باهوز اردال فرمانده قرارگاه مرکزی نیروهای مدافع خلق با شرکت در برنامه ویژه سترک تیوی نشست سالانه ستاد فرماندهی نیروهای مدافع خلق (ه.پ.گ) را مورد ارزیابی قرار داد. این نشست ماه گذشته برگزار شده بود. اردال همچنین به ارزیابی پیروزی گاره پرداخت.
متن گفتگو با باهوز اردال به این شرح است:
سترک تیوی: پیروزی گاره چه نتایجی را از لحاظ سیاسی و نظامی به دنبال خواهد داشت؟
باهوز اردال: نیروهای گریلا ضربهای بسیار بزرگ را در گاره بر دشمن وارد کردند. نیروهای گریلا یکبار دیگر توانایی خود را نمایش گذاشتند. دولت ترک در سالهای اخیر همیشه مدعی میشد که نیروی گریلا به دلیل وجود سلاح پیشرفته ارتش ترک نمیتواند مثل گذشته بجنگد، نمیتواند مقاومت کند، خلق کورد هم نمیتواند مبارزه ازادیخواهی را ادامه دهد. اما شهید شورش و همرزمانش در گاره با مقاومت خود تمامی ادعاهای دشمن را نقش بر آب کردند. از لحاظ معنوی و روانی هم نتایج بسیار را به همراه داشت. اشغالگران یکبار دیگر فهمیدند که آمدن به کوهستانهای کوردستان چنانکه آنان خیال میکنند آسان نیست. برای هر گام باید هزینههای بسیاری را پرداخت کنند. از این پس برای چنین حملاتی نه ١٠ بار بلکه ۴٠ بار باید بیاندیشند. این پیروزی روحیهی بزرگی را به خلقمان بخشیده است.
نیروهای گریلا یکبار دیگر از آرمانها و اعتماد خلقمان صیانت به عمل آوردند. هم در باکور (شمال کوردستان) و هم در باشور (جنوب کوردستان) نیروهای گریلا نشان اثبات کردند که از این خلق و از این سرزمین دفاع میکنند. در واقع پیروزی گاره توانست روحی ملی، میهندوستی را شکل دهد و پیروزی گاره به تمامی ملت کورد تعلق دارد. ما اینجا در مرکز تحولات قرار داریم و آنرا به وضوح شاهدیم. خلقمان در باشور و خصوصا در بهدینان بیش از همه خوشحال شدند. اگر مدیران باشور کوردستان اجازه میدادند خلق در آکره، در آمیدی و در سرسنگ جشن و پایکوبی بزرگی را به مناسبت این پیروزی برپا میکردند. این امر نشان میدهد که خلقمان در باشور به این واقعیت اذعان دارد که حملات دولت ترک علیه تمامی کوردستان است، مقاومت گریلا نیز نه تنها متعلق به پ.ک.ک بلکه برای دفاع از تمامی ملت کورد است.
بجای ۴٠ هواپیمای جنگنده اگر ۴ انسان آشتیخواه را میفرستادند این مسئله به آسانی حل میشد
در مورد ١٣ اسیری که کشته شدند چیزهای بسیاری گفته شد. میتوانم بگویم؛ واضح است که ١٣ اسیر از سوی ارتش ترک به قتل رسیدند. فرماندهی قرارگاه مرکزی ما نیز از سازمانهای بینالمللی خواست تا با فرستادن هیئت به محل رویداد تحقیقاتی را انجام دهند. البته هیچ کسی هم به ادعاهای دولت ترک باور نکرد. زیرا هر کسی به رفتار نیروهای ما نسبت به اسرا آگاه است. این افراد ۶ سال بود که نزد نیروهای ما بودند. اگر ما هدف جداگانهای میداشتیم قطعا در این ۶ سال انجام میدادیم. رفتار ما نسبت به اسرا بسیار واضح است. این اسرا میتوانستند آزاد شوند. اگر در واقع رژیم ترک قصد نجات آنانرا داشت لازم نبود ۴٠ فروند هواپیمای جنگنده به گاره بفرستد؛ ۴ انسان دمکرات و آشتیخواه از ترکیه میامدند و همراه خانواده این اسرا میتوانستند این مسئله را به آسانی حل کنند.
