خبرمهم

بایک: از فرصت‌های تاریخی باید به خوبی استفاده کرد

جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی کنفدرالیسم جوامع کوردستان (ک.ج.ک) با بیان اینکه انتخابات یک فرصت تاریخی است، گفت: فراخوان من به همه خلق‌ها و همه مخالفان فاشیسم در ترکیه این است که از این فرصت تاریخی به خوبی استفاده کنند.

جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی ک.ج.ک در مصاحبه‌ای اختصاصی با خبرگزاری فرات (ANF)، ارزیابی‌هایی را در مورد انزوای علیه رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان، انتخابات ۱۴ می و حملات دولت ترکیه به جنبش کوردی ارائه کرد.

بایک با فراخواندن همه به گذاشتن تمام توان خود برای گرفتن حداکثر نتیجه تاکید کرد: اگر این کار را انجام دهند، به راحتی می‌توانم بگویم که فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ به پایان خواهد رسید و ترکیه گامی به سمت دموکراتیزه شدن خواهد برد. آ.ک.پ- م.ه.پ چیزی برای دادن به جامعه، زنان، کوردها، علویان، زحمتکشان و خلق‌ها ندارد. تمام شد.

وظیفه ما این است که آنها را از بین ببریم، تا انتظارات همه برآورده شود. بر این اساس، فراخوان من به ائتلاف کار و آزادی، حزب چپ سبز، خلق کورد، علویان، زنان، جوانان، زحمتکشان، همه خلق‌ها و همه مخالفان فاشیسم در ترکیه این است که از این فرصت تاریخی به خوبی استفاده کنند.

ارزیابی‌های جمیل بایک، رئیس مشترک شورای اجرایی ک.ج.ک به شرح زیر است:

نظرات رهبر آپو تأثیر می‌گذارد

رهبر آپو یک زندانی معمولی نیست. ارزیابی‌های وی هم بر جنبش ما و هم بر خلق ما، محافل سوسیالیستی، محافل دوستانه و حتی جمهوری ترکیه تأثیر می‌گذارد؛ به همین دلیل است که همه به این ارزیابی‌ها اهمیت می‌دهند. اگر توطئه بین‌المللی توسعه پیدا کرد، به همین دلیل توسعه یافت. مدت زیادی است که هیچ رابطه‌ای با رهبر آپو وجود ندارد. این را تقریبا همه می‌دانند. این ادامه توطئه در قالب انزوای مطلق است. البته این انزوای مطلق هم در جنبش ما، هم در خلق ما، در محافل سوسیالیستی و هم در محافل مبارزه برای دموکراسی و آزادی باعث نگرانی و اضطراب می‌شود. بیان نگرانی‌ها و اضطراب‌هایشان وضعیتی قابل درک است. اگر بسیاری از محافل در حال توسعه مبارزه علیه این انزوای مطلق هستند، برای همین است. اینگونه باید فهمید.

کوردها باید مبارزه خود را در همه جای دنیا انجام دهند

همانطور که مشخص است کوردها به بسیاری از کشورهای جهان رفته‌اند. البته آنها به دلخواهی میهن‌شان را ترک نکردند و به آنجا نرفتند. آنها به دلیل ظلم‌ها، قتل‌عام‌ها، دستگیری‌ها و شکنجه‌ها به سرتاسر جهان پراکنده شدند و از نظر اقتصادی ناتوان شدند. خلق ما که در سراسر جهان پراکنده شده‌اند، باید ایدئولوژی، فلسفه رهبر آپو، پارادایم وی، مسئله کورد، مبارزه در حال توسعه در کوردستان را مانند دیپلمات‌ها به گوش همه برسانند. اگر این کار را بکنند، آنوقت می‌توان گفت که رهبر آپو به تمام دنیا گسترش یافته است. در واقع این همان چیزی است که رهبر آپو را حیاتی می‌کند. بسیار مهم است که همه کوردها به ویژه کوردهای مهاجر در سراسر جهان این وظیفه و مسئولیت را انجام دهند. رهبر آپو نه تنها رهبر خلق کورد، بلکه رهبر بشریت نیز هست. به همین دلیل، هر کس هر کاری هم بکند، هرگز نمی‌تواند رهبر آپو را از ذهن و قلب خلق کورد و بشریت پاک کند و به وضعیت بی‌تاثیری بیاندازد.

کنفرانسی که در هامبورگ برگزار شد موفقیت‌آمیز بود

برای این کار تلاش زیادی کردند. اما این تلاش‌ها برعکس باعث شد که رهبر آپو بیشتر در قلب‌ها و ذهن‌ها جای بگیرد. به همین دلیل همایش‌ها و نشست‌های زیادی برگزار می‌شود. اخیرا کنفرانسی در هامبورگ برگزار شد. ایدئولوژی، فلسفه و پارادایم رهبر آپو مورد بحث قرار گرفت. آلمان موانعی ایجاد کرد، اما با این وجود این کنفرانس با موفقیت برگزار شد. من به برگزارکنندگان این کنفرانس و کسانی که در این کنفرانس شرکت کردند، ابراز احترام و قدردانی دارم. آنها واقعاً با وجود موانع و مشکلات بزرگ این کنفرانس را برگزار کردند.

باز هم تجمعی در دوسلدورف با هدف شکستن انزوای مطلق علیه رهبر آپو و تحقق آزادی جسمانی ایشان برگزار شد. راهپیمایی در مارسی و در بسیاری از نقاط دیگر برگزار گردید. من به همه خلق و دوستانی که در این راهپیمایی و تجمع شرکت کردند صمیمانه سلام و تبریک می‌گویم. همه اینها به خوبی نشان می‌دهد که اگر پارادایم رهبر آپو به خوبی درک شود و توضیح داده شود، همه این پارادایم را خواهند پذیرفت. همه این پارادایم را امید می‌بینند و از رهبر آپو صیانت می‌کنند. بنابراین، اگر پارادایم را به همه جا انتشار دهیم، اگر همه را در این مورد متقاعد سازیم، صیانت از رهبر آپو نیز بیشتر توسعه خواهد یافت. تحقق آزادی جسمانی رهبر آپو بر این اساس قدرت بیشتری خواهد یافت. به همین دلیل است که همه باید در جایی که هستند، مسئولانه عمل کنند. باید بیشتر مبارزه را توسعه دهند. درک شرایطی که رهبر آپو تحت چه شرایطی مبارزه کرد و چگونه این پارادایم را توسعه داد، ضروری است. اگر این کار انجام شود، فکر می‌کنم فشار بر جمهوری ترکیه بیشتر می‌شود و آزادی فیزیکی رهبر آپو محقق می‌گردد. تحقق آزادی جسمانی رهبر آپو بیش از این قابل تأخیر نیست. موضع سی.پی.تی و شورای اروپا در این مورد بسیار عجیب است. آنها توپ را به میدان جمهوری ترکیه می‌اندازند و جمهوری ترکیه نیز آن را به میدان آنها می‌اندازد. آنها چنین وضعیت عجیبی را ارائه می‌دهند. جمهوری ترکیه در حال توسعه سیاست‌های نسل‌کشی خود علیه خلق ما است. سیاستی که سی.پی.تی و شورای اروپا در این مورد دنبال می‌کنند، کاملاً در خدمت سیاست‌های نسل‌کشی جمهوری ترکیه است. آنها در نسل‌کشی شریک هستند. حداقل آنها نباید در نسل‌کشی شریک باشند. آنها باید به قوانین، حقوق و اصول خود احترام بگذارند. اگر آنها محترم باشند و از نسل‌کشی حمایت نکنند، به نظر من جمهوری ترکیه نمی‌تواند این انزوای مطلق را علیه رهبر آپو در این سطح اجرا کند. به همین مناسبت، فراخوان من از همگان این است که مبارزه علیه انزوای مطلق بر رهبر آپو را افزایش دهند.

اولین شهدای ما مسیر مبارزه ما را مشخص کردند

 چنانچه معلوم است؛ ۱۸ ماه می روز شهدا است و ماه می نیز توسط جنبش ما به عنوان ماه شهدا تعیین شد و به اطلاع عموم رساندند. در واقع اگر خوب نگریسته شود، مشاهده می‌شود که فقط ۱۸ ماه می روز شهدا نیست، تقریباً هر روز روز شهدا است، همچنین فقط ماه می، ماه شهدا نیست، بلکه همه ماه‌ها ماه شهدا است. این یک حقیقت است. به همین مناسبت در شخص حقی کارَر، یاد همه رفقای انقلابی و سوسیالیست ترکیه‌ای که برای دموکراسی و آزادی مبارزه می‌کنند و در این راستا اعدام شدند، در زیر شکنجه‌ها و درگیری‌ها به قتل رسیدند، همچنین رفقای انقلابی در کوردستان، همه رفقای ارزشمندی که در ایران، باشور و روژاوا به شهادت رسیده‌اند را با احترام و تشکر گرامی می‌دارم. قولی که به آنها داده‌ایم را تکرار می‌کنم. همانطور که معلوم است رفیق حقی کارَر از اولین شهدای ماست. زمانی که رفیق حقی کارَر به شهادت رسید، رهبر آپو در مورد ایشان ارزیابی‌هایی انجام دادند و گفتند که دیگر شهید دادیم، خون ما ریخته شد و از این دیگر نمی‌توان یک قدم به عقب برداشت." واقعا که رهبر آپو از تاریخ آغاز و تا امروز ارزیابی‌های زیادی در مورد شهدا انجام داده‌اند. وی بیان کرد که پایبندی به شهدا یعنی چه و چگونه باید ادا شود. اولین شهدای ما مسیر مبارزه ما را مشخص کردند، معیارهای ما را مشخص کردند. پ.ک.ک در این مسیر و بر اساس این اقدامات قدم برمی‌دارد. بخاطر اینکه در بنیانش شهید بزرگی بود و در مسیر و معیارهایی که شهدا تعیین کرده بودند قدم برداشت، ما پ.ک.ک را به عنوان حزب شهدا تعریف کردیم. رهبر آپو خود را سخنگوی شهدا و ما نیز خود را رفقای شهدا تعریف نمودیم. ما بر پایه‌ی این حقیقت گام می‌داریم. همه باید اینگونه درک کنند.

