جمیل باییک ریاست مشترک کنفدرالیسم جوامع کوردستان (ک.ج.ک) با شرکت در برنامه ویژه تلویزیون سترک مقاومت زندانیان سیاسی در زندانهای دولت ترک، حصر امرالی، مقاومت نیروهای گریلا در مناطق حفاظتی میدیا و تداوم حