"اردوغان امیر داعش است. مغز متفکر داعش، اردوغان است" [بخش نخست]

سوزدار اوستا با اشاره به مقطع ١٩٩٨ و تلاش ترکیه برای اشغال سوریه افزود:"اکنون نیز با همان ادبیات، با همان لحن و با همان ذهنیت این مرحله را به پیش برند. اما این بار حمله وحشیانه آنها طبق برنامه و طراحی، آنگونه که خودشان مد نظر داشتند به پیش نرفته است."

سوزدار اوستا عضو کمیته رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان با شرکت در یکی از برنامه‌های رادیوی دنگ ولات به ارزیابی تحولات اخیر پرداخت. این گفتوگو در دو بخش به زبان فارسی منتشر می‌شود.

با حمله به روژآوا درصدد برآمدند بار دیگر توطئه را ادامه بدهند

سوزدار اوستا اشغالگری دولت ترک علیه شمال-شرق سوریه، مقاومت خلق کورد، اتحاد ملی خلق کورد را در این مقطع مهم زمانی تحلیل کرد. اوستا در سخنان خود اظهار داشت: با گرامیداشت یاد و خاطره دمهات عگید و جمیل آمد، شهدای مقاومت شرف و شکوه شمال-شرق سوریه از تمامی شهدای آزادی با احترام یاد کرده و در مقابل آنان سرتعظیم فرود می‌آورم. بر پیمانی که به شهدا داده‌ایم استوار بوده و آرمان‌ها و خواستهای شهدایمان را برای دستیابی به کوردستانی آزاد، مستقل، دمکراتیک و رهبری آزاد تحقق خواهیم بخشید. توطئه بین‌المللی در ۹ اکتبر سال ۱۹۹۸ علیه رهبر آپو صورت پذیرفت. آن زمان از سوریه خواستند که فرایندی را که اکنون در حال انجام هستند، تحقق بخشند. جنبش آزادی و رهبر آپو در خاورمیانه را دلیل و توجیهی برای حمله و دخالت به سوریه قلمداد کردند. اکنون نیز دولت فاشیست ذهنیت تمامیت گرایانه و نژادپرستانه‌ی خود را بار دیگر با استقرار نیروهای خود در مرزهای سوریه و نیز فشار بر سوریه و جهان را به نمایش گذاشته است. آنزمان نیز گفتند که اگر رهبر آپو از سوریه خارج نشود به حمله نظامی می‌پردازیم. جنگ جهانی سوم در خاورمیانه از همان زمان می‌توانست آغاز شود. رهبر آپو آن زمان آن برهه را ارزیابی کرده و اظهار داشته بود که برای ممانعت از جنگ علیه سوریه و تمامی خلق‌های سوریه به فداکاری بزرگی دست زده است. علیرغم آنکه اطلاع داشت که نتایج این توطئه می‌تواند به تهدید بزرگی منجر شود به این کار دست زد. اما رهبر آپو خطرات این مسئله را پذیرفته و از سوریه خارج شد. با خروج رهبر آپو مرحله جدیدی آغاز شد. معاملات پلید در میان نیروهای توطئه‌گر دوباره از سر گرفته شد و گفتگوها مجددا آغاز شدند. به منظور آنکه رهبر آپو در یک جا به طور ثابت استقرار پیدا نکند، به مبارزه آزادیخواهانه دست نزند، و مانع از حملات انجام شده نشود، نتواند خلق را به سوی آزادی سوق دهد، این توطئه را با اسارت وی پایان داده و وی را به دولت ترک تحویل دادند. رهبر آپو در آن زمان صراحتا اظهار داشت که تلاش می‌نمودند تا از طریق پ.ک.ک و رهبری این حزب، جنگ جهانی سوم را شروع کنند، اما من مانع از آن شده و ما اکنون تلاش می‌کنیم تا این توطئه را کاملا خنثی نموده و انرا به مبارزه برای آزادی خلق‌ها تبدیل کنیم.

در سال ۲۰۰۹ رهبر آپو مجددا به تحلیل دست زده و گفت: ما این توطئه را با اراده خود، با مبارزه خود، با اتحاد خلق‌ها خنثی نمودیم. اما خطر همچنان موجود است، در خنثی نمودن توطئه، برخی از توطئه‌گران همچنان حضور دارند و تلاش می‌کنند که بار دیگر خود را سازماندهی کنند و مجددا ایفای نقش کنند. ما بار دیگر این توطئه را با گذشت ۲۱ سال از ان مجددا می‌بینیم. در آستانه ۲۲ سال این توطئه بین‌المللی بار دیگر با فرمان دولت فاشیست آ.ک.پ/ م.ه.پ و دیکتاتور خونخوار سده ۲۱، اردوغان، به حملات گسترده‌ای علیه شمال-شرق سوریه دست زده است. البته می‌توان گفت که از طریق این حملات تلاش دارند تا توطئه بین‌المللی را بازسازی کرده و نیروهایی را که در این توطئه از ان حمایت به عمل آورده بودند، بار دیگر حول خود جمع کنند و با این گفته که این حملات نه علیه خلق‌ها، بلکه علیه پ.ک.ک است، به فریبکاری دست بزنند. با بهانه حضور پ.ک.ک، تلاش می‌کنند تا همانند سال ۱۹۹۸ به بهانه حضور رهبری ما در سوریه، اکنون نیز با همان ادبیات، با همان لحن و با همان ذهنیت این مرحله را به پیش برند. اما این بار حمله وحشیانه آنها طبق برنامه و طراحی، آنگونه که خودشان مد نظر داشتند به پیش نرفته است. حملات آنها با مقاومتی بزرگ مواجه شده است، با نارضایتی بزرگی در میان افکار عمومی روبرو شده است، با مقاومت خلق برخورد کرده است. بنابه این دلایل طراحی و بازسازی مجدد توطئه، گردهم آوردن نیروهای توطئه‌گر و اشغال تمامی این سرزمین با ناکامی مواجه شده است. با چنین خواست و ذهنیتی عازم این کار شدند، و یکی از عوامل حرکت ۹ اکتبر را براین مبنا می‌توان توضیح داد.

تلاشی برای قتل‌عام تمامی کوردها در جریان بود

حمله‌ای که در سلیمانیه به آن دست زدند نیز بخشی از این عملیات است و همزمان این حمله علیه جنبش آزادی و تمامی خلق آزادیخواه کوردستان ادامه دارد. جنبش ما سالهاست که این مرحله را تحت عنوان تلاش برای قتل‌عام تمامی کوردها و تمامی دستاوردهای کوردها مشخص کرده است. به همین دلیل در هر جایی مبارزه‌ای صورت گیرد، در همانجا تلاش دارند تا مانع از این مبارزه شود و کوردها را قتل‌عام نماید. با شهادت هر دو رفیق ما در سلیمانیه و در همان زمان که این حملات در جریان است، تلاشی برای تضعیف رهبری ما به شمار می‌رود.

سرآغاز این اقدامات نیز در ۹ ژانویه سال ۲۰۱۳ با به شهادت رساندن سه زن مبارز، و از جمله یکی از اعضای موسس حزبمان، رفیق سکینه جانسز و رفقای دیگر، روژبین و لیلا مصادف بود. همین اقدام دوباره در سال گذشته با حمله‌ای وحشیانه به شنگال و به شهادت رساندن پیشاهنگ مبارزه آزادیخواهانه و رهبر جامعه ایزدی، رفیق زکی شنگالی تکرار گردید. پیش از این نیز با حمله وحشیانه دیگری در قندیل، عضو شورای رهبری ما، رفیق دیار غریب را به شهادت رساندند. تمامی این اقدامات بدون تردید جزو مبانی این خط توطئه بین‌المللی است. دولت فاشیست ترک به این شیوه از یک سوی پیشاهنگان جنبش ما را هدف قرار داده و از سوی دیگر تلاش دارد تا دستاوردهای موجود را از میان بردارد.