رهبر آپو سخنان دنیز گزمیش را بر خود مبنا قرار داد

این جنبش ۵۰ سال است که یک مبارزه بی‌وقفه انجام داده است و این جنبش و خلق هزاران شهید اهدا نمود. می‌توانم بگویم که چنین جنبشی یک استثنا است و اولین بار در پ.ک.ک رخ می‌دهد. رهبر آپو در حالی که شالوده این جنبش را می‌گذاشت، دو اصل را مبنا قرار داد. اولین آن سخنی است که دنیز گزمیش روی سه‌پایه‌ی اعدام گفت. او گفت: زنده باد مبارزه مشترک خلق‌های کورد و ترک. رهبر آپو همیشه این سخنان دنیز گزمیش که روی سه‌پایه‌ی اعدام بزبان آورد را برای خود مبنا قرار داد و مبارزه و سازماندهی را بر این اساس توسعه داد. همچنین بخاطر اینکه حقی کارَر و کمال پیر اولین کسانی بودند که با رهبر آپو رفیق شدند، بخاطر اینکه اهل کوردستان و کورد نبودند و از آنجایی که هنوز مبارزه و سازماندهی وجود نداشت با رهبر آپو رفاقت نمودند، رهبر آپو این را پایه سازمان و مبارزه قرار داد. اگر که تفاهمات ناسیونالیستی در پ.ک.ک و خلق کورد شکل نگرفته است، اگر از همان ابتدا این جنبش با ویژگی اینترناسیونالیستی شکل گرفته، اگر به امید آزادی و دموکراسی خلق‌ها مبدل شده است، با چنین واقعیتی ارتباط دارد. رهبر آپو از آن زمان تاکنون همواره مبارزه مشترک خلق‌ها را مبنا قرار داده است. وی نه تنها برای تحقق مبارزه مشترک خلق‌های کورد و ترک، بلکه برای تحقق آرمان‌های مشترک همه خلق‌ها مبارزه کرد. ایشان بر این اساس ایدئولوژی، فلسفه، سازمان، مبارزه و پارادایم خود را توسعه داد. وی این را در شرایط ترکیه با دموکراتیک کردن ترکیه و در کوردستان نیز با توسعه خودمدیریتی و آزادی تدوین کرد. و بر این اساس، سوسیالیست‌ها، دموکرات‌ها، روشنفکران و میهن‌دوستانی که برای دموکراسی و آزادی در ترکیه مبارزه می‌کنند، اخیراً ائتلاف کار و آزادی را بر اساس همین پارادایم توسعه داده‌اند. با این اتحاد در حزب چپ سبز شرکت کردند.

حزب چپ سبز باید در سطح قوی و بالایی وارد مجلس شود

بر این اساس تصمیم گرفتند وارد انتخابات شوند. بنابراین، حزب چپ سبز باید بسیار سخت کار کند. باید در سطح قوی و بالایی وارد مجلس شود. زیرا در جمهوری ترکیه که با قانون اساسی ۱۹۲۴ توسعه داده شده است، الیگارشی توسعه یافت. به تدریج خصلت فاشیستی پیدا کرد. در این مرحله دیگر قادر به ادامه نیست. یک فرصت بسیار تاریخی پیش روی سوسیالیست‌ها، میهن‌دوستان و کسانی که برای دموکراسی و آزادی در ترکیه مبارزه می‌کنند، آمده است. فرصت توسعه ترکیه در قالب یک جمهوری دموکراتیک به وجود آمده است. برای استفاده از این فرصت تاریخی، حزب چپ سبز باید خود را به خوبی سازماندهی کند، مبارزه انتخاباتی را به خوبی انجام دهد و بصورت قوی وارد مجلس شود. اگر این کار را بکند از فرصت تاریخی که به نفع دموکراسی به وجود آمده است استفاده می‌کند. راه‌حل‌هایی برای مسائل قانقاریایی ترکیه ارائه خواهد شد. اکنون این حزب چپ سبز است که آینده ترکیه را تعیین خواهد کرد. این یک حقیقت است. تقریباً همه این را می‌گویند. بنابراین حزب چپ سبز باید این نقش را به خوبی ایفا کند. از این رو مبارزه بزرگی انجام شد. شهدای بزرگی اهدا شد، بهای بزرگی پرداخت شد، رنجی را تجربه کرد. به همین دلیل برخورد صحیح با شهدا و جاودانه کردن شهدا بسیار مهم است. این یک اصل اساسی رفاقت است. این همچنین دیالکتیک توسعه جنبش ما است. هدف همه ما این است که شایسته شهدا باشیم، به اهداف، امیدها و آرزوهای آنان دست یابیم. ماه می، ماه بسیار مقدسی برای ماست. به همین دلیل در این ماه بیش از هر زمان دیگری خود را زیر سوال می‌بریم، اشتباهات و نواقص خود را می‌بینیم و اصلاح می‌کنیم. ما باید گسترش حقایق و همچنین دستاوردهایمان را مبنا قرار دهیم.

