او بااینحال توسل به اقدامات ضد انسانی توسط نظام را بیهوده دانست چون معتقد است آنچه که در ایران رخ داده یک رنسانس فرهنگیست.
فواد بریتان به سپری شدن سه ماه از انقلاب "زن، زندگی، آزادی" اشاره کرد و با سلام به قیامکنندگان در سراسر ایران گفت یک انقلاب فرهنگی در ایران رخ داده است. او گفت وقتی از انقلاب حرف میزنیم بعد نظامی آن به فکر انسان میرسد، انگار که باید چیزی سرنگون شود و چیزی بجایش ساخته شود. این درست است، اما سقوط فقط سقوط یک رژیم نیست، آنچه امروز رخ میدهد سقوط یک تفکر سنتی است. سقوط مجموعهای از نظریات کلاسیک است که جامعه دیگر پذیرای آن نیست و میخواهد چیزهای جدیدی جایگزین آن کند. یک رنسانس یا یک نوسازی در زندگی.
ریاست مشترک کودار اضافه کرد: زمانیکە از انقلاب حرف میزنیم مگر نه از زیبایی انقلاب بە عنوان اتفاقی زیبا و خوشایند و ارزشمند سخن می گوییم؟ اکنون شاهد این اتفاق خجسته هستیم که اجتماع هر روز از آن میگوید و آنرا عملی میکند. میبینیم که تحولی درفکر انسانها رقم میخورد. پدری ظاهر میشود و میگوید قبلا به یک فرد شجاع میگفتیم "خیلی مرد است" و حالا میگوییم که "خیلی زن است". این به چه معناست؟ نباید آنرا ساده پنداشت. این یک انقلاب فکری است که زن را دیگر حقیر و نصف مرد نمیداند. وقتی پسر یا دختری شهید میشود میبینیم که حاضرین بجای سوگواری بر مزار شهیدان دست میزنند و یادش را گرامی میدارند. انقلاب همین است. انقلابی اجتماعی و ایدئولوژیک که از بعد سیاسی پیشی گرفته است.
فواد بریتان هدف دول جهانی که بنظر از اپوزیسیون ایران حمایت میکنند را متفاوت با هدف مردم ایران برای آزادی دانست و گفت قدرتهای جهانی میخواهند جمهوری اسلامی را به دست مردم داخل ضعیف و مطیع خواستەهای خود کنند، وگرنه به دنبال سرنگونی حکومت نیستند و حمایتشان در سطح چند بیانیەی بیفایده بوده است. او بر لزوم خودباوری مردم به نیروی خود برای پیشبرد انقلاب تأکید کرد و در مورد توسل جمهوری اسلامی به اعدام انقلابیون برای وحشتآفرینی، به سابقه اینگونه اقدامات ضد انسانی توسط حکومت اشاره کرد و گفت مردمی که چیزی برای از دست دادن ندارند همه اینها را در نظر گرفته و تظاهرات میکنند. با هر اسلحهای جلوی مردم آمدند اما دیدیم که مردم سینه خود را سپر کردند. فرو ریختن ترس یکی از وجوه انقلاب است. برای نمونه منطقه موکریان را میلیتاریزه کردند و هواپیماها در آسمانش به پرواز درآمدند و دست به مانور نظامی در شهر زدند. اما آیا توانستند مردم را ساکت کنند؟ نه.
ریاست مشترک کودار گفت: رژیم میتواند چند جوان را در ملاء عام اعدام کند اما نمیتواند که صدای آزادی را خاموش کند. فرزاد کمانگر را اعدام کردند اما آیا شاگردانش امروز از مبارزه منصرف شدند! از برداشتن قلم فرزاد امتناع کردند؟ از اینکه مقاومت فرزاد کمانگر را به مقاومتی جهانی بدل کنند عقب نشستند؟ نه، اینطور نشد. پس با اعدام فرزداها و شیرینها نمیتوانند این کار را انجام دهند.
جوانی را در مشهد در ملاء عام اعدام کردند. مانند یونان قدیم که حیوانات درنده را در میدان به جان انسانها میانداختند تا جلوی چشم مردم خورده شوند. آنچه در ایران رخ میدهد همین است ولی جامعه آنرا قبول نخواهد کرد. بنابراین رژیم یارای ادامەی آنرا نخواهد داشت.
فواد بریتان به لزوم واکنش عمومی به اعدام و شكنجه پرداخت و به نمونه ای در کردستان اشاره کرد که هزاران نفر با تجمعشان مانع اعدام یک انسان شدند. و این همان چیزی است که در سراسر ایران باید گسترش پیدا کند.
نباید به هم بگوییم که ببینید این رژیم اعدام میکند و به زندان میاندازد. باید دانست که خون پاک این شهیدان اجازەنمیدهد ما از مبارزاتمان عقب نشینی کنیم. وقتی رژیم کسی را زندانی میکند هزاران نفر میتوانند جلوی دادگاه و جلوی زندان بروند تا احکام ناروا را محکوم کنند. آنوقت رژیم نمیتواند مانند سابق ادامه دهد. قتل هر مرد و زن باید بهانهای باشد برای ادامه انقلاب تا رژیم جرأت نکند براحتی آدمکشی کند.