همانگونه که اطلاع دارید که شمال-شرق سوریه از سال ۲۰۱۱ به بعد، همزمان با موج تحولاتی که در خاورمیانه آغاز شد، خلقهای بپاخاسته نیز خواهان دستیابی به دمکراسی شدند. همزمان در سوریه مرحله جدیدی آغاز شد و خلق سوریه نیز خواهان شروع مرحله‌ای مشابه برای خود و از میان برداشتن اقتداری شد که برای خلقشان به کابوس تبدیل شده بود. خصوصا که نیروهای بین‌المللی نیز می‌خواهند در خاورمیانه سلطه خود را تحکیم بخشند و سیستم خود را در خاورمیانه مستقر نمایند. این نیروها در این فرایند مداخله می‌کنند و اجازه ندادند که خلق‌ها به پیروزی دست پیدا کنند. در این میان به رغم تمامی این موارد، با سیاستی علمی، با بهره‌گیری از خط سوم، با بهره‌گیری از پارادایم رهبر آپو؛ خلق شمال-شرق سوریه خود را سازماندهی نمود. از عفرین تا دیرک، سه کانتون اصلی، بدون روی دادن جنگی داخلی، بدون نبردی مسلحانه، خود را از اقتدار رژیم رهایی بخشیدند. با تظاهراتی دمکراتیک و با حفظ موازنه قوا، سه کانتون خود را گسترش دادند. همزمان در نخستین سال انقلاب شمال-شرق سوریه، ارتش فاشیست اردوغان و نیروهای وابسته به آن و نیروهای تندرو تحت عنوان جبهه النصره، القاعده، سلفیانی که خصوصا برای این حملات آماده شده بودند؛ به سریکانی حمله نمودند. در سال ۲۰۱۳ در جریان مقاومت بزرگ خلقمان در شمال-شرق سوریه، با قهرمانی بزرگ رزمندگان یگانهای مدافع خلق و مدافع زنان، این حملات و این مرحله نیز درهم شکسته شد. سریکانی آزاد شد و از انقلاب حفاظت کردند. بعد از آن به اقدامات خود ادامه دادند، این بار نیز تبهکاران داعش را از تمامی مناطق خاورمیانه، از عراق و سوریه را به کوردستان سوق دادند و هدف آنان نیز حمله به دستاوردهای کوردها بود. چه کسی آنها را به کوردستان سوق داد؟ اردوغان؛ اردوغان امیر داعش است. مغز متفکر داعش، اردوغان است، اردوغان فلسفه داعش است. به همین دلیل بود که داعش به دستاوردهای کوردها و اراده آنها در شمال-شرق سوریه حمله نمود. در سال ۲۰۱۴ تا نوروز ۲۰۱۹ هم در عراق و هم در سوریه، با پیشاهنگی رزمندگان آزادی، با پیشاهنگی خلقهای آزادیخواه و تمامی خلق متحد شمال-شرق سوریه، در هر دو کشور سوریه و عراق داعش را در هم شکستند.

در آغاز توجه به این نکته مهم است که داعش از کرکوک گرفته تا مخمور، شنگال و موصل تا دیرالزور و باخوز در هم شکسته شده است. اما امیر داعش، یعنی اردوغان این مسئله را نپذیرفته است. شکست داعش را هضم نکرده است و اقدامی را که توسط داعش نتوانست به نتیجه برساند، اکنون تلاش می‌کند خود انجام دهد. این حمله‌ای که اکنون از ۹ اکتبر علیه شمال-شرق سوریه آغاز شده است همان هدفی است که در ابتدا تلاش داشت از طریق داعش به نتیجه برساند. اما این نتیجه از طریق داعش به دست نیامد. رزمندگان آزادیخواه سوریه دمکراتیک، یگانهای مدافع زنان و یگانهای مدافع خلق، خلق منطقه آنها را از میان برداشتند. در شنگال اینبار نیز ما به عنوان نیروهای مدافع خلق و یژاستار و نیروهای منطقه‌ای این محور تا باشور کوردستان، همراه با پیشمرگان نیروهای داعش را نابود کردیم. اما اکنون دولت ترک بار دیگر تلاش دارد تا دستاوردهای ما را از طریق این حملات هم نابود کرده و هم نابودی و قتل‌عام کردها را به نتیجه برساند.