ما به دلایل انسانی، اخلاقی و وجدانی تصمیم توقف عملیات نظامی را گرفتیم

همانطور که مشخص است، کشور ما در منطقه‌ی بسیار مهمی قرار دارد. زلزله بزرگی رخ داد. وقتی این زلزله رخ داد، حکومت آ.ک.پ و م.ه.پ صدها هزار نفر از خلق ما را به مرگ رها کردند. ما بر اساس این شرایط تصمیم گرفتیم. ما تصمیم توقف عملیات نظامی را گرفتیم. این یک تصمیم کاملا انسانی، اخلاقی و وجدانی بود. چرا چنین تصمیمی گرفتیم؟ زیرا حکومت آ.ک.پ و م.ه.پ صدها هزار نفر را در منطقه زلزله رها کرده بود تا جان خود را از دست بدهند. ما نمی‌توانستیم نسبت به این موضوع بی‌تفاوت بمانیم. چون ما یک جنبش اجتماعی هستیم. ما یک جنبش انسانی، اخلاقی و وظیفه‌شناس هستیم. ما هرگز نمی‌توانستیم بپذیریم که اینگونه خلق ما را به مرگ رها شوند. خلق ما باید از این وضعیت نجات پیدا می‌کردند. خلق می‌بایست هر چه زودتر به کمک زلزله‌زدگان می‌شتافت. باید جلوی مرگ و میر گرفته می‌شد. آسیب باید برطرف می‌شد. برای این هم تمام انرژی باید بر این اساس بسیج می‌شد. پرداختن به چیزهای دیگر درست نبود. اگر تصمیم به توقف عملیات نظامی گرفتیم دلیلش این بود.

با این حال، دلیل دیگری نیز وجود داشت. زمانی که از آنکارا به کوردستان برای فعالیت رفتیم، یکی از اولین مناطقی که در آن فعالیت نمودیم، عنتاب، آدیامان و مرعش بود. در اینجا زحماتی که کشیدیم وجود دارد. نتایجی که این زحمات به همراه آورد وجود دارد. دولت ترکیه در تلاش بود تا این زحمات را نیز از بین ببرد. او می‌خواست این مکان را کوردزدایی کند. من خودم به عنوان یک فرد در این زمینه فعالیت کرده‌ام. آن منطقه و خلق آنجا را از نزدیک می‌شناسم. اکثریت آنها افراد زحمتکشی هستند. کورد بودند، علوی بودند، زحمتکش بودند. بنابراین این خلق می‌خواست که (از حزب) صیانت بعمل آورد. به همین دلیل است که ما این تصمیم را اتخاذ کردیم. سپس انتخابات به صحنه آمد. وقتی انتخابات در دستور کار قرار گرفت، همه خلق‌های ترکیه به حکومت آ.ک.پ و م.ه.پ می‌گفتند دیگر بس است. تغییر می‌خواست. اما حکومت آ.ک.پ و م.ه.پ چشمان خود را بر خواسته‌های جامعه برای تغییر بسته بود. حتی سعی داشت با تحریکات و خرابکاری‌ها این تغییر را خنثی کند و دوباره قدرت خود را حفظ کند. تقریباً همه گفتند که ممکن است تحریکات توسعه یابد.

می‌گفت که از این طریق می‌توان از تغییرات مورد نیاز ترکیه جلوگیری کرد. با در نظر گرفتن این وضعیت، تصمیم گرفتیم که توقف عملیات نظامی را تا نتیجه انتخابات تمدید کنیم تا تغییر را خراب نکنیم و زمینه تحریکات احتمالی را از بین ببریم و طرف آن نباشیم.

ناتو و اتحادیه‌ی اروپا در سیاست‌هایی که توسط ترکیه دنبال می‌شود شریک می‌شوند

اگر تصمیم توقف عملیات نظامی را تمدید کردیم، دلیل آن این بود که عرض کردم. این نیز باید به درستی درک شود. ما بر این اساس مسئولیت خود را انجام داده‌ایم. ما فداکاری بزرگی کردیم. فکر می‌کنیم همه کسانی که در جریان موضوع هستند آن را می‌دانند و قدردانی می‌کنند. در حالی که ما در حال توسعه چنین تصمیمی بودیم، در حالی که هیچ اقدامی در شهرها انجام ندادیم، دولت ترکیه با افزایش مداوم آن به حملات خود ادامه داد. او این کار را هم در ترکیه و هم در مناطق حفاظتی مدیا انجام داد، در باشور و روژاوا این کار را کرد و کسانی که سیاست دموکراتیک را توسعه دادند دستگیر و به زندان انداختند. در زندان‌ها شکنجه‌ها را بیشتر و بیشتر کرد. اگر دولت ترکیه پس از تصمیم ما مبنی بر توقف عملیات نظامی، تعداد حملات و قتل‌عام‌هایش را بیش از پیش افزایش داده است، به دلیل موضعی است که ناتو و اتحادیه اروپا دارند. او با بهره‌گیری از این وضعیت، حملات خود را افزایش و ادامه داد. هنوز هم به این حملاتش ادامه می‌دهد. البته این وضعیت ما، خلق ما و دوستانمان را دچار سختی می‌کند. با وجود تمام سختی و دشواری‌ها، ما همچنان به الزامات مسئولیت‌های خود عمل می‌کنیم. ما به فداکاری ادامه می‌دهیم. ما معتقدیم که این نیز باید به درستی درک شود. اگر ناتو، اتحادیه اروپا از دولت ترکیه حمایت نمی‌کردند، این دولت فاشیست، استعمارگر و نسل‌کش نمی‌توانست این حملات را در این سطح توسعه دهد. دولت فاشیست، استعمارگر و نسل‌کش ترکیه با اتکا بر روابطش با ناتو و اروپا، همچنین با اتکا بر روندی که جهان طی می‌کند، مثل یک بچه لوس و نونور به همه جا حمله می‌کند. هیچ کس چیزی نمی‌گوید، بنابراین به نوعی شریک این حملات می‌شود. آنها تقریباً در سیاست‌های نسل‌کشی که توسط جمهوری ترکیه دنبال می‌شود شریک می‌شوند. درخواست من از آنها این است که این سیاست را کنار بگذارند. آنها نباید در نسل‌کشی کوردها شریک شوند.

