جمیل باییک ریاست مشترک شورای رهبری ک.ج.ک در برنامه ویژه سترک تیوی شرکت نمود. باییک در بخش دوم این برنامه در رابطه با جنگی که در کوردستان ادامه دارد، مسائل و مشکلات جنوب کوردستان، ائتلاف آ.ک.پ/م.ه.پ و ارگنکون، حملات بیامان به خلق کورد و نیروهای دمکراتیک و مقاومت نیروهای گریلا در مقابله با این حملات سخن گفت.
باییک در این باره اظهار داشت مهم نیست که چه روی میدهد، اما هیچ حزب کوردی حق ندارد که با دشمنان خلق کورد همکاری کند و بار دیگر خواستار گفتگو شد.
سترک تیوی: حزب کارگران کوردستان همزمان خود را به عنوان جنبشی در سطح جهانی معرفی میکند. در شرایط موجود همه میگویند که سرمایهداری در بحران قرار دارد و برای جامعه بشری بحران آفرین بوده است. در حل این بحرانها پ.ک.ک چه نقشی ایفا میکند؟
باییک: زمانی که رهبر آپو پ.ک.ک.ک را تاسیس کرد، آن را براساس انترناسیونالیسم ایجاد کرد. پ.ک.ک از همان آغاز نیز جنبشی انسانی و در سطح جهانی بود. اگر رهبر آپو و پ.ک.ک از همان آغاز ارزشهای انسانی، انترناسیونالیسم را مورد توجه قرار نمیدادند، این حرکت نیز به حرکتی عادی و معمولی تبدیل میشد. برای انسانیت، برای خلق کورد نمیتوانست نقشی ایفا کند. زیرا کسانی که در روزهای نخست با رهبر آپو همگام شدهاند، همه کورد نبودند، همه از کوردستان بودند. رفیق حقی کارر، کمال پیر. به همین دلیل نیز حرکت خود را بر اساس ارزشهای انسانی آفرید؛ این دو رفیق نیز از رفقای انترناسیونالیست بودند. پیوندهای بسیار سترگی با رهبری داشتند.
در آن زمان که هنوز هیچگونه امکانی در دسترس نبود با رهبر آپو همگام شدند. رهبر آپو جنبش را براساس آنها ایجاد کرد. اگر این جنبش به جنبشی انترناسیونالیستی بدل شد، بنابه این دلایل است. همراه با این، به دلیل دیگری نیز میتوان اشاره کرد. هر کس و حزبی که میخواهد مسئله کورد را بر اساس دمکراسی و آزادی حل کند، ناچار است که جنبش خود را بر اساس انترناسیونالیسم بنا کند. زیرا مسئله کورد یک مسئله عادی نیست. کسانی که بخواهند این مسئله را حل کنند باید خط انترناسیونالیسم را برای خود مبنا قرار دهند، بر این اساس دست به مبارزه بزنند. در ان زمان است که جنبشی دمکراتیک، آزادیخواه میتواند تحقق پیدا کند.
همه رویدادها در خاورمیانه روی دادند. جهان براساس خاورمیانه شکل گرفت. بر همان مبنا که خاورمیانه به اساس جهان تبدیل شد، کوردستان نیز مبنای خاورمیانه است. انقلاب نئولیتیک در این سرزمین آغاز شد. و این برای جهان انقلابی بزرگ به شمار میرود. به همین علت مسئله کورد نه فقط بر کوردستان تاثیرگذار است، بلکه بر تمامی خاورمیانه و جهان نیز تاثیرگذار است. به همین دلیل کوردستان را نیز تقسیم کردند و سیاستهای قتلعام کورد را به مرحله عمل گذاشتند. کسی که بخواهد در کوردستان حرکتی سوسیالیست، دمکراتیک و آزادیخواه را ایجاد کند، باید بداند که تمام جهان در مقابل او ایستاده است و اگر انترناسیونالیسم را به مبنایی برای خود تبدیل کند میتواند در مقابل آنها ایستادگی کند. جنبش پ.ک.ک بر این اساس تاسیس شد و همچنان در این مسیر به حرکت خود ادامه خواهد داد.
