باهوز اردال: همه باید برای جنگ آماده باشند [بخش نخست]

اردال: اگر خواهان زندگی با احترام هستیم باید برای مقاومت و جنگ آماده باشیم، زیرا در منطقه شرایط جنگی حاکم است. یا تمامی کوردها آزاد خواهند شد یا لوزان دیگری دوباره به بلای جان کوردها بدل خواهد شد.

دکتر باهوز اردال یکی از فرماندهان قرارگاه مرکزی نیروهای مدافع خلق کوردستان (ن.پ.گ) در برنامه‌ای ویژه در تلویزیون سترک شرکت کرده و در رابطه با اشغالگری دولت ترک در روژآوا، شمال- شرق سوریه سخن گفت. اردال در این سخنان اشاره نمود که کوردها با لوزان دیگری روبرو هستند و در صورتیکه کوردها متحد شدند می‌توانند مانع از شکل‌گیری لوزان دوم شوند.

ترجمه فارسی گفتوگوی باهوز اردال در دو بخش منتشر می‌شود.

اردال مقاومت علیه اشغالگری نابودگر دولت ترک را در روژآوا خاطرنشان ساخته و اظهار داشت: موجودیت و مبارزه آزادی کوردها در جهان مشروعیت خود را به جهانیان نشان داده است و این مسئله درنوع خود دستاوردی بزرگ می‌باشد. نیز اردال با خاطرنشان ساختن مبارزه گریلایی در شمال کوردستان اعلام نمود که گریلا به شیوه جدید کاملا در استتار قرار داشته و طرحهای دشمن را خنثی می‌نماید. به همین دلیل دولت ترک دچار واهمه شده است.

متن مصاحبه باهوز بدین شریح است:

قتلعام تل رفعت به هیچ وجه تصادف یا رویداد نیست

ارتش ترک در تل رفعت علیه خلق ما و فرزندان عفرینی ما دست به قتل‌عام زده است. در این قتلعام ١٠ نفر از ما به شهادت رسیده‌اند که از این ١٠ نفر ٨ نفر کودک هستند. از سوی دیگر این شهر را بمباران نموده‌اند و از سوی دیگر دبستانی را بمباران کرده و به قتل عام دست زده‌اند. این قتلعام در عصر کنونی نه امری تصادفی و نه یک واقعه به شمار می‌رود. زیرا دولت ترک نقشه تل رفعت را در دست دارد، اطلاع دارد که مدرسه در کجای شهر شهر واقع شده است. هواپیماهای اکتشافی همواره بر فراز آسمان شهر در پروازند و شهر را نظاره می‌کنند. به همین دلیل از شهر اطلاع دارند و می‌دانند دبستان‌ها در کدام نقطه واقع شده‌اند. به همین دلیل نمی‌توان این قتلعام را تصادفی قلمداد کرد. این حمله با قصد و نیت قبلی انجام شده است. به قصد کشتن فرزندان عفرین این حمله را انجام داده‌اند.

قتلعام «تل رفعت» با قتلعام «روبوسکی» و «کنده کول» تفاوتی ندارد

این قتلعام هیچ تفاوتی را قتلعام روبوسکی و کنده کول ندارد. در کنده کول هواپیماهای جنگی حمله کردند، زنان و کودکان و دهها نفر از شهروندان جنوب کوردستان را به شهادت رساندند. در روبوسکی نیز با قتلعام ٣۴ نفر از کوردها و اکنون نیز در تل رفعت دست به قتلعام کوردها زده‌اند. هر سه حمله به فرزندان کورد بوده است. هر حمله در بخش متفاوتی از کوردستان بوده است. اما عامل هر سه حمله یک نیرو است، دولت ترک است. واقعیت دولت ترک، نوع برخورد حاکمیت آ.ک.پ/ م.ه.پ با خلق کورد را در این حملات می‌توان به راحتی مشاهده کرد.

