ریاض درار: جنگ نیروهای تندرو را تقویت می‌کند/ پروژه برادری خلق‌ها و ملت دمکراتیک پروژه‌ای واقعی است - ٣

ریاض درار: پروژه اردوغان (عثمانی) فراتر از توافق بین‌المللی است، اما این پروژه سرانجام با شکست مواجه شده و ترکیه را به سوی تجزیه پیش می‌برد. ائتلافی جدید با رهبری روسیه در جریان است که تلاش دارد تا نیروهای آمریکایی را از منطقه خارج نماید.

اخیرا در مناطق خاورمیانه آشوب‌های فراوانی روی داده است. بزرگترین آشوب پروژه گسترش دولت ترک در خاورمیانه است. این پروژه با نارضایتی کشورهای منطقه‌ای و خارجی همراه شده است. بعد از کشته شدن فرمانده سپاه قدس ایران، قاسم سلیمانی، تنش‌ها ببن تهران و واشنگتن افزایش یافتند؛ علیرغم احتمال وقوع جنگ، اما شرایط مجددا به سوی آرامی بازگشته است.

ریاض درار ریاست مجلس سوریه دمکراتیک در بخش سوم گفتگوی خود با آژانس خبری هاوار، تحولات آینده را مورد بررسی قرار داد.

پروژه عثمانی اردوغان نقض توافق‌های بین‌المللی است

درار در آغاز سخنان خود با اشاره به پروژه‌های دولت اشغالگر ترک اظهار داشت: حکومت ترکیه از پروژه لاییک در ترکیه بهره گرفته و با سیمای اسلامی خود را نشان داد. با استفاده از لائیسیته نبود در این کشور مسلمان هیچ کس نمی‌توانست به حکومت دست یابد. سیستم لاییک اجازه می‌دهد همه و حتی مسلمانان نیز به قدرت دست یابند. این نکته خوبی در سیستم لاییک است. پروژه لاییک؛ پروژه‌ای دولتی است. اما باید ترکیه محدود به مرزهای خود باشد، زیرا پیمانهای بین‌المللی را امضا کرده است و مرزهای بین‌المللی را طبق این توافقات ترسیم کرده است. اما امروزه احیای پروژه عثمانی در جریان است که توافقنامه‌های بین المللی را نیز نقض می‌کند. به همین دلیل ما می‌بینیم که ترکیه به پیمان ملی اشاره می‌کند تا توسعه و گسترش عثمانی همچنان ادامه یابد.

درار در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت که پروژه اردوغان پروژه جدیدی بوده و هدف از آن نیز استعمار منطقه تحت عنوان تاریخ بوده و این مسئله در گام نخست مناطق اطراف ترکیه را در معرض تهدید قرار داده و تاثیر منفی را برای ترکیه ایجاد کرده و می‌تواند به ضعف و تجزیه ترکیه منتهی شود، همان چیزی که عاقبت صدام و قذافی را رقم زد.

اروپا از واکنش‌های ترکیه در هراس است

ریاست مشترک مجلس سوریه دمکراتیک در ارزیابیهای خود در رابطه با موضع کشورهای اروپایی در خصوص پروژه اردوغان نیز اینگونه گفت: دولت‌های اروپایی در بررسی و بحث‌های خود ایستار شفافی را اتخاذ نمی‌کنند. اما نشانه‌هایی نیز در دست است. اروپایی‌ها به دلیل این سیاستها دچار آسیبهای فراوانی شده‌اند. اروپا از موضع ترکیه در برابر خود در هراس است، همچنین پرونده پناهندگان در ترکیه و موج پناهندگان به سوی کشورهای اروپایی نیز وجود دارد. جنگ ترکیه در مرز کشورهای همسایه و کشورهای دور بر اروپا و سیاستهای کشورهای اروپایی نیز تاثیر می‌گذارد.

مصر برای حفظ موجودیت دولت خود با پروژه اخوانی در نبرد است

در رابطه با مصر نیز درار اظهار داشت: مصر از مداخلات ترکیه بسیار متضرر شده است. مصر حمایت ترکیه از اخوان المسلمین را قبول نمی‌کند. همانگونه که شما هم اطلاع دارید، گروههای اخوان‌المسلمین از ترکیه و برخی از کشورهای دیگر کمک دریافت می‌کنند. امروز نبرد سنگینی از سوی دولت مصر علیه اخوانی‌ها در جریان است و مصر این نبرد را برای حفظ موجودیت خود انجام می‌دهد. پروژه اخوان‌المسلمین پروژه دولت نیست، اما پروژه بزرگی است که تمامی مناطق عربی را در بر می‌گیرد، استقرار چنین سیستمی را مد نظر دارند. مصر نیز از دولتهای قدیمی خاورمیانه است که از تاریخ کهنی برخوردار است و برای حفظ دولت خود، در مقابل تمامی پروژه‌ها و طرفداران تفکری که منطقه را به تهدید می‌کشد به نبرد دست می‌زند.

