امید: ما پتانسیل تغییر دموکراتیک را داریم! -١-

هیلین امید؛ عضو کمیته مرکزی پ.ک.ک اعلام کرد که ترکیه نیازمند تغییر است و این روند ادامه دارد و گفت: هم به‌عنوان کشور و هم به‌عنوان خلق؛ ما پتانسیل تغییر دموکراتیک را داریم.

عضو کمیته مرکزی پ.ک.ک؛ هیلین امید در ویژه‌برنامه‌ی تلویزیون مدیا خبر شرایط پس از انتخابات را ارزیابی نمود و گفت: درمیان افراد امید به خارج کشور هست؛ می‌خواهند یکسری افراد از خارج بیایند و برایشان کاری بکنند. اما همه می‌توانند خود را به‌بخشی از این روند تغییر مبدل کنند. می‌خواهم به زنان؛ جوانان و خلق بگویم که قدرتی که ترکیه را تغییر می‌دهد شما هستید!

امید این را نیز اعلام نمود که با امیدبستن به حاکمیت و طبقات بالادست هیچ تغییری حاصل نمی‌شود و گفت: باید خیلی بهتر مبارزه شود، بدیل باید در مبارزه خود را یافته و خودش را بسازد و با اینکار آزادیش را به‌دست آورد. تغییرات در ترکیه تنها با زنده‌کردن روحیه‌ای این‌چنینی حاصل می‌شود. از این رو همه را فرامی‌خوانم تا در این دوره با این رویکرد مبارزه کنند.

تحلیلات عضو کمیته مرکزی پ.ک.ک؛ هیلین امید به‌شرح زیر است:

ابتدا به نمایندگی پ.ک.ک و گریلاهایش؛ سلام و ارادت بر رهبر آپو می‌فرستم که علیه سیستم نابودگر امرالی به مقاومت بی‌نظیرش ادامه می‌دهد. وکلایش اعلام کردند که هفته پیش مجازات جدید بر رهبر آپو تحمیل شده است و با این حکم؛ ملاقات‌ها برای ۶ ماه دیگر ممنوع شده‌اند و این را به‌عنوان مجازات انضباطی اعلام نموده‌اند.

نمی‌توانیم به‌تنهایی و به شیوه‌ی انفرادی این حکم را ارزیابی کنیم. ما همواره سعی داریم تحلیلاتمان بر اساس دیدن همه جوانب باشد. مجازات اخیر نیز مانند سایر اعمال دیگر علیه رهبر آپو و رفقای دیگر در امرالی در چارچوب یک کانتکس انجام می‌گیرد. ۲۵ سال است اینگونه است. اما تفاوتی هست. رژیم نابودگر امرالی مانند یک رژیم خاص برخورد می‌کند. از همان آغاز رژیم جنایتکار امرالی مانند رژیمی خاص عمل کرده است. از خیلی لحاظ مانند یک سیستم منزوی‌گر، سیستم منفصل‌گر؛ مرکز جنگ ویژه و فراتر از اینها به‌عنوان سیاستی علیه جنگ آزادی و هستی کوردستان حضور دارد. اما سهم مرحله‌ی پس از سال ۲۰۱۴ متفاوت است. از این لحاظ سیاست‌های امرالی که پس از طرح بنام "تسلیم‌سازی" دنبال شد را باید در چارچوب حمله قتل‌عام و نابودسازی کلی ارزیابی نمود. حملات نابودسازی در کوردستان و در امرالی به همان شیوه دنبال می‌شود. مانند یورش به رهبر آپو ادامه دارند.

تاثیر رهبر آپو بر سیاست ترکیه بیشتر شده است

نه برخوردها در امرالی و نه موضع و مقاومت رهبر آپو در امرالی نباید غیرمرتبط با گسترش‌های این‌چنینی ارزیابی گردد. در امرالی یک جنگ در وقوع است و مبارزه‌ای چند بعدی در جریان است. هر جنگی استراتژی و تاکتیک خود را دارد. در این زمینه استراتژی و تاکتیک دشمن رو به امرالی واضح است. وقتی که امرالی در مدت ۲۵ سال به یک مرکز نابودسازی خلق کورد مبدل شد و در این مدت اخیر و پس از ۲۰۱۴؛ فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ و دولت ترک برای ازبین‌بردن همه محرکات و پتانسیل‌های مبارزاتی در کوردستان، دست به حملات خود زدند.