بزرگترین مشکل بشری، سیستم کاپیتالیسم است
چون حرکت ما براساس سوسیالیسم ایجاد شده است، زمانی که بلوک سوسیالیستی دچار فروپاشی شدند، تمامی افرادی که سوسیالیست شناخته میشدند صحنه را ترک کردند. هیچ کس از سوسیالیسم حمایت نکرد. اما رهبر آپو اعلام کرد که اصرار بر سوسیالیسم اصرار بر انسانیت است. از سوسیالیسم، از ارزشهای انسانی و جامعه حمایت کرد. رهبر آپو و حزب کارگران کوردستان فقط مسئله کورد و فقط حل مسئله کورد را برای مبنای حرکت خود قرار ندادند. بلکه همراه با آن، همیشه مسئله خاورمیانه، حل مسائل بشری را به مبنایی برای مبارزه خود قرار دادند. به این دلیل است که همه رهبر آپو و جنبش را امیدی برای خود ملاحظه کردند. رهبر آپو را نه فقط به عنوان رهبر کورد، بلکه به عنوان رهبر خود مشاهده میکنند. همراه با خلق عرب، دیگر خلقهای جهان نیز این مسئله را اعلام کردهاند.
به همین دلیل است که روز به روز از رهبر آپو و افکار و اندیشههای وی حمایت میکنند. برای آزادی جسمی رهبر آپو به کارزار پیوسته و روز بروز بیشتر این کارزارها را تقویت میکنند. چرا؟ چون از خود حمایت میکنند. امیدها، اهداف خود را در شخصیت رهبری مییابند. زیرا جنبش، حل مشکلات انسانی را پیش روی خود قرار داده است. از روز نخست برای دمکراسی، صلح و آزادی حرکت خود را آغاز کرده است. انسانیت با کدام پارادایم مسائل و مشکلات را حل کند، همین پارادایم را برای حرکت خود مبنا قرار داد و این مهم را در عمل و فکر تحقق بخشید.
بزرگترین مسئله بشری اکنون چیست؟ سیستم سرمایهداری. این سیستم برای تمامی بشریت مایه خطر است. نه فقط ما، بلکه همه بر این نظر هستند، زیرا حیات را با بن بست مواجه کرده است. برای نمونه پاندمی این مسئله را کاملا عیان کرده است. به همین دلیل است که انسانیت رهایی خود را از این سیستم مورد بحث و بررسی قرار میدهد. به دنبال آلترناتیف هستند. رهبر آپو در دفاعیات خود بر این مسئله انگشت گذاشته است. یعنی برای رهایی از این سیستم، پارادایم جدیدی را آفرید. به این دلیل است که بر نحوه ایجاد یک جامعه دمکراتیک تمرکز کرده است.
اگر خواهان جامعهای دمکراتیک هستید، باید آزادی زن را مبنا قرار داد
اگر خواهان جامعهای دمکراتیک هستید، باید آزادی زن را مبنا قرار داد، باید مواردی را که به بشریت حیات میبخشند، باید برای خود مبنا قرار دهید. این موارد چیستند؟ اکولوژی؛ درست است که در جهان بسیاری در رابطه با اکولوژی سخن گفتهاند. اما چه کسی به ابعاد و اعماق تاریخی اکولوژی پرداخته است؟ رهبر آپو. هیچ کس به اندازه رهبر آپو به اعماق و ابعاد تاریخی این مسئله نپرداخته است. به همین دلیل است که رهبر آپو در این باره خدمات ارزندهای را ارائه گرده است. همچنین برای ایجاد یک جامعه دمکراتیک باید آزادی زن نیز مبنا قرار گیرد. زیرا مبنای تمامی آزادیها، آزادی زن است. آگر آزادی زن مبنا قرار نگیرد، نمیتوان هیچ کس را به آزادی رساند. مبارزه ما نیز بلا موضوع میشود.
به همین دلیل است که رهبر آپو پارادایم خود را بر اساس آزادی زن، اکولوژی و دمکراسی قرار میدهد. سیستم خود، سیستم خودمدیریتی دمکراتیک، ملت دمکراتیک و کنفدرالیسم دمکراتیک را بنیانگذاری میکند. سیستمی غیر دولتگرا را برای خلقها ایجاد کرده است، برای بشریت این فکر را پیش پا گذاشته است. و این در مقابل مدرنیته سرمایهداری بزرگترین سلاح بشری است. از این طریق به سوسیالیسم ارج و قربت بخشید و به حملات سرمایهداری بر سوسیالیسم پایان بخشید. کسانی که بر انسانیت اصرار کنند، کسانی که بخواهند مسائل و مشکلات انسانیت را حل کنند، در نتیجه بر سوسیالیسم اصرار میکنند. این وضعیت روز بروز بیشتر درک میشود. هر کس که از این پارادایم بیشتر حمایت کند، برای دستیابی به برابری تلاش میکند و این امید روز بروز بیشتر گسترش پیدا میکند. و این برای ما افتخار است.