قتلعام تل رفعت با نیت و قصد قبلی انجام شده است

کشتار جمعی و حمله به تل رفعت، با اطلاع و نیت قبلی انجام شده است. از طریق درصدد ارسال این پیام به خلقمان هستند، درصدد ترساندن خلقمان بوده تا از این منطقه پا بفرار گذاشته و جایگاه آنها را در منطقه تضعیف نمایند. اگر دولت ترک قادر می‌بود؛ به کشتن این ٨ کودک هرگز بسنده نمی‌کرد. به دلیل واکنشها در سطح جهانی است که نمی‌توانند آنچه را که بر سر ارمنیان آورند اکنون بر سر کوردها بیاورند. خصوصا که تلاش دارند که روژآوا را با قتلعامی عمومی به تصرف دراورند. تحت عنوان روژآوا تلاش دارند تا هر چیزی را از میان بردارند. در این منطقه صرفا نمی‌خواهند کمربند عربی ایجاد کنند، بلکه همچنین می‌خواهند کمربند اخوان المسلمین و داعش را تاسیس و تحت عنوان کورد و کوردستان چیزی باقی نماند.

ما مبارزه خود را توسعه داده و از عاملان این قتلعام‌ها را مورد حسابرسی قرار خواهیم داد

یاد و خاطره تمامی کودکانی را که در این قتلعام کشته شده‌اند، تمامی شهدای تل رفعت را با گرامی داریم. اساس مبارزه گریلاهای آزادی کوردستان اینست که قتلعام‌های تحمیل شده بر خلقمان را حسابرسی کند، با گسترش مبارزه تمامی قتلعام‌ها و نیز قتلعام تل رفعت را پیگیری می‌کنیم. دولت فاشیست ترک می‌تواند بیگناهان کورد را به قتل برساند، اما نمی‌تواند مبارزه آزادی و استقلال کوردها را متوقف نماید. برعکس، مبارزه آزادی بیش از پیش گسترش می‌یابد. دولت ترک هر زمان که مبارزه و ایستادگی ما وی را به تنگ می‌اورد؛ دست به اعمال وحشیانه و ضدبشری زده و دست به قتل‌عام می‌زند. این قتلعام اعتراف دولت ترک به شکست می‌باشد. نشان دهنده‌ی شکست و در تنگنا قرار گرفتن این دولتها در مقابله با ایستادگی و مبارزه خلق ماست.

در روژآوا خلقمان تعیین کننده نهایی است

در مرحله نهایی به روژآوای کوردستان حمله شده است. خلقمان در روژآوا نزدیک به ٢ ماه است که مقاومت کرده است. دولت ترک و تبهکاران وابسته به دولت ترک وارد سریکانی و گری سپی شدند. اما این فرایندی است. اگر ما این حمله را فرایند عمومی متمایز ارزیابی کنیم باعث تقلیل در ارزیابی این مرحله می‌شود. زیرا در تمامی خاورمیانه جنگ برپاست. خلق‌های منطقه برای آینده‌ای آرام، شکوهمند و آزاد مبارزه می‌کنند. از سوی دیگر کشورها و دولتهای استعمارگر نیز تسویه حسابهایی با خود دارند. در این چارچوب جنگی برپاست. حمله به روژآوا نیز بخشی از این نبرد است. دولت ترک و تبهکاران وابسته به آن وارد این مناطق شده‌اند، اما مبارزه خلق ما مشخص خواهد نمود که چه اندازه خواهند توانست در این منطقه موجودیت خود را حفظ نمایند و نتایج دراز مدت و کوتاه مدت آن چه خواهند بود.

حملات اشغالگران نشان داد که دفاع از خود تا چه حد امری الزامی است

در مرحله کنونی دولت ترک خود را بسیار پیروز میدان نشان می‌دهد، اما در واقع بدینگونه نیست. چون قادر به کنترل سریکانی و گری سپی شده‌اند این امر به معنای پیروزی آنها نیست. آنچه که انجام داده‌اند اشغالگری است. تبعات این حمله برای اشغالگران سنگین خواهد بود. فداکاری و مفاومت خلقمان در تمامی مناطق تاثیرات بزرگی را از خود برجای گذاشته است. باعث شده است که خلق کورد و روژآوا در دستور کار جهانیان واقع شود. مبارزه برای موجودیت و آزادی خلق کورد به مساله‌ای بین‌المللی تبدیل شود. مشروعیت مساله آزادی و خلق ما را در روژآوا به تمامی جهانیان قبولاند. نشان داد که خلق‌های روژاوا و شمال-شرق سوریه تا اندازه نیازمند نیروهای دفاعی بوده و نشان داد که لازم است همچنان مقاومت نمایند.

