گووَن: اتحاد ملی [کوردها] مشکل، ولی ممکن است [تکمیلی]
لیلا گووَن اعلام کرد که به رغم تقسیم کوردستان و مصائب و مشکلات بسیاری که در موضعگیریهای سیاسی جداگانه وجود دارند، لیکن اتحاد ملی ممکن و لازم است.
لیلا گووَن اعلام کرد که به رغم تقسیم کوردستان و مصائب و مشکلات بسیاری که در موضعگیریهای سیاسی جداگانه وجود دارند، لیکن اتحاد ملی ممکن و لازم است.
لیلا گوون ریاست مشترک کنگره جامعه دمکراتیک و پارلمانتار جولمرگ حزب دمکراتیک خلقها در خصوص کارگروه اتحاد ملی اظهار کرد:"ما مجبوریم که صفوف خویش را متحد کنیم. سده ٢١ قطعا سدهی کوردها خواهد بود."
لیلا گووَن ریاست مشترک کنگره جامعه دمکراتیک و پارلمانتار جولمرگ ه.د.پ در گفتوگو با خبرگزاری فرات نیوز به ارزیابی اتحاد ملی کورد و کنفرانس دو روزه شهر آمَد پرداخت.
گووَن یادآوری کرد که نیروهای حاکم به درازای تاریخ کوشیدند با سیاستهای تفرقهانگیزانه کوردها را از لحاظ فیزیکی و روحی از یگدیگر جدا کنند. وی افزود:"وقتی از کوردستان صحبت به میان میآید و در مورد کوردستان سخن میگوییم، یا زمانی که برای گفتگو در خصوص چگونگی ایجاد اتحاد ملی به شیوهای موفق و شیوه وحدت هر چهاربخش کوردستان گردهم میآییم، خواهی نخواهی بایست به تاریخ بنگریم. کوردها به درازای تاریخ چگونه زیستند و چه زندگیای بر کوردها گذشت. پس از آنکه نیروهای فرادست کوردستان را به چهاربخش تقسیم کردند، سیاستهای ویژهای را به منظور امحای کوردها در هر یک از این بخشها به مرحله اجرا گذاشتند. نیروهای فرادست از دوردستها آمدند و خاک کوردها را تجزیه نموده با همان ذهنیت سیاستهای نابودگرانه را به عمل درآوردند. کوردها را تقسیم کردند و با سیاستهای گوناگون نیز خواستار تکه تکه کردن همبستگی روحی و جسمی کوردها شدند. این یک کُنسپت بود. برای جلوگیری از این کنسپت البته که قیامهایی شکل گرفت و کوردها از پذیرش کنسپتها سر باز زدند. عصیانهای زیادی روی دادند. آن قیامها کوردها را در معرض آلام بسیاری قرار دادند. کوردها در مقابل این آلام هیچگاه تسلیم نشدند و بر علیه سیاستهای هویتزدایی با تمام قوت مقاومت شد. در میان این مقاومتها، تازهترین قیام مربوط به حزب کارگران کوردستان است و با پ.ک.ک و رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان این مقاومت وارد مرحلهای تازه و متفاوت شد."
گووَن خاطرنشان کرد که با ظهور پ.ک.ک و آقای عبدالله اوجالان این موضوع به شیوهای جداگانه ارزیابی میگردد و افزود:"در واقع آنچه مورد بازخواست قرار گرفت این بود که کوردها چگونه تجزیه شدند؟ آن کسانی که در آن مقاطع نمایندگی کوردها را بر عهده داشتند و به نام کوردها اسناد را امضا میکردند چه کسانی بودند؟ آنها از سوی کدامین نیرو کنترل شده بودند؟ این مسائل مورد بازخواست قرار گرفتند. قیامهایی که از مرحله شیخ سعید تا سید رضا به انجام رسیدند، در زمانه خویش قیامهایی پیشرو و بسیار ارزشمند بودند. اساس آنها مبتنی بر هویت کوردهاست. در آن زمانه طلب اصلی کوردیت بود. ما کوردیم و میخواهیم با هویت خویش زندگی کنیم. زیرا از زمانهای دور تا امروز ما در این سرزمین زیستهایم. ما همچون میرها، عشایر و بگها اگر چه اینگونه زیسته بودیم اما وجود داشتیم. ما تحت فرمان کسی قرار نداشتیم. به همین دلیل سرهلدان و قیامهای این دوره دارای اهمیت میباشند. آقای اوجالان دقیقا در همین رابطه به ارزیابی دست زد و دستاوردهایی را نیز به همراه آورد. به عنوان مثال درک توطئه بینالمللی و درک تجزیه کوردها از همین منبع سرچشمه میگیرد. گفتند با این تجزیه دیگر کوردها نخواهند توانست خود را جمعوجور کنند و ما آنها را بیش از پیش تضعیف خواهیم کرد. نیروهای فرادست با توطئه بینالمللی خواستند بگویند همچنان که میبینید ما آقای اوجالان را هم به اسارت گرفتیم و کوردها دیگر ناچارند تجزیه شوند. در این توطئه تمامی نیروهای فرادست نقش داشته و در آن جای گرفتند."
