"ملت کورد لازم است از آنهایی که از اتحاد ملی گریزانند حساب بخواهد"

مظلوم هفتن عضو مجلس پژاک: خلقمان لازم است به میدان‌ها سرازیر شوند و خود به مشاهده و ارزیابی واقعیت‌‌ها بپردازند. با توجه به این واقعیت‌ها خواستار پاسخگویی احزاب، سازمان‌‌‌ها، نمایندگان و پیشاهنگان باشد، در چنین صورتی می‌توان به نتیجه دست یافت.

مظلوم  هفتن، عضو مجلس حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) در گفتگو با خبرگزاری فرات به ارزیابی وضعیت روژهلات کوردستان و ایران، سیاست‌‌ای رژیم ایران در برابر خلق‌های ساکن در ایران و بویژه خلق بلوچ، همچنین لزوم ایجاد جبهه‌ی مشترک مبارزه و اتحاد ملی کورد پرداخت.

خبرگزاری فرات: رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی ایران در تلاش ارتقای روابط خود با كشورهای غربی و حتی با آمریکاست و در داخل کشور نیز سرکوب مردم و بویژه خلق‌های آزادیخواه از جمله کوردها را افزایش داده است. برای مقابله با رژیم ایران خلق‌ها و طیف‌های دمکراتیک نیازمند ایجاد جبهه‌ای مشترک هستند. آیا حزب شما به عنوان یک حزب پیشاهنگ کورد برنامه‌ای برای ایجاد جبهه مشترک دارد؟ این امر امروز در چه سطحی است؟

مظلوم هفتن: اشغالگری در ایران دارای قدمتی تاریخی دولت و حاکمیت است، یعنی از تأسیس سیستم دولت و حاکمیت تا به امروز این اشغالگری بدون وقفه و پیوسته تداوم یافته و بر دو پایه ملی‌گرایی و دین پرستی شکل گرفته، به عمر خویش ادامه داده و با توجه به مقطع تاریخی نقاب عوض کرده است. در برخی از مواقع ملی‌گرایی، گاهگاه دین‌پرستی و در برخی مراحل نیز ترکیبی از این دو را به اجرا گذاشته است. به هر اندازه که حاکمیت در مراحل و مقاطع جداگانه تغییرات ظاهری در شیوه حکومت انجام داده باشد اما در ماهیت خود به مبانی خود تکیه کرده و بر اساس آن عمل کرده است. یعنی در ماهیت تفاوتی آنچنانی میان رژیم ولایت فقیه و رژیم قبل از آن وجود ندارد.

مسائلی که خلق‌ها و طیف‌های ساکن در جغرافیای ایران با آن روبرو هستند از ماهیت حاکمیت سرچشمه می‌گیرد. رژیم بر مبنای ذوب و اضمحلال با تمامی طیف‌‌های جامعه برخورد می‌کند و برای این هدف برنامه‌ریزی می‌کند. این ذهنیت و رفتار در رابطه با تمامی طیف‌های جامعه صدق می‌کند، اما با توجه به وضعیت و شرایط موجود گاهی شدید و گاهی کندتر و همچنین اولویت‌ها به اجرا درمی‌آید. به عنوان مثال در مناطقی همچون کوردستان، بلوچستان، خوزستان و .... فشار و سرکوب در اولویت قرار دارد، اما در مناطق دیگر این سیاست را به شیوه‌ای دیگر ادامه داده و پی می‌گیرد. یعنی اینکه مسائل خلق‌ها و طیف‌‌های ساکن در جغرافیای ایران در واقع مشترک هستند و بدون شک چاره‌یابی این مسائل هم نیازمند راه‌حل‌های مشترک است. بنابراین همبستگی و اتحاد تمامی طیف‌های ستمدیده و فرودست ساکن در ایران یک نیاز و حتی واجب است. این واقعیتی غیرقابل انکار است که آزادی، دمکراسی و عدالت اجتماعی با اتحاد و همبستگی میسر می‌شود و آزادی و رهایی خلق‌های کورد، بلوچ، عرب، آذری، سنی‌ها، بهایی‌ها، زنان، کارگران و ... با مبارزه‌ای متحد و مشترک محقق می‌گردد. به همین دلیل ایجاد جبهه دمکراتیک که تمامی رنگ‌ها و طیف‌‌ها را نمایندگی کند یک ضرورت بوده و می‌تواند رژیم را مجبور به تغییرات اساسی کند.

