'ریتا'، زنی که تسلیم نشد

داستان زندگی یک زن سریانی که سه سال اسیر داعش بود

داستان زندگی یک زن سریانی که سه سال اسیر داعش بود

 

مبارزان نیروهای سوریه دمکراتیک در جریان عملیات تندباد جزیر در منطقەی دیرالزور موفق شدەاند یک زن اسیر داعش را آزاد کنند. ریتا که یک زن سریانی اهل عراق است از سرگذشت خود می‌گوید.

 

ریتا حبیب ایوب سی سالە تنها دختر خانوادە و ساکن روستای ال حمدانیە با جمعیتی متشکل از مسلمانان و سریانی‌ها در موصل است. او که در سال ٢٠٠۵ مادرش را از دست داد و با پدرش زندی می‌کرد، سال ٢٠١۴ در جریان حمله داعش به موصل ربوده و تحت نام ماریا در بازار النخاسه مابین عراق و سوریە فروختە شدە بود.

 

جنایت کاران داعش تمام مال و اموال روستای ریتا را بە عنوان غنیمت جنگی غارت کردند.

 

سرگذشت تلخ ریتا از اینجا آغاز میشود.

 

ریتا میگوید: من و پدرم بە همراە یک خانوادە دیگر کە بە اسارت در آمدە بودیم بە یک درمانگاە در مرکز موصل منتقل شدیم. در آنجا زنان و مردان را از یکدیگر جدا کردە و مردان بالای ٣۵ سال را سوار اتوبوس کردە و بە هولیر فرستادند.

 

من و زنان سریانی دیگر را در همان مرکز درمانی نگاە داشتند، روزانە تنها یک وعدە غذا و مقدار کمی آب بە ما میدادند. ما در یک مرکز گرفتار بودیم کە فقط صدای خودروها و اللە اکبر را میشنیدیم، هنوز هم آن صداها در گوش من است، من در آنجا هیچ اطلاعی از سرنوشت پدرم نداشتم.

 

افراد داعش، نام ریتا را بە ماریا تغییر داده و بعد از دو روز به همراه دو دختر خردسال به اسامی کریستین و رعنا و یک پسر بچه به نام عیسی به مکان دیگری منتقل کردند. نام من را بە ماریا و نام کریستین را بە زینب تغییر دادە و کودکان را بین خانوادە های داعش تقسیم کردند.

 

ریتا می‌گوید او را بە یک عضو داعش بە نام ابو مصعب العراقی محول کردند، از شدت ترس توان سخن گفتن نداشت و نمی‌دانست چە بلایی به سرش خواهد آمد.

 

ابو مصعب العراقی او را به خانەای در شهر موصل برده؛ جایی که یک زن ایزدی به نام شزا آنجا بوده است. این دو زن توسط او مورد تعرض قرار گرفتەاند.

 

ریتا می‌گوید ابو مصعب وقتی شبها‌ به خانه بازمی‌گشت آنها را مجبور می‌کرد به ویدئوی بریدن سر انسان‌ها توسط داعش نگاه کنند. آنها در عین حال تلاش می‌کردەاند که هراس خود را پنهان کنند. شزا یک روز در حین تماشای این تصاویر، برادر خود را دید که توسط داعشی‌ها کشته شد.

 

ریتا پس از یکسال و شش ماه توسط ابومصعب به یک جانی دیگر از اهالی سوریه فروخته شد. او پس از انتقال به سوریه، به جنایتکار دیگری از اهالی عربستان به نام خالد السعودی فروخته شد که همسر دیگری از اهالی مراکش داشت.

 

این زن سریانی می‌گوید بارها تحت شکنجه قرار گرفته تا دینش را عوض کند.

 

ابو خالد السعودی او را مجبور به قرائت قرآن می‌کرد و می‌گفته اگر مسلمان نشود کشته می‌شود.

 

ریتا در ادامه از رقا به شهر بوکمال از توابع دیرالزور منتقل شد و یکسال و چهار ماه را در آنجا سپری کرد.

 

این زن سریانی پس از سپری کردن این روزهای تلخ، اخیرا در عملیات نیروهای سوریه دمکراتیك آزاد شد. مبارزان او را به شهر قامشلوی روژاوا برده و به شورای زنان کانتون جزیر تحویل دادەاند.

 

ریتا می‌گوید هرچند قربانی خشونت و توحش داعش شد اما هرگز تسلیم نشد و به زندگی ادامه داد تا روزی که توسط نیروهای سوریه دمکراتیك آزاد شد و سختی‌ها را پشت سر گذاشت.