گووَن در ادامه اظهار کرد که نیروهای حاکم که با ذهنیت دولتگرایی عمل میکردند بر این عقیده بودند که کوردها در چهار بخش دیگر نمیتوانند گردهم آیند، وی افزود:"حاکمان میگفتند، کوردهای باکور شاید بتوانند پیرامون همدیگر جمع شوند، اما نمیتوانند با کوردهای باشور، روژاوا و روژهلات گردهم آیند. آقای اوجالان سالها پیش در این خصوص دیدگاهها و ارزیابیهای ارزشمند خویش را بیان کردند. آقای اوجالان میگفت:«ما نیازمند اتحاد ملی هستیم. به اتحادیهی اروپا و ماهیت تهی آن نگاه کنید. برای منافع خویش جمع شدهاند. ما کورد هستیم و میهنمان تجزیه شده است. با زور ما را از خاکمان بیرون کردهاند. بیش از همه این ماییم که به اتحاد نیازمندیم.» آقای اوجالان همیشه در این رابطه سخن گفته است و با طرح پیشنهاد خواست که کنگره ملی کوردها ایجاد شود. از سوی آقای اوجالان این موضوع به شیوهای جدی طرح شد. با نامهای که با دستخط خود ایشان است به مسعود بارزانی و جلال طالبانی پیام دادهاند. آقای اوجالان در این نامه به شیوهای آشكار خاطرنشان کرده است؛ «شما نیز یکی از رهبران کوردها هستید، من اکنون در اسارت هستم و شما در خارج [از زندانید]، لازم است در این مورد فعالیتهایی را به انجام رسانید. برای برپایی کنگره ملی کوردستان باید کوشش کنید.» آقای اوجالان پیشنهادهای بسیاری را ارائه کردند و گفتند:«کنگره با مدل ریاست مشترک میتواند تشکیل شود و باید فعالیت این کنگره در هر چهاربخش میهن مدیریت شود.» آقای اوجالان مواد بسیار مهمی را تعیین کردند. در چهارچوب پیشنهادهای آقای اوجالان، تلاشهایی تا سال ٢٠١٣ صورت گرفتند. کوردها از بسیاری از جریانها در این فعالیت شرکت کردند. این فعالیت به سطع برگزاری کنگره رسید. اما متأسفانه دستی بیگانه به این فعالیت تعرض کرد و متوقف شد. دست چه کسی بود؟ بدون شک همه میدانند. اما امروز ما دیگر در چنین مرحلهای قرار نداریم. با پیشنهادهای آقای اوجالان کنگره تا مرحله برگزاری آن پیش رفت و حتی نمایندگان آن هم تعیین شدند. معلوم شد که ما میتوانیم به اتحاد دست یابیم.
گووَن در مورد کارگروه اتحاد ملی در شهر آمَد نیز گفت:"با همان روح انسجام از ما خواسته میشود که به اتحاد دست یابیم. سده ٢١ قطعا سدهی کوردهاست. خاورمیانه به مرکز جنگ جهانی سوم مبدل شده است. مرزها از نو تعیین میشوند و سرنوشت خلقها رقم میخورد. به همین دلیل ما امروز در اینجا گردهم آمدیم. امروز در آمد و باکور کوردستان توافق سیاسی کوردی وجود دارد و ما چگونه این توافق را به توافق کوردستانی مبدل کنیم. همچنین ما چگونه این توافق را ماندگار نموده و چه چیزی بر آن بیافزاییم."