ما همچون جنبش آپویی در روژهلات کوردستان با توجه به این واقعیت‌ها برنامه‌ریزی کرده‌ایم و مدتی مدید است که بر اساس ایجاد اتحاد کورد و کوردستانی و همچنین اتحاد خلق‌ها و طیف‌‌های ساکن در ایران مبارزه و فعالیت می‌کنیم. ما بر این باوریم که آزادی کوردستان با روند دمکراتیزاسیون ایران میسر می‌شود و عکس آن نیز صدق می‌کند. یعنی ما به هر اندازه که برای آزادی کوردستان فعالیت کنیم، دمکراسی به همان اندازه در ایران گسترش می‌یابد و هر اندازه که برای دمکراسی در ایران فعالیت کنیم به همان اندازه کوردستان به آزادی دست می‌یابد. ما بر مبنای «ملت دمکراتیک» و مدل «کنفدرالیسم دمکراتیک» برای زندگی مشترک خلق‌ها، برای همبستگی و اتحاد خلق‌ها تلاش می‌کنیم، ما به این موضوع اذعان داریم و تلاش‌های ما نیز برای موفقیت در این راستاست و در برخی زمینه‌ها نیز پیشرفت‌هایی را کسب کرده‌ایم.

خبرگزاری فرات: نیروهای دیگر تا چه حدی ایجاد این جبهه را ضرورت و حیاتی می‌بینند؟

مظلوم هفتن: دولت و حاکمیت برای تحمیل اشغالگری بر جامعه و  تداوم آن، برای محروم نمودن جامعه از حق آموزش و پرورش خود به هیچ عنوان اجازه خودسازماندهی به جامعه را نمی‌دهد. یعنی به بهانه‌های گوناگون مثل ملت، دین و مذهب، زبان، لهجه و ... میان جامعه به تفرقه‌افکنی و ایجاد اختلاف دست می‌زند و از این راه می‌خواهد جامعه را وادار به تسلیم کند. این ذهنیت و سیاست دارای قدمتی تاریخیست و بدون شک تأثیرات روانی و اجتماعی بر جامعه و طیف‌های آن باقی گذاشته و می‌گذارد، از اینرو ایجاد و گسترش جبهه دمکراتیک در مقابل اشغالگری کاری آسان نیست، اما ممکن است.

برخی از جریان‌ها و طیف‌ها با درک شرایط حساس و ویژه کنونی گام برمی‌دارند، اما برخی جریان‌ها و طیف‌ها نیز متأسفانه با افقی تنگ و کوته‌بینی برخورد کرده و حتی مانع‌تراشی هم می‌کنند. در مجموع می‌توان گفت که علی‌رغم آنکه در عرصه تئوری و بیان هواداران اتحاد فراوانند اما در عرصه عمل ضعیف و کند عمل می‌کنند و باید به این وضعیت پایان داده شود.

خبرگزاری فرات: حملات اخیر رژیم ایران به خلق بلوچ چرا صورت گرفتند و وظیفه و مسئولیت‌ خلق‌های ساکن در ایران نسبت به خلق بلوچ چیست؟

مظلوم هفتن: تصویری که امروز در بلوچستان دیده می‌شود و خلق بلوچ به شیوه‌ای مستقیم مورد قتل‌عام واقع می‌شوند در حقیقت گویای ذهنیت و ماهیت رژیم اشغالگر ایران است. آنچه می‌بینیم تداوم سیاست امحا و انکار رژیم حاکم است که سال‌هاست بر خلق‌ها و جوامع ساکن در جغرافیایی به نام ایران تحمیل می‌کند.

رژیم ایران بر مبنای یک‌دست سازی و به گروگان گرفتن جامعه سیاست‌ورزی می‌کند. این رژیم با دیده خودی و غیرخودی به انسان‌ها می‌نگرد و سیاست جذب و آسیمیلاسیون را ادامه می‌دهد. رژیم برای دستیابی به آمال خود خلق را گرسنه و بیکار نگه می‌دارد و هرگونه فشار را بر آنان وارد می‌کند تا به تسلیم شدن وادارشان کند. آنچه در بلوچستان روی می‌دهد همان چیزیست که در کوردستان و خوزستان به اجرا گذاشته شده است. ذهنیتی که به کولبران کورد شلیک می‌کند و سر و قلب آنان را نشانه می‌رود همان ذهنیت است که اجازه نفس کشیدن به مخالفان خود را روا نمی‌داند. همچنین با دیده خودی و غیرخودی به تمامی مردم می‌نگرد و آنان را مرتد، ملحد، آتائیست و ترور مورد محاکمه قرار داده و مجازات می‌کند.

بلوچستان به جرم بلوچ بودن، به جرم سنی بودن و به جرم واقع شدن در منطقه مرزی مجازات می‌شود. این شیوه نگرش ذهنیت مرکزگرا، عمومی، سیستماتیک و هدفمندی است که در حال اجراست. رفتاری منطقه‌ای، یا یک سازمان و جناح نیست، کولبری و آمد و رفت در مرزها یک بهانه است. دلیل اصلی قتل‌عام ذهنیت و نگرش رژیم ایران است. همچنین وضعیت رژیم ایران و بی‌استقراری و شرایط حساس کنونی هم در این مورد دخیل است، رژیم بشدت دچار ترس شده و به انحای مختلف با تشدید فشار درصدد اتخاذ تداوم حیات خود است و رویکردی تهاجمی نسبت به جامعه گرفته است.