همپیمانی‌های موجود صحه گذاشتن بر قتل‌عام کوردهاست

 سوزدار اوستا همپیانی‌هایی موجود بین دولتها را ارزیابی کرده و آن را به عنوان تهدیدی تلقی کرد و گفت انها با این اقدام بر قتل‌عام کوردها صحه می‌گذارند. اوستا در این رابطه گفت: اکنون دو نیروی اصلی که در بعد نظامی و سیستمی حضور دارند امریکا  و روسیه هستند. امریکا در جنگ علیه داعش همزمان با گسترش مقاومت بزرگ شکوه و عزت در کوبانی در مقابل تبهکاران داعش تاریخ را از نو نوشتند، وارد شد. این مقاومت با قهرمانی، با مبارزه بی امان، با اراده و با موضعگیر بی‌نظیری که در تاریخ نمونه‌ای برای آن وجود ندارد، چنان شکوهمند بود که توانست توجه جهانیان را به خود جلب کند. آن زمان با پیشقدمی آمریکا، نیرویی ائتلافی ایجاد شد و به مداخله دست زد. دریافتند که داعش با چه وحشیتی به جامعه حمله می‌کند. در موصل و خصوصا در شنگال این قتل‌عام که علیه خلق و خلق‌هایی که به حراست از فرهنگ خود می‌پردازند، به حفظ دین خود می‌پردازند و جامعه‌ای فقیر به شمار می‌رود  صورت گرفت؛ این مقدمه بود که در مرحله بعد داعش در شمال-شرق سوریه خلافت خود را از دست داد. نیروهای مداخله گر نیز در شکست داعش نقش داشتند. البته مداخله این نیروها در نابودی داعش تا کنون بارها تحلیل شده و اقدامی مثبت برای آن دوره شناخته می‌شود. اما این نیروها با سلاح خود، با هواپیماهای خود در این جریان مداخله کردند، اما در اصل کسی که داعش را شکست داد، نیرویی بود که روی زمین با آن روبرو بود، با ان چهره به چهره در نبرد بود. همگان بر این مسئله معترف هستند. در جریان ۵ سال نبرد با داعش، ۱۱ هزار نفر از خلق‌های شمال-شرق سوریه به شهادت رسیده و ۲۵ هزار نفر نیز مجروح شدند. در شنگال نزدیک به ۱۰ هزار نفر به اسارت رفتند، سر هزاران نفر قطع شد. هم اکنون نیز هزاران زن، کودک، پیر در دست تبهکاران داعش اسیر بوده و از سرنوشت آنان خبری در دست نیست. رزمندگان ما انتقام گرفتند. به همین دلیل در سطح جهان رزمندگان آزادیخواه ما، نیروهای سوریه دمکراتیک، ی.پ.گ/ ی.پ.ژ به محبوبیتی فراوان دست یافتند و تمامی جهانیان دریافتند که این جنگ به نمایندگی همه انان انجام می‌شود. اگر در مقابل تبهکاران داعش ممانعتی ایجاد نشود، جهان در مقابل تهدیدی بزرگ قرار می‌گیرد. در پاریس بمب منفجر شد، در بروکسل بمب منفجر کردند، در امریکا، انگلستان حملات خود را با حمایت اردوغان انجام دادند، اما در اروپا این پیشرفت داشته و نیروهای ائتلاف نیز تلاش نمودند که از ان ممانعت به عمل آورند و با پیشقدمی آمریکا دست به مداخله زدند. این اقدامات تا سطحی پیشرفت نمود که تبهکاران داعش شکست خوردند و مشخص شد که خلق بار دیگر می‌تواند به حقوق خود دست یابد و خود را مدیریت کند. اما در شمال-شرق سوریه فقط نبرد مسلحانه روی نداد بلکه همزمان با آن در شمال-شرق سوریه سیستمی نیز ایجاد شد. سیستمی که در آن تمامی خلق‌ها با یکدیگر حیاتی آزادانه را با حفظ تمامیت ارضی سوریه ایجاد کردند. از طبقا گرفته تا رقا، دیرالزور تا دیرک، سریکانی، تمامی آحاد خلق با شیوه‌ای میلیونی با یک ذهنیت سازمان خود را ایجاد کردند، خودمدیریتی خود را ایجاد کردند، نیروی حفاظت خود را تاسیس کردند؛ قانون اساسی خود را تاسیس کردند. با حفظ تمامیت ارضی سوریه، نیروی دفاع از خود و قانون اساسی خود را ایجاد کردند. و به همین دلیل در میان تمامی جهانیان به نقطه امیدی تبدیل شدند. همگان دریافتند که معیارهای انسانی، جامعه‌ای سیاسی-اخلاقی که برای آزادی زنان و برابری تلاش می‌کند، تاسیس شده است. انقلاب روژآوای کوردستان به مدلی برای انسانیت در قرن ۲۱ تبدیل شد و توجه تمامی جهان را به خود جلب کرد و باعث طرفداری و حمایت جهانیان از ان شد. در مقابل، دولت ترک برای مقابله با ان به چه اقدامی دست زدند؟

