۳١مین سالروز توطئه علیه کوردها در وین، شهادت دکتر قاسملو
دکتر عبدالرحمن قاسملو ۳١ سال قبل در چنین روزی در جریان مذاکره با نمایندگان حکومت اشغالگر ایران توسط تروریستهای به ظاهر دیپلمات، بهمراه دو تن دیگر از همراهانش ترور شد.
دکتر عبدالرحمن قاسملو ۳١ سال قبل در چنین روزی در جریان مذاکره با نمایندگان حکومت اشغالگر ایران توسط تروریستهای به ظاهر دیپلمات، بهمراه دو تن دیگر از همراهانش ترور شد.
دکتر عبدالرحمن قاسملو ۳١ سال قبل در چنین روزی در جریان مذاکره با نمایندگان حکومت ایران توسط تروریستهای به ظاهر دیپلمات، بهمراه دو تن دیگر از همراهانش به شهادت رسید. این اتفاق در وین پایتخت اتریش روی داد اما دولت وقت اتریش نه تنها ضاربان را آزاد کرد بلکه تاکنون بر این مسئله سرپوش گذاشته است.
دکتر عبدالرحمان قاسملو، یکی از سیاستمداران خلق کورد در روز ۱۳ ژوئیه سال ۱۹٨۹ به همراه دو تن از رفقای خود بر سر میز مذاکره با رژیم غاصب جمهوری اسلامی ایران در شهر وین اتریش، به قتل رسید. ۳١ سال از این سوء قصد میگذرد، اما عاملان آن هنوز محاکمه نشدهاند.
تیم اعزامی ایران در واقع تیم ترور بود نه تیم مذاکره کننده
در این توطئه تروریستی، دکتر قاسملو دبیر کل وقت حزب دمکرات کوردستان ایران بهمراه عبدالله قادری آذر، عضو کمیته مرکزی حزب دمکرات و دکتر فاضل رسول استاد دانشگاه اهل باشور (جنوب) کوردستان در پایتخت اتریش ترور شدند.
هنگامیکه در روز ۲۲ام ژانویه سال ۱۹۴۶ در میدان چارچرای مهاباد جمهوری کوردستان رسما اعلام گردید، عبدالرحمان قاسملو ۱۶ سال سن داشت و خود را برای درس خواندن در دانشگاه تهران آماده میکرد. قاسملو در سن ۱۴ سالگی به عضویت گروه جوانان حزب کمونیست توده درآمده بود. هنگامیکه جمهوری مهاباد منحل شد، قاضی محمد را در میدان چارچرای مهاباد به دار آویختند و پدرش دستگیر شد، او در تهران بسر میبرد.
این رویدادها بر زندگی دکتر قاسملو تاثیر خود را نهادند. زمانیکه حزب سوسیالیست در سال ۱۹۴٨ در چکسلواکی به حکومت رسید، جوانان حزب توده در ایران را به کشور خود فراخواند، در میان این جوانان ایرانی، تنها یک کورد وجود داشت و آن نیز عبدالرحمان قاسملو بود که ۱٨ سال سن داشت.
قاسملو در سال ۱۹۵۷ در دانشگاه پراگ تدریس میکرد. پس از ۲۰ سال سکوت از زمان سقوط جمهوری مهاباد، سرانجام در نوروز سال ۱۹۶۷ گروهی از جوانان در روژهلات (شرق) کوردستان در فرصت اندکی که به دست آورده بودند، علیه حکومت پهلوی به مقاومت برخاستند.
دکتر قاسملو در سال ۱۹۷۳ به عنوان دبیرکل حزب دمکرات کوردستان ایران (حدکا) انتخاب شد. شعار کنگرهی این حزب چنین بود: "دمکراسی برای ایران، خودمدیریتی برای کوردستان."
دکتر قاسملو زمانیکه در سال ۱۹۷۶ به پراگ بازگشت و پس از آن نیز در پاریس اقامت گزید، همزمان با دبیرکلی حزب "حدکا" در دانشگاه سوربن پاریس مدرک دکترای خود را دریافت کرد و مشغول تدریس شد. زمانیکه در نوامبر سال ۱۹۷٨ رژیم شاهنشاهی پهلوی سقوط کرد، قاسملو به کوردستان بازگشت.