آمریکا تلاش نمود تا از این پروژه سودمند شود

ریاض درار در ادامه تحلیلهای خود با اشاره به اختلافات بین ایران و امریکا اظهار داشت: اختلافات ایران و آمریکا مدت چهل سال است که ادامه دارند، طی این سالها آمریکا و ایران نتوانسته‌اند به توافقی دست پیدا کنند. ایران نیز نمی‌تواند مقاصد و نیات خود را اجرایی نماید. اما زمانیکه ایران به توافق اتمی دست یافت به مقاصد امریکا خدمت نمود. ایران بعد از این توافق به شیوه شگرفی بر جاه‌طلبیهای خود افزودند، و از بی‌ثباتیهایی که در جریان بهار عربی به وقوع پیوست سود گرفتند. در یمن نفوذ کردند، و به منظور کمک به رژیم سوریه وارد سوریه شدند. در نبرد آمریکا علیه صدام حسین و سقوط حکومت وی نیز بهره کرفتند. ایران از طریق حزب‌الله در لبنان نیز تحت عناوین متفاوت در منطقه حضور یافته است. هدف ایران ایجاد هلال شیعی بود تا مناطق تحت نفوذ خود را تا دریای مدیترانه بسط دهد.

درار در رابطه با این اختلافات نیز افزود: امریکا در این رابطه با ایران از مواضع نزدیکی برخوردار بود و به همکاری با این کشور پرداخت. اما در آمریکا نیز سیاستهای مختلفی پیگیری می‌شوند. دمکراسی در آمریکا سیاستها را با یکدیگر ترکیب می‌کند. روسای جمهوری تغییر می‌کنند، به همین دلیل سیاست امریکا در مقابل ایران نیز تغییر کرد. اما با این حال نیز آمریکا هیچگاه نخواست که پروژه‌های ایران را از میان بردارد. برعکس می‌خواهد از این پروژه استقبال نماید و در آینده نیز شاید روابط  خود را با ایران عادی نماید زیرا آمریکا حضور ایران در منطقه را قبول دارد تا بهانه‌ای برای دفاع از موجودیت اسرائیل داشته باشد.

درار در ادامه می‌افزاید که امریکا در آسیا و چین نیز پروژه‌های دیگری دارد. آمریکا ایران را به عنوان یک همکار در نظر داشته و از این رو برای پروژه‌های امریکا، ایران اهمیت دارد. ایران نیز مقاصدی در سر دارد، اما از سوی دیگر آمریکا نمی‌تواند این مقاصد ایران را بپذیرد، بلکه می‌خواهد ایران در بعد داخلی مقاصد خود را برآورده کند و نه اینکه مطامع توسعه‌طلبی داشته باشد. و این همانند مقاصد ترکیه در رابطه با تضیعف دولت‌های عربی است. ائتلاف جدید بغداد با رهبری روسیه درصدد است آمریکا را از منطقه اخراج کند.

در رابطه با این موضوع درار افزود: در تنش‌های اخیر بین  ایران و آمریکا نیز یکی از تلاشهای ایران این است که نیروهای آمریکایی را از منطقه اخراج نماید. زیرا ایران موجودیت آمریکا را در منطقه یکی از موانع اصلی توسعه‌طلبیهای خود می‌داند. این خواست ایران زمانی بیشتر تقویت شد که ائتلاف بین روس-ایران و ترکیه در آستانه و سوچی شکل گرفت. ما این ائتلاف را به عنوان ائتلاف جدید بغداد نام نهادیم. هدف نیز اخراج نیروهای امریکایی از منطقه است. این ائتلاف به ائتلاف قدیم بغداد شباهت دارد که آن زمان نیز از سوی امریکا، ترکیه و ایران شکل گرفته بود تا به رهبری آمریکا، اتحاد جماهیر شوروی را محاصره کنند، اما امروز وضعیت دچار تغییر شده است و هدف به اخراج نیروهای آمریکایی از منطقه به رهبری روسیه تبدیل شده است.

