ک.ژ.ک زنان جهان را فراخواند

ک.ژ.ک تشدید حصر رهبر خلق کُرد عبدالله اوجالان را محکوم نموده و خواهان موضع رادیکان زنان در قبال حمله رژیم ترکیه به عفرین و شمال سوریه شد

کنفدرالیسم جوامع زنان کردستان طی نامه‌ای به زنان سرتاسر جهان روز هشتم مارس را تبریک گفت و از آحاد زنان در چهار سوی گیتی را برای ارتقای مبارزه علیه رژیم‌‌های مردسالار و ارتجاعی فراخواند. ک.ژ.ک در ادامه تشدید حصر رهبر خلق کُرد عبدالله اوجالان را محکوم نموده و خواهان موضع رادیکان زنان در قبال حمله رژیم ترکیه به عفرین و شمال سوریه شد.

 

متن کامل نامه ک.ژ.ک به زنان از این قرار است:

"به تمامی زنان جهان

قرن بیست و یکم را به قرن آزادی زنان مبدل نماییم

از كوهستانهای كردستان كه با پیشاهنگی زنان جنبشی اجتماعی درحال گسترش است، با شوق آزادی و اراده‌ی راسخ مبارزه به شما درود می‌فرستیم. از محله‌های روژاوا تا جنگلهای آمریكای لاتین، از خیابانهای اروپا تا دشتهای پهناور آفریقا، از جلگه‌های خاورمیانه تا میدانهای آمریكا و از قله‌ی كوههای آسیا تا دره‌های استرالیا، تمام زنانی كه درحال مبارزه در راه آزادی و برابری هستند را با عشقی بی‌پایان و انقلابی در آغوش می‌گیریم.

 

به مناسبت ٨ مارس ٢٠١٨ روز جهانی مبارزه‌ی زنان، یاد تمام زنانی كه در راه آزادی جان خود را فدا نمودند و در مقابل هرگونه اسارت، بردگی و استعمار قیام نمودند و در این راه زندگی خویش را بخشیدند گرامی می‌داریم. از روزا لوكزامبورگ تا سكینه جانسز، از کیتر رانیان تا برتا کاکرسان، از الیا باکران تا حنان اهل رقا، از جمیله بحیره تا سنا محیدانی اهل فلسطین و نودا انجمن مدیون تمام شهیدان مبارزات آزادیخواهی زنان هستیم، شهیدانی كه روشنی‌بخش زندگی تاریكی‌ شدند كه به زنان تحمیل شده بود و ما مسیر مبارزات آنان به‌سوی آزادی را ادامه خواهیم داد. همچنین یاد تمام زنانی كه به دلیل خشونت، جنگ، سیاستهای دولت، اشغالگری، نیروهای مذهبی، تبهكاران و تحت‌عناوینی همانند عشق و ازدواج به مدت پنج‌هزار سال قربانی نظام مردسالار شدند را گرامی می‌داریم، یاد و خاطره‌ی زنان مبارز عزم و اراده‌ی ما را برای پایان دادن به طولانی‌ترین جنگی كه درتاریخ بر زنان تحمیل شده است راسخ می‌گرداند.

 

رفقا و خواهران گرامی:

ما در مرحله‌ای حساس از تاریخ قرار داریم، نظام مردسالار پنج‌هزارساله كه قدمتی به اندازه‌ی تاریخ تمدن دارد در بحرانی عمیق فرو رفته است. ما زنان باید علتها و نتایج چنین بحرانی را به خوبی درك و تحلیل نماییم و به ارائه‌ی راهكارهای مناسب جهت گسترش مبارزات بپردازیم. چنین بحرانی با وجود تمام تهدیدهایی كه متوجه زنان می‌سازد اما فرصت‌هایی برای آزادی آنان نیز فراهم می‌آورد كه در تاریخ بسیار نادر است، ما معتقدیم كه قادر هستیم قرن ٢١ را به قرن آزادی زنان مبدل نماییم. این آرزویی قابل تحقق و حقیقتی است كه برای محقق نمودن آن لازم است برنامه‌ی آزادی زن در قرن ٢١ را به بشریت عرضه نماییم.