پیش از آنکه هواپیمای خمینی در ۱ فوریه سال ۱۹۷۹ از پاریس به تهران بیاید، قاسملو در تابستان سال ۱۹۷٨ چندین بار به دیدار خمینی رفته و در رابطه با مسئلهی کوردها از او قولهایی گرفته بود. پس از اینکه خمینی به ایران آمد و ۱۰ روز بعد از آن تاسیس حکومت خود را اعلام کرد، خطاب به کوردها عنوان میکرد؛"میخواهم با آنها دیدار داشته باشم".
خمینی در ۲٨ مارس همان سال در جواب هیئتی از کوردها که برای مذاکره با او رفته بودند، گفت:"در اسلام کورد، آذری، فارس و ... یک ملت هستند و همهی آنها جزء امت اسلامی محسوب میشوند." قاسملو نیز در جواب میگفت:"ما کوردها خائنین خود را (جاش) مینامیم. از امروز به بعد بر این باوریم که خمینی نیز یک جاش میباشد. ما چه زود خیانت سال ۱۹۷۵ را فراموش کردیم."
در ۱۷ آگوست سال ۱۹۷۹ خمینی خطاب به قاسملو گفت:"او دشمن خدا است". در نیمهی دوم قرن بیستم یکی از بزرگترین قتلعامها علیه خلق کورد در کوردستان به وقوع پیوست. در آن زمان حداقل ده هزار نفر از مردم غیرنظامی کورد از سوی رژیم اشغالگر جمهوری اسلامی ایران به قتل رسیدند.
اولین مذاکره با حکومت ایران
جنگ تحمیلی دو رژیم اشغالگر آخوندی ایران و بعثی عراق در سال ۱۹٨۰ سرنوشت خلق کورد در روژهلات کوردستان را تغییر داد. جنگ تا سال ۱۹٨۴ به شدت ادامه داشت. نزدیک به ده هزار پیشمرگ جان خود را از دست دادند. قاسملو از مقر خود به سمت کوهستان قندیل به راه افتاد. در میانهی سال ۱۹٨۰ از طریق نمایندهی جلال طالبانی رهبر حزب اتحادیهی میهنی(ی.ن.ک) با حکومت تهران ارتباط برقرار کرد.
در ۳۰ اکتبر سال ۱۹٨٨ همانند دفعات پیشین در منزل "خبات معروفی" از اعضای حزب ی.ن.ک با حکومت ایران مکاتبه کرد. این مکاتبه دو روز به طول انجامید و درخواست قاسملو مبنی بر "آموزش به زبان کوردی و به رسمیت شناختن زبان کوردی به عنوان دومین زبان رسمی" بود که پذیرفته نشد. پس از فوت خمینی، رفسنجانی به عنوان جانشین وی مذاکره با کوردها را از سر گرفت.
در این برهه "فاضل رسول" به عنوان نمایندهی کوردها انتخاب شد. رسول در وین زندگی میکرد و به عنوان نماینده کوردها در مذاکرات محسوب میشد. او نشست رهبر کوردها را با حکومت ایران تدارک میدید.
قاسملو درخواست کرد که نشست در پاریس برگزار شود. اما حکومت ایران میگفت:"یا وین یا برلین. پاریس امکان ندارد". سرانجام قاسملو در ۱۱ ژوئیه برای مذاکره به وین رفت.
وزارت امور خارجه روز مذاکره را برهم زد
دکتر قاسملو پیش از نشست روز ۱۳ ژوئیه برای مذاکره با حکومت ایران از وزارت امور خارجهی اتریش برای ساعت ۱۶:۰۰ فرصت دیدار گرفته بود. معاون وزیر به قاسملو اطلاع داده بود که روز مذاکره را برهم زدهاند. سوال این بود که چرا مذاکره را برهم زدهاند و دکتر قاسملو جواب حکومت اتریش را چگونه بدهد.
مذاکره ساعت ۱۷:۳۰ در خیابان لینکن واقع در منطقهی سوم وین برگزار میشد و فاضل رسول نیز مکان مذاکره را تعیین کرده بود.
در آن زمان سه تن از سوی حکومت ایران به نامهای "جعفر صحرارودی"، "مصطفی آقاجوادی"، "منصور بزرگیان" از هتل به سوی مکان مذاکره به راه افتادند. جلوی این سیاستمداران ایرانی بادیگاردهایی بودند که روز ۱۰ ژوئیه به وین آمده بودند. یکی از شاهدان عینی آن روز که نام خود را "شاهد د" عنوان کرد، گفته است،"محمود احمدینژاد که در سال ۲۰۰۵ به عنوان رییس جمهور ایران انتخاب شد نیز در میان آنها قرار داشته و به جاسوسی پرداختە است."