ما تاکنون اسرای بسیاری را رها کردهایم. چه در سال ٢٠١٣، چه در سال ٢٠٠٧ اسرای اورامار را بدون چشمداشتی و بدون پیش شرط رها کردهایم. این بار هم میتوانستیم آنان را رها کنیم، راه آن باز بود، فرصت هم بود. اما حکومت آ.ک.پ خواست این اسرا را مجازات کند. اینچنین عمل کرد. ٣ نفر این عملیات را به اجرا گذاشتهاند. هاکان فیدان از سوی سازمان استخبارات و اطلاعات، خلوصی آکار در برنامهریزی و نظارت بر عملیات و همچنین طیب اردوغان که دستور اجرای عملیات را صادر کرده است. این سه تن مسئول قتل نظامیان اسیر هستند. اگر ترکیه دارای قانون و عدالت میبود میبایست خانوادههای این اسرا علیه این سه اقامه دعوی میکردند.
سترک تیوی: کمی قبل از حمله اشغالگرانه ترکیه به گاره، ستاد فرماندهی ه.پ.گ نشست سالانه خود را برگزار کرده بود. اهمیت این نشست و نتایج آنرا چگونه ارزیابی میکنید؟
باهوز اردال: نشست پر و پیمان ما ٩ روز به درازا کشید. بیانیه پایانی آن نیز منتشر شد. حلات اشغالگرانه، شیوه و تکنیک حملات مورد بحث و رایزنی قرار گرفتند. مقاومت گریلا در سال ٢٠٢٠ مورد ارزیابی قرار گرفت. در خصوص تاکتیک و شیوه عمل ارزیابیهای لازم به عمل آمد. بویژه در مورد نواقصی که با آن روبرو بودهایم به بحث نشستیم. کاستیهای خود را به شیوهای جدی مورد بحث قرار دادیم. ما اذعان داریم که زیانهای ما از نواقص و کاستیهایمان سرچشمه میگیرند. اگر نظم و انضباط نیرومندی وجود داشته باشد این زیانها هم وجود نخواهند داشت و گریلا میتواند نتایج نیرومندتری کسب کند. بویژه موضوعی که گریلاهای کوردستان مورد انتقاد قرار میگیرند این است که: رفقا بیش از حد به خود اعتماد دارند و این امر برخی مواقع به کوچک دیدن دشمن میانجامد. این موضوع به تضعیف انظباط و امنیت میانجامد.
در نشست در مورد تجارب جنگ ٣٧ ساله به گفتگو پرداختیم. ما دارای تجارب جنگی بسیار بزرگی هستیم. ما ارتش مقابل خود را بخوبی میشناسیم. ما به توانایی خود نیز اذعان داریم. در این حیطه ما بر این باوریم که نتایج کنفرانس تأثیر مثبتی را بر عملکرد گریلا در سال تازه بر جای بگذارد. نتایج نشست ما به عرصه عمل در سالهای آتی نه یک پیروزی همچون گاره بلکه پیروزهای بزرگتری را رقم خواهد زد. نیروهای ما در زمینه روح، فداییگری و قهرمانی نقصانی ندارند. در این زمینه دارای روح حمله و فدایی هستند. باهیجان و شور و نشاط هستند. در زمینه انضباط و تدابیر لازم دچار نواقص هستیم. ما اعتقاد داریم که برگزاری نشست سالانه در مرحله نوسازی گریلا و شیوه جنگ خلاق و مبتکرانه تأثیر خواهد گذاشت. گریلاهای کوردستان در سالهای اخیر در عرصههای مبارزه این موضوع را بخوبی نشان دادند.
