جامعهی زنان آزاد شرق کردستان در راستای اتحاد فکری و توانایی فرهنگی، ذهنی و روحی زنان و تمامی جامعه در برابر هرگونه تهاجم، تجاوز و استعمار در عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی، آموزشی سرمایهداری کارزاری اجتماعی را آغاز نمود و از آحاد زنان ساکن ایران را به شرکت فعالانه در این کمپین سراسری فراخواند
متن بیانیه کژار به شرح زیر است:
"نظام سرمایهداری عمیقترین سیستم بردگی را در سطح جهان برساخته، نهادینه کرده و جامعه را در چنبره و حصار سیاستهای نسلکشی قرار داده و به اختناق کشیده است. در سدهِی بیستو یکم انسانیت، زیستبوم، جامعه، فرهنگ و اخلاق در وضعیت بغرنج و اسفناکی قرار گرفته و در چنگالهای کاپیتالیسم در حال نابودی میباشد. خاورمیانه در کانون این نسل کشی و قتل عام قرار دارد و زنان از نخستین قربانیان و ابزار سیاستهای کاپیتالیسم هستند؛ اما با این وجود بیش از هر قشر دیگری از اجتماع در برابر ذهنیت و ساختار ضد انسانی کاپیتالیسم، در حال مبارزه و مقاومت هستند. نظام سیاسی و اداری دولت- ملت به مثابه یکی از پایههای بیرونی این ساختار و ذهنیت ضد اجتماعی، بیش از همه راه بر این قتلعامها می گشاید.
در این میان دولت-ملت ملی گرا- مذهبی ایران در تضاد آشکار با ماهیت اسلامی که ادعای آن را دارد بهسر میبرد. در واقع بنیان وجودی حکومتهایی که در دوران معاصر در جغرافیای ایران پدید آمدهاند جنسیت گرایی، دین گرایی و نژادپرستی بوده و تمامی این حکومتها سعی بر آن داشتهاند که چنین ذهنیتهایی را بر جوامع ایران تحمیل نماید. رژیمهای استبدادی حاکم بر ایران، تمامی حوزهها و عرصههای اجتماعی را با توجه به ذهنیت و ساختار مردسالاری طرحریزی و مدیریت نمودهاند. بدین صورت تمامی دستاوردها و ارزشهای معنوی که جامعه بر پایهی آنها سازماندهی می گردد را مورد هدف قرار میدهند.
میدانیم که اخلاق دارای بنیادی طبیعی و حقوق نیز دارای بنیادی جبری است. رژیم ایران با نابود کردن عواطف طبیعی جامعه، قوانین جبری وضع نموده و اینگونه ارادهی فرد را در هستی بخشیدن به جامعه عقیم میکند. بجا و بایسته است که وجدان ها در برابر این سیاستها بپا خیزند.
درک این نکته ساده اما مهم است که انسان وجود و ماهیتی اجتماعی داشته و جامعه نیز با فرهنگ و هویت خویش، خود را تعریف و معرفی مینماید. جوامع ایران دارای بیشترین میزان تنوعات فرهنگی و آیینی میباشند. با این وجود رژیم ایران از دولتهایی است که بیش از همه به نسلکشی و استحاله فرهنگی خلقها مبادرت میورزد. زبان یکی از مولفههایی است که رژیم ایران به عنوان ابزاری در پیشبرد سیاست نسل کشی فرهنگی خود مورد استفاده قرار میدهد. زیرا گسست از زبان به معنای گسست از فرهنگ و در نهایت هویت است و دستگاه آموزشی ایران در خدمت و در راستای نسلکشی فرهنگی خلقها عمل مینماید. عمق این عمل انکارگرایانه و همگونساز تا حدی پیش میرود که اگر فرزندان هر یک از خلقهای غیر فارس توانایی تکلم به زبان فارسی را نداشته باشند، از نظر فکری معلول و ناتوان قلمداد میشوند. این برخورد نمود بارز وجود ذهنیت فاشیسمی در سطح کلان در حوزهی فرهنگی در رژیم ایران است. چنین ذهنیتی تنوعات و تفاوتمندیهای فرهنگی و زیستی را نادیده گرفته و حتی تهدید ارزیابی و تمامی تلاش و برنامهریزیهای خود را در راستای همگن و همگون نمودن جهتدهی و پیکربندی کرده است. اعمال چنین سیاستهای ضد اجتماعی از جانب حاکمیت، میل و نیاز به تغییر بنیادین اجتماعی و سیاسی ایران را در چارچوب برساخت جوامع دمکراتیک در میان خلقهای ایران پدید آورده است؛ برساخت سیستم دمکراتیکی که تمامی نهادها و زیرساختهای جامعه در آن به رسمیت شناخته شوند. در این وادی نقشویژهی زنان در برساخت سیستم دمکراتیک در ایران بسیار محوری و پر اهمیت است. جامعهی زنان توانایی اجرایی نمودن، نظارت و نمایندگی ساختار دمکراتیک و برابریخواهانه را در ایران دارد.
رژیم استبدادی ایران ذهنیت- ساختار جنسیت گرایانهی خود را در تمامی حوزه های زندگی حاکم نموده و جایگاه و حضور زنان را در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، آموزشی و هنری نادیده میگیرد. رژیم آگاهانه مانع مشارکت فعال آنان می گردد. به شکلی آشکار حقوق زنان را که نیمی از پیکرهی جامعه هستند را نقض میکند. در برابر چنین ذهنیت-ساختاری، سازماندهی نمودن و ایجاد جبهههای مشترک دمکراتیک برای زنان از اهمیتی حیاتی برخوردار است.