 

به همین سبب قبل از هرچیز لازم است ما تناقضات، مسائل و تهدیدها و فرصت‌های قرن حاضر را به‌خوبی درك نماییم. كدام‌یك از سازمانها و جنبش‌های زنان در جهان بهتر عمل نموده و كارامد است؟

 

نظام جهانی در قرن ٢١ در بحران عمیقی فرو رفته است، اصطلاحاتی همانند "نظم نوین جهانی" مورد بحث است و مدرنیته‌ی سرمایه‌داری جهت گذار از بحران درحال نوسازی خویش است و این بازتولید خویش را ابتدا در خاورمیانه و تحت عنوان پروژه‌ی خاورمیانه‌ی بزرگ عملی می‌گرداند. مرحله‌ای كه با مداخله‌ی نظامی‌ در افغانستان و عراق شروع شد، با بهار عربی در شمال آفریقا تداوم یافت و در سالهای اخیر در سوریه، عراق و كردستان عمیق‌تر گشته است كه ما از آن تحت عنوان جنگ جهانی سوم یاد می‌كنیم. نظام دولت-ملت موجود در خاورمیانه، صدسال قبل توسط دولتهای غربی جهت گذار از بحران و بازتولید نظام مورد نظر قدرتهای سرمایه‌دار تاسیس گشت، كشورهای منطقه سعی در حفظ موجودیت خویش دارند و قدرتهای خارجی نیز خواهان تقسیم دوباره‌ی خاورمیانه و سهم خویش هستند.

 

خوانش ما از وضعیت كنونی خاورمیانه به عنوان جنگ جهانی سوم، صرفا به این دلیل نیست كه به  نقش قدرتهای بین‌المللی اشاره كنیم بلكه مطمئنا اگر مدرنیته‌ی سرمایه‌داری موفق به بازسازی خویش در خاورمیانه شود، در عرصه‌ی جهانی تاثیرگذار خواهد بود. مدرنیته‌ی سرمایه‌داری و نظام موجود جهانی تنها محصول پانصد سال اخیر نیست بلكه آغاز آن به‌ تشكیل دولت در پنجهزار سال پیش در میانرودان بازمی‌گردد كه تا روزگار ما به شیوه‌های گوناگون به حیات خویش ادامه داده است.

 

به همین سبب در كنار محافظه‌كاری دولتهای منطقه و مداخله‌ی قدرتهای خارجی جهت پروژه‌ی خاورمیانه‌ی بزرگ، ایجاد كنفدرالیسم دمكراتیك به عنوان خط سوم، وظیفه‌ی همه‌ی بوده و به همان اندازه در خارج از مرزهای سوریه و خاورمیانه دارای اهمیت می‌باشد. نظام خودگردانی دمكراتیك در غرب كردستان و شمال سوریه در شرایط جنگ و مقاومت با پیشاهنگی زنان تاسیس شده است، این نظام تنها راه‌حل بحران و راهكار متوقف نمودن جنگ، اختلاف، آشوب و بحرانی است كه در صدسال اخیر به شیوه‌ای نظاممند درحال تكرار بوده است. مرزها و دولت-ملتهایی كه بعد از جنگ جهانی اول به‌وجود آمده‌اند، به هیچ شیوه‌ای با بافت قومی، فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی منطقه همخوان نبوده و با هدف ازمیان بردن فرهنگ همزیستی هزاران‌ساله‌ی موجود در خاورمیانه انجام شد. امروزه در شمال سوریه برای اولین‌بار نظام دمكراتیكی تاسیس می‌شود كه حضور آزادانه و برابر زنان، برابری اقوام و مذاهب و دموكراسی مستقیم را پیاده‌سازی می‌نماید. این نظام دمكراتیك به عنوان جایگزینی به‌شمار می‌آید كه دربرابر دولتهای جنسیت‌گرا، ملیت‌گرا و مذهب‌گرا كه سالهاست برای یك‌رنگ كردن جامعه توسط نظام جهانی حمایت‌ می‌شوند، مبارزه نموده و راه‌حل مسائل قدیمی خاورمیانه را به‌همراه دارد.

 