به مرحله کنونی نیز ربط دارد که در آنیم. در انتخابات ماه می در ترکیه؛ بیش از هرکسی درباره رهبر آپو بحث شد. موضع و جایگاه وی به بحث گذاشته شد. این نیز نشان داد که مرکز و عمق نابودسازی امرالی در سیاست ترکیه در چه جایگاهی است. با سطح تاثیری که رهبر آپو نشان داده؛ همه‌ی نیروهای راستگرا و چپگرا در ترکیه ناچار شدند که موضع خود را درباره رهبر آپو نشان دهند. این نیز نشان می‌دهد که رهبر آپو چقدر تعیین‌کننده است، موضع و مدلی که آنجا برای جمهوری ترکیه به‌میان آورده، پیشنهادات مطروحه‌اش برای ترکیه چقدر استراتژیک و تعیین‌کننده‌اند.

دقت کنید ابتدا آ.ک.پ- م.ه.پ به‌عنوان نیروی اجرایی نابودگر در امرالی همواره می‌خواهد رهبر آپو را بی‌تاثیر کند. براساس ازمیان برداشتن رهبر آپو و برعکس جلوه دادن حقیقت او دروغ می‌گویند. وگرنه آنجا یک جنگ بسیار سنگین ایدئولوژیک در جریان است. من تنها این را خطاب به آ.ک.پ- م.ه.پ نمی‌گویم. برای ائتلاف خلق نیز چنین وضعیتی هست. به‌عنوان سیاست دولت ترکیه یک واقعیت هست که همه سیاسیون ترک در این سیستم کار می‌کنند و باید موضعشان را نیز نشان دهند. لذا تاثیر رهبر آپو بر سیاست ترکیه کم نشده است و به دلیل انتخابات اخیر نیز بیشتر شده است. بی‌شک تلاشی درکار است تا این وضعیت را باطل و معکوس کند. زیرا در بعد تئوریک و فکری رویارویی در جریان است و اعمالی در این راستا ادامه دارد.

واقعا هم از کسی می‌گویند که در دستشان زندانی است. در دست دولت ترکیه زندانی است. رهبرمان یک اسیر جنگی است. درباره ایشان آنهمه صحبت و تحلیل می‌شود؛ اما وی حق این را نداشته باشد که حرف بزند و جواب بدهد. این حق را به افراد دیگر می‌دهند. برای مثال این حق را به صلاح‌الدین دمیرتاش می‌دهند. او می‌تواند افکارش را بیان کند. برای سیاستمداران دیگر نیز می‌توانم مثال بزنم. زندانیان ج.ه.پ که افکار سیاسی متفاوت دارند. آنها می‌توانند افکار خودشان را به بیرون اعلام کنند. اما وقتی به رهبریمان می‌رسد درباره‌اش دروغ و شایعه منتشر می‌کنند. حق جوابگویی هم به ایشان نمی‌دهند. این نیز به‌دلیل قدرت و تاثیرگذاری رهبر آپو بوده است.

می‌خواهند امید خلق کورد را نابود کنند

بعد دیگرش قطعا انتقام‌گیری است. ترس هست. خیلی می‌ترسند. ببینید جامعه کوردستان می‌داند؛ رهبریمان را می‌شناسد. عمیقا او را باور دارند. در این رابطه درمیان جامعه کوردستان هیچ شکی نسبت به حقیقت رهبر آپو نیست. بدون جروبحث رهبر واقعی جامعه کوردستان است. در قرن آتی خود را تثبیت کرده است و نشان داده که برمبنای منافع بلند مدت خلق کورد؛ الگویش را ارائه داده است. حقیقت رهبریمان این است که رهبریمان همه زندگیش را در راه آزادی و منافع خلق فدا کرده است. از ۷ تا ۷۰ سال در جامعه کوردستان با او همراه می‌شوند؛ اما ترسی هست که جامعه ترکیه نیز حقیقت او را بشناسد. لذا سیاست انزوا علیه امرالی و سیاست ممنوعیت ملاقات؛ اینگونه ادامه دارد. اینها همه به خاطر حق امید رهبریمان یعنی حق قانونی؛ مرحله‌ای است که باید آزادی رهبریمان موضوع روز شود.

برای آنکه به حقش امیدی نباشد؛ به‌عنوان یک زندانی که همواره با مجازات انضباطی روبروست؛ نشان داده می‌شود. یک بعد سیاسی غلط این‌چنینی وجود دارد.