برخی میگویند که در این مرحله که مقطع تکنولوژی جیپیاس و فرماندهی تکنیکی است تحرکات گریلایی شانس چندانی ندارد. تجارب گریلاهای کوردستان خلاف این ادعا را اثبات کرده است. در عمل آنچه در هفتانین و گاره دیدیم نشان میدهد که گریلای نوین میتواند موفقیتآمیز باشد. رسانههای جنگ ویژه و مسئولان دولت ترک این موارد را برای خود موفقیت میدانند. اما واقعیت این است که آنان هیچ موفقیتی کسب نکردهاند. نیروهای گریلا به نوسازی خود پرداخته و پیشرفتهایی را رقم زده است. موفقیت متعلق به نیروهای گریلا میباشد نه رژیم ترک. ذکاوت و ابتکار عمل گریلا را نشان میدهد. دو روز قبل مدعی شدند؛ ما در باکور عملیاتی انجام دادیم، در گارزان عملیات انجام دادیم و .... میگویند؛ 'ما کمپهای گریلا و لوازم زندگی آنها را پیدا کردهایم.' اما واقعیت این است که آن چیزها مال کمپهای کهنه بودهاند، اشغال ۵ سال پیش رفقا را پیدا کردهاند و پیداکردن اشغال را برای خود موفقیت قلمداد میکنند. از اینرو نشست ما و عملکرد گاره نشان داد که گریلایی که نوسازی را به اجرا گذاشته باشد، تغییر و تحول را آغاز کرده باشد میتواند ضامن پیروزی و موفقیت باشد.
سترک تیوی: پس از حمله به گاره موضع خلق باشور مورد بحث قرار گرفت. مواضع خلق باشور علیه این حملات و موضع در عرصه سیاسی را چگونه باید تفسیر کرد؟
باهوز اردال: موضع خلق باشور کوردستان بسیار ارزشمند و گرانقدر است. خلقمان در باشور دارای روح وطندوستی بزرگیست. خلق میداند که پ.ک.ک تنها یک بهانه است. خلق اذعان دارد که حتی اگر پ.ک.ک حضور نداشته باشد دشمن بهانهی دیگر را سر هم میکند. خلق میداند که اگر پ.ک.ک حضور نداشته باشد آنوقت گردانندگان هولیر به پ.ک.کای بودن متهم شده و مورد حمله واقع میگردند. در این مورد خلق واقعیت را درک نموده و رابطه بسیار گرمی میان نیروهای گریلای جنبش آزادیخواهی کوردستان و خلق باشور وجود دارد.
برای گردانندگان باشور دو مورد اساسی وجود دارد. اول اینکه خلقمان و جنبشمان موضعی مثبت را از آنان انتظار دارد، انتظار آن را دارد. مدیران ما در ک.ج.ک به شیوهای واضح اعلام کردند که ما نسبت به حکومت و پیشمرگههای باشور احترام قائل میشویم و آنانرا به رسمیت میشناسیم. در این رابطه موضع ما آشکار است. لازم است گردانندگان باشور هم آشکارا اعلام کنند که برای مبارزه پ.ک.ک و خلق باکور کوردستان احترام قائلند، بگویند ما برای اداره خودمدیریتی و خلق روژاوای کوردستان احترام قائلیم. این موضوع وظیفهای کوردستانی و ملی است که گردانندگان جنوب کوردستان باید آنرا اعلام کنند.
دوم اینکه، باید این خطر را مشاهده کنند که هدف دولت ترک اشغال جنوب است. رژیم ترک چنین میاندیشد؛ یعنی میگوید به دلیل اینکه در باشور ادارهای رسمی وجود دارد، مبارزه و مقاومت کوردها در بخشهای دیگر هم ادامه خواهد داشت. آنان چنین به موضوع مینگرند. هدف استراتژیک حمله به گاره، شنگال، خاکورک، اشغال جنوب کوردستان است. اکنون گردانندگان جنوب، بویژه گردانندگان پ.ک.ک میگویند که روستانشینان در برخی مناطق به آسانی نمیتوانند وارد روستاهایشان شوند. اگر دولت ترک وارد این مناطق شود، دیگر هیچ کسی نمیتواند در هولیر و دهوک زندگی راحتی داشته باشد. ارتش ترک تنها برای ما اینجا نیامده است، باید درک شده باشد که آنان هم هدف هستند و بر این مبنا باید موضع اخذ کنند. خواسته جنبش ما برای اداره جنوب تنها این است. این موضوع مسئله کورد را با خطر مواجه کرده است. با توجه به اینکه خلقمان در باشور این امر را درک نموده پس ما اعتقاد داریم که گردانندگان باشور هم به این واقعیت آگاهند.