علت حمله‌ی تركیه به كانتون عفرین در فدراسیون دمكراتیك شمال سوریه و سكوت قدرتهای فرامنطقه‌ای همانند ایالات متحده، روسیه و اتحادیه‌ی اروپا در مقابل چنین حمله‌ای این است كه عفرین الگویی برای مبارزات آزادیخواهی زنان و ایجاد جامعه‌ای دمكراتیك است. مقاومت عفرین، قیام زنان دربرابر مدرنیته‌ی سرمایه‌داری است. روستاها و شهرهای كانتون عفرین درمقابل نژادپرستی، زن‌ستیزی، تخریب محیط زیست و ارزشهای اجتماعی مقاومت می‌كنند. بدون شك نیروهای درگیر در جنگ عفرین فقط ارتش تركیه، گروههای تبهكار اسلامگرا و نیروهای یگانهای مدافع خلق و یگانهای مدافع زنان نیستند بلكه امروزه در جغرافیایی كوچك به اندازه‌ی عفرین، دو نظام جهانی، دو جهانبینی و دو برنامه‌ برای آینده‌ی منطقه درحال جنگ و درگیر هستند كه یكی از آنان آزادی، دموكراسی، اكولوژی و تكثرگرایی را سرلوحه‌ی خویش قرار می‌دهد و دیگری زن‌ستیزی، مردسالاری، تك‌گرایی، اشغالگری و استعمار را در برنامه‌ی خود دارد. به همین جهت دفاع از عفرین توسط تمام زنان مبارز و آزادیخواه جهان و مقابله با فاشیسم از اهمیت بسیاری برخوردار است زیرا ارزشهای جهانی زنان در عفرین مورد حمله قرار گرفته است. به همین سبب ما به‌عنوان ك.ژ.ك به تمامی مبارزانی كه پیشاهنگ مقاومت عفرین هستند و مردم عفرین كه درمقابل اشغالگران سرزمینشان قهرمانانه مقاومت می‌كنند درود می‌فرستیم، قطعا خلق‌های منطقه و زنان پیروز این جنگ خواهند بود و فاشیسم به‌ زانو درخواهد آمد.

 

انقلابی كه در روژاوا و شمال سوریه درجریان است این حقیقت را برای ما آشكار می‌سازد كه انقلابهای واقعی باید به انقلاب زنان مبدل شوند و انقلابی كه آزادی زنان بخشی از آن نباشد شانسی برای پیروزی ندارد. با وجود فداكاریها و برنامه‌ریزی‌های بسیار جنبش‌های انقلابی و سوسیالیست قرن ٢٠ شكست خوردند و نتوانستند به اهداف خویش دست یابند، علت اصلی شكست در این حقیقت نهفته است كه آزادی زنان را به‌عنوان بخشی از برنامه‌ی انقلاب خویش قرار ندادند. مسئله‌ی زنان را نمی‌توان مسئله‌ای ساده و درحاشیه‌ِی دیگر مسائل دانست بلكه عامل و علت اصلی دیگرمسائل بشریت است، زنان نخستین بخش جامعه هستند كه با تبعیض، استعمار، تعرض و اسارت مواجه شده‌اند و تمام شكلهای اسارت و استعمار به‌دنبال مستعمره نمودن زنان ظهور كردند. به همین سبب زنانی كه با یك ایدئولوژی آزادیخواهی قدرتمند و به‌صورتی مستقل خود را سازماندهی نمایند قادر خواهند بود درمقابل نظام حاكم مبارزه‌ای پیروزمندانه را محقق نمایند، ٣٠ سال تجربه‌ی نظری و عملی این حقیقت را برای جنبش آزادیخواهی زنان كردستان و تمام زنان جهان نمایان ساخت.

 

رفقای گرامی:

بذر نظام جهانی امروزی كه با عنوان مدرنیته‌ی سرمایه‌داری در پانصدسال اخیر تثبیت گشت، در خاورمیانه و قلب آن یعنی میانرودان كاشته شد. بحران موجود در نظام نیز خود را در این منطقه نمایان می‌سازد. درواقع بحران نظام جهانی مردسالار و سرمایه‌دار دارای خصلتی جهانی است و هیچ منطقه‌، جامعه و گوشته‌ای از جهان وجود ندارد كه مورد هجوم نظام سرمایه‌داری واقع نشده باشد اما زنان بیشترین آسیب را از این بحران متحمل شده‌اند كه این نیز با شخصیت جنسیت‌گرای مدرنیته‌ی سرمایه‌داری مرتبط است. نظام در تلاش است هم از نظر معنوی و هم جنبه‌ی مادی زنان را بیشتر استعمار نموده و از این راه بحران را پشت‌سر بگذارد و حتی موجودیت خویش را تداوم بخشیده و تضمین نماید.

 

لیبرالیسم كه ایدئولوژی اصلی دولت-ملت است، هیچ توجهی به آزادی و برابری زنان ندارد و بیشترین جنسیت‌گرایی در دوره‌ی لیبرالیسم به شیوه‌ای عقیدتی گسترش یافت و مورد استفاده قرار گرفت. ادعایی مبنی بر اینكه "لیبرالیسم زنان را آزاد كرد" از حقیقت به‌دور است، لیبرالیسم تمام جسم، روح و شخصیت زنان را تبدیل به كالا نموده و این خطرناك‌ترین نوع استعمار است.

