حزب‌الله و حشد‌الشعبی ارسال نمود. این حقایقی است که مردم ایران و تمامی دنیا می‌بینند اما دیگر جامعه‌ی ایران چیزی برای از دست دادن ندارند و دیگر چنین وضعیتی را نپذیرفته و بدین ترتیب قیامهای سراسری که در چند روز گذشته به تمامی ایران گسترش می‌یابد، آغاز شد.

 

سرچشمه‌ی اعتراضات در ایران، این مسائل است‌؛ علی‌رغم این، دولت ایران این اعتراضات را به عنوان نارضایتی‌ها به دلیل مشکلات اقتصادی تعریف نموده و معترضین را به عنوان گروهی کوچک که در صدد تخریب اموال عمومی و اغتشاش هستند، می‌شناساند و نسبت به مطالبات مردم و حقوق به حق آنان بی‌اعتنا است. اما بایستی دولت ایران و سایر سیستمهای دولت-ملت در منطقه نیک بدانند که زمان‌، زمان مطالبات مردم و حیات دمکراتیک است و اگر این خواسته بجا آورده نشود، با نیروی مردم روبه‌رو خواهند شد و ریختن مردم به خیابانها در ایران و روژهلات و باشور کردستان مبین این واقعیت است. در این اعتراضات فریاد و حضور زنان در سطحی عالی بود و می‌توانیم این گونه ارزیابی نماییم: اولین قشری که دولت ایران با ذهنیت فاشیستی و دین‌گرایی مورد هدف قرار داده، زنان‌اند. زنان در تمامی عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و آموزشی به حاشیه رانده شده‌اند. اسلام و قوانین آن را بر روح و روان آنان تحمیل نموده و خود را نماینده‌ی خدا دانسته و هستی زن را نابود ساخته است. دلیل حضور زنان و شعارهای ضد دولتی و پیشاهنگی آنان در این عصیانها این واقعیت است. زنان جهان و ایران در نمود شخصیت زنان کُرد و ی.پ.ژ ( یگانهای دفاع از زنان)  در پروسه‌ی جنگ کوبانی به نیروی واقعی زنان پی بردند که اگر فرصتی ایجاد شود آنان نیز می‌توانند از پتانسیلهای خویش که توسط رژیم ایران در میان چهاردیواری خانه محبوس شده، استفاده نمایند. موضوع مهم، کانالیزه وسازماندهی این پتانسیل است. این مبارزه تنها با ذهنیتی آزاد و دمکراتیک ماندگار خواهد شد. زنان و جوانان زمانی به نتایج موفقیت‌آمیزی دست خواهند یافت که بر اساس حق دفاع مشروع گام بردارند. چرا که زن سازماندهی شده در واقع جامعه‌ی سازماندهی است و تاثیر حضور زنان در این قیامها بسیار ملموس است.

 

زنی که در ایران به بهانه‌ی اسلام و قوانین آن محدود و سرکوب شده هم اکنون به پتانسیل خویش پی برده که قادر است جامعه‌ای با ذهنیت آزاد برسازد و این را به عنوان موقعیتی به کار برد. در این باره جنبش آزادیخواهی زنان کرد در هر چهار بخش کردستان دارای آزمونهای موفقی بوده  و می‌توان این واقعیت را در شخصیت شهید شیرین علم‌هولی مشاهده نمود که هیچ‌گاه تسلیمیت را نپذیرفت. همین طور می‌توان از زینب جلالیان نام برد که سالها با وجود فشارها و شکنجه‌های دولت ایران هیچگاه تسلیم دشمن نشده است. زنانی همچون آتنا دائمی و نرگس محمدی که از فعالین حقوق بشر در ایران هستند سمبل مبارزه و مقاومت برای تمامی زنان ایران هستند.

 

مبارزه‌ی آزادیخواهی زنان در خاورمیانه مهر خویش را بر تاریخ زده و با خون نگاشته شده است و این دستاوردها متعلق به تمامی زنان جهان و دارای کرامت و ارزشمند‌اند. بدین دلیل زنان ایران می‌توانند به این شکل مبارزه و مقاومت خویش را ارتقا و گسترش داده و سازماندهی نمایند. در چنین موقعیتی بایستی زنان هشیار بوده تا تحت تاثیر سیاستهای پراکنده‌سازی و ایجاد چالش دولت همچون تفاوتهای مذهبی غیره برای منحرف ساختن قیام آنان قرار نگیرند و موضع متحد، دمکراتیک و آزاد خویش را ادامه دهند.

 

این عصیانها در روژهلات کردستان و از کرماشان آغاز شد. سیاستهای ایران برای نابودی مردم با نقاب‌های تفاوت‌‌های مذهبی، ایجاد تفرقه میان مردم بود به ویژه رویکرد آن در قبال یارسانها، چهره‌ی ایران را آشکار ساخت. اما با همگرایی مردم هدف آنان با شکست مواجه شده ودشمن را ناامید ساخت. سیاستهای انکار و امحا در روژهلات کردستان به دلیل کُرد بودن با شیوه‌ای متفاوت و استراتژیک صورت می‌گیرد. بنابراین در چنین مرحله‌ای مبارزه و مقاومت مردم روژهلات کردستان و اتحاد و سازماندهی آنان با سایر ملتها این قیام را گسترش خواهد داد و تاثیر بسیاری بر جای خواهد گذاشت.

 

اظهارات اخیر روحانی این گونه بود که گویی اعتراض حق مردم است اما در کنار آن مردم را تهدید نموده و بیشتر بر اتحاد ملی در چنین موقعیتی تاکید می‌کند. وی این اعتراضات را دخالت نیروهای خارج وعدم تحمل آنان به انسجام مجلس، رئیس جمهور و نیروهای نظامی و پیروزیهای ایران در منطقه می‌داند و بر یگانه راه چاره‌گشایی مسائل از طریق اتحاد و وحدت ملی تاکید می‌نماید. فاشیسم ایران برای مسدود ساختن درهای آزادی بیان، سازماندهی شدن و سیاست دمکراتیک هر گونه شیوه‌ای را می‌آزماید. برای تحقیر پیشاهنگی زنان دراین قیامها با تعاریف جنسیتی، رسانه‌ها و مطبوعات را بکار می‌گیرد. اما بایستی دولت نیک بداند که قادر نیست بار دیگر مطالبات دمکراتیک آنان را نادیده بگیرد چرا که فریاد حقیقت بلند بوده و تغییر قوانین، حیاتی و حق مردم است.

 

ما همچون جامعه‌ی زنان آزاد شرق کردستان- کژار، نقش زنان را بسیار مهم و برجسته می‌بینیم. زنان در چنین پروسه‌ای می‌توانند با تفکرات دمکراتیک، خویش را سازماندهی نموده و وظایف پیشاهنگی خود را به جای آورده و به این ایمان داشته باشد که انقلابی که زنان آن را پیشاهنگی نمایند، پیروز و به انجام خواهد رسید و این قیامها برای زنان ایران و روژهلات کردستان زمینه‌ی مقاومت در برابر ذهنیت جنسیت‌گرایی که اراده‌ی زنان را تضعیف می‌کند، ایجاد خواهد نمود. برای ایجاد حیاتی آزاد، دمکراتیک و شکست ذهنیت دولت- ملت فاشیسم اسلامی، اتحاد و ایجاد جبهه‌ی دمکراتیک خلق‌ها مهم بوده و بایستی زنان در برابر وظایف انقلابی خویش احساس مسئولیت نمایند. چرا که تا زمانی زنان آزاد نشوند، جامعه نیز آزاد نخواهد شد.