در منطقه آشتی و راه حل در کوتاه مدت، امری غیر ممکن است

خلق ما در روژآوا، اعم از کورد، آسوری و سریانی درک کرده‌اند که این جنگ جنگی کوتاه مدت نیست، و صرفا با مسئله سوریه در ارتباط نیست. این جنگ با عراق و دیگر مناطق و تمامی خلق‌های منطقه در ارتباط است. پروژه جنگ همچنان ادامه یافته و صلحی کوتاه مدت، راه حل و ثبات غیر ممکن است. اگر نیز چنین امری ایجاد شود کوتاه مدت است.

حیات شکوهمند از طریق مقاومت و نبرد امکان پذیر است

خلقمان در شمال-شرق سوریه فداکاریهای بزرگی را انجام داده‌اند. خانه و روستا و شهرهایشان سه بار توسط جبهه النصره، داعش روی آنها ویران شد و سوزانده شد. اکنون نیز دولت استعمارگر ترک این رویه را همچنان ادامه می‌دهد. اما خلقمان از این حملات تجربه اخذ کرده است. به همین دلیل باید همگان برای مقاومت و نبرد خود را آماده نمایند. اگر خواهان حیاتی شرافتمند و پر شکوه هستیم، باید خود را برای مقاومت و نبرد آماده نماییم. زیرا منطقه در شرایطه جنگی است و این جنگ است که خود را بر همه تحمیل می‌نماید. اگر ما برای جنگ و مقاومت آمادگی نداشته باشیم نمی‌توانیم شکوهمندانه زندگی کرده و در ثبات و آرامش زندگی کنیم. متاسفانه در جریان مقاومت نابودی و ویرانگری و مرگ وجود دارد. مرگ فراروی ما قرار گرفته است. هر چند این رویارویی تحت عنوان دولت ترک انجام می‌شود، اما در قفای آن داعش، ذهنت داعشی و راهکارهای داعشی وجود دارند. ما براین باوریم که مقاومت خلق ما در روژآوا و خلقهای دیگر سوریه علیه این ذهنیت وحشیگر از هم اکنون به بعد شدیدتر نیز خواهد شد و هزینه‌های سیاست نابودگرانه دولت ترک به هزینه دشمنی سنگین‌تر نیز خواهد شد.

در سوریه، راه حل مسئله کورد از طریق دمشق ممکن خواهد شد

پیش از هر چیز لازم است اعلام کنم که در سوریه و روژاوا جایگاه حل مسئله کورد دمشق است. حل مسئله کورد و دمکراسی در سوریه در درون مرزهای سوریه است. این مسئله از طریق رهبری دمشق می‌تواند حل شود. این مسئله برای خلقمان در روژاوا و تمامی دیکر خلق‌های سوریه صائب به نظر می‌رسد.

رژیم سوریه باید از کورد هراسی رهایی یابد

راه حل برای حکومت سوریه مبتنی براین امر است که با کوردها دست به گفتگوی مستقیم بزند. لازم است جکومت سوریه خود را از کورد هراسی رها کند. تبلیغاتی که می‌گویند کوردها تجزیه طلب هستند، تلاش دارند تا سوریه را تقسیم کنند، وابسته به نیروهای خارجی هستند، دروغین هستند. عملکرد قبل از انقلاب و بعد از انقلاب نشان دادند که کوردها در روژاوا قدمی در راستای تقسیم و تجزیه سوریه برنداشته‌اند. رهبری خودمدیریتی شمال-شرق سوریه نشان داده‌اند که کوردها در روژاوا قدمی در راستای تجزیه سوریه برنداشته‌اند. رهبری خودمدیریتی روژاوا و شمال-شرق سوریه همراه با خلق عرب و دیگر خلق‌های منطقه از رقه تا دیرالزور دست به اتحاد زده‌اند، تلاش کرده‌اند تا همزیستی داشته باشند، چگونه می‌توانند تجزیه طلب باشند؟ اگر کوردها در روژاوا تجزیه طلب باشند، با خلق عرب دست به اتحاد نمی‌زدند، با آنها همکاری نمی‌کردند. با دیرالزور و رقه ائتلاف نمی‌کردند. آنها نه فقط مناطق خود، بلکه تلاش کرده‌اند تا تمامی سوریه را حفظ کنند. زمانی که این واقعیت مشهود و در مقابل دیدگان است، باید رژیم سوریه دست از کورد هراسی بردارد.