فاشیسم دولت ترک به منظور ممانعت از گسترش انقلاب روژآوا، به عفرین حمله نمود. زمانی که به عفرین حمله نمودند، روسیه نیز به منظور حفظ منافع خود، و به این منظور که توانسته باشد در این منطقه هر چه بیشتر خود را تحکیم نماید، و مانع از آمریکا شود و در چارچوب رقابت دهها ساله بین نیروهای هژمونیک، راه را برای دولت ترک گشود و  حریم هوایی خود را در اختیار هواپیماهای ترک قرار داده و اجازه نداد که شورای امنیت در این باره تصمیمی اتخاذ کند. هر تصمیمی که در این باره گرفته شد، روسیه به مانعی برای اجرای آن تبدیل و در نهایت عفرین با حمایت روسیه متحد آن یعنی دولت ترک اشغال شد. ترکیه همان اقدامی را که از طریق روسیه انجام داد، این بار تلاش دارد تا از طریق امریکا در شمال-شرق سوریه انجام دهد. به این منظور مدت یکسال است که همواره تهدید به حمله می‌کند و اظهار می‌دارد که آمریکا مانع از حمله شده است. چه کسی این سخنان را باور می‌کند؟ آنها معاملات پلیدی بین خود دارند. دست آخر مشاهده شد که جنگی را که آمریکا علیه داعش انجام داد، و در اساس نتیجه رنج و تلاش خلق‌های این منطقه بود، متعلق به رزمندگان بود، تلاش کرد به نفع خود تفسیر نماید و آن را از ان خود نماید. زمانی که دریافتند خلق در صفوف مقدم قرار گرفته و در حال انقلاب هستند و در این عرصه خلق‌ها واجد دستاورد می‌شوند، دولت ترک بدون اجازه آمریکا وارد شمال-شرق سوریه نشد. آشکار است که در ۹ اکتبر، زمانیکه حمله کردند، یک روز پیش از آن آمریکا تمامی نیروهای خود را از مناطق مرزی عقب کشیده بود. سنگرهای خود را به عقب کشیده و حریم هوایی را نیز به این منظور گشوده و بدین شیوه به دولت ترک اجازه داد که وارد شمال-شرق سوریه شود. با دست زدن به چنین اقدامی، در میان افکار عمومی امریکا نارضایتی ایجاد شده و جامعه جهانی نیز در مقابل این تصمیم غیر اخلاقی، در مقابل بی‌اهمیتی به کوردها و قربانیهای آنها، اعتراض کردند. دولت فاشیست دست به قتل‌عام زد. به هر نحو ممکن دست به حمله زده و به گونه‌ای عمل کرد که در درجه نخست خلق‌های شمال-شرق سوریه و در وهله بعد تمامی افکار عمومی جهانی به این اقدام امریکا اعتراض نمایند.

ادامه دارد ...