 

درواقع مدرنیته‌ی سرمایه‌داری نقطه‌ی اوج نظام مردسالار است، زن در طول تاریخ تمدن به‌اندازه‌ی دوران مدرنیته‌ی سرمایه‌داری با استعمار مواجه نبوده است، استعمار به شیوه‌ی بسیار شدید و در همه‌ی ابعاد. جنسیت‌گرایی اجتماعی دولت-ملت از یك سو مردسالاری را گسترش می‌دهد و از سوی دیگر زنان را به پایین‌ترین جایگاه اجتماعی می‌رساند. به این صورت زنان در تمام طول تاریخ و بویژه در دوره‌ی مدرنیته‌ی سرمایه‌داری، قدیمی‌ترین و جدیدترین مستعمره‌ هستند. علت اصلی بحران نظام جهانی نیز وجود مسئله‌ی زنان است.

 

زنان و جنبش آزادیخوا‌هی آنان مهمترین چالش نظام جهانی سرمایه‌داری هستند. در تمام غارتها، تعرض، فشار و خشونت نظام سرمایه‌داری، سلطه بر زنان و مستعمره نمودن آنان نهان است. مالكیت و بردگی تحمیل شده بر زنان، به تدریج در تمام طبقات جامعه گسترش یافته و به همین سبب جنبش آزادی‌خواهی زنان بیشتر از هر جنبش دیگری قادر به لرزه‌انداختن در بنیان نظام اقتدارگرای مردسالار است و همین نیروی زنان سبب بروز چنین بحرانی در نظام سرمایه‌داری گشته است. ما زنان باید نیروی خویش و تاثیرات آن را به‌خوبی مشاهده و درك نماییم.

 

نظام سرمایه‌داری برای تحكیم و تداوم اقتدار خویش به زنان حمله‌ور می‌شود زیرا زنان بیشترین تهدید را متوجه آن می‌سازند. ما باید ارتباط میان تجاوزهای گروهی در آسیا و خشونت جنسی موجود در آمریكا را دیده و جنایت‌هایی كه در آمریكای لاتین انجام می‌شوند و در آفریقا و خاورمیانه تبهكاران زیر نقاب مذهبی دختران خردسال و زنان را ربوده و به بردگی می‌كشانند خطری جدی قلمداد كنیم. ما باید افزایش سطح خشونت علیه زنان و غصب‌نمودن حقوق زنان را كه با مبارزه به‌دست آورده بودند مرتبط دانسته و تحلیل نماییم، نظام مردسالار قصد دارد آزادی‌خواهی و جنبش زنان را ازمیان بردارد.

 

نظام مردسالار در هیچ مرحله‌ای از تاریخ به‌اندازه‌ی امروز در تنگنا قرار نگرفته است و هیچگاه تا به این حد پایه‌هایش لرزان نشده است، برای زنان نیز هرگز شرایط برای رسیدن به آزادی به‌اندازه‌ی روزگار كنونی مهیا نبوده و فرصت برای دومین انقلاب بزرگ زنان وجود نداشته است. ما در مرحله‌ای حساس از تاریخ قرار داریم، فرصت‌های بزرگی پیش‌روی ما قرار دارند اما تهدیدات بزرگ نیز همچنان وجود دارند.

 

حال این سوال پیش می‌آید كه برای مواجهه با خطرات و رسیدن به آزادی زنان و به تبع آن آزادی جامعه، چه باید كرد؟ درمقابل هجمات روزافزون نظام موجود چگونه از خود دفاع كنیم؟ دفاع مقوله‌ای است كه باید مورد توجه قرار گرفته و به صورت ذاتی و فعال انجام شود. بزرگترین و مؤثرترین دفاع نیز ایجاد زندگی آزاد و محدود نمودن شیوه‌ی زندگی نظام مردسالار است. نباید اجازه داد نظام سرمایه‌داری زندگی ما را محدود كرده بلكه باید ما عرصه‌ی وجود و زندگی نظام را محدود نماییم، به همین جهت لازم است مبارزات خویش را گسترش دهیم. مبارزات آزادی‌خواهی زنان در سطح جهان زمینه‌ی نظری و عملی مساعدی فراهم نموده است تا سطح جدیدی از مبارزات آغاز شود.

 

ما به عنوان جنبش آزادیخواهی زنان كرستان بیش از ٣٠ سال است كه برای گسترش ذهنیت آزادی زنان، تقویت و تفهیم نیروی دفاع ذاتی زنان، حضور آزاد و برابر زنان در عرصه‌ی سیاست و جهت گذار از جنسیت‌گرایی در تمام عرصه‌های زندگی مبارزه می‌نماییم. ما همواره سعی نموده‌ایم تجارب و دستاوردهای خویش را دراختیار دیگر زنان در سرتاسر جهان قرار دهیم و برای مبدل نمودن قرن ٢١ به قرن آزادی زنان مبارزه خواهیم كرد. برای به انجام رساندن دومین انقلاب بزرگ زنان تلاش می‌نماییم به وظایف خویش به عنوان بخشی از جنبش زنان جهان عمل نماییم.