سترک تیوی: وزیر دفاع رژیم ترک در نشست ناتو مدعی شده که پ.ک.ک دشمن ناتو است، مانع پیش روی پروژههای ناتوست. شما در این مورد چه نظری دارید؟
باهوز اردال: به عقیده خلوصی عامل تمامی فلاکتهای جهان پ.ک.ک است. پ.ک.ک جعبه پاندورای آنان است. میگویند مسبب بحرانها در عراق و باشور کوردستان پ.ک.ک است. پ.ک.ک دلیل بحران سوریه است. دلیل بحران اقصادی ترکیه هم پ.ک.ک است. دلیل تنشهای قرهباغ (آرتساخ) هم پ.ک.ک است. تنها این مانده بود که بگویند دلیل حمله به کنگره آمریکا پ.ک.ک بود که آنرا هم گفتند. وضعیت روانی آنان بهم ریخته است. اما حقیقت چنین نیست. پ.ک.ک با منافع هیچ دولتی سر دشمنی ندارد.
اگر پ.ک.ک حضور نداشت چه روی میداد؟ ترکیه به خاک ایران حمله میکرد، در قفقاز به تنشآفرینی دست میزد، هر روز تروریستهای داعشی را به اروپا گسیل کرده و با ترور اروپا را تسلیم میگرفت. در صورت عدم حضور پ.ک.ک، رژیم ترک فشارهای بیشتری را بر آمریکا وارد کرده و نقشه و برنامه آمریکا در منطقه را با خطر مواجه میکرد. اما به دلیل اینکه پ.ک.ک با حضور و مبارزه خود رژیم ترک را محصور و تضعیف کرده است اردوغان نمیتواند به این کارها دست بزند. اگر امروز اردوغان برای آمریکا حسابی قائل است به دلیل مبارزات پ.ک.ک است. مبارزه پ.ک.ک اردوغان را وادار کرد که دست به دامن آمریکا باشد. مبارزات پ.ک.ک است که اردوغان را وادار میکند روسیه و ایران و دولتهای دیگر را مد نظر قرار دهد. مبارزه پ.ک.ک به منافع آمریکا، روسیه و هیچ نیروی دیگری زیان وارد نکرده است، برعکس به منافع آنان کمک کرده است.
اردوغان با دروغگویی مدعی شده است؛'به من کمک کنید تا پ.ک.ک را حل کنیم'، به روسها میگوید؛'سپس شما هر طور که بخواهید میتوانیم مسئله سوریه را حل کنیم.' به امریکا میگوید؛'شما هر طور که مایل باشید میتوانیم مسئله اس-۴٠٠ را حل کنیم'. به اروپا میگوید؛'ما با هم داعش را از میان برمیداریم'. به رژیم سوریه میگوید؛'آن موقع هیچ مسئلهای میان ما باقی نمیماند'. اما تمام اینها واقعیت ندارند. اگر پ.ک.ک از میان برداشته شود، ذهنیت عثمانی-تورانی فاشیست و نژادپرست، مثل یک خرس چگونه به مغازهای حملهور میشود، به تنشها و بحرانهای منطقهای و جهانی دامن میزند. در آن موقع اردوغان مثل یک هیتلر یا یک صدام تازه به بلایی بر سر جهان مبدل میشود. اگر اکنون اردوغان به بلای بزرگتری بدل نشده و زیان بیشتری به ناتو، آمریکا و روسیه وارد نمیکند به دلیل حضور پ.ک.ک است که افسار آنرا محکم گرفته است.