صیانت و همبستگی با خلق بلوچ و نشان دادن موضع در برابر ظلم و بی‌عدالتی موضوعی اخلاقی، وجدانی، انسانی و اجتماعیست. سکوت در برابر این ظلم، مشروع دیدن آن و سهیم شدن در آن یک ظلم است. آنچه امروز در بلوچستان روی می‌دهد در آینده نزدیک علیه تمامی بخش‌های جامعه به اجرا گذاشته می‌شود. برای اینکه از چنین آینده‌ای جلوگیری شود لازم است خلق بلوچستان تنها نماند.

خبرگزاری فرات: کنفرانس مشاوره ملی روژهلات کوردستان برگزار شد. اهمیت این کنفرانس در این مقطع چیست و چگونه به خلق کورد امید می‌بخشد؟ نیروها و جریان‌های سیاسی چگونه به استقبال این فعالیت‌ها می‌روند و تاکنون چه گام‌هایی در عمل برداشته‌اند؟

مظلوم هفتن: در منطقه جنگ شدیدی جریان دارد و در مقطع حساسی بسر می‌بریم. جنگ سوم جهانی وارد مرحله تازه‌ای شده و می‌توان گفت که در مرحله نهایی آن قرار داریم. این واقعیت بیش از همه در مورد میهنمان کوردستان صدق می‌کند و به شیو‌ه‌ای واضح می‌توان شاهد آن بود. از اینرو لازم است تدارک و تحرک ما بر اساس این مقطع باشد. فعالیت‌هایی که برای اتحاد ملی صورت می‌گیرند بر این اساس واجد ارزش و مهم می‌باشند.

در سده ٢٠ رویدادهای سال‌های مابین ١٩١۴ تا ١٩٢۵ دارای اهمیت و حساسیت ویژه‌ای بودند که متأسفانه خلق کورد به دلایل جداگانه که یکی از آنها تجزیه نیروهای آن بود نتوانست بهره‌مند شود و صد سال را در فرودستی بسر برد و هزینه‌های گزافی هم متحمل شده و می‌شود. اکنون در مرحله‌ی حساس و مهمی بسر می‌بریم. ما همچون ملت کورد باید به شیوه‌ای صحیح و عاقلانه که رهبر آپو آنرا «عقل کورد» می‌خواند عمل کنیم. رفتار عاطفی، کوته‌بین، عشیره‌ای، حزبی، تجزیه‌گرایانه و هر نوع ذهنیت و هوشمندی محدود یک قتل‌عام را به دنبال خواهد داشت و صد سال دیگر هم فلاکت را بر ما تداوم می‌بخشد. از اینرو اکنون فعالیت ایجاد وحدت و اتحاد ملی واجد اهمیت و ارزش والایی می‌باشد و آنهایی که در این راستا فعالیت می‌کنند و برای موفقیت آن تلاش می‌نمایند جایگاه شرافتمندانه‌ای خواهند داشت. در مقابل آنانی که مانع اتحاد ملی شوند از سوی خلق و تاریخ عفو نخواهند شد.

از اینرو برگزاری کنفرانس مشاوره ملی برای روژهلات کوردستان در این مقطح مهم بوده وبدون شک به خلقمان روحیه و معنویت می‌بخشد. با اینکه در سطحی قابل توجه مشارکت در این کنفرانس دیده می‌شود اما هنوز کافی نیست. باید دلایل آنرا مورد ارزیابی قرار داد. فکر می‌کنم زمان آن فرارسیده است که خلق و طیف‌های جامعه ما وارد میدان‌ها شوند و خود عملکرد‌ها و مواضع را مورد ارزیابی قرار دهند و به حسابخواهی از احزاب، سازمان‌ها و نمایندگان خود برخیزند؛ اینچنین می‌توان شاهد وضعیت و نتایج متفاوتی بود.

فعالیت‌های اتحاد ملی فعالیتی عمومی می‌باشد و اگر تنها به برخی از احزاب و سازمان‌ها محدود بماند نتیجه‌ای نخواهد داشت. از اینرو لازم است که اراده‌ای عمومی و موضعی اجتماعی خود را نشان دهد و هر کس برای ایجاد اتحاد دست به کار گردد. به عنوان مثال جامعه می‌تواند و لازم هم می‌باشد که از احزاب، سازمان‌ها و جریاناتی که به فعالیت‌های اتحاد ملی نمی‌پیوندند و حتی دست به مانع‌تراشی می‌زنند حساب بخواهد و واکنش نشان دهد. در این مورد به موضعی شفاف از سوی جامعه نیاز داریم.