 

زنان و رفقای گرامی:

این نكته برای ما بسیار مهم است كه در چنین مرحله‌ی حساسی از تاریخ در سطح جهانی خود را سازماندهی نماییم و دربرابر نظام جنسیت‌گرا، مردسالار و سرمایه‌دار جهانی، به ایجاد نظام آزاد و برابر زنان بپردازیم. یكی از مهمترین روشهای نظام حاكم جهت غلبه بر زنان، تجزیه نمودن و ایجاد تفرقه است و درمقابل آن نیز نیروی اساسی ما از اتحاد و یكپارچگی به‌دست می‌آید. بدون انكار تفاوتمندیها و با احترام به آزادی تنوعات، جنبش جهانی زنان قادر به پیروزی نهایی و غلبه بر تمامی مشكلات خواهد بود. به همین دلیل لازم است اقدام به ایجاد اتحاد میان زنان مناطق مختلف جهان و تاسیس همپیمانی‌های دموكراتیك نماییم. ما باید متناسب با شرایط و نیازهای قرن ٢١ راهكارهای مناسب و شیوه‌های نوین مبارزه را درپیش بگیریم و به صورت هماهنگ مبارزه‌ی آزادیخواهی زنان در قرن ٢١ را به پیروزی برسانیم.

 

ما به‌عنوان جنبش آزادی زنان كردستان، گسترش مبارزات خویش را مدیون رهبر آپو می‌دانیم. رهبر آپو ١٩سال قبل توسط سازمان ناتو كه ائتلافی است از دولت-ملت‌های فاشیست ربوده شد و در تركیه در شرایط بسیار دشواری زندانی شد كه نمونه‌ی آن در تاریخ دیده نشده است. رهبر آپو با تحلیل صحیح نظام و ارائه‌ی راهكار مناسب و كارآمد جهت گذار از آن و همچنین تحولاتی كه در شخصیت خویش ایجاد كرد، در پیشبرد مبارزات جنبش آزادیخواهی زنان نقش مهمی داشته و امروزه منشاء الهام نیروهای دمكراتیك در سرتاسر جهان است. نگهداری رهبر آپو در زندان به مدت ١٩سال و همچنین قطع ارتباطش با جهان خارج در طول سه سال اخیر، بخاطر همین ویژگی و شخصیت الهام‌بخش ایشان است اما اندیشه و اراده‌ی آزاد را نمی‌توان به انزوا كشید. روشنگری‌هایی كه رهبرآپو در زندان انجام داد راهنمایی مهم برای مبارزات آزادیخواهی زنان جهان است.

 

بدون شك تثبیت موقعیت زنان و وارد شدن آنان به عرصه‌ی اجتماع، بخشی از مسئله‌ای است كه مهمترین بخش آن آزادی است. سطح آزادی در یك جامعه به سطح آزادی زنان در آن جامعه بستگی دارد. برای رسیدن به آزادی زنان و به تبع آن جامعه‌ای آزاد نیاز به فكر، برنامه، فعالیت و سازماندهی وجود دارد. بدون حضور زنان امكان تحقق سیاست دمكراتیك و جامعه‌ی دمكراتیك وجود ندارد و صلح نیز هیچگاه تحقق نخواهد یافت.

 

ما به عنوان جنبش آزادیخواهی زنان كردستان به مناسبت ٨ مارس ٢٠١٨ روز جهانی زن، از تمامی زنان درسطح جهان می‌خواهیم برای رسیدن به آزادی و برابری متحد شده و مبارزات را در تمامی زمینه‌ها گسترش داده و به سازماندهی هرچه‌بیشتر بپردازند. زنان باید سطح آگاهی خویش، قدرت تحلیل، تجارب مبارزاتی و راهكارهایشان را با همدیگر به اشتراك گذاشته و ائتلاف‌های دمكراتیك تشكیل دهند. ما زنان با همكاری و حفظ اتحاد نقش تاریخی خود مبنی بر مبدل نمودن قرن ٢١ به قرن آزادی زنان را ایفا خواهیم نمود زیرا شرایط لازم برای انقلاب زنان مهیاست.

 

"همه‌جا عفرین و میدان مقاومت است"

"زنده باد جنبش جهانی زنان آزادیخواه"

"زن، زندگی ، آزادی"