درار همچنین خاطرنشان ساخت که ساقط کردن هواپیمای آمریکایی از سوی ایران و هدف قرار دادن نفتکش‌ها در دریا و نیز سفارتخانه آمریکا در بغداد باعث شدند تا کارتهای فشار آمریکا بر ایران افزایش یافته و ایران به عنوان یک دولت مهاجم محکوم شود. کشته شدن قاسم سلیمانی از سوی آمریکا آغاز اصرار آمریکا بر واکنش نشان دادن به این حملات شد، همزمان پیامی آشکار به تهران بود که اگر ایران دست از این اقدامات خود برندارد، آمریکا این تنش‌ها را می‌تواند تشدید نماید، این پیام به ایران رسیده و به همین لیل ما شاهد بودیم که چند موشک به شیوه‌ای قراردادی و با هماهنگی قبلی از سوی ایران به سوی نیروهای آمریکایی در بغداد پرتاب شد، متعاقبا هر دو طرف گفتگوهای جدیدی را آغاز کردند، می‌توان این تنشها را تحت عنوان «تمجید دشمنان از همدیگر» نامگذاری کرد.

جنگ جهانی در جریان است اما این جنگ به نفع هیچ کس نیست

درار در رابطه با احتمال وقوع یک جنگ جهانی نیز گفت: این جنگ جهانی به تمامی مناطق جهان نرسیده است، اما بسیاری از دولتهای جهان در منطقه در این جنگ مشارکت دارند. طبق مشاهدات ما در منطقه و خاورمیانه، در می‌یابیم که جنگ در بسیاری از مناطق درجریان است.  می‌توان این جنگ و اختلافات را از طریق مشخص نمودن نتایج و شکل مناطق و توافق بر سر تجزیه آنها، بر اساس منافع طرفهای دیگر به دیگر مناطق جهان نیز سرایت نماید. اما تا کنون نشان یا طرح گسترده‌ای در میدان نبرد واقعی برای آن متصور نیست. اکنون تنشها در جریان هستند، اما مشخص نیست که تا چه زمانی این تنشها ادامه داشته باشند. موضوع مورد نظر وابسته به سطح مشارکت فعالیتها در منطقه، گسترش جنگ بین طرفهای درگیر و سطح آسیبهایی است که احتمال دارد به دولت‌های بزرگ سرایت کنند.

ریاض درار در این رابطه نسبت به آغاز جنگ جدیدی هشدار داده و گفت: با شروع جنگ دامنه ترور و تندروی افزایش می‌باید. زیرا نیروهای تندرو در شرایط جنگی توسعه می‌یابند، در نتیجه جنگ نیز بیشتر گسترش می‌یابد. اما چنین جنگی در راستای منافع جهانی قرار ندارد. این جنگ می‌تواند به سایر مناطق نیز گسترش پیدا کند. بر همین اساس باید اروپا، امریکا و روسیه برای حل این مسئله تلاش نمایند. زیرا در صورت تداوم جنگ و دامنه آن به مناطق دیگر و از جمله مناطق تحت کنترل روسیه نیز می‌رسد.

در شمال-شرق سوریه پروژه‌ای وجود دارد که از طریق حل واقعی بین خلق‌های منطقه به نتیجه می‌رسد

در رابطه با وضعیت مناطق شمال-شرق سوریه و تاثیر اختلافات بین‌المللی ریاست مشترک مجلس سوریه دمکراتیک ریاض درار اظهار داشت: در شمال-شرق سوریه باید ما خلق‌های منطقه راه حلی برای مسائل و مشکلات بیابیم، راه حل باید بر مبنای قرائتی درست باشد تا به توافق در میان ساکنان منطقه منجر شود. در فرایند موجود پیشنهاداتی در جریان هستند.این متدها برای ایجاد خاورمیانه جدید یا براساس ویرانکاری و تنش هستند و در هر دو طرف نیز ما خواهان ایجاد سیستم جدیدی هستیم که از سیستمهای شکل گرفته در ابتدای قرن بیستم پیشرفته‌تر بوده و حقوق تاریخی خلق‌ها را برسمیت بشناسند. انچه که اکنون روی می‌دهد، ترسیم مدیریت جدیدی با سیاستهایی جدید است، که باید به تحقق تغییرات جدید در منطقه ختم شود. نباید مذهبی یا ملی باشد، زیرا در راستای منافع فردی و گروهی هستند. پروژه برادری خلق‌ها و ملت دمکراتیک پروژه واقعی است که می‌تواند باعث کسب توافق واقعی بین خلق‌های منطقه شود.