گووَن با خاطرنشان کردن اینکه کوردها مقاومتهای بیسابقهای در برابر سیاستهای نیروهای فرادستِ سفاک و نابودگر از خود نشان دادهاند، افزود:"تمامی سرهلدانها و قیامهای کوردها با حروف زرین در صفحات تاریخ حک شدهاند. اما زمانی که آنان را مورد ارزیابی قرار میدهیم میپرسیم آیا کاستیهای ما در کجا بود؟ نبود اتحاد ملی بزرگترین کاستی کوردهاست. اگر در باشور چیزی روی دهد اینکه ما در باکور برای آن موضع خود را نشان دهیم معنی جداگانهای دارد. به عنوان مثال؛ در باشور رفراندوم برگزار شد و دولت ترکیه علیه آن اتخاذ موضع کرد و باشور را تهدید نمود. ما همچون سیاستمداران باکور در مقابل این رفتار ترکیه موضع خود را نشان دادیم. اما این موضع چقدر مورد توجه قرار گرفت. اگر که کوردها متحد میبودند و تحت عنوان وحدت کوردستانی علیه سیاستهای[ترکیه] موضع خویش را بیان میکردند متفاوت میبود و تأثیر بزرگتری هم بر جا میگذاشت. ما نباید به شیوهی مجزا موضع خود را نشان دهیم، بلکه لازم است با روحی کوردستانی و با اتحاد در برابر حملات به خاک کوردستان موضعگیری کنیم. در این مورد نیازمند اتحاد ملی هستیم. حرفی زده شود باید به عنوان اتحاد ملی گفته شود و هر کسی مجبور است آنرا مد نظر قرار دهد. این دیگر سخن فلان حزب، سازمان یا گروه نخواهد بود. این سخن، سخنِ کوردستان میباشد. به همین دلیل ضرورت اتحاد ملی بیش از هر زمان دیگری است."
گووَن به محاصره کمپ پناهجویان مخمور اشاره کرد و اینچنین به سخنان خویش پایان داد:"کمپ پناهجویان مخمور قریب شش ماه است که مورد تحریم قرار گرفته است. خلق مخمورمان را مجازات میکنند. این غیرقابل قبول است. آنکه تحریم را بر خلق آواره کمپ مخمور تحمیل میکند حکومت باشور [حزب دمکرات کوردستان] است. ما در این مورد آزرده و نگرانیم. ما میخواهیم بگوییم که اگر دارای روح انسجام ملی بودیم بهتر میتوانستیم با هم مراوده کنیم و به مسئولان منطقه بگوییم، شما چکار میکنید؟ شما نمیتوانید این خلق را مجازات کنید. این خلق هیچ گناهی را مرتکب نشده است. مسائل و مناقشات کوچکی اگر روی دادهاند شما میتوانید آنها را به گفتوگو گذاشته و حل کنید. اما حق ندارید یک خلق را مجازات کنید. آشکار است که خلق مخمورمان دردها و آلام بسیاری چشیدهاند و به آنجا کوچ کردهاند. به دلیل اینکه روستاهایشان به آتش کشیده شده، به قتل رسیده و هر روز خانه آنان هدف یورش قرار گرفته به آنجا کوچ کردهاند. این کمپ تحت نظر سازمان ملل تأسیس شده است. نزدیک شش ماه است که مورد تحریم قرار داده شده است. خلق مخمورمان در شرایط بسیار نگرانکنندهای بسر میبرد. [تأمین] نیازهای زندگی مشکلتر شده است، زنان حامله نمیتوانند به مراکز درمانی منتقل شوند و طفلهایشان تلف میشود. جوانان نمیتوانند به دانشگاه روند و ذخیره غذایی هم وجود ندارد. خلقمان در شرایط بسیار جدیای بسر میبرد. برای حل این مسائل یکبار دیگر و باز هم اتحاد ملی به ذهن انسان خطور میکند. اگر ما موفق به ایجاد انسجام ملی شده بودیم حالمان اینگونه نبود. امروز همصدا میتوانستیم جهان را خطاب قرار دهیم. برای تحقق این مهم ما باید در زیر چتر اتحاد ملی گردهم جمع شویم."