رهبر آپو در یک زندان انفرادی است. چند رفیق دیگر نیز با وی در این زندان به‌سر می‌برند. اما اعمال و برخوردها با وی عوض نشده‌اند. در یک زندان انفرادی چه مجازات انضباطی می‌تواند وجود داشته باشد؟! اینها همه بهانه‌اند. ما در این چارچوب آن را ارزیابی می‌کنیم. جایگاه و مکان رهبر آپو؛ وضعیت و جایگاه خلق کورد را تعیین می‌کند. به همین دلیل بازهم بویژه از خلق کورد و سایر نیروهای دموکراتیک و آزاده می‌خواهم که مبارزه کنند. حساسیت مهمی در این باره هست. اما به اینجا رسیده که ما باید بیشتر این حساسیت را نشان دهیم و با اصرار ادامه دهیم. نمی‌خواهند که حقیقت رهبر آپو شناخته شود. نمی‌خواهند که خلق کورد حق امید داشته باشد. می‌خواهند که امید خلق کورد را نابود کنند. لذا باید بیشتر از هر زمانی؛ امید سبز کنیم و با آن زندگی کنیم. واقعا هم هر انسانی که امیدش را ازدست می‌دهد؛ همه چیزش را ازدست می‌دهد. جامعه‌ای که امیدش را ازدست می‌دهد؛ آرزوها و مطالباتش را نیز ازدست می‌دهد و نمی‌تواند رؤیاهای آینده‌اش را بنیان بگذارد. لذا نمی‌تواند متحدانه مبارزه کند و خود را سازمان دهد. من از خلقمان می‌خواهم که نسبت به سیاست‌های علیه امرالی بیشتر حساس باشند و بر این محوریت زندگی و کارهایشان را تنظیم نمایند.

‘احزاب چپ اندکی مدرن‌تر با رهبر آپو رفتار می‌کنند’

در کوردستان حقیقتی وجود دارد که در مرکز موضوع روز ترکیه نیز قرار دارد. حقیقت رهبر آپو وجود دارد و اهمیتی که درباره‌ی انزوا ابراز می‌شود و مورد گفتگو و بحث قرار می‌گیرد. به بهانه‌ی انتخابات بار دیگر آن به شکلی واضح دیده شد.

آیا نتیجه‌ی لازم از آن بدست می‌آید؟ به ویژه نزد قسمت دمکراتیک و آزادی‌خواهان صادق است؟ از نظر احزاب چپ سوسیالیست، دمکراتیک و دوستان آن سیاست‌های که در امرالی اجرا می‌شوند، مقاومتی که انجام شده به درستی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد؟ و در واقع آیا نتیجه‌ی موثری از آن کسب می‌شود؟ این‌گونه فکر نمی‌کنم. فکر نمی‌کنم که در این رابطه نتیجه‌ی کافی بدست بیاید. موضع خلق کورد درباره‌ی حقیقت رهبری بسیار واضح است. از نظر زندگی، تاریخ، فرهنگ و موجودیت وی جامعه‌ی کورد احترام و اهمیت برای وی قایل هستند. از این رو ما نمی‌توانیم موضع فداکارانه‌ی جوانان کورد که به میدان آمده‌اند، به شکلی فارغ از آن ارزیابی کنیم. اما ما نمی‌توانیم دقیقا در نیروهای دمکراسی و نیروهای چپ بیان کنیم. رویکردی تا حدودی مدرن وجود دارد. رهبر آپو را با دیگر رهبران و رهبران احزاب مقایسه می‌کنند. حقیقت رهبری هم برای جامعه‌ی ترکیه، هم برای آینده‌ی ترکیه، هم برای صلح داخلی ترکیه و هم از نظر تلاش‌هایی که انجام داده است زیاد آن را درک نکرده و مورد قدر دانی قرار نگرفته است. اگر این اتفاق می‌افتاد باید گفتار و عمل شجاعانه‌تری را در آن قسمت‌ها می‌دیدیم. من درمورد ترکیه می‌گویم. خارج از کشور بسیار روشن‌فکر‌، رویکرد صحیح‌تری رفته رفته در این رابطه برایشان واضح‌تر می‌شود و به حقیقت رهبر آپو نزدیک می‌شوند، اطلاعیه صادر می‌کنند و در فعالیت‌های مختلف شرکت می‌کنند. اما مکانی که باید آن‌جا قرار بگیرند، قسمت‌های دیگر ترکیه و باکور کوردستان است. در حال حاضر سیاه نمایی و انگ زدن جدی وجود دارد.