آمریکا از همکاری با کوردها زیانی ندید، حتی سود برد
ما میخواهیم بگوییم که اکنون در آمریکا حکومتی تازه بر سر کار است. سیاستهای آنان در مورد منطقه هنوز به تمامی مشخص نشدهاند. اما باید برای مسئله کورد دارای سیاستی مشترک باشند. آمریکا با کوردها کارهایی انجام داد و از نتایج آنها هم بهره برد، زیانی ندید. پ.ک.ک در کوردستان و خاورمیانه دارای نیروی بزرگیست. بر توازنات تأثیر دارد. پ.ک.ک برای گفتگو در مورد خدمت به آرامش و صلح در منطقه آماده است. سیاستهایی که تاکنون به اجرا درآمدند بیثمر بودند. تمامی محاسبات برای منزوی کردن و خارج کردن پ.ک.ک نتیجهای در بر نداشته و نخواهد داشت.
این فراخوان تنها مختص به مقامات آمریکا نیست، برای تمامی نیروهای منطقه و بینالمللی نیز صدق میکند. گفتگو با پ.ک.ک به نفع آنان است. شما مجبور نیستند از پنجره ترکیه به مسئله کورد بنگرید، مثل اردوغان به مسئله پ.ک.ک بنگرید. در واقع نیز زمان آن فرا رسیده است، افکار عمومی هم خواستار برداشتن گامی در این راستاست. میلیونها انسان در بریتانیا، در ایتالیا و در مناطق دیگر جهان خواستار آزادی رهبر آپو هستند. قراردادن نام پ.ک.ک در لیست ترور به دولت ترک بهانه حمله داده و اشغالگری را مشروع میکند. فعالیتها برای بیرون کشیدن نام پ.ک.ک از لیست ترور تا حدی پیشرفت کرده است، کشورهای اروپایی همه مدیون پ.ک.ک هستند.
اکنون ائتلافی علیه داعش وجود دارد، دهها دولت و نیرو در آن هستند. آنکه بیش از تمامی آنها علیه داعش جنگید پ.ک.ک بود. از شنگال، مخمور، کرکوک و تا روژاوا، آنکه بیشتر از همه فداکاری کرده و شهید و زخمی داد پ.ک.ک بود. باید این دَین را ببینند. باید پ.ک.ک از لیست ترور بیرون کشیده شود و اینگونه میتوانند ادای دین کنند. آنکه مانع اصلی بوده و به بلایی بر سر همه مبدل شده خود طیب اردوغان است و ما اذعان داریم همه این واقعیت را میبینند.
سترک تیوی: در باشور، روژاوا و باکور برخی افراد مدعی هستند که پ.ک.ک دلیل حملات و بحران است. یعنی پ.ک.ک را متهم میکنند. شما این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
باهوز اردال: باید مروت داشت. اردوغان شبانه روز میگوید که در خاورمیانه 'اجازه نمیدهم کوردها به موقعیت سیاسی دست یابند'. میگوید در هر جایی که باشند هدف قرار داده میشوند. واقعیت تا این حد آشکار شده است. به بهانه پ.ک.ک نادیده گرفتن اشغالگرای اشتباه بسیار بزرگی است و باید آنرا اصلاح کرد. برعکس، تاکنون چه کسی از پ.ک.ک درخواست کمک نکرده است؟ در روزهای سختشان، پ.ک.ک به کمک کدام یک از آنها نشتافته است؟ در روزهایی که اردوغان میگفت؛'کوبانی سقوط کرد، سقوط خواهد کرد' چه کسی به کمک کوبانی شتافت؟ در شنگال زمانی که خلق ایزدیمان در آستانه قتلعامی بزرگ بود چه کسی به شنگال رفت؟ در مخمور وقتی که داعش به نزدیکی هولیر رسیده بود چه نیرویی آنرا متوقف کرد؟ در کرکوک که بود؟ اگر در باکور پ.ک.ک حضور نداشت نام کورد هم از میان رفته بود.
هر زمانی که روژاوا با فشار و محدودیت روبرو شده پ.ک.ک با فداکاری بزرگ وارد میدان شده است. اگر پ.ک.ک حضور نداشت آیا از روژاوا چیزی باقی میماند؟ در باشور هم همچنین. اگر پ.ک.ک حضور نمیداشت با شکیبایی با گردانندگان باشور رفتار نمیکرد. در آنکارا از آنان استقبال نمیکرد و در هولیر هم از آنان بازدید نمیکرد. اگر پ.ک.ک نباشد دشمن باشور را هم نمیشناسد. هر کورد واجد وجدان باید بداند که در تمامی کوردستان پیشرفتها در سایه حضور پ.ک.ک بوده است و در این رابطه لازم است از خود بپرسد.