کارزار انزوا، اشغالگری و فاشیسم بس است، زمان آزادی فرا رسیده است، در سومین ماه خود قرار دارد. بعد از آغاز این کارزار، مرحله جدیدی در مبارزات شما آغاز شده است. تا کنون در این باره دستاوردی داشتهاید؟
باید به خوبی مشاهده کرد که ما این کارزار را در چه شرایطی آغاز کردهایم. حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ و اردوغان، هم در داخل و هم در خارج نیز جنگ سختی را به پیش میبرند. فشار، ظلم و ستمکاری بدون مرز در جریان است. غیر از این، جنگ ویژه تبلیغاتی نیز در جریان است. هر روز در رسانهها شاهد اظهاراتی هستیم که در خارج و داخل به پیروزی دست پیدا کردهاند. به نتایج بسیار خوبی دست پیدا کردهاند. تا هیچ کس در مقابل آنها قد علم نکند، و بتوانند زمامداری خود را به آسانی ادامه دهند. در منطقه جنگ جهانی سوم در جریان است. در این جنگ بین نیروهای مخالف همه میخواهند به منافع خود دست پیدا کنند و مرحله کنونی را به عنوان فرصتی برای خود میبینند و هم در داخل میخواهند از این طریق موقعیت خود را تثبیت کنند.
ظلم بر کورد، دمکراتها و تمامی مخالفان این حاکمیت اعمال میشود. ما در چنین شرایطی این کارزار را آغاز کردیم. زیرا آ.ک.پ/م.ه.پ و ارگنگون میخواستند از این طریق اراده و اعتقادات خود را بر همه تحمیل کنند. یکی از اهداف این کارزار نیز نشان داده تزویر و ریای حاکمیت بود. ظلم و ستمکاری آنها به این معنا نیست که آنها به موفقیت دست پیدا کردهاند. بر عکس نشان میدهد که آنها تضعیف شدهاند و روز بروز نیز بیشتر تضعیف میشوند. به منظور پنهان کردن ضعف خود دست به تبلیغات میزنند.
ما برای نشان دادن ریاکاری حاکمیت انها و هم تقویت باور راسخمان، مبارزه و حملاتمان، این کارزار را آغاز کردهایم. به همین دلیل جنبش ما، رزمندگان آزادیخواه ما با تحمل هزینههای بسیار بزرگ مبارزه را ادامه میدهند. به آنها درود میفرستم. این کارزار مبارزه را هر چه بیشتر تقویت میکند. اقتدار ما نقاب چهره واقعی آنها را کنار زده است. تبلیغات انها را علیه ما خنثی کرد. کارزار ما روز به روز بهتر درک میشود. در مقابله با بیارادگی، آفرینشگر اراده و عزم است، در مقابل انفعال؛ کنشگری و روحیه ایجاد میکند، در مقابل یاس، امید آفرین است و در مقابل ترس، جسارت آفرین است.
ورشکستگی حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ و ارگنکون
بعد از آغاز این کارزارر علیه حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ و ارگنکون موضعی بسیار سختی گرفته شد، و همین موضعگیری سخت باعث شد که این حاکمیت ضعیف شود. همین امر نیز دلیلی شد که بین خود آنها مسائل و مشکلاتی روی دهد. اگر این کارزار را آغاز نمیکردیم، این کارزار اراده، اعتقاد و امیدهای را نمیتوانست تقویت کند، حاکمیت نیز میتوانست برنامههای خود را به آسانی ادامه دهد. اکنون معلوم شده است که از این بابت دچار سختیهای فراوانی شدهاند و مشکلات فراوانی دارند. چرا؟ چون پ.ک.ک بر آنها فشار وارد کرده است. مبارزه گریلا آنها را در تنگنا قرار میدهد.