نباید کوردها و خودمدیریتی به عنوان دشمن نگریسته شوند

نباید رژیم سوریه کوردها در روژآوا و رهبری خودمدیریتی را به عنوان دشمن بنگرند. نباید با آنها به عنوان دشمن برخورد شود. نباید آنها را به عنوان آلت دست دشمنان و نیروهای خارجی بنگرند. نباید اینگونه به کوردها نگریسته شود. زیرا چنین برداشتی درست نیست و چنین امری بدور از واقعیت است. چنین نگاهی هم در راستای حل مسئله نیست و هم نتایج آن برای رژیم نیز مناسب نیست. اگر رژم بدین گونه با کوردها برخورد نماید، در واقع به منافع اردوغان خدمت می‌نماید. اردوغان تلاش می‌کند تا رژیم سوریه را نسبت به کوردها تحریک نماید. اختلافات حکومت سوریه و کوردها را افزایش می‌دهد. تلاش دارد تا کوردها را تجزیه طلب نشان داده و از این طریق سوریه را از تهدید کوردها بترساند. این رویکرد و نیت اصلی اردوغان است. اگر بشار اسد بدینگونه با مسئله برخورد می‌کند بدون تردید در خدمت منافع اردوغان است.

اردوغان چه هدفی دارد؟ تلاش دارد تا سوریه را اشغال نماید. به همین دلیل ما می‌گوییم که باید کوردها و حکومت مرکزی شام پیوندهای خود را بهبود بخشند. این ارتباطات باید گسترش یابند و در این راه فریبکاری نباشد. باید این پیوندها عمیقا مورد ارزیابی واقع شوند. در غیر اینصورت نه سوریه روی آرامش به خود خواهد دید و نه می‌تواند سر پا بایستد. رژیم سوریه باید از یاد نبرد که اگر یگانهای مدافع خلق ایجاد نمی‌شد و سیاست خلق روژآوا و خودمدیریتی در جریان نمی‌بود، اکنون رژیم سوریه برجای نمانده بود. دولت ترک و تبهکاران وابسته به آن در این رابطه مسئله کورد را عاملی منفی قلمداد کرده و می‌گویند: اگر مسئله کورد وجود نمی‌داشت رژیم سوریه حفظ نمی‌شد. اگر کوردها در عفرین و حلب حامی دولت سوریه بودند؛ رژیم سوریه می‌توانست در حلب بماند؟ اگر حلب از دست می‌رفت رژیم سوریه می‌توانست حفظ شود؟ در جزیره نیز وضعیت بدینگونه نبود؟

رژیم سوریه باید از کوردها و یگانهای مدافع خلق سپاسگزاری نماید

موضع کوردها بزرگترین دلیلی است که سوریه تا به کنون به اشغال دولت ترک و تبهکاران وابسته به آن در نیامده است. به همین دلیل رژیم دمشق باید از کوردها و یگانهای مدافع خلق تشکر نماید. اگر اینان وجود نداشتند از یکپارچگی خاک سوریه امروز چیزی بر جای نمانده بود و دولت ترک هر منطقه‌ای را به اشغال خود دراورده بود و تمامی مناطق را به خاک ترکیه ملحق نموده بود. اسکندرون را چگونه به ترکیه ملحق نمود؟ اکنون تلاش دارد همان کار را در جرابلس و عفرین نیز انجام دهد. رهبری دمشق باید موضعگیری ٧ ساله کوردها در گذشته را به درستی ارزیابی کند و بر این مبنا با کوردها پیوندهای جدیدی را برقرار کند. اگر این پیوندهای جدید بر مبنای پذیرش کوردها و حقوق آنها باشد، آینده سوریه و رژیم را نیز تامین می‌کند اما اگر بر مبنای دشمنی با کوردها باشد، و اگر در صدد نابودی کوردها در روژاوا باشد، باید بعد از نابودی کوردها، منتظر نابودی دمشق بود. به همین دلیل باید رهبری شام آینده خود را مد نظر داشته و براین مبنا به مشئله بنگرد، باید از دریچه تنگ شونیسم عربی به مسئله ننگرد و باید از فوبیای کوردی یا کورد هراسی دست بردارد. اگر اینگونه عمل نماید در آینده سوریه صفحات جدیدی گشوده می‌شوند.