‘روشن‌فکران ترکیه دربرابر وضعیت کنونی مسئول هستند’

ترکیه از طریق عملیات جنگ ویژه اداره می‌شود. پروپاگاندا بر مبنای دروغ بسیار زیاد است. بحران روشن‌فکری، بحران نخبه‌ای‌

 وجود دارد که جامعه‌ی ترکیه، خلق‌های ترکیه را اداره می‌کنند. در ترکیه بحران نخبه‌ی شدیدی وجود دارد. توجه کنید. چرا جامعه سیاست لوژیکی تولید نمی‌کند. کلمات حماسی بسیار زیاد است. احساس انسان‌ها را هدایت کرده و تاریخ بسیار زیاد تحریف می‌کنند و برعکس نشان داده می‌شود. اما روشن‌فکرانی که باید از حقیقت حفاظت کنند وجود ندارند. روشن‌فکران ترکیه دربرابر وضعیت کنونی مسئول هستند. افرادی پیدا می‌شوند که می‌گویند؛ سطح خلق ترکیه این است! نباید خلق را خطابار جلوه داد. انسان باید به آن دسته از افرادی بنگرد که می‌گویند من رهبرم، من بزرگ توام، یا خود رشن‌فکرم. آن‌ها در چه عقلیتی قرار دارند؟

واقعا در ترکیه بحران عمیق روشن‌فکری وجو دارد، بحران عقلیت و هوشمندی وجود دارد و در نتیجه دوباره ایدولوژیای کهن مورد بحث قرار می‌گیرد. ابتدای سال‌های ۱۹۰۰ تفکر و دیدگاهی ایدولوژیک که در عصر تقسیم امپراتوری مطرح شد، در سال‌گرد ۱۰۰ ساله‌ی جمهور دوباره‌ زنده شد. عثمانی، اسلامی، ملت گرایی. این حرکت ایدولوژیک بودند و سپس عقلیت انجمن اتحاد و ترقی ایجاد کردند. در ۱۰۰ ساله‌ی جمهور این پیشرفت است یا پس رفت؟ اگر روشن‌فکر وجود داشته باشه، واقعا باید در این باره گفتگو کنند. البته معیار این‌جا غرب است. من از معیارهای غرب سخن می‌گویم‌. اما فعالیت و حرکت‌های فکری که در عصر اتحاد و پیشرفت تا امروز مهر خود را بر جمهوری ترکیه حک کرده‌اند و در جامعه‌ی ترکیه به دلیل مشکل و بیماری مختلف، بار دیگر دست بالا را داشتند. آیا مسئولیت این بر عهده‌ی روشن‌فکران ترکیه نیست؟ در این وضعیت آن‌که مسئول است، دمکراتیک‌های ترکیه و کسانی که از رویا و آرمان‌ یک جامعه‌ی برابر، عادل، آزاد و متنوع دفاع می‌کند.

رهبر آپو در این زمینه‌ها گشایش‌های لازم را ایجاد کرد. وی تنها در خاورمیانه از عقلیت ملت-دولت و دید ملی‌گرایی انتقاد نکرد؛ همچنین شکل علمی مدرنیته، آن دیدگاه‌ و تفکراتی که ارائه می‌دهد، آن رژیم‌های سیاسی که همراه وی تاسیس شدند، آن سیستم‌های که با سرمایه داری عجین شده‌اند، فاشیزم را تولید می‌کنند. این حقیقت را مطرح کرد. از این رو شجاع‌ترین روشن‌فکر ترکیه ترکیه رهبر آپوست. اگر در ترکیه روشن‌فکری واقعی یا جنبش روشن‌فکری داشته باشد، به جز رهبر آپو کسی هست که بتواند اندیشه‌ای تازه، پروژه‌ای جدید را تقدیم کند؟ آیا کسی وجود دارد که قادر باشد از سیاستی که جمهور در پیش گرفته، نجات دهد، یا این‌که پروژه‌های تقابل تاریخی تولید کند و آن سیاست را از منظر دیگری افشا کند؟ نیست. به این معنا که هم برای مقاومت امرالی و هم برای روشن کردن و زندگی آزادی جامعه‌ی ترکیه، تلاش‌های رهبر آپو پاسخ داده نمی‌شود. برای ترکیه می‌گویم. به این سبب ممکن است برخی از مشکلات برای ما باشد. بهتر است در این باره گفتگو شود. لازم است اقدامات رهبر آپو برای راه حل بهتر در دستور کار قرار گیرد و بیشتر مورد بحث قرار گیرد. ما جنبشی هستیم که از مدافع دولت فرا رفته‌ایم. فاشیزم کولونیالیستی نسل‌کش در ترکیه مصرانه چه می‌گوید. می‌گوید پ.ک.ک تجزیه طلب است. به عنوان پ.ک.ک رویکرد راه حل ما مشهود است. ما از پروژه‌ی اتحاد خلق‌های ترکیه و کوردستان حفاظت کرده و از آن دفاع می‌کنیم. اما می‌خواهیم براساس برابری باشد و معمار آن رهبر آپوست. بنابراین لازم است که اندیشه‌های رهبر آپو بیشتر در دستور کار جامعه‌ی ترکیه قرار گیرد.

