جستجوگران حقیقت | روژین روژهلات

اه گولان (اردیبهشت – می) در تاریخ کردها از اهمیت و معنایی متفاوت و ویژه برخوردار است. این ماه، لحظات درک حقیقت و رسیدن به سطح فکری فهم کیهان، تفکر آزادی و رسیدن به اسرار آن است. با ماه گولان، واقعیت موجودیت کردها با نور شهدا ...

ماه گولان (اردیبهشت – می) در تاریخ کردها از اهمیت و معنایی متفاوت و ویژه برخوردار است. این ماه، لحظات درک حقیقت و رسیدن به سطح فکری فهم کیهان، تفکر آزادی و رسیدن به اسرار آن است. با ماه گولان، واقعیت موجودیت کردها با نور شهدا روشنائی یافت و آنان به همه این حقیقت را آشکار ساختند که حیات آزاد مهم‌تر از نان و آب است و این ماه، زمان بازگشت به خویش و خلق حیاتی نو می‌باشد

رهبر آپو که خالق خط آزادی زنان است، با تحلیل موضوع شهادت شهید "حقی قرار"، به راه جستجو و خلق شناسنامه‌ کرد آزاد وارد شد. ماه گولان به قدمی که هیچ گاه در مقابل قدرت‌های امپریالیست و استعمارگر عقب نخواهد آمد، مبدل شد. در این ماه و در آن لحظه‌ای که درصدد دفن واقعیت کردها بودند و تاریخ کردها بدون زبان، فرهنگ و شناسنامه رها شده بود، بار دیگر از نو نوشته شد و فریاد کردها از اعماق تاریخ به گوش جهانیان رسید. در تاریخ کردها و در چنین ماهی چهار رفیقمان، شیرین علم‌هولی، فرهاد وکیلی، فرزاد کمانگر و علی حیدریان که فریاد آزادیخواهی علیه رژیم استعمارگر ایران بودند، به دار اعدام محکوم شدند. در تاریخ کردستان نام‌هایی بودند که بر اساس  فرد آزاد شدن، فریادشان انسان‌ها را بیدار ساخت و بایستی نسل به نسل شرح قهرمانی‌های آنان را به زبان آوریم که حقیقت چیست و بایستی چگونه باشد.

 

رفیق شیرین به‌عنوان یک زن خواهان وجود رنگ و اراده‌ زنان در همه‌ عرصه‌های جامعه بود. شهید شیرین تاریخ را از نو نگاشت؛ می‌گفت "من یک زنم، به‌دلیل کرد بودنم این اعمال را انجام می‌دهید اگر نیت شما کشتن است، بکشید". رفیق شیرین از تمامی ترس‌ها گذار نمود و به تفکر و زبان هویت زن مبدل شد. شجاعانه در مقابل سیستم ایران مقاومت نمود و پیروز شد، حتی زمانی که مستقیم به سوی چوبه دار گام برداشت، در آرمان‌ها و تفکرات خویش جاودانه شد و همه‌ رنگ‌های جاودانگی زنان را در آغوش کشید. با عظمت زیست و به پاسخ پرسش‌هایش رسید. همان‌گونه که می‌خواست در مقابل سیستم ایران که زنان را نادیده می‌گیرد، مقاومت نمود و در نهایت در راه حیاتی با کرامت و آزاد موفق شد. امروز هزاران شیرین دیگر در پی او مبارزه می‌کنند. شیرین زندگی کریه شده را از نو آفرید و زیبا و با معنا ساخت. شیرین شدن، زندگی کردن در هر لحظه از آزادی است. شیرین در مبارزه‌ آزادیخواهی خویش هیچ‌گاه بی‌کرامتی و بی‌عدالتی را نپذیرفت و این نابرابری‌ها را دید؛ جوهر شیرین شرف، حقیقت و حیات آزاد است و شیرین آزادی است....