بحرانهای اقتصادی و به تبع آن آسیبهای اجتماعی بیش از همه زنان را تحت تاثیر قرار میدهد و راه بر خودکشی، قتل، تنفروشی، اعتیاد به مواد مخدر، ازدواجهای اجباری کودکان، ازدواجهای سفید، صیغه و دهها مورد مشکل ساز اجتماعی دیگر میگشاید. سیاستهای نادرست رژیم استبدادی حاکم بر ایران هر روز بر دامنه چنین بحرانهایی میافزاید و تمامی جامعه و در صدر آن زنان را در شرایط دشواری قرار میدهد. در مقابل چنین سیاستهایی نیاز به آموزشهای علمی- اخلاقی و کاربردی مبتنی بر سیاست و مبانی دمکراتیک برای جامعه و زنان وجود دارد. علاوه بر این همراستا و همگام با آموزش هدفمند، مبارزه برای «تغییر» و «آزادی» نیاز و وظیفهای اجتناب ناپذیر است.
مبارزه و مواضع مشترک برای برساخت جامعهای دمکراتیک و آزاد در مقابل هرگونه قوانین ضد انسانی همچون اعدام، شکنجه، نسل کشی و نابودی محیط زیستی، دستگیری فعالین محیط زیستی و مدافعین حقوق زنان حائز اهمیت است.
در سده بیستم و یکم خشونت علیه زنان روند صعودی داشته و در رژیم استبدادی حاکم بر ایران نیز این امر به شیوهای واضح و عینی قابل مشاهده است. خشونتهایی که تحت لوای قوانین اسلام و موازین شرعی اعمال میگردند، شکل ملموس و قانونی و مشروعیت داده شدهی خشونت در ایران میباشند. زنان با وجود تمامی سرکوبها و اعمال خشونتهای دولتی، خواست و میل به مبارزه در برابر خشونتهای دولتی و بخشی از ذهنیتهای جامعهی سنتی متحجر را هر روز نیرومندتر و سامانمند را نشان و بروز میدهند. این امر نپذیرفتن تقدیریست که از سوی ذهنیت-ساختار مردسالارانه برای زنان تعیین و تعریف گردیده است. بدون شک جستجوی حقیقت و آزادی در هر جامعهای با مبارزه علیه نابرابریها آغاز میگردد. اگر جستجوی حقیقت به صورت سازمانمند باشد پیروزی و موفقیت امری حتمی خواهد بود.
زنان کرد دارای تاریخی سرشار از آزمون و تجربه هستند و در راه و روند کنشگرانهی نگاشتن تاریخشان، هر روز هزینههای سنگینی را میپردازند. زنان کرد وارثان و پرچمداران افکار، اراده و فلسفهی آزادیای هستند که پیشاهنگان جان بر کفی همچون شهید شیرین علمهولی را پرورش داده که جریان تاریخی و ذهنیت تسلیمیتخواهی را در دوران معاصر با شکست مواجه نموده و در نمود شهید ویان پیمان خط یکصدایی و وحدت زنان را ایجاد نمودهاند.
میل به آزادی در بطن کنش و واکنش نیروها و موجودات متنوع و متفاوت موجود کیهان وجود دارد. درواقع آزادی احترام به تفاوتمندیها و تنوعات فکری و زیستی است. هر مکانی که در آن تنوع اجتماعی وجود داشته باشد در آن آزادی وجود دارد. اگر زنان اقدام به آموزش، آگاهسازی و سازماندهی خودجوش نموده و مطالبات آزادیخواهانهِی خود را به انتظارات و درخواستهای کوچک تقلیل نداده و محدود ننمایند، توانایی دمکراتیزه نمودن جامعه و فراهم نمودن بسترهای برابر و عادلانه نمودن حوزههای زیستی، اجتماعی و اقتصادی را در گسترهی جامعه خواهند داشت. بدون شک پیش شرط چنین مقولهای دستیابی زنان به «خودبودگی» و رهایی از همه جزماندیشیها و تابوها و هنجارهای متحجرانه ای است که هزاران سال از سوی نظام مردسالاری بر آنان تحمیل شده است.
جامعهی زنان آزاد شرق کردستان- کژار، اقدام به تاسیس و برساخت کارزار اجتماعی با شعار «در برابر خشونت متحد شویم، مبارزه نماییم و آزاد گردیم» مینماید. این کمپین در راستای اتحاد فکری و توانایی فرهنگی، ذهنی و روحی زنان و تمامی جامعه در برابر هرگونه تهاجم، تجاوز و استعمار در عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی، آموزشی سرمایهداری است.
بنابراین از تمامی زنان ایرانی اعم از فارس، کرد، لر، عرب، بلوچ، ترکمن، مازنی، گیلکی و آذری دعوت مینماییم برای نابودی و پایان دادن به ذهنیت و ساختار زن ستیز موجود بپا خاسته و از هویت و موجودیت خود صیانت نمایند و برای اتحاد و همآوایی هرچه بیشتر به این کارزار (کمپین) بپیوندند. درک این موضوع امری حیاتی است که جهت چارهیابی نابرابریها و دردهای مشترک زنان، سازماندهی و پدید آوردن جبهههای مشترک و همسو، گام نخست برای کسب آزادی بحساب میآید. زمینههای پدیدآمدن این امر آن است که هر زن اندیشه و فکر خویش را آزاد کرده و سپس اقدام به دموکراتیزه نمودن تمامی جامعه نیز نماید؛ چرا که آزادی جامعه در گرو آزادی زنان آن جامعه میباشد."