آ.ک.پ- م.ه.پ دولت ترکیه را به یک دولت مافیایی تبدیل کردند

حکومت نسل‌کشی فاشیست و استعمارگر آ.ک.پ- م.ه.پ برای حفظ موجودیت و قدرت خود همواره این گونه تنش‌ها را ایجاد می‌کند، قطب‌بندی‌های اجتماعی ایجاد می‌کند، جامعه را از هم جدا می‌کند، آن را تقسیم می‌کند و آنها را به حالت دشمن یکدیگر درمی‌آورد. می‌خواهد موجودیت و قدرت خود را بدین طریق حفظ کند. همه جست‌و‌جوهای او به این صورت است که چگونه می‌توانم یک موقعیت خارق‌العاده ایجاد کنم، چگونه می‌توانم تحولی به نفع خود انجام دهم، موجودیت و قدرتم را از طریق آن حفظ کنم. همیشه به دنبال آن بوده است. زیرا در مرحله کنونی متوجه شده‌اند که دیگر نمی‌توانند خود، هستی و قدرت خود را حفظ کنند. با این حال همچنان می‌خواهند موجودیت و قدرت خود را حفظ کنند. در تلاش هستند به دزدی و سودجویی‌های بزرگ خود ادامه دهند. به همین دلیل است که جامعه با مشکل گرسنگی، مشکل بیکاری، معضل آزادی و دموکراسی روبرو است. طبیعت نابود گردانده می‌شود، نسل‌کشی علیه زنان و اجتماعی در حال وقوع است. این برای آنها معنی ندارد. تمام تلاش آنها این است که چگونه می‌توانند موجودیت و قدرت خود را حفظ کنند. بخاطر این است که آنها چگونه به سودجویی خود ادامه دهند. با این کار دولت ترکیه را به یک دولت مافیایی تبدیل کردند. آنها آن را به یک دولت تبهکار مبدل ساختند. چیزی باقی نمانده، نه قانون اساسی، نه حقوق و نه عدالت. همه چیز را زیر پا گذاشتند. به این ترتیب ترکیه را به باتلاق بسیار سختی کشاندند. ویرانی بزرگی به بار آورده‌اند. زیرا این وضعیت از ذهنیت آنها سرچشمه می‌گیرد. آنها هرکسی را که به آنها خدمت نمی‌کند و در طرف آنها جای نمی‌گیرد به عنوان دشمن ترکیه، دشمن دموکراسی معرفی می‌کنند. مهر تروریستی و خائن بر آنها می‌زنند. با گفتن اینکه می‌خواهند ترکیه را تجزیه کنند، هم تمام تخریبات و بدی‌هایی که کرده‌اند را می‌پوشانند و بدین گونه راه را بر عدم متوجه شدن هیچکس می‌گشایند و هم تقریباً همه را این گونه مسخره می‌کنند. فکر می‌کنند می‌توانند بر کاری که انجام داده‌اند سرپوش بگذارند، می‌توانند همه را فریب دهند و این گونه می‌توانند موجودیت و قدرت خود را حفظ کنند. به همین دلیل است که آنها هرکسی را که با آنها نیست و به آنها خدمت نمی‌کند مجرم می‌دانند. به عنوان تروریست و خائن اعلان می‌کنند و آنها را به خدمت به پ.ک.ک متهم می‌کنند. به وطن‌فروشی متهم می‌کنند. زیرا کسانی که ذهنیت فاشیستی، استعماری و نسل‌کشی دارند، به راحتی می‌توانند کوردها و پ.ک.ک را مقصر بدانند.

