سوم آگوست سال ٢٠١۴ فرار ناگهانی نیروهای حزب دمکرات کردستان عراق از شنگال باعث شد که کردهای ایزدی یک تراژدی بزرگ دیگر را تجربه کنند. ارتش عراق و هیچیک از نیروهای بینالمللی نیز اقدامی برای نجات ایزدیها از قتلعام انجام ندادند.
تبهکاران داعش براحتی از موصل وارد شنگال شدند و دست به کشتار ایزدیها زدند که به زعم آنها کافر بودند و زنان و کودکان آنها نیز غنیمت جنگی به حساب میآمدند.
بیش از سه هزار زن و کودک در این جریان ربوده شدند و داستان تلخ زندگی آنها که عبارت از خرید و فروش و تجاوز و شکنجه بود بر کسی پوشیده نیست. دولت اقلیم کردستان هرگز به ارتکاب جنایت علیه ایزدیها اعتراف نکرد و هیچکس بخاطر این اقدام غیر انسانی محاکمه و مجازات نشد.
هرچند وقت یکبار خبری از نجات یک زن ایزدی میرسد که خوشحال کننده است اما وقتی که لب به سخن میگشایند دردها لبریز میشود.
بسه تمر چهل ساله یکی از آنهاست که در یکی از روستاهای شرق شنگال سکونت داشت و ماه آگوست ٢٠١۴ بهمراه ١٣٠ زن دیگر ربوده شد.
او که پس از انتقال به سوریه فروخته شده بود اخیرا طی عملیات نیروهای سوریه دمکراتیك در روستای "باخوز" در استان دیرالزور نجات پیدا کرد.
بسه تمر با قلبی پر از درد به خبرگزاری هاوار میگوید: روزی که فروخته شدم را به خاطر دارم. فراموش نمیکنم که چگونه از من عکسبرداری میکردند تا به تبهکاران مشتری نشان دهند. ما آنزمان در قفس نگهداری میشدیم.
تبهکاران داعش، بسه و زنان همراه او را به شهر رقا در سوریه بردند و در یک مدرسه که از آن به عنوان زندان استفاده میشد حبس کردند. او نزدیک به هفت ماه محبوس بود تا اینکه به یک تبهکار تونسی به نام "ابو یحیی" فروخته شد.
ابو یحیی پس از مدتی بسه را به یک تبهکار دیگر از اهالی ترکیه میفروشد و بار دیگر توسط او به یک تبهکار دیگر به نام "ابو هاشم" فروخته میشود که او نیز اهل ترکیه بود. خریدار جدید فقط پنج روز بسه را نگه میدارد و اینبار او به تبهکار دیگری به نام "ابو محمد الحمصی" فروخته میشود.
اما این پایان دردهای این زن ایزدی نبود. او پس از مدتی به یک تبهکار دیگر به نام "ابو حمد الجزراوی" واگذار میشود که از اهالی عربستان بود. پس از چند ماه دوباره "ابو هاشم" بازمیگردد و بسه را مجددا خریداری میکند.
بسه می گوید ابو هاشم کلیدی بر گردن آویخته بود و می گفت این کلید بهشت. او پس از مدتی در یک عملیات انتحاری کشته شد.
بسه که به عنوان کنیز در خانه او می ماند اینبار به دست گروهی از تبهکاران دیگر افتاد و به شهر پالمیرا منتقل شد.
این زن ایزدی می گوید هشت ماه سکونت در پالمیرا سخت ترین دوران این سالها در پنجەی توحش بود.
او در ادامەی اسارتش به شهر میادین منتقل می شود و به عنوان کنیز در خانه های تبهکاران کار می کرد. آخرین ایستگاه او روستای "باخوز فوقانی" در اطراف شهرک هجین بود.
مبارزان نیروهای سوریه دمکراتیك در جریان حمله به مواضع داعش، ١٠ روز پیش، بیستم ژانویه موفق شدند این زن ایزدی را نجات دهند.
ماجرای دردناک زندگی بسه تمر شبیه همەی زنان ایزدی دیگری است که در شنگال ربوده شدند.
او علاوه بر آنچه که خود تجربه کرده است شاهد شکنجه و اقدامات ضد انسانی با افراد دیگری بوده که توسط داعش اسیر شده بودند. اکنون که خلافت داعش از بین رفته و این گروه سرزمینهای تحت اشغال خود را از دست داده است، سرنوشت تعداد نامعلومی از زنان و کودکان ایزدی که همچنان مفقود هستند مشخص نیست. شاید بخشی از آنها هنوز زنده اند و امید به آزادی در قلبهایشان نمرده باشد.