حملات اشغالگرانه، اتحاد کوردها را در بعد فیزیکی و روحی در پی داشت

 حملات دولت ترک در سریکانی و گری سپی به تثبیت و تقویت اتحاد ملی در میان خود کوردها منجر گردیده است. اردوغان هر چقدر تلاش نمود تا کوردها را از درون دچار انشقاق و اختلاف نماید، آنها را به جنگ با یکدیگر وادارد، اما این حملات مایه اتحاد درونی کوردها را فراهم کرد. این امر واقعیتی است، در بعد فیزیکی و احساسی کوردها متحد شدند و در مقابله با این حملات بپا خاستند. در هر چهار بخش کوردستان، در خارج از میهن، در بسیاری از مناطق جهان چنین واقعیتی شکل گرفت.

خلق باشور کوردستان موضعی قاطع و ملی اتخاذ کرد

خلقمان در باشور کوردستان از روز آغاز این حملات واقعا موضعی قدرتمند و بسیار ملی و کوردستانی را اتخاذ کرد. جوانان باشور کوردستان به این مقاومت پیوستند. از تمامی قشرهای کوردستان به این مقاومت پیوستند، از روشنفکران گرفته تا روزنامه نگاران، همه نقش خود را به خوبی ایفا کردند. همچنین خلقمان در روژهلات کوردستان نیز از این مقاومت صیانت به عمل آورد. به رغم آنکه خلقمان در باکور کوردستان با ترور و وحشتی بزرگ مواجه است، اما ما به خوبی اطلاع داریم که قلب آنان با روژآوا می‌تپد. ما این موضع آنان را از رویکرد آنان در مقابل مسئله کوبانی به خوبی می‌شناسیم. در باکور کوردستان نیز خلقمان با اقدامات و فعالیتهای خود همچنان مقاومت را ادامه می دهد. اتحاد ملی کوردها نیازمند تداوم خط مقاومت است

کوردها در هر بخشی از کوردستان واجد یک شعار هستند و همان ذهنیت را نسبت به مسئله کورد دارند. همه دریافتند و مشاهده کردند که این حملات نه تنها در سریکانی، بلکه در هر جایی متوجه تمامی کوردهاست. تمامی کوردها این مسئله را دریافته و از ان اطلاع دارند. این مسئله بسیار مهم است. از سوی دیگر تمامی رسانه های کوردها یکصدا هستند. روشنفکران، هنرمندان و تمامی بخشهای اجتماعی کوردها موضعی متحد و قدرتمند و کوردستانی اتخاذ کردند. این واکنش و موضعگیری کوردها در تمامی بخش‌ها و مناطق کوردستانی حاکی از چه معنایی است؟ به همه ما نشان داد که اتحاد ملی برای آینده خلق کورد، نیازی بسیار مهم و اساسی است و این موضع، پیگیری خط اتحاد ملی را برای ما به دستور کار اصلی تبدیل کرده است. کوردها بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شده‌اند. این امر تحولی بسیار مثبت است. کوردها اکنون در هولیر یا سلیمانیه، در مهاباد با دردهای سریکانی درگیر هستند و این دردها را تجربه می‌کنند. در آمد، در اروپا با دردها و آلام کوبانی زندگی می‌کنند. از این طریق است که روح ملی توسعه می‌یابد.

ادامه دارد...