اگر پ.ک.ک نمیبود چه بر سر کوبانی میآمد؟ پ.ک.ک نمیبود چه بر سر شنگال آمده بود؟ پ.ک.ک نمیبود در این منطقه چه روی میداد؟ فعالیت و مبارزه پ.ک.ک مایه افتخار است. تمامی ملیتانها و کادرهای پ.ک.ک به اینکه عضو پ.ک.ک هستند سربلندند. در زندگی آنان، در اخلاق آنان، در فلسفه و فکر و عزم و اراده آنان هیچگونه کاستیای وجود ندارد. زیاد است کم نیست. این تبلیغات رژیم ترک است که میگوید اگر پ.ک.ک نباشد ما با دولت کورد مسئلهای نداریم. از یک لحاظ راست هم میگویند زیرا پ.ک.ک نباشد مسئلهای به نام کورد هم وجود ندارد. باید همه به این حقیقت اذعان داشته باشند. آنانکه اطلاع ندارد باید به تاریخ گذشته و معاصر ملت کورد نگاه کنند، پ.ک.ک به چه معنیست خود درک خواهند کرد.
سترک تیوی: در روژاوای کوردستان رویدادهای مهمی به وقوع میپیوندند اما راه حل سیاسی در آینده نزدیک دیده نمیشود. نشستهای آستانه و نشستهای ژنو هم با بنبست روبرو شدهاند. شما وضعیت روژاوای کوردستان و سوریه، موضع رژیم بعثی سوریه را چگونه ارزیابی میکنید؟
باهوز اردال: اکنون بحران در سوریه ادامه دارد. نشستهای ژنو و سوچی هم با بنبست روبرو شدهاند. در چنین شرایطی امکان ندارد که راه حلی سیاسی پیدا شود. ما همچون پ.ک.ک دارای تأثیر هستیم. رهبر آپو بر روژاوا و کل سوریه، بر کوردها و عربها تأثیرگذار است. ما پیشنهادات خود را در مورد مسائل سوریه و تمامی مسائل منطقه در میان گذاشتهایم. ما همچون پ.ک.ک چنین میاندیشیم. راه حل در دمشق است. مدل سیاسی سوریه دمکراتیک است، حکومتی غیرمرکزی که با واقعیتهای دمگرافی و سیاسی خلقهای سوریه هماهنگ باشد. ما از اتحاد خاک سوریه حمایت میکنیم. نخست اینکه کوردهای روژاوا اتحاد خاک سوریه را به خطر نمیاندازند.
دوم اینکه پرچم دولت هم مسئله نیست. اما با ذهنیت بعثی شوونیست و ضد دمکراتیک نمیتوان به نتیجه دست یافت. دمکراتیزاسیون اساسی برای سوریه لازم است. بر این مبنا میتوان مسائل سوریه را حل کرد.
پروژه ملت دمکراتیک برای سوریه پروژه برابریست. پروژه ملت دمکراتیک نه تنها برای کوردها، بلکه برای تمامی سوریه راه حل است. برخی از شوونیستهای دارای ذهنیت بعث چنان میاندیشند که درصور پذیرش حقوق کوردها سوریه تجزیه میشود.
برخی از سازمانها و رسانههای آنان تبلیغ میکنند که اگر در مقابل آنان نرمش نشان دهیم به تجزیه سوریه میانجامد. آینده خلق عرب با خطر مواجه میشود.
در واقع دمکراتیزه شدن سوریه و برداشتن گام در راستای آزادی کوردها مبنای اتحاد خاک سوریه است، مبنای محافظت از مرزهای سوریه است، مبنای آینده سوریه است. برای آنکه آرامش در سوریه وجود داشته باشد باید کوردها آزاد باشند. نه تنها کورد بلکه باید دورزیه، علویان، ارامنه و چرکسها نیز آزادانه زندگی کنند.