آزادی جسمی رهبر آپو در مرکز این کارزار قرار گرفته است. به این دلیل برای آزادی جسمی رهبر آپو، در سطح جهانی نیز کارزاری آغاز شد. این کارزار نیز روز به روز گسترش پیدا میکند. در مقابله با سیستم سرمایهداری، میدانیم که رهبر آپو آلترناتیف را ایجاد کرده است. به همین دلیل است که باید بیش از پیش از تفکر و اندیشه رهبر آپو حمایت و صیانت کرد. یعنی حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ و ارگنگون در واقع با ورشکستگی مواجه شدهاند. در مقابله با این نیز، پ.ک.ک با خلق و انسانیت، در نهایت به موفقیت دست مییابند. این موفقیتها در آینده نیز ادامه پیدا میکنند.
بین بغداد و هولیر در ٩ اکتبر به منظور کنترل کردن شنگال توافقی منعقد شده است و چند روز قبل نیز ارتش عراق با نیروی بزرگی عازم شنگال شده است. در مقابله با این تحرکات، شورای خودمدیریتی شنگال، بیانیهای را صادر کره است. در این رابطه با این موضوع چه نظری دارید؟
فراخوان مجلس شنگال اقدامی درست و بجاست. دولت عراق نباید تحت تاثیر خواست کشورهای دیگر عمل کند. دولت عراق باید منافع خود را در نظر داشته باشد. فشار و جنگ اشتباه است. این مسئله در راستای منافع عراق نیست. در عمل مسائل و مشکلات را گسترش میدهد، و در نهایت در خدمت منافع ترکیه است. همچنین پ.ک.ک نیز میخواهد همراه با ترکیه بر بغداد فشار وارد کند. زیرا منافع خاص خود را در این زمینه پیگیری میکند. ترکیه میخواهد که اینگونه عمل شود. به همین دلیل باید عراق مشکلات خود را با شنگال از طریق دمکراتیک حل کند. جامعهای ایزدی جامعهای مظلوم است. نمیخواهد که بار دیگر با فرمان جدیدی مواجه شود. زیرا هیچ کس تا کنون از آنها دفاع نکرده است. نه حکومت عراق و نه حکومت جنوب کوردستان.
زمانیکه داعش به شنگال حمله کرد، جامعه ایزدی بدون سازماندهی، بدون سلاح در مقابل تبهکاران داعش قرار گرفت. داعش دست به قتلعام زد. بسیاری را به اسارت گرفت؛ بسیاری را فروخت و بسیاری را نیز کشت. جامعه ایزدی نیز در این باره مقاومت کرد، در نتیجه شاهد بودیم که از طریق مبارزه خود توانست در نهایت شنگال را آزاد کند و به پیروزی دست پیدا کند. نهادهای خود را سازماندهی کند، خود را اداره کند. اگر دولت عراق توانسته است که بار دیگر به شنگال بازگردد، از طریق مبارزه خلق ایزدی بوده است. در غیر اینصورت عراق هیچگاه نمیتوانست به این منطقه بازگردد. اگر عراق توانست وارد شنگال شود، باید سپاسگزار خلق شنگال و ایزدیان باشد. جامعه ایزدی با مبارزه خود امکانات و فرصتهای جدیدی را ایجاد کرد. اکنون نیز با اعمال فشار بر جامعه ایزدی و بر اساس خواست برخی از کشورها میخواهند که وضعیتی جنگی را خلق کنند، این درست نیست. جامعه ایزدی به آنها خدمت کرده است، باید عراق این مسئله را ببیند. ارتش عراق نباید به شنگال برود. از طرف دیگر، مگر شنگالیها چه میخواهند؟ خواهان ایجاد دولت که نیستند، نمیخواهند ارتباط خود را با عراق قطع کنند، خواهان خودمدیریتی خود هستند. میخواهند که خود را اداره کنند. خود را حفظ کنند. این خواسته به هیچ کس ضرری نمیرساند. این خواسته برای عراق نیز بهتر است. زیرا میتواند به دمکراتیک کردن عراق کمک کند. چرا عراق این وضعیت را نمیپذیرد؟ مشکلات از طریق نیروی نظامی حل نمیشود. و اینگونه است که جامعه ایزدی آسیب میبینید. اما در نهایت آسیب جدی به عراق وارد میشود. باید این مسائل را نیز مورد محاسبه قرار دهند. باید جامعه ایزدی، خلق کورد، جامعه جهانی، فشار و ظلم و تحمیل جنگی دوباره علیه ایزدیان را نپذیرند. باید در مقابله با این مسئله موضع بگیرند. جامعه ایزدی خواهان حمایت و پشتییبانی است. امروز روز حمایت و صیانت از جامعه ایزدی فرا رسیده است.
