پیش از این اعلام شده بود که در روزهای ۲-۴ اکتبر ۲۰۲۰ منطقه بیوک کوی و حاجی بریم در منطقه پلور از توایع درسیم، دو عضو TKP-ML û TÎKKOبه نامهای علی کمال ییلماز (اوزگور) و گوکچه قربان (آسمین) در جریان بمباران جان خود را از دست دادهاند. اما زمانیکه خانواده این افراد جنازه فرزندان خود را از پزشکی قانون تحویل گرفتند، مشاهده کردند که جنازههای آنان متلاشی و قطعه قطعه شده است.
خانواده گوکچه قوربان که در ۲ اکتبر ۲۰۲۰ پیکر فرزندشان را تحویل گرفته بودند، وی را در روستای کاچارلار به خاک سپردند. دیلک قربان خواهر این رزمنده شهید اعلام کرد که خواهرش در جریان بمباران جان خود را از دست نداده است بلکه به قتل رسیده است.
دیلک قربان در این باره خاطرنشان ساخت که نظامیان با آنها تماس گرفته و اعلام کردهاند که خواهرشان جان خود را از دست داده است. سپس برای نمونهبرداری ژنتیکی به پزشکی قانونی ملاطیه رفتهاند. دیلک قربان در این باره افزود: بعد از آنکه خواهرشان جان خود را از دست داده است، وی به روستاهای منطقه رفته و با روستائیان گفتگو کرده است. روستائیان به وی گفتهاند که در ارتفاعات صدای فریاد میآمد. قربان در ادامه گفت: ما نمیدانستیم که سر آنها از تن جدا شده است. روستائیان این مسئله را به ما گفتند. در همین رابطه دیلک قربان اظهار داشت که بعد از آن همراه با وکیل خود به پزشکی قانونی ملاطیه رفتهاند.
دیلک در بخش دیگری از سخنان خود گفت: زمانیکه وارد پزشکی قانونی شده و چشمش به بدن خواهرش افتاده است، متعجب مانده است. در کنار ما پزشک و نماینده دادستانی حضور داشت و روی میز دیگری در دو کیسه زرد رنگ، دو جنازه وجود داشتند. یکی از این دو کیسه بلندتر بود. کیسهای که جنازه خواهرم در آن قرار داشت را باز کردند. اطراف سر وی از زیر چانه به پایین بریده شده بود. روی شانه خواهرم اثر بخیه مشاهده میشد. من گفتم اثر این بخیهها را میشناسم. نخست چانهی وی نظر من را به سوی خود جلب کرده بود. کبود شده بود. مشخص بود که جنازه وی را هم مورد هتک حرمت قرار دادهاند. زمانیکه به پزشکی قانونی رفتم، منتظر جنازهای سالم بودم. اما کاملا مشخص بود که جنازه خواهرم بدون سر بود. گوشت گردن وی را کنده بودند. هر دو جنازه اینگونه بودند. من گفتم این جنازه خواهرم است. روی شانه وی اثر بخیه به چشم میخورد. اما پزشک گفت نه، این اثر بخیه نیست. به بدن خواهرم نگاه کردم، هیچ گونه اثری از گلوله یا ترکش یا ضربه مشاهده نکردم. غیر از آثار بخیه هیچ گونه اثر دیگری بر بدن وی مشهود نبود. زمانی که از پزشکی خارج شدیم به من گفتند هر چند ادعا داشته باشید که این خواهر شما است اما تا زمانیکه نتیجه دی.ان.ای مشخص نشود نمیتوانیم این جنازه را به شما تحویل بدهیم.
علت مرگ ذکر نشده است
قربان در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت که بعد از گذشت ۲ ماه نتایج دی.ان.ای مشخص شده و جنازه به ما تحویل داده شد. پدرم به دادستانی پلور رفته و گواهی فوت را گرفته و به ما اطلاع دادند که به جهت تحویل جنازه به ملاطیه برویم. بعد از دفن جنازه خواهرم، جهت درخواست گواهی علت مرگ به دادستانی پلور مراجعه نمودم. در پاسخ گفتند که با گواهی علت مرگ میخواهید چکار کنید. چرا این مسئله را پیگیری میکنید؟ خودتان علتی را پیدا کنید.
زمانیکه برای تحویل جنازه خواهرم به ملاطیه رفتیم، از قصد و با نیت ما را مجبور کردند تا مدتی طولانی منتظر شویم. اعلام کردند که قبل از ساعت پنج جنازه را تحویل نمی دهند. زمانیکه پیکر خواهرم را تحویل گرفتیم و به ترمینال خارپوت رسیدیم، ما را تعقیب میکردند. ما نیز تصور میکردیم مسئلهای روی داده است و ما فوری وارد پشت خودرو شدیم. عموزادهام با من تماس گرفت و گفت اجازه نداده اند پیکر خواهرم وارد پرتاگ شود. در ورودی پرتاگ نیروهای امنیتی و پلیس حضور داشتند.
خواهر شهید دیلک قوربان خاطرنشان ساخت که نیروهای پلیس اجازه ندادند که پیکر خواهرش در جمخانه پرتاگ غسل داده شود و گفتهاند که باید جنازه وی در خانه غسل داده شود. بعد از اینکه قبول نکردیم، اجازه دادند هفت نفر وارد جمخانه شوند. نیروهای امنیتی نیز وارد جمخانه شدند. بعد از شست و شوی پیکر خواهرم، به روستا رفتیم. ما تحت محاصره نیروهای امنیتی و نظامیان پیکر خواهرم را به خاک سپردیم. نیروهای نظامی مدت ۳-۴ روز در روستا ماندند. عکس و دسته گلهایی را روی آرامگاه خواهرم قرار داده بودیم. مادرم نیز چفیهای را روی مزار وی کشیده بود. اما روز بعد اثری از گل وعکس و چفیه نبود.
دیلک قربان در خاتمه سخنان خود گفت: خواستند که ما ساکت کنند. میخواستند هر چه زودتر این موضوع را خاتمه دهند. اما مهم نیست، حق زندگی حقی اساسی و متعلق به همه است. هیچ کس نمیتواند این حق را نقض کند. پیش از این نیز جنازههای شهدایی مانند حاجی لقمان بیرلیک، اکین وان و بسیاری دیگر را لینچ کردهاند. اما چون در این باره هیچ مدرکی نداشتهایم، نمیتوانیم این مسئله را ثابت کنیم. وکلای ما تحت نظر هستند. مدارک را بدهند یا نه مهم نیست، اما از نظامیان شکایت میکنیم و از تمامی نهادها و سازمانها و خصوصا سازمانهای زنان میخواهیم که این مسئله را پیگیری کنند.