اگر کورد در سوریه آزادانه زندگی کنند و به نیروی سیاسی مبدل گردند، خطری برای آینده سوریه نخواهند داشت. برعکس آزادی کوردها سوریه را نیرومند خواهد کرد. بردگی کوردها نشانه ضعف سوریه است. ما همچون پ.ک.ک چنین میاندیشیم و پیشنهاد ما برای تمامی طیفهای سوریه نیز در این چهارچوب است.
کوردها پیشاهنگی روژاوا را بر عهده دارند
اکنون عیان شده است که دولت ترک نه تنها دشمن کوردها بلکه دشمن عربها هم میباشد، دشمن ارمنیهاست. دشمن همه است.
در قرهباغ (آرتساخ) هم این واقعیت دیده شد. یعنی اینکه آنان دارای ذهنیت تورانی هستند. نمیتوانند درک کنند ۶٠٠ سال عثمانیها بودند اما امروز وجود ندارند. گمان میکنند که در جنگ جهانی اول عرب، کورد و ارمنی و همه طیفهای دیگر به آنان خیانت کرده و از پیش به آنان زدهاند. میخواهند انتقام خود را از هر کس بگیرند. سیاست آنان در لیبی، در مصر و در خلیج بر این مبناست.
جبهه فعالی از کورد و عرب در مقابل این ذهنیت تهاجمی و اشغالگر شکل گرفته است. کوردها پیشاهنگی این جبهه را بر عهده دارند و آنهم از سوی پ.ک.ک پیشاهنگی میشود.
در روژاوا هم چنین است، کوردها پیشاهنگ هستند. البته خلق عرب و دولتهای عرب هم دارای موضع هستند. خلق سوریه هم با آلام آن آشنا میباشند. از اینرو لازم است که دولتهای عرب در این مورد گامهای جدی بردارند. دولت ترک میخواهد ترس ۴٠٠ ساله امپراطوری عثمانی را سر آنان خالی کند و قتلعامهای گذشته را تکرار کند.
گردانندگان دولتهای عرب باید بدانند که ایجاد رابطه با پ.ک.ک نتایج مثبتی را به همراه خواهد داشت. برخی از روشنفکران و میهندوستان عرب این واقعیت را خوب درک کردهاند. به همین دلیل بر شمار هواداران مسئله کورد و رهبر آپو در میان خلقهای عرب افزوده میشود.
آنان هم میبینند که کورد در جبهه مقدم در مقابل ذهنیت اشغالگران مبارزه میکند. اگر چنین نمیبود دولت ترک مدتها پیش کشورهای عربی را اشغال کرده بود. انکه ترکها را متوقف کرده است خلق ما و مبارزه ماست.
در چنین مرحلهای یک واقعیت نمایان شده است، آن نیز واقعیت روح گاره است. پیروزی گاره است. مایه خوشحالی زایدالوصف برای تمامی خلق کورد است. این دستاورهای به اسانی کسب نمیشوند. با زحمات و تلاشهای بسیار فراهم میگردند. دشمن پیش روی ما دشمنی غدار است. تمامی امکانات را علیه ما بکار میگیرد. ما نیز با روح گاره ایستادگی میکنیم. باید روح گاره به روحیه تممای خلقمان مبدل شود. تمامی انسانهای آزادیخواه و دمکرات، بویژه جوانان، باید جوانان با روح گاره به حرکت درآیند. دولت ترک با دروغگویی و تروس و خوف افسانهسرایی کرده است. جوانان ما باید این پرده خوف را پاره کنند. اگر جوانی به زندان محکوم میشود نشان میدهد که جوانی دارای شرف است، به همین دلیل مورد حمله واقع شده است. جوانی دارای شرف است به همین دلیل دشمن وی را هدف قرار داده است. آنان انسانهای میهندوست و واجد شرافت هستند. تنها دارایی دشمن ترور و زندان است. ما اما دارای شرف و شهامت هستیم. جوانان کورد باید با روح گاره بپاخواسته و راه بلندیها را پی گیرند.