 

شیرین به اعدام خندید و رفت چون مبارزه‌ یک خلق را انجام می‌داد، پیروز شد و در مقابل همه‌ ترس‌ها با تمام وجود ایستاد و نیرو و اراده‌ی زنان را اثبات نمود و همه‌ نیرویش را در راه مبارزه‌اش به کار گرفت و تسلیمیت در مقابل ذهنیت هژمونی و قدرت محور را نپذیرفت و برای معنا بخشیدن به حیاتی که توسط دشمن زشت شده بود، مبارزه نمود و در برق چشمانش هر رنگی وجود داشت و به امیدی برای فرداها تبدیل شد و به راز حیات آزاد پی برد و به همه‌ زنان نشان داد.

 

زن در ایران، ابزار سیاست‌های کریه‌ سیستم است، همه حقوقشان سلب و بدون چاره رها شده‌اند، توسط مردان مورد ستم قرار گرفته، سرنوشت‌شان به دست این مردان تعیین می‌شود و حق زندگی آزاد ندارند. سیستمی که آگاهانه و سیستماتیک زنان را از نقش اصلی‌شان در جامعه به کناری رانده و آنان را از جوهره‌ اصلی خویش دور و به ابژه‌ای مبدل ساخته و همچون کالایی به آنان می‌نگرند.

 

 زندگی را همچون فرهاد درک نمودن، آزادی را همچون او دیدن و حیات را جوانمردانه زیستن است. شهید فرهاد بار دیگر تعلق جوهر به خویشتن، انسان دوستی، وطن‌دوستی را به همه نشان داد و چگونگی کسب پیروزی را با مبارزه‌ بی‌همتایش بار دیگر اثبات نمود. مرگ با عزت را به زندگی برده‌وار و ذلت بار ترجیح داد.

 

شهید فرزاد که به معصومیت و سادگی کودکان وابسته بود، مبارزه‌ خویش را برای اینکه روح یک کودک پاک و صاف، آلوده نشود ادامه داد و با سرسختی در مقابل نظامی که می‌خواست روح کودکان را کدر کند ایستاد و به کودکان  سرزمینش چگونه با شرف زیستن برای فرداهای جامعه را آموخت و گفت حیات راستین، آزادی، فرهنگ و جوهر است. آری فرزاد آموخت که عقب‌نشستن از مبارزه برای فرداهای با امید، خیانت به انسانیت است.

 

شهید علی حیدریان علی‌رغم تحمل شکنجه‌های شدید و غیرانسانی، در مقابل کلیت نظام کنونی ایران با تمام نیرو ایستاد و در مقابل تاریکی‌ها و زشتی‌ها، راه روشنایی را برای خلقی که در معرض نابودی بود نشان داد ... روح خود را به حیات آزاد آمیخت.

 

نظام ایران با ذهنیت تک‌تیپ، بذرهای تفاوت و نابرابری بین زبان، دین، مذهب و نژاد را بر جامعه‌ی انسانی پاشیده و تحت عنوان محاربه در تاریخ ۲۰۱۰ و در روز نهم ماه گولان این قهرمانان را به سوی چوبه دار برد. این آزادگان به جای بذرهای نفرت، بذر انسان دوستی و پاکی را پاشیدند و نوید حیاتی پاک و آزاد دادند.

 

لحظه‌ای که تفکر و قلم درهم آمیخته می‌شوند، موجودیت و هستی انسان با حقیقت کامل می شود و آن زمان است که انسان هستی می یابد. چیزی که انسان را انسان می‌نماید، امکانات نیست بلکه معنویت و وجدان است و این را شهدا با قهرمانی‌هایشان اثبات نمودند. شهدا راه کسب پیروزی و مبارزه را به انسان‌ها می‌آموزند و راه جستجوگران حقیقت هر زمان ادامه خواهد داشت و آموختند که حیات با کرامت، آزادی است و مبارزه‌ این را انجام دادن رشادت، قهرمانی و انسانیت است.