تا به حال بر این اساس می‌توانستند موجودیت، قدرت و سودجویی خود را حفظ کنند. اما اکنون این به پایان رسیده است. شاید تا به حال کار خود را به این شکل پیش می‌بردند اما در مقطع کنونی این گونه اتهامات و فشارها بر اساس آن نتیجه معکوسی دارد. آنها می‌خواستند ه.د.پ را توقیف کنند، اما نتوانستند. همچنین چند روز مانده به انتخابات عملیاتی صورت دادند که همه از آن مطلع هستند. آنها سیاستمداران، هنرمندان، روزنامه‌نگاران و وکلا را دستگیر کردند و هنوز هم ادامه می‌دهند. و به نظر می‌رسد که آنها ادامه خواهند داد. چنین سیاست پلیدی را دنبال می‌کنند. زیرا نیروهای سوسیالیست، دموکراسی و آزادی در ترکیه یک اتحاد ایجاد کردند. ائتلاف کار و آزادی. بر این اساس آنها از حزب چپ سبز نامزد می‌شوند. آنها کاملا مدعی وارد عمل شده‌اند. این چیزی است که آ.ک.پ- م.ه.پ آن را بسیار خطرناک می‌بیند و قطعاً می‌خواهد از این پیشرفت جلوگیری کند. می‌خواهد دوباره بر همین اساس موجودیت و قدرت خود را حفظ کند. اگر این عملیات را انجام دادند، به همین دلیل بود. این یک مداخله آشکار در صندوق‌های رای و انتخابات است. اینگونه باید درک شود. به همین مناسبت، فراخوان من از همه این است که به این حملات در پای صندوق‌های رای پاسخ دهند. این باید پایان دادن به ذهنیت آ.ک.پ- م.ه.پ در صندوق‌های رای باشد. این ذهنیتی که به بلایی بر سر خلق‌ها مبدل شده است، بایستی دیده شود.

هیچ کس نباید عقب‌نشینی کند

هدف آنها از این عملیات افزایش فرصت و زمینه‌ها برای حیله و تقلب‌هایی است که می‌خواهند انجام دهند. چون همه می‌گویند که آنها تقلب می‌کنند. آنها با چنین عملیاتی قصد دارند ترفندها و امکانات خود را افزایش دهند. به همین دلیل همه باید تا آخر مراقب رای خود و صندوق‌ها باشند. آنها می‌خواهند با این عملیات‌ها حزب چپ سبز، ائتلاف کار و آزادی، نیروهای دموکراسی، خلق ما، خلق‌ها، زحمتکشان، علویان، زنان، جوانان و همه را مرعوب کنند. می‌دانم که با این عملیات‌ها نمی‌توانند به هدف ارعاب خود برسند. و هیچ کس نباید عقب‌نشینی کند. برعکس، باید بیشتر کار کند، سازماندهی کند و آ.ک.پ- م.ه.پ را وادار به پرداخت هزینه آن کند. بر این اساس همه را فرامی‌خوانم که با گسترش و بالابردن مبارزاتی که تاکنون انجام داده‌اند، با عمل بسیار شجاعانه و مصمم جشن دموکراسی و آزادی را برای خلق ترکیه به ارمغان بیاورند.

آ.ک.پ- م.ه.پ دیگر به بن‌بست رسیده است

آ.ک.پ- م.ه.پ ذهنیت فاشیستی و نسل‌کشی دارد. او جز خودش با همه دشمن است. آن را پنهان نمی‌کند. این را همه هم می‌دانند. آنچه که آ.ک.پ- م.ه.پ انجام داد، مشابه کاری است که هیتلر در گذشته انجام داد. هیتلر با دشمنی با یهودیان و سوسیالیست‌ها به قدرت رسید. او قدرت و موجودیت خود را بر این بنا نهاد و بر پایه‌ی آن عمل کرد. با این حال، او ماشین جنگی را بدون محدودیت توسعه داد و آن را تبلیغ کرد. او اظهار داشت که آلمانی‌ها از این طریق بر جهان مسلط خواهند شد و هیچ قدرتی نمی‌تواند مانع از آن شود. به این ترتیب ناسیونالیسم به شدت به شوونیسم و ​​فاشیسم دامن زد. او جامعه را مسموم و از آن برای اهداف خود استفاده کرد. بخشی از جامعه آلمان آن را باور کردند، در حالی که بخشی در برابر آن مقاومت کردند. هیتلر بر اساس عواقب آن به جهان حمله کرد. اما در نهایت او تنها ماند و مجبور به خودکشی شد. اگر دقت کنید، حکومت فاشیستی و نسل‌کشی آ.ک.پ، همان کار هیتلر را انجام می‌دهند. او با دشمنی با کوردها، علویان و سوسیالیست‌ها جامعه را مسموم می‌کند. به ناسیونالیسم و ​​شوونیسم دامن می‌زند. او می‌خواهد از این طریق موجودیت خود را ادامه دهد. همراه با این او دائما در حال توسعه ماشین جنگی خود است. او حتی تبلیغات انتخاباتی خود را بر اساس آنها انجام می‌دهد. بر این اساس او از جامعه ترکیه برای اهداف خود استفاده می‌کند. در حالی که اینها را انجام می‌دهد، از لیبی گرفته تا آذربایجان، سوریه و عراق به آنها مداخله می‌کند. او فکر می‌کند که از این راه می‌تواند نتیجه بگیرد. اما در مرحله کنونی به بن‌بست رسیده، پسرفت کرده و با ضرر مواجه شده است. او در حال آماده‌سازی پایان خود است.

آ.ک.پ دشمن جوانان است

البته این اتفاق بی‌دلیل نبود. مبارزات بزرگی انجام شد، بهای آن پرداخت شد، سخت بود. در نتیجه این وضعیت به وجود آمد. آ.ک.پ- م.ه.پ دولتی دشمن جامعه، سوسیالیسم، طبیعت، زندگی، کوردها، علویان، زحمتکشان، سوسیالیست‌ها، خلق‌ها، دموکراسی و آزادی است. از این‌رو دشمن جوانان نیز هست. زیرا جوانی آینده جامعه است. ولی آ.ک.پ- م.ه.پ نیز مخالف جامعه و سوسیالیسم است.

