اکبری منفرد؛ آن کس که در مقام بخشیدن و عفودادن است من و هموطنان همیشه در زنجیر هستیم

در واکنش به اظهارات قاضی صلواتی از قضات بدسابقه دادگاه انقلاب مبنی بر احتمال قرار گرفته نام مریم اکبری منفرد زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین در لیست "عفو" شدگان، این زندانی نامه‌ای سرگشاده را خطاب به وی نوشته است

در واکنش به اظهارات قاضی صلواتی از قضات بدسابقه دادگاه انقلاب مبنی بر احتمال قرار گرفته نام مریم اکبری منفرد زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین در لیست "عفو" شدگان، این زندانی نامه‌ای سرگشاده را خطاب به وی نوشته است.

 

اکبری منفرد در این نامه تاکید کرده است: “پرغرور و شعله‌ور با دلی سرشار از نشاط بعد از ۹سال زندانی که تک‌تک لحظه‌هایش را به آغوش می‌کشم نه تنها دادخواه خون خواهر و برادرانم می‌باشم، نه تنها دادخواه تمام زندگی‌ام که از من به یغما بردید میباشم، بلکه دادخواه ۹ سال زندگی کودکانم که از آنها دریغ داشتید و لحظه‌های کودکانه‌شان را به یغما بردید نیز هستم و خواهم بود. پس آن کس که در مقام بخشیدن و عفو‌دادن است من و هموطنان همیشه در زنجیر هستیم.”

 

او در قسمتی از این نامه نوشته است:"در بحبوحه ی این همه افلاس و بدبختی که آغاز پایان خود را احساس کرده اند می خواهند با دریچه ی عفو سرپوش بگذارند به این همه سال ظلم و با فریب عفو پاک کنند آنچه را بر ملت ایران روا داشته اند."

 

متن کامل این نامه را به نقل از هرانا بخوانید:

"جامعه ایران در حال و هوای انقلاب بود و طلیعه‌ی اولین نوروز پس از انقلاب پدیدار می‌شد و خلافت اسلامی در تلاش بود که ماهیت استبدادی خود را زیر پرده دمکراسی پنهان کند( رفراندوم برای جمهوری اسلامی) و ارزشهای ضد تاریخی و ضد انسانی خود از زیر این پرده غوطه‌ور سازد. پس از آن بود که روزهای سیاه یکی پس از دیگری ظاهر شد.

 

در تاریخ زندگی ملتها حوادثی وجود دارد که تاثیر و ماهیت آنها گاه تا نسلها بعد امتداد می‌یابد. وقایع دهه‌ی شصت‌، جنگ هشت ساله ایران و عراق، سربازهای یک بار مصرف، دانش آموزان یکبار مصرف میدانهای مین، اعدام رشیدترین فرزندان ایران نخستین ارمغان جمهوری اسلامی برای مردم ایران بود. در کنار جانها و سالهایی که از بین می رفت، زیرساختهای جامعه هم در سراشیب انهدام سریع قرار گرفته بود، فاجعه‌ای که دهه‌ها پس از پایان جنگ هنوز هم عوارض ناشی از آن قابل لمس است.

 

دیوار اختناق و سرکوب هر روز بیش از پیش نمایان می‌گردید و ماهیت توتالیتر جمهوری اسلامی که همواره سعی می‌کرد تمامی هستی جامعه را به تملک خودش در‌بیاورد آشکارتر می‌گشت. در آن محیط تاریک که کمترین روزنه‌ای از آزادی و عدالت دیده نمی‌شد نسلی پیشتاز، نسلی که به تملک در‌آوردنی نبود ماهیت ضد انسانی و قرون وسطایی این حاکمیت را برملا ساخت. سلام بر شهیدان راه آزادی، شهیدان دهه‌ی شصت، شهیدان قتل عام ۶۷ که بذرهای اعتراض و مقاومت را در جامعه ایران فشاندند و چنان رستاخیز عظیمی برپا کردند که دنیا در مقابل عظمت آن سر فرود می‌آورد.

 

کشتار جمعی ۶۷ و پنهان کردن مزارها، مخفی کردن اسامی شهیدان. از سال ۵۹ زندانها و اتاقهای بازجویی با منطق انکار وجود قربانی تداوم و دوام یافته و در بیرون از زندانها نیز مقلدان رژیم این منطق را پرورش دادند تا جایی که وزیر امور خارجه دولت اعتدالی محمدجوادظریف وجود زندانی سیاسی و عقیدتی را در ایران انکار می‏کند، اما جنبش دادخواهی آن را به چالش کشید.

 

کشتار جمعی۶۷ بنیانی شد برای برقراری یک نظام اعدام و چرخه‌ی بی‌وقفه‌ی اعدام و اجرای آن تا به امروز؛ جمهوری اسلامی جز قتل و غارت و خون‌ریزی هیچ چیز برای ایران و ایرانی به ارمغان نیاورد؛ به یغما بردن ثروت‌ها و منابع کشور، بانک‌های ورشکسته، صندوق‌های بازنشستگی ورشکسته، سفره‌های خالی مردم، اقتصاد فلج شده کشور، انشقاق و شکاف موجود میان عوامل ساختار حاکم که با گسست قراردادها و مناسبات تضادها عمیق‌تر می‌گردد.

 

در بحبوحه‌ی این همه افلاس و بدبختی که آغاز پایان خود را احساس کرده‌اند می‌خواهند با دریچه‌ی عفو سرپوش بگذارند به این همه سال ظلم و با فریب عفو پاک کنند آنچه را بر ملت ایران روا داشته‌اند.

 

آنچه در این مکتوب خلاصه مطرح کردم در جواب ابوالقاسم صلواتی بود که در آخرین مراجعه همسرم به ایشان گفته بود :”پیگیری می‌کند ببیند نام‌اش در لیست عفو است یا نه”

 

پُر غرور و شعله‌ور با دلی سرشار از نشاط بعد از ۹سال زندانی که تک‌تک لحظه‌هایش را به آغوش می‌کشم نه تنها دادخواه خون خواهر و برادرانم می‌باشم، نه تنها دادخواه تمام زندگی‌ام که از من به یغما بردید میباشم، بلکه دادخواه ۹ سال زندگی کودکانم که از آنها دریغ داشتید و لحظه‌های کودکانه‌شان را به یغما بردید نیز هستم و خواهم بود. پس آن کس که در مقام بخشیدن و عفو دادن است من و هموطنان همیشه در زنجیر هستیم.

 

با تمامی عشق و ایمانم، گرمترین درودهای خود را به شهدای راه آزادی، شهدای قیام دی‌ماه آن گواهان صدق و فدا و پایداری تقدیم میکنم.

مریم اکبری منفرد – اوین-بهار۱۳۹۷"

 

شایان ذکر است سه برادر و یک خواهر مریم اکبری منفرد نیز در سال‌های ۶٠، ۶٣ و کشتار جمعی ۶٧ اعدام شده‌اند.

 

مریم اکبری منفرد در دی ماه سال ۱۳۸۸ و پس از حوادث عاشورای ۸۸ بازداشت شد، در ۱۱ خرداد ۱۳۸۹ و توسط صلواتی، قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.

 

اتهام این زندانی سیاسی محاربه از طریق عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران است. اتهامی که او آن را وارد ندانسته بود.