بسیاری از روشنفکران، نویسندگان، زنان و جوانان کورد و در کل خلق کورد، سیاستهای جنگطلبانه و تحریک کننده پ.د.ک را مانند همکاری با دولت اشغالگر ترک معرفی میکنند و موضعگیری آنها در این رابطه براساس منافع ملی بوده است، برای آنکه بار دیگر جنگی داخلی بین نیروهای کورد روی ندهد، باید احزاب و نیروهای کورد چکار کنند؟
زمانیکه نیروها را به زینی ورته، خاکورک و اخیرا گاره اعزام کردند، در میان کوردها نیز در این رابطه شاهد موضعگیری بودیم. در تمامی بخشهای کوردستان و خارج از میهن، جامعه کورد اعلام نمود که علیه جنگ هستند. زیرا در صورت وقوع هر گونه جنگی، فقط پ.ک.ک دچار آسیب نمیشود، بلکه تمامی خلق کورد دچار اسیب میشود. به تمامی بخشهای کوردستان و نیروهای کورد در خارج از میهن نیز زیان وارد میشود. و این در حالی است که کورد هزینههای زیادی را برای به رسمیت شناختن خود در سطح جهان داده است، و هیچ کس حق ندارد این موقعیت را با تهدید و خطر مواجه کند. در نهایت تمامی خلق کورد دچار آسیب و زیان میشود. ما چنین چیزی را نمیپذیریم. دوستان کورد نیز گفتهاند، در پارلمان اروپا دوستان کورد نیز اظهار داشتهاند، ما مخالف این برخورد احتمالی بوده و لازم است که کوردها مشکلات و مسائل خود را از طریق دیالوگ حل و فصل کنند. نباید هیچگاه برخوردی پیش بیاید. و این برخورد احتمالی به خلق کورد آسیب میرساند. در تمامی بخشهای کوردستان، زنان کورد، جوانان، روشنفگران، هنرمندان و آکادمیسینها، برخی از سیاستمداران کورد، در تمامی بخشهای جامعه اظهار داشتهاند که ما هیچگونه جنگی را نمیپذیریم.
کورد اکیدا نباید با یکدیگر وارد جنگ شود، باید با یکدیگر دست به گفتگو زده و با یکدیگر همکاری داشته باشند. چنین همکاریای در نهایت به قدرت ما میانجامد. نشان میدهد که هر کس این نکته را درک کرده است که کورد اکنون به آگاهی دست یافته است. و اکنون در یافته است که چه اقدامی میتواند در راستای منافع وی و چه اقداماتی میتواند در راستای ضرر و اسیب به منافع ملی وی باشد. اقدامی را که به خود ضربه بزند نمیپذیرد و علیه ان موضعگیری میکند. این مسئله کاملا مشخص شده است. نه فقط آگاهی کوردی، بلکه اراده و نیروی کورد نیز به عرصه آمده است. جهان نیز مشاهده کرده است که کورد از خود دفاع و صیانت میکند. به مرحله جدیدی رسیده است. تمامی این تحولات مهم به شمار میروند. باید از این زاویه به مسائل نگاه کرد. یعنی در مرحله کنونی، خلق کورد سرنوشت خود را تنها به یک حزب گره نمیزند. اظهار میدارد که من وجود دارم، مشکلات و مسائل من را فقط یک حزب نمیتواند حل کند. باید این را در عمل مشاهده کرد. دیگر مسئله کورد مسئله ما است. فقط به یک حزب تعلق ندارد. احزاب نمیتوانند مانند قدیم هر چه که میخواهند انجام دهند. درخواستهای ما، امیدهای ما را اگر نپذیرند، ما این احزاب را قبول نمیکنیم و این سیاست را نیز قبول نمیکنیم. آشکارا نیز این موضوع را بیان کردهاند. این موضعگیری مایه خوشحالی ماست. خلقمان به مرحله مهمی رسیده است. به یک خلق، به یک ملت تبدیل شده است، به آگاهی دست یافته است، اراده خود را ایجاد کرده است. دیگر از خود دفاع و صیانت به عمل میآورد. تقدیر خود را به هیچ کس تسلیم نمیکند.