خلاف آینده جامعه است. به عبارت دیگر مخالف آینده جوانان است. آنها سیاست‌هایی در قبال جوانان دارند، سعی می‌کنند آنها را ضعیف کنند. در تلاش هستند تا از سازمان‌یابی جوانان جلوگیری کنند. سعی می‌کنند جوانان را کاملاً سرکوب و مطیع کنند. تلاش می‌کنند تا جوانا را از سیاست دور کنند. می‌خواهند یک جوان غیرسیاسی ایجاد کنند. با سیاست‌های جنگ‌ویژه خود که به طرق مختلف اجرا می‌کنند سعی در فرسوده‌سازی جوانان دارند. بنابراین جوانان این سیاست‌ها را رد می‌کنند، قبول نمی‌کنند و در مقابل آن می‌ایستند. از سوی دیگر، جوانان کورد مدتهاست که با ظهور و توسعه مبارزات پ.ک.ک از ایدئولوژی و سیستم مسلط کاملاً جدا شده‌اند. به همین ترتیب، جوانان در ترکیه در حال تجربه یک گسست مشابه هستند. با وجود همه سیاست‌های جنگ‌ویژه، جوانان دوباره بر پایه‌ی واقعیت خود به پا خواسته‌‌اند. به نظر می‌رسد مبارزه بزرگی علیه دولت آ.ک.پ- م.ه.پ گشوده شده است. شخصیت جوانان مشخص است. کاملاً پرانرژی است، کاملاً جستجوگر است، به راحتی به آنچه که وجود دارد راضی نمی‌شود، پرشور و هیجان‌انگیز است و همیشه در جستجوی آزادی و دموکراسی است. به همین دلیل، سیاست‌های حکومت نسل‌کشی فاشیستی آ.ک.پ- م.ه.پ در قبال جوانان نقش بر آب شده است. جوانان برخاسته‌اند و دوباره بر پایه‌ی واقعیت و اهداف خود مبارزه می‌کنند. انتخابات نیز میدان جنگ است. این جوانان هستند که نتایج این انتخابات را تعیین می‌کنند، همراه با این زنان، علوی‌ها و زحمتکشان نیز هستند. این به وضوح دیده می شود.

ما به خوبی شور و هیجان و ایستار جوانان را در نوروز دیدیم. جوانان این ایستارشان را با شدت بیشتری در فضای انتخابات حفظ می‌کنند. همانطور که جوانان ما می‌دانند، رهبر آپو گفت: «ما با جوانی شروع کردیم، با جوانی نیز موفق خواهیم شد.» فراخوان من به جوانان این است که این فراخوان رهبر آپو را با قوت بیشتری در عمل اجرا کند.

آ.ک.پ انسان‌ها را به وضعیتی که نیازمند یک نان و یک پیاز خشک باشد درانداخت

آ.ک.پ- م.ه.پ همیشه می‌گویند که محلی و ملی هستند. با این حال، آ.ک.پ در نتیجه پروژه بین‌المللی خاورمیانه بزرگ ظهور کرد. بر این اساس به اردوغان نقش داده شد. به همین دلیل، اردوغان ایستار خود را علیه اربکان ایجاد کرد. بر این اساس است که آ.ک.پ به قدرت رسید. به همین دلیل این یک دروغ بزرگ است که می‌گویند محلی و ملی هستند، یک انحراف است. آ.ک.پ همیشه روانشناسی قربانی‌بودن را به کار بسته است. او همچنین گفت که مشکلات ترکیه را حل خواهد کرد. وی اظهار داشت که دموکراسی و آزادی را ترویج خواهد داد. با این اوصاف حتی اگر چه در سطح لفظی و چه در سطح ادعا خود را بسیار انسانی نشان دهد، البته بخشی از جامعه را تحت تأثیر قرار داد و فریب داد، ولی نقطه‌ای که پس از ۲۰ سال به آن رسیده است، اکنون تا خرخره‌اش از پلیدی و زنگ‌زدگی پر شده است. هیچ جنبه‌ی تمیزی برایش باقی نمانده است. اکنون همه واقعیت آ.ک.پ را درک می‌کنند. حالا همه می‌دانند که او برعکس آنچه گفته بود عمل کرده است. بنابراین، او دیگر نمی‌تواند کسی را فریب دهد. شاید تا الان خیانت کرده و بر این اساس به غارت خود ادامه داد. او انواع رذیلت‌ها، انواع رانت‌ها و فساد را توسعه داد، در ترکیه خسارات زیادی به بار آورد، او خلق را به گرسنگی و بدبختی محکوم کرد. انسان‌ها را به وضعیتی که نیازمند یک نان و یک پیاز خشک باشد درانداخت.

