صدای زنان دستفروش شهر سلیمانیه به جایی نمی‌رسد

زنان دستفروش داخل بازار شهر سلیمانیه، روزانه برای فروش گیاهان خوراکی فریاد می‌زنند اما صدای فقیرانه‌شان بە مسئولان حکومتی نمی‌رسد و مأموران شهرداری به آنان ...

زنان دستفروش داخل بازار شهر سلیمانیه، روزانه برای فروش گیاهان خوراکی فریاد می‌زنند اما صدای فقیرانه‌شان بە مسئولان حکومتی نمی‌رسد و مأموران شهرداری به آنان اجازه پهن کردن بساط در مکانهای شلو‌‌غ و داخل بازار نمی‌دهند.

 

بازار "حوضه وشکه" یکی از قدیمی‌ترین بازارهای شهر سلیمانیه در اقلیم کردستان و از مکانهای پر تردد این شهر بە حساب می‌آید؛ در این بازار به غیر از مغازه‌داران، شمار زیادی از زنان دستفروش دیده می‌شوند که سبزیجات و گیاهان خوراکی مفید برای سلامتی می‌فروشند.

 

خبرگزاری روژنیوز در رابطه با وضعیت کار و زندگی روزانه این زنان و محصولاتی کە به فروش می‌رسانند گزارشی تهیه کرده است. نکته جالب آنکه این زنان که هر روز با مردم سر و کار دارند از دوربین خبرنگاران می‌ترسیدند.

 

آنها فکر می‌کردند این خبرنگاران از طرف تیمهای شهرداری به آنجا رفته و می‌خواهند زنان دستفروش را از مکانهای کسب و کارشان بیرون کنند؛ به همین دلیل بسیاری از آنان حاضر نشدند در مقابل دوربین صحبت کنند.

 

یکی از این زنان دستفروش، زن مسنی بود کە در بساطش فقط چند کیلو سبزی پهن کردە بود. او طی سخنانی گفت زندگی زنان همانند او بدین شکل است، از ترس ماموران شهرداری از صبح تا غروب نمی‌توانند در جایی مشخص مستقر شوند و  اقلام خود را بە فروش برسانند.

 

در گوشه‌ای دیگر زنی نشستە کە غم بزرگی در چهره‌اش نمایان بود اما حتی از بیان آن نیز می‌ترسید. او فقط زیر لب زمزمه می‌کرد اگر حقوق زن وجود داشت این حال و روز ما نبود، احترام و انسانیت از بین رفته است.

 

او  با لحنی گله‌مند می‌گفت: ما فقیریم و پول نداریم مغازه‌ای اجاره کنیم، در اینجا بدون آنکە برای کسی مزاحمت ایجاد کنیم به کارمان مشغول هستیم اما نمی‌گذارند کار کنیم.

 

این زنان با صدایی ضعیف و آرام ادامه داد: به ما می‌گویند زنان نباید در کنار خیابان بنشینند، این کار زشت است؛ ما هم انسان هستیم و سربلند و با شرافت برای امرار معاش کار می‌کنیم.

 

در همان لحظە کمی آن طرفتر یکی از این زنان دستفروش که از ترس ماموران شهرداری در حال جمع کردن بساطش بود، به اصرار حاضر شد به چند سوال خبرنگار روژنیوز پاسخ دهد. او می‌گوید از اینکه یک زن دستفروش است احساس سربلندی می‌کند و تنها مشکل آنان مزاحمت ماموران شهرداری است.