مشاهده میکنیم که سالیان درازی است که رهبر آپو و پ.ک.ک مبارزه میکنند، از اراده خلق حمایت و صیانت میکنند. مشاهده میکنیم که اکنون پ.د.ک، محاصره کردن نیروهای گریلا را آغاز کرده است. اما در مقابل اتحاد خلق نیز صورت گرفته است. اراده خلق، ملت و خلق شکل گرفتهاند. دیگر خلق اقدامی را که مایه آسیب باشد، نمیپذیرد. از خود دفاع و صیانت میکند. این دستاورد بزرگی برای خلق کورد است. هر اقدامی در این رابطه پیروزی بزرگی برای همه محسوب میشود. دستاورد مهمی نیز برای پ.ک.ک محسوب میشود. نباید این موضوع را اینگونه مشاهده کرد که برخی از هنرمندان و روشنفکران، نیرویی را مورد انتقاد قرار میدهند، میخواهند مانع از جنگ شوند مانع از نیروی نظامی شوند، این اقدامات نباید عادی تلقی شوند. در چنین صورتی اشتباه فکر میکنند. نیروی آنها از همه مهمتر، بزرگتر است. خصوصا که هنرمندان و روشنفکران وجدان آگاه خلق کورد هستند. تجسم جامعه کوردی هستند. نیروی آنها نیروی جامعه کورد است.
هیچ کس نباید این نیرو را دست کم بگیرد، اشتباه محاسباتی نداشته باشد. کسانی که ادعا میکنند برای خلق کورد مبارزه میکنند، لازم است که وجدان خلق کورد و جامعه کورد را نیز ببینند. به همین دلیل است که نسبت به تمامی روشنفکران، دانشگاهیان و هنرمندان و تمامی کسانی که میخواهند مانع از جنگ شوند، احترام قایل هستیم. باید این موضوع را نیز دید. اکنون کنگره ملی کوردستان و برخی دیگر از نیروها و سازمانهای کورد برای ممانعت از روی دادن جنگ، تلاش میکنند مسئله را از طریق گفتگو حل کنند، در این رابطه فعالیت میکنند. این تلاشها بسیار مهم و مقدس هستند. این تلاشها در راستای منافع خلق کورد هستند، به آزادی و دمکراسی خدمت میکنند. به همین دلیل است که من این اقدامات و تلاشها را بسیار مهم ارزیابی میکنم، فراخوان کنگره ملی و این سازمانها را مبنای عمل خود قرار میدهیم. زیرا خواست و فراخوان برآمده از خلق است. برای ما تلاشی اساسی است. ما میخواهیم که همه، این فراخوان را مبنای عمل خود قرار دهند. لازم است که در مرحله کنونی، تمامی روشفکران، هنرمندان، دانشگاهیان، نویسندگان، عشایر در تمامی بخشها سیاستمداران، سازمامانهای مدنی، احزاب سیاسی علیه جنگی احتمالی موضع بگیرند. اجازه روی دادن جنگ را ندهند، با تمرکز بر این فعالیتها میتوانند به نتیجه دست پیدا کنند. میتوانند مانع از آسیب و زیان شوند.