زنان متوجه شدند که آ.ک.پ باعث نسل‌کشی می‌شود

این زنان بودند که اولین بار این حقیقت آ.ک.پ را درک کردند. اکنون زنان هوشیار هستند. طبیعی‌بودن، احساسات و شخصیت زنان، پیش از هر کسی آنها را به درک واقعیت آ.ک.پ سوق داد. به همین دلیل زنان قبل از هرکسی وارد مبارزه با این قدرت شدند. این مبارزه زنان جامعه را وادار به درک واقعیت آ.ک.پ- م.ه.پ کرد. این نشان می‌دهد که زنان آینده خواست جامعه برای تغییر را تعیین می‌کنند. مبارزه تحت پیشاهنگی زنان به نسل‌کشی و فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ پایان می‌دهد. جهان و طبیعت زن عادلانه‌تر است. خواهان ارزش‌های دموکراتیک، آزادی‌خواهانه و برابری‌خواهانه‌تر است. از آن برخوردار است. اما حکومت فاشیستی و نسل‌کشی آ.ک.پ و م.ه.پ از همه این ارزش‌ها دور و بر خلاف آن است. به همین دلیل آ.ک.پ که پیش از این حمایت نسبی از زنان داشت، اکنون از این حمایت محروم است. چون زنان با محرومیت روبرو گردانده شد. بیش از هر کس دیگری مورد ستم قرار گرفت. اردوغان کمی به این موضوع پرداخت. چنین تظاهری کرد. بنابراین زنان نیز تا حدودی از آن حمایت کرد. اما در نهایت دید که این حکومت، این حزب، قتل‌عام زنان را توسعه داد و زن‌ستیز شد. از این‌رو حمایت خود را از او قطع کرد. آ.ک.پ که با حمایت زنان به حکومت خود ادامه می‌دهد، دیگر نمی‌تواند قدرت خود را حفظ کند، زیرا از این حمایت محروم است. هر قدرتی که حمایت زنان را از دست بدهد نمی‌تواند موفق باشد. اکنون ائتلاف کار و آزادی حزب چپ سبز باید هم خود را سازماندهی کند و هم با رفتن از خیابان به خیابان، خانه به خانه، روستا به روستا، نتیجه موفقیت‌آمیزی در مبارزات انتخاباتی ایجاد کند. کسانی که باید از کوچه به کوچه، خانه به خانه، روستا به روستا زیارت شوند، کسانی که هم حق دارند و هم قربانی شده‌اند. هیچ قربانی به اندازه کوردها، علویان، زنان، زحمتکشان و خلق‌هایی که قتل‌عامهای ترکیه را تجربه کرده‌اند، وجود ندارد. به همین دلیل است که آنها باید قلب و مغز خود را وقف پیروزی کنند. این طبیعی‌ترین حق آنهاست. به همین دلیل حزب چپ سبز نباید تلاش خود را کافی بداند. باید بر اساس دستیابی به افراد بیشتر، تأثیرگذاری، سازماندهی و بسیج خلق باشد.

حزب چپ سبز باید به وظیفه و مسئولیت تاریخی‌اش عمل کند

بر این اساس باید خود را قوی وارد مجلس کند. باید به وظیفه و مسئولیتی که تاریخ در این راه پیش روی او گذاشته است، عمل کند. زیرا این انتخابات مانند هر انتخابی نیست. این انتخاباتی است که آینده ترکیه، آینده کوردها، علویان، زنان، زحمتکشان، جوانان و همه خلق‌ها را تعیین خواهد کرد. یا ترکیه فاشیسم را نهادینه خواهد کرد یا گامی به سوی جمهوری دموکراتیک خواهد برداشت. انتخابات چنین انتخاباتی است. سوسیالیست‌ها، نیروهای دموکراسی و آزادی، کوردها، علوی‌ها، زنان، زحمتکشان و خلقی که در جهت دموکراسی‌سازی برای پیشرفت جمهوری تلاش زیادی کرده‌اند، شهدای بزرگی داده‌اند و رنج کشیده‌اند، باید با همدیگر این مبارزه را به پیروزی برسانند. این چیزی است که از آنها انتظار می‌رود. غیر از آن چیزی را نپذیرند، لایق خود نبینند. پس نباید به داشته‌ها بسنده کنند. آنها هرگز نباید به سهل و راحت تمایل نشان دهند.

چیزی به نام آسان وجود ندارد. من فکر می‌کنم همه از اتفاقاتی که افتاده به این نتیجه رسیده‌اند. بر این اساس همه باید تلاش کنند، به هیچ چیز اکتفا نکنند و تمام توان خود را برای گرفتن حداکثر نتیجه بگذارند. اگر این کار را انجام دهند، به راحتی می‌توانم بگویم که فاشیسم آ.ک.پ- م.ه.پ به پایان خواهد رسید و ترکیه گامی به سمت دموکراتیزه شدن خواهد برد. آ.ک.پ- م.ه.پ چیزی برای دادن به جامعه، زنان، کوردها، علویان، زحمتکشان و خلق‌ها ندارد. تمام شد.

وظیفه ما این است که آنها را از بین ببریم، تا انتظارات همه برآورده شود. بر این اساس، فراخوان من به ائتلاف کار و آزادی، حزب چپ سبز، خلق کورد، علویان، زنان، جوانان، زحمتکشان، همه خلق‌ها و همه مخالفان فاشیسم در ترکیه این است که از این فرصت تاریخی به خوبی استفاده کنند.