علی رغم تمامی این مسائل مذاکره آغاز شد و تمام مکالمات آنها بر روی نواری ضبط میشد. بعدها صدای قاسملو از روی این نوار که توسط پلیس اتریش فاش شده بود، شناسایی شد که میگفت،" ما با دستان خالی به مذاکره آمدهایم و آیا حکومت ایران بر قول خود برای ایجاد خودمدیریتی پابرجا است؟" پس از آن صدای شلیک گلوله به گوش میرسد.
در نتیجهی گلولههایی که از دو قبضه اسلحه شلیک شده بودند، دکتر عبدالرحمان قاسملو از پیشانی، کتف و سینه، رسول هم از فرق سر و سینه خود به شهادت رسیدند.
حین ورود اولین تیمهای پلیس به محل جنایت جعفر صحرارودی را آغشته به خون در کف رستوران مشاهده میکنند. منصور بزرگیان همراه وی در زمان ورود نیروهای پلیس به آنان گفته بود:"کشتند! رفیق من را کشتند، او را نجات دهید". در ترور سازماندهی شده مرگ جعفر صحرارودی تمام نقشهها را بر هم ریخت. صحرا رودی تحت کنترل نیروهای پلیس به بیمارستان منتقل شد و بزرگیان هم به اداره تحقیقات پلیس انتقال یافت.
بزرگیان طبق دستوری در ساعت ۵ صبح به سفارت ایران در وین منتقل شد و چندین روز را در این مکان مخفی شد. در روز ٢٢ ژوئیه حکومت اتریش تحت فشارهای دولت ایران صحرارودی را به تهران بازگرداند.
استقبال از قاتل دکتر قاسملو بر روی فرش قرمز در هولیر
از تیم ترور دکتر قاسملو و رفقای وی در تهران همچون "قهرمان" استقبال شد. منصور بزرگیان هم پس از بازگشت به ایران درجه ژنرالی گرفت و به عنوان فرمانده قرارگاه سپاه در اورمیه منصوب شد. سپاه پاسداران اورمیه کنترل بخش بزرگی از روژهلات کوردستان را در آن دوره بر عهده گرفت.
جعفر صحرارودی نیز پس از ترور دکتر قاسملو به ایران بازگشت و به عنوان فرمانده سپاه قدس وظیفه عملیاتهای خارجی ایران را بر عهده گرفت. صحرارودی فرماندهی عملیات علیه کمپ کویه حزب دمکرات کوردستان ایران در باشور کوردستان را در آگوست ١٩٩۶ شخصا بر عهده داشت.
هر دو تروریست به گشت و گذار در اروپا ادامه دادند. سال ٢٠١٣ جعفر صحرارودی در ماه اکتبر به سوئیس و کرواسی مسافرت کرد. با وجود اینکه حکم بازداشت بینالمللی وی صادر شده است اما هیچکدام از دو کشور مذکور نامبرده را به اتریش تحویل ندادند.
علاوه بر این حزب دمکرات کوردستان عراق با پهن کردن قالیچههای قرمز از جعفر صحرارودی در سال ٢٠١۴ در هولیر استقبال کرد. به دعوت پ.د.ک حین سفر علی لاریجانی به هولیر جعفر صحرارودی هم وارد هولیر شد. جعفر صحرارودی در این دیدار با مسئولان پ.د.ک عکس گرفته است.
اتریش برای لاپوشانی و انکار جنایتی که در وین روی داده بود از هیچ تلاشی فروگذاری نکرد. حکومت اتریش مداوما مدعی شد؛"تهران ما را در فشار قرار نداده است". اما در سال ١٩٩٧ طی نظر سنجی که در روزنامه پرسایس وین منتشر گردید نشان میداد که از هر ١٠٠ اتریشی ۵۵ نفر اعلام کرده بودند که "حکومت بر اقدامات علیه کوردها چشمپوشی کرد". نکته جالب اینکه در اوایل ١٩٩٠ تجارت مابین ایران و اتریش شصت درصد افزایش پیدا کرده بود.
*این مقاله از آرشیوهای خبرگزاری فرات در رابطه با شهادت دکتر قاسملو گردآوری و تنظیم شده است.