‘مبارزه‌ی ما علیه هرگونه حمله‌ای ادامه خواهد داشت’

فرماندهی مرکز مدافع خلق پس از چند روز آمار ماه می را اعلام کرد؛ هم صدمات جانی گریلا را اعلام کرد و هم تعداد سربازان کشته شده‌ی ترکیه را اعلام کرد.

چنین وضعیتی حاکم است؛ برای مثال به دلیل زمین لرزه تصمیم توقف عملیات اتخاذ کرد. با این تفکر که فاشیزم آ.ک.پ-م.ه.پ آشوب‌گری می‌کند و برای این‌که انتخابات در وضعیتی سالم‌تر انجام داده شود، تا مبنایی برای آشوب انگیزه باقی نماند، آن تمدید شد. اما در حقیقت از قبل این را می‌دانستیم که زمانی که این تصمیم اتخاذ شود، دولت ترکیه از آن به عنوان یک فرصت از آن استفاده کرد. در زمان‌هایی که گریلا در حال فعالیت نیست، حملاتش را افزایش می دهد و از این طریق تلاش می‌کند گریلاهای آزادی را نسل کش کند. این بار نیز به همان شکل بود. در این چارچوب به نیروهایمان هشداری لازم داده شد. تا اندازه‌ای مراقبت وجود داشت.اما در آمار ماه می شهید وجود داشت. فعالیت نیروهای گریلا نیز وجود داشت. آن‌ها نیروهایی نبود که در حال انجام فعالیت بودند. به ویژه نیروهای گریلا در باکور در موضع تحاجمی نبودند. با این وجود ارتش ترکیه شروع به عملیات کرد و جنگ درگرفت‌. علیه نیروهایمان در سنگرهای مقاومت و در سنگر دفاعی، حمله صورت گرفت. جنگ ادامه دارد. فرماندهانمان قبلا در این باره سخن گفته‌اند‌. گفتند ‘برای هر نوع جنگی آماده‌اند’. در مورد این موضوع کامل داریم. در چنین زمانی می‌دانستیم که فاشیزم آ.ک.پ-م.ه.پ به حملاتش ادامه می‌دهد. اما ما برای خلقمان، برای خلق‌ها، برای خلق‌های ترکیه چنین تصمیمی گرفتیم. آیا درگیری عمیق‌تر شود یا گزینه‌ی متفاوت‌تری وجود داشته باشد؟ موضع ارتش ترکیه این را مشخص می‌کند. این مهم است. آمادگی داریم. ما به عنوان پ.ک.ک جنبشی هستیم که ۴۵-۴۰ سال است که با مقاومت خو گرفته‌ایم. در باکور کوردستان نیز چنین است. در مناطق دیگر نیز همین است. ما علیه تمامی جوامع و طرف‌های که علیه مبارزه‌ی موجودیت و آزادی خلقمان حمله انجام می‌دهند، مبارزه می‌کنیم. شهادت ۱۳ رفیقمان اعلام شد. شهادت رفیقمان لیلا آمد اعلام شد. با احترام و قدردانی یادشان را گرامی می‌دارم. با وفاداری خود در مقاومت شکوهمندانه‌ی آینده اعلام می‌کنیم.

اقدام ۱ ژوئن بر ٢٠ سال گذشته تاثیر گذار بود

ما از اقدامی سخن می‌گوییم که بر ۲۰ سال گذشته تاثیر گذاشت. ما اقدام ۱ ژوئن را به مانند اقدام ۱۵ اوت قلمداد کردیم، زیرا عواقب آن چند بعدی بود. این اقدام پس از توطئه‌گری بین‌المللی اتفاق افتاد. به ویژه از ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴، در واقع از ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴، عقب‌نشینی نیروها اتفاق افتاد. آن زمان مرحله‌ی آتش بس بود. این دوره به عنوان دوره‌ی عاری از استفاده از سلاح شناخته شد. بنابراین، برخی از نیروهای سیاسی ترکیه می‌گفتند، پ.ک.ک پایان یافته است. وقتی اردوغان به حکومت رسید، وضعیت عاری از جنگ پیش آمد، و دوباره احیا شد. سیاست علیه آن پیاده کردند. اما در واقع این‌طور نبود.

