به گفتهی خواهرش صبح روز سه شنبه زمانی که برای سر زدن به خانهی پدریش رفته بود هیچ کس در خانه نبوده و در اتاق ریحانه هم قفل بوده است. زمانی که مادر آنها به خانه آمده است به همراه هم اقدام به باز کردن در اتاق ریحانه کرده و با اتاق به هم ریختهی وی مواجه شدهاند. مادر و خواهرش اقدام به مرتب کردن اتاق میکنند که متوجه خون زیادی در کف اتاق میشوند و همین امر سبب میشود تا با پلیس تماس بگیرند.
پس از حضور نیروهای انتظامی در محل و ردیابی خون تا کنار خودروی پدرش ریحانه، احتمال قتل وی به دست پدرش قوت میگیرد. زمانی که پدر وی به خانه باز میگردد توسط نیروهای پلیس دستگیر میشود اما تا ساعت ۱۱ شب سکوت میکند. سرانجام ساعت ۱۱ به قتل دخترش اعتراف کرده و میگوید که بدن بیجان وی را در بیابانهای اطراف روستای اختیار آباد رها کرده است.
پس از اعتراف پدر ریحانه نیروهای انتظامی به محل رفته و بدن بیجان ریحانه را پیدا میکنند. تحقیقات پزشکی قانونی نشان میدهد که ریحانه تا ساعت ۲۱ زنده بوده و در نهایت به دلیل خونریزی شدید جان خود را از دست داده است.
به گفتهی مادر ریحانه شب قبل ریحانه حدود ساعت ۱۱ و نیم به خانه آمده و همین امر سبب خشم پدر وی و درگیر شدن آنها با هم میشود. پس از جر و بحث ریحانه به اتاق خود رفته و میخوابد.
صبح مادر ریحانه به بیرون میرود و ریحانه پس از بیدار شدن دوباره با پدر درگیر میشود. پدر او از نبود مادر استفاده کرده و اقدام به وارد کردن ضربات شدید با میلهی آهنی به دختر کرده و وی به شدت دچار خونریزی میشود. پدرش سپس دختر را با خودروی خود به بیابانهای اطراف روستای اختیار آباد برده و در آنجا رها میکند.
به گفتهی خواهر ریحانه سه سال پیش نیز یک بار دیگر پدرش وی را تا سرحد مرگ کتک زده و دست و پای وی را شکسته است و در آن زمان خواهرش مانع از کشته شدن وی به دست پدرش شده و او را به بیمارستان منتقل میکند.
ریحانه در یک کافی شاپ مشغول به کار بوده و خود خرج زندگیش را در میآورده است اما همیشه با پدرش اختلاف داشته است.
دو روز قبل از قتل ریحانه، یک زن ۱۹ ساله با نام فاطمه برحی توسط شوهرش که پسر عموی وی نیز میباشد سر بریده شد.
شب ۲۵ خرداد حبیب برحی ۲۳ ساله شوهر فاطمه برحی با در دست داشتن یک چاقوی خونین به کلانتری مراجعه کرده و به قتل فاطمه اعتراف میکند.
زمانی که نیروهای انتظامی به محل میروند جسد فاطمه را در حالی که سر وی از بدنش جدا شده است زیر یک درخت نخل پیدا میکنند.
شوهر فاطمه ادعا کرده است که فاطمه را به دلیل خیانت به قتل رسانده است.
فاطمهی ۱۹ ساله یک سال قبل با اجبار به عقد حبیب در آمده بود. وی با شناختی که از اخلاق حبیب و خانوادهی وی داشته راضی به ازدواج با وی نشده و با کمک یکی از دوستان دختر خود به شهر مشهد فرار کرده و به یکی از خانههای امن پناه میبرد.
پس از مدتی پدر فاطمه وی را به خانه باز میگرداند و قربانی حبیب میکند.
گفته میشود چند بار دیگر مادر فاطمه وی را از مرگ نجات داده بود اما در نهایت فاطمه به دست پسر عمویش سر بریده شد.
طی روزهای گذشته همچنین خبر به آتش کشیده شدن یک زن جوان توسط شوهرش در سیستان و بلوچستان منتشر شد. این در حالیست که یک ماه پیش نیز رومینا دختر ۱۳ سالهی تالشی به دست پدرش با داس به قتل رسید.
قتل زنان در ایران با انگیزههای ناموسی در حالی انجام میگیرد که طبق قوانین ایران در صورتی که قتل زنان توسط پدر یا جد پدری آنها صورت گیرد با قصاص مواجه نخواهد شد.
نبود قوانین بازدارنده یکی از دلایل اصلی قتل زنان در ایران است. در بیشتر موارد قاتل پس از گذراندن ۳ تا ۱۰ سال زندان آزاد میشود. افزون بر این سیاستهای رژیم زنستیز و استبدادزده جمهوری اسلامی زمینههای قتل زنان را در جامعه فراهم میکند.