آگاهی اکولوژیک| دیانا اَورین

پانزده خرداد روزجهانی محیط زیست است. یکی از کشورهایی که با بحران‌های جدی زیست محیطی روبه‌روست ایران است. این کشور تاکنون قادر نبوده مسائل زیست محیطی را به طور ریشه‌ای چاره‌یابی نماید

پانزده خرداد روزجهانی محیط زیست است. یکی از کشورهایی که با بحران‌های جدی زیست محیطی روبه‌روست ایران است. این کشور تاکنون قادر نبوده مسائل زیست محیطی را به طور ریشه‌ای چاره‌یابی نماید

 

یکی از بحران‌های قرن بیست‌ویکم که می‌توان گفت از محصولات سیستم مدرنیته‌ کاپیتالیستی است، بحران اکولوژی و تخریب محیط زیست است که به‌صورت جبران ناپذیری همچنان ادامه دارد. این بحران باعث بیگانگی انسان‌ها با طبیعت شده و در نهایت اهمیت محیط زیست و اکولوژی را برای انسان‌ها کمرنگ نموده است؛ این در حالی‌ست که انسان‌ خود جزئی از طبیعت بوده و در ارتباط مستقیمی با آن است؛ مسئله‌ اکولوژی یک مسئله‌ کاملاً اجتماعی بوده و در هیچ دوره‌ای از تاریخ این گونه بیگانگی با طبیعت، جامعه و انسانیت دیده نشده است. صنعت‌گرایی (اندوستریالیسم) که یکی از پایه‌های سیستم مدرنیته است به‌طور سیستماتیک محیط زیست را تخریب نموده و این سیستم غول‌آسا حیات طبیعی را با خطرات جدی مواجه ساخته است. نازک شدن لایه‌ی اوزون، گرم شدن کره‌ زمین، افزایش گازهای گلخانه‌ای، بالا آمدن سطح آب‌ اقیانوس‌ها ناشی از دوب شدن کوه‌های یخ در قطب‌ها، خشکسالی و کمبود منابع آبی روزمینی و زیرزمینی از اثرات مخرب فعالیت انسان‌ها در عصر سرمایه‌داری است.

 

پانزده خرداد روزجهانی محیط زیست است. یکی از کشورهایی که با بحران‌های جدی زیست محیطی روبه‌روست ایران است که تاکنون قادر نبوده مسائل زیست محیطی را به طور ریشه‌ای چاره‌یابی نماید. افزایش ریزگردها و آلودگی هوای کلان شهرها که سالانه باعث مرگ صدها ایرانی می شود و همین طور خشک شدن تالاب‌ها و دریاچه‌ها، آلودگی خاک‌ها و آب‌ها از معضلات زیست محیطی ایران است. دریاچه‌ی ارومیه که دومین دریاچه‌ شور دنیاست هم‌اکنون رمقی برایش نمانده و همچنان در بحران نابودی دست و پا می‌زند. از دلایل بحران خشکسالی در ایران را می‌توان به کم اهمیت بودن اکولوژی و محیط زیست در ایران و از سوی دیگر ناکارآمدی دولت و نبود پروژه‌های منسجم و مفید برای حل بحرانهای زیست محیطی اشاره نمود.

 

در مناظره‌های انتخاباتی هم مشاهده شد کاندیدها کمتر به موضوع بحران محیط زیست اشاره نمودند و هیچ کدام از آنان برنامه و پروژه‌ای برای حل مشکل ریزگردها و بحران آبی در ایران نداشتند. در سال‌های اخیر میزان احداث سدها در ایران روند رو به رشدی داشته که این سیاست‌ها در افزایش کم آبی‌ها تاثیر فراوانی داشته است.  در روزهای اخیر بار دیگر احداث سد "ایلیسو" توسط دولت ترکیه نگرانی در مورد افزایش ریزگردها در ایران را افزایش داده است و در این میان سکوت دستگاه دیپلماسی ایران در این مورد تأمل برانگیز است چرا که با این پروژه، ریزگردها ۲۵ استان غربی و مرکزی ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد؛ از سوی دیگر احداث این سد باعث به زیر آب رفتن بخش اعظمی از اراضی باکور کوردستان نیز خواهد شد و با وجود اعتراضات گسترده مردم، آکادمیسین‌ها و سایر اقشار، ترکیه همچنان بر احداث این سد اصرار می ورزد که نشان دهنده‌ این است که احداث این سد سیاسی است چرا که مناطق تاریخی را تحت تأثیر قرار خواهد داد و هدف نابودی تاریخ کردستان است چون منطقه "حسن کیف" از آثار تاریخی "باتمان" و کردستان است، بنابراین بایستی نهادهای بین المللی و اکولوژیک از احداث این سد جلوگیری نمایند.

 

حسن روحانی ریاست‌جمهوری ایران در برنامه‌های خویش در مورد مسائل زیست محیطی به کاهش ریزگردها و احیای دریاچه‌ی ارومیه وعده داده است که بایستی منتظر ماند و به عملکرد دولت در این زمینه نگریست چرا که احیای دریاچه‌ ارومیه در دستور کار دولت‌های قبل نیز بوده اما تاکنون تغییری صورت نگرفته است؛ خشک شدن این دریاچه بر اقلیم این منطقه تاثیر سوئی خواهد گذاشت و حیات وحش جزایر اطراف دریاچه را با تهدید مواجه خواهد ساخت. نمک‌های باقی مانده زندگی ساکنین اطراف را نیز مختل خواهد نمود لذا بایستی تمهیداتی فوری در این مورد اندیشیده شود.

 

دولت ایران هر زمان نسبت به آتش سوزی جنگل‌ها و مراتع، قطع درختان و تخریب باغات بی‌اعتنا بوده است و این بی‌اعتنایی‌ها به تشدید بیابان‌زایی در ایران منجر خواهد شد. در سال‌های اخیر جنگل‌ها و مراتع روژهلات کردستان بارها دچار حریق شده اما تاکنون دولت اقدامی در مورد دلیل این آتش سوزی‌ها ننموده و پیگیری در این مورد صورت نگرفته است. می توان گفت ایران نیز همانند ترکیه سیاست‌های آگاهانه‌ای برای نابودی طبیعت و زیستگاه‌های کردستان در پیش گرفته است و این اقدامات از مصادیق بارز جنگ‌های ویژه علیه جامعه و طبیعت کردستان است. هر چند فعالان و دوستداران محیط زیست اقدامات مثبت و مفیدی در این زمینه انجام داده و می‌دهند اما بایستی استمرار در این زمینه وجود داشته باشد چرا که تخریب محیط زیست تأثیر مستقیمی بر جامعه خواهد گذاشت. بدون شک انسان‌هایی که در قبال طبیعت و محیط زیست احساس مسئولیت نمایند انسان‌هایی آزادند. زیرا انسان بدون طبیعت و طبیعت فاقد انسان اهمیت چندانی ندارد. بایستی حفظ طبیعت مادر و سرزمین مادری گرامی داشته شود؛ به گونه‌ای که عشق به جغرافیای فرهنگی – زیستی و زادبوم هر قوم و ملتی و نیز آینده آن بایستی به دغدغه‌ اساسی آن مردم مبدل شود و در این بین آگاهی انسان‌ها می‌تواند مانع از تخریب محیط زیست شود. با قید این نکته‌ مهم که دستیابی به جامعه‌ای آزاد، برابر، سبز و دمکراتیک بیش از هر چیز دیگری مستلزم "آگاهی اکولوژیک" است.