درخواست ما اینست که این تلاشها را انجام دهند و ابعاد آن را گسترش دهند. اگر این تلاشها را گسترش بخشند، به نتیجه نیز دست پیدا میکنند. هیچ کس نمیتواند در مقابل آنها ، تلاش انها ایستادگی کند. هر چقدر نیروی نظامی داشته باشند، با تمامی منابع مادی، اطلاعاتی و سلاحهای خود، هر اندازه هم که قدرتمند باشند، نمیتوانند در مقابل خواست خلق، وجدان خلق و اراده خلق مقاومت کنند. اکنون بین احزاب سیاسی نیز ارتباطات دمکراتیکی وجود دارد. مانند گذشته نیست که یک حزب خود را بر دیگر احزاب تحمیل کند و با خشونت و زور خواستههای خود را تحمیل کند. نباید و نمیتوانند هیچ حزبی را در بخش دیگری از کوردستان قربانی منویات خود بکنند. تمامی احزاب باید مبارزه احزاب در تمامی بخشها را باید برای خود نقطه قوت ببینند. این مبارزه و این تلاشها باید بیش از پیش تقویت شوند. نه اینکه مانع از آن شوند، آنها را تضعیف کنند یا نابود کنند. اکنون در کوردستان، با هر نوع تفکری احزاب وجود دارند، این مایه غنای سیاستورزی خلق کورد است. هیچ کس نباید در مقابل این غنای سیاسی خلق کورد قرار گیرد، و در اینصورت دچار اشتباه میشود. در صورت وجود احزاب مختلف، افکار و مبارزات آنها نیز حضور خواهند داشت. تمامی احزاب و تفکرات باید یکدیگر را قبول کنند. هیچ کس این حق را ندارد که تفکرات خود را تحمیل کند که باید امور بر وفق من و خواستها و مطالبات من باشد. همه باید این غنا را ببینند. ارتباطات دمکراتیک باشند. مبارزات دمکراتیک نیز در جریان باشند. به احزاب و گروههای دیگر لطمه وارد نکنند. این باعث ترقی و پیشبرد امور حزبی میشود. چنین تفکری برای احزاب مایه قدرت خواهد بود. برخوردها باید بر این اساس باشند. و این درست است. و این در نهایت باعث میشود که تمامی احزاب و تمامی بخشها و خلق کورد از مزایای آن بهرهمند شوند. در این راستا ما اکنون میخواهیم: به هیچ وجه نباید برخی از احزاب با دشمنان کورد، بر اساس دشمنی با بخشی از کوردستان یا دشمنی با یک حزب کوردی، یا برخی از احزاب، ارتباط برقرار کنند. اگر ارتباطات خود را بر این مبنا ایجاد نکنند، تفکرات خود، سیاست خود، مبارزه خود را به هر نحوی که مایل هستند، میتوانند به پیش ببرند، ما این احزاب را مانند یک نیروی کوردی مشاهده میکنیم. در چنین صورتی برای ما نیز نقطه قوت و نیرو خواهند بود. تفکرات و سیاست آنها به هر نحوی که میخواهند باشد، باید ارتباط بین آنها، ارتباطی دمکراتیک برقرار باشد. تفکرات و سیاست آنها به هر نحوی که میخواهند باشد اما نباید هیچگاه مسائل و مشکلات خود را به طریق خشونتآمیز حل کنند، بلکه باید راه دیالوگ و گفتگو را برای حل مشکلات در پیش بگیرند. ما خواهان چنین چیزی هستیم.
همانگونه که اعلام کردهایم، به هیچ عنوان مخالف و علیه حکومت اقلیم جنوب کوردستان نیستیم، علیه پ.د.ک نیستیم. با حکومت جنوب کوردستان و پ.د.ک هیچ مشکلی نداریم. با موقعیت سیاسی جنوب کوردستان نیز مشکلی نداریم. همانگونه که گفتهایم؛ ما در جنوب هیچ جایی را به اشغال درنیاوردهایم. چنین چیزی را حتی نیاز هم نداریم. چرا باید آن را به اشغال دربیاوریم. چرا باید علیه حکومت جنوب کوردستان باشیم. چرا باید علیه پ.د.ک باشیم؟ هیچ دلیلی برای مخالفت با پ.د.ک نداریم. ما علیه اشغالگری اشغالگران هستیم. در مقابله با آن مبارزه کرده و به نبرد دست میزنیم. روزانه هزینه میدهیم. همه نیز شاهد آن هستند. میخواهیم کوردستان را از اشغالگری نجات دهیم. به این دلیل است که مبارزه میکنیم. کسانی در این مسیر مبارزه میکنند، هزینههای سنگین را میدهند، چگونه میتوانند اشغالگر باشند؟ چنین چیزی امکان ندارد. عاقلانه نیست. اقداماتی را که برای خلقمان انجام دادهایم مشهود هستند. خلقمان آنها را میبیند. میبیند که ما چگونه ما جنوب و دستاوردهای جنوب کوردستان و حکومت اقلیم کوردستان در عمل حفظ کردهایم. لازم نیست که یک یک این موارد را نیز بشماریم. چنین چیزی اصلا قابل بحث هم نبوده و ان را مایه شرم میدانم. ما وظایف خودمان را نسسبت به خلقمان انجام میدهیم. این مسئولیت و بخشی از وظیفه ماست. ما جنبشی کوردستانی هستیم جنبش خلق کورد هستیم. ما برای آزای خلق کورد مبارزه میکنیم. ما فداییان خلق کورد هستیم. در هر جایی که دستاوردی داشته باشند، ما از این دستاوردها حفاظت میکنیم. در هر جا شاهد خطر و تهدیدی باشیم، علیه آن میایستیم. عملکرد ما این را اثبات کرده است. نباید به گفتهها بسنده کرد، باید در عمل آن را مشاهده کرد. عملکرد پ.ک.ک در هر بخشی از کوردستان و در هر چهار بخش کوردستان قابل مشاهده است. اگر کسی وجدان آن را نداشته باشد میگوید پ.ک.ک تهدیدی برای موقعیت جنوب کوردستان است، علیه حکومت جنوب و پ.د.ک است. ما مخالف هیچ کسی نیستیم. پیش از این نیز اینگونه بودهایم. اکنون نیز به همین نحو عمل میکنیم و در آینده نیز این رویه ادامه مییابد. لازم است همه این را بدانند.
من آشکارا اعلام میکنم که ما مسائل و مشکلات را از طریق جنگ حل نمیکنیم، ما مخالف آن هستیم، ما میخواهیم از طریق دیالوگ مسائل و مشکلاتمان را حل کنیم. ما هم اکنون آمادگی داریم که با انها ملاقات داشته باشیم، امادگی داریم. ما میخواهیم به خلقمان کمک کنیم. ما نمیخواهیم علیه خلق کورد دست به هیچ اقدامی بزنیم و در این مسیر نمیخواهیم که برای هیچ کس ممانعتی ایجاد کنیم، و نه هیچ کس در این راه برای ما ممانعت ایجاد کند. در این جا نیز خواست من مانند خواست وجدانهای آگاه خلقمان، روشنفکران، نویسندگان، هنرمندان و بسیاری از نهادهای مردمی، بسیاری از پدران، عشایر و سیاستمدارن مخالفت با جنگ است. مانند آنها خواستار گفتگو هستم. غیر از این مسئله چیز دیگری را مبنا قرار نمیدهیم. ما دیالوگ را مبنای عملکرد خود برای حل مسائل و مشکلات قرار میدهیم. ما اماده هستیم با آنها دیدار و گفتگو داشته باشیم و با هم در مقابل دشمن موضع بگیریم. خصوصا که میخواهیم که نیروهای پیشمرگه، خلقمان در جنوب کوردستان همراه با نیروهای گریلا، علیه اشغالگری موضع بگیرند. میهن خود را حفظ کنند، خاک و ارزشهای خود را حفظ کنند. این مسئله در راستای منافع خلق کورد قرار دارد. چنین موضعی جنوب کوردستان را بیش از پیش سربلند میکند. خلقمان در جنوب کوردستان بیش از پیش مایه مباهات واقع میگردد. خواست ما از همه اینست. باور داریم که اگر جامعه ما تا کنون نقش خود را ایفا کرده است، در آینده نیز این نقش را تقویت میکند و به نتیجه دست پیدا میکند.
هر کس در این مسیر حرکت نماید، ما نیز فراخوان و درخواست آنها را میپذیریم و نسبت به آن احترام قائل خواهیم شد. فراخوان ما بر این اساس است. هیچ کس حق ندارد نیروهای ما را به محاصره درآورد. بر ما فشار وارد کند. محاصره را بر ما تحمیل کند. جنگ افروزی کند. ما خواهان چنین چیزی هستیم. در این باره ما مایل هستیم که همه مانع از محاصره شدن نیروهای ما شوند. این صرفا درخواست ما نیست، درخواست خلق ما هم است. همه مخالف روی دادن جنگ هستند. برای ممانعت از جنگ نیز باید تمامی نیروهای در هر جایی که پیش از این مستقر شده بودند به نواحی خود بازگردند، به منظور دستیابی به راه حل، گفتگوها را آغاز کنند. مسیر درست از این نقظه میگذرد. از همه براین اساس دعوت میکنم که فعالیت کنند.