پلان جدی در آن مرحله شکل گرفت. در میان سال‌ ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴، حمله‌ی نسل‌کشی علیه ما برپا شد. آمریکا و آ.ک.پ در پشت حمله قرار داشتند. می‌خواستند در آن مرحله جنبش آزادی کوردستان و پ.ک.ک را از بین ببرند و آن را پراکنده کنند. می‌گفتند سلاح‌ها زیر خاک دفن شده‌اند و دیگر به کار گرفته نمی‌شوند. بسیاری از نیروها می‌گفتند پس از دستگیری رهبر اوجلان، پ.ک.ک قادر به مبارزه و مقاومت نخواهد بود. در این باره، پیشرفت‌های ۱ ژوئن ۲۰۰۴، حد و مرزی برای این بحث‌ها ایجاد کرد. مشخص شد که جنبش آزادی بر راه رهبر اوجلان چقدر عمیق است. همچنین آن زمان عیان شد، اگر ما بخواهیم به عنوان نیرویی سیاسی در کوردستان ظاهر شویم، باید بر مبنای نظامی و حفاظتی باشد.

در این راستا، آن نیروهایی به ویژه آمریکا که خواب از بین بردن جنبش آزادی کوردستان، در ترکیه را می‌دیدند، خوابشان برآورده نشد. این اقدام بر بیست سال گذشته تاثیر گذاشت. همراه اقدام ۱ ژوئن ۲۰۰۴، گریلای مدرن و تجدید بخشیدن وسازمان‌دهی گریلا را مطابق با عصر نوین، همچنین دست‌یابی به شکل ‌و تاکتیک مدرن، تعمیق در تاکتیک‌های گریلا، براساس سطح قویتر رشد کرد. آن‌هایی که تاریخ جنگ‌هایمان را مطالعه می‌کنند، این واقعیت را می‌دانند. قبل از سال‌های ۲۰۰۰، از روی تاکتیک گریلا و فرماندهی روبروی مشکل بزرگ شدیم. به ویژه در سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴، نیروهای گریلا و نیروهای حزبمان از مرحله‌ی آماده سازی عمیق و جدی گریلایی عبور کردند. از آن‌جا که آ.ک.پ به راه حل نزدیک نشد، اقدام ۱ ژوئن در دستور کار قرار گرفت.

باید جامعه‌ی کوردی راه حل بیشتری را برای محافظت در پیش بگیرد

قبل از این اقدام، نخست وزیر وقت، اردوغان سخنرانی کرد و گفت: “اگر شما نیاندیشید، مسئله‌ی کورد وجود نخواهد داشت”. پس از اقدام ۱ ژوئن ۲۰۰۴ و مشخص شدن نتایجش گفت: “مسئله‌ی کورد وجود دارد، مسئله‌ی من نیز هست، لازم است آن را حل کنیم”. این دو برآورد کافیست تا به نتایج اقدام ۱ ژوئن پی ببریم. اکنون نیز در این باره گفتگو صورت می‌گیرد، اصلا آیا باید مبارزه‌ی مسلحانه ادامه داشته باشد یا این‌که نه، یا این‌که مبارزه‌ی مسلحانه پایان یافته است یا نه؟ تنها کسانی که به این تاریخ معاصر می‌نگرند این را درک می‌کنند. حقیقت این گونه است، این را درک می‌کنند. واقعیت این گونه است و در خاورمیانه نیز محیا است. اما این رژیم فاشیست نمی‌خواهد جامعه‌ی کوردی قوی باشد و می‌خواهد وابسته باشد. بدون شک باید گفتگو به این شکل باشد. همچنین نیروهای مسلح را افزایش می‌دهد، امروز در تمامی نقاط جهان دولت‌ها در چارچوب جنگ جهانی سوم، نیروهای نظامی و بودجه‌ی جنگ را افزایش می‌دهند. در ترکیه با هدایت حکومت فاشیستی آ.ک.پ و م.ه.پ تقویت نیروهای مسلح با شدت پیش می‌رود و سلاح تازه تولید می‌کنند. تمامی فراخوان‌های انتخابات بر این اساس بود. اما در رابطه با کورد، تمامی ابزارهای محافظتی را از آنان می‌گیرد تا دستشان راببندند، این را وحشتناک دانسته و پیاده کردن چنین سیاستی را لازم می‌دانند. به ویژه، می‌خواهند نتایج انتخابات را به این وضعیت گره بزنند. همان‌گونه که نتایج انتخابات مشخص کرد، ممکن نیست در ترکیه هیچ چیزی را از طریق انتخابات به دست آورد. لازم است جامعه‌ی کورد روش‌های خود را گسترش و توسعه دهد، بیش از هر زمان دیگری، باید در تمامی عرصه از خود محافظت کند. همچنین باید جامعه‌ی کوردی نیروهای مسلحش را تقویت کند.

در این راستا، نمونه‌ای می‌آورم. در این اواخر، چند خبری را دیدم. چند تروریستی در کور به جوانی حمله کردند. سپس به سوی مرکز پلیس رفته و جوان را تهدید کردند. مشخص است یک جوان‌ کورد گرامی است. موضع گرفته، اما می‌گفت، نمی‌دانم چرا مرا هدف می‌گیرند. هیچ کاری نکرده‌ام. جوان کورد، زن کورد لازم نیست کاری انجام دهند. تنها کورد باشند، کافی‌ست. این سیاست نابود‌گر و رژیم نابودگر است. حتی اگر جوان کورد کاری انجام ندهد دولت سیاست نابودی را در قبالشان در پیش می‌گیرد. حتی اگر کاری برای جامعه انجام ندهی، آن‌ها پویایی جامعه را مخفی می‌کنند و آن را به کنترل خود در می‌آورند و این کار را انجام می‌دهند. در این رابطه، از جوانان کورد می‌خواهم، نتیجه‌ی انتخابات مشخص کرد، کوردها از هرزمان دیگری به محافظ نیاز دارند. خطر کاهش نداشته بلکه افزایش یافته است. اقدام ۱ ژوئن ۲۰۰۴ چنین معنایی دارد. در این مرحله، حملات نبابودگرانه‌ی دولتی بر جامعه‌ی کورد افزایش یافته است، به ویژه زمانی که گفتند، پ.ک.ک قادر به مبارزه نیست، حملات بر جامعه‌ی کوردی افزایش یافتند. این اقدام ثابت کرد چنین نیست و نیروی گریلا تا به امروز افزایش یافته است.

ملل متحد بخشی از نسل‌کشی مخمور است

باید به این توجه داشته باشیم: جنگ جهانی سوم، وضعیت منطقه، وضعیت کورد در منطقه و چگونگی به کارگیری کورد… نباید این فراموش گردد. تقسیم کوردستان بر ۱۰۰ سال گذشته تاثیر گذاشت، کوردها به دولت‌های قدرت طلب تحویل داده شدند، کاری کردند که با دولت‌های منطقه تعامل کند. خواستند کورد برای همیشه منشا جنگ باشد. می‌خواستند از این طریق خاورمیانه را کنترل کنند. از این نظر، می‌توانم بگویم، عراق در حال حرکت است. بحران در آن‌جا ادامه دارد. چندین گمان و مشکل در داخل عراق وجود دارد. وضعیت دولت جای بحث است. اگر حکومت و اراده‌ی تشکیلاتی وجود داشت، اشغال‌گری‌های را متوقف می‌کرد. همان‌گونه که شمال عراق زیر هژمنی ترکیه است. وقتی این را انجام نمی‌دهد، خلق بوتان را محاصره می‌کند، که از دست ستم دولت ترکیه به مخمور پناه برده‌اند. در آن‌جا قدرت خود را نشان می‌دهد.

بدون شک وضعیت به این گونه نیست. ما فکر نمی‌کنیم که عراق به خاطر رژیمش این کار را انجام داده باشد. مطمئنم خلق مخمور چنین ارزیابی نمی‌کنند. اگر خلق مخمور به این باور داشتند که عراق به سبب خود و امنیت داخلی‌اش چنین کاری انجام می‌دهد، آن زمان این‌گونه مقاومت نمی‌کردند.

همچنین قراردادهای اقتصادی با ترکیه، بحران آب با ترکیه، گفتگوها با ترکیه در رابطه با نیرو، فاکتور اساسی است. می‌خواهند در وجود خلق مخمور، کورد را قربانی کنند. خلق مخمور، خلق بوتان هستند. همان‌طور که رفیق قرسو گفت. آن خلق علیه دولت ترکیه مقاومت کرد، به عنوان پناهنده زندگی کرد تا تسلیم نشود. در این باره قربانی بزرگی را انجام داد. چرا این تلاش علیه مکانی وجود دارد که می‌خواد زندگی‌اش را سازمان می‌دهد، شاید این باشد، زیرا تعبیر از جامعه‌ای صلح‌طلب منطقه است، بعنوان جامعه‌ای صاحب فرهنگ که را پرورش داده‌اند؟ بدون شک دولت ترکیه در این دست دارد. همان‌گونه نیروهای غربی و بین‌المللی ‌در آن دست دارند. زیرا اگر ملل متحد می‌خواستند راهکاری می‌یافت‌. زیرا اردوگاه زیر نظر ملل متحد است. به سبب این‌که سال‌هاست از آن صیانت نمی‌کنند، می‌توانم بگویم سالانه ده‌ها شهید از این کمپ فدا می‌شود. ملل متحد بخشی از این نسل‌کشی است. شاید کار او‌نباشد، اما با سکوتش و صیانت نکردن از آن در این عملیات سهیم است.

این افراد به دلیل فقدان امنیت در زندگیشان به عراق آمدند. اگر سرزمینشان را با بیابان برآورد کنیم، آن‌جا بهشت است. لازم است ملل متحد به وظیفه‌ی خود عمل کند، وگرنه به شریک این کار تبدیل می‌شود. خلق مخمور با تاثیر جنبش آزادی به مقاومت روی آوردند. رهبری قبلا گفته بود، آن‌جا اتحاد ک.ج.ک است. از این منظر، باید نقش این حکومت در عراق و به ویژه در منطقه‌ی اقلیم کوردستان، باید گسترده شود. آن‌جا از خودمدیریتی‌اش حفاظت می‌کند، صاحب مجلس است، همه چیز را به صورت دمکراتیک اداره می‌کند. راست است کوچک است، اما در آن‌جا آلترناتیوی برای ذهنیت دولت محیاست. زندگی آلترناتیو وجود دارد و صاحب موضع است. ارزش‌های اجتماعی را نمایندگی می‌کند. آن‌ها این را تهدیدی می‌بینند و به مخمور حمله می‌کنند. خلق مخمور علیه چه کسی تهدید و خطر محسوب می‌شوند؟ چنین چیزی ممکن نیست. بروند و آن‌جا را ببینند. به جز یگان‌های خودشان برای محافظت هیچ گونه یگان امنیتی و ارتشی وجود ندارد.

لازم است خلق کورد علیه حمله‌ی نابود‌ کردن و حمله‌ی تقسیم کردن و ایجاد وحشت و تسلیم شدن در هرجایی که باشد، مقاومتش‌ را بیشتر کند. باید تضادهای تاریخی و مشکلات تصنعی خود را کنار بگذارد و موضع کل نگرتری اتخاذ کند. این همان چیزی است که ما از خلق مخمور انتظار داریم. مقاومتشان‌ نتیجه خواهد داد. من معتقدم، که دولت عراق به تدریج این حقیقت را درک خواهد کرد. زیرا جوامع مختلفی در عراق وجود دارد. در عراق این وضعیت شیعه و سنی است. زیرا به صورت مداوم با مداخله روبرو می‌شوند. بر اساس این واقعیت‌ها، من فکر می‌کنم که در واقع رویکرد دموکراتیک‌تری در برابر خلق مخمور نشان داده خواهد شد. این را حایز اهمیت می‌دانم.

اگر پ.د.ک وجود نداشت، دولت ترکیه این‌چنین به خلق کورد حمله کند
آن نیروهایی که مخمور را به عنوان منشا خطر می‌بینند، فقط پ.د.ک است. پ.د.ک خود را به عنوان حافظ کورد معرفی می‌کنند. اگر کورد باشی باید دنباله روی پ.د.ک باشی، وگرنه تمامی اشکال کورد بودن را هدف قرار می‌دهند و به عنوان دشمن معرفی می‌کنند. در سطح بین‌المللی نیز همین‌کار را انجام‌ می‌دهد. خود خیانت‌کار و شریک بدی است. نماینده‌ی این راه است. اگر چنین نبود، جنگ‌ها این حد به کوردستان نمی‌رسید. دولت ترکیه این‌چنین به خلق کورد حمله نمی‌کرد. پ.د.ک مسئول اصلی این وضعیت است. اگر امروز حمله‌ای بر مخمور وجود دارد، این پ.د.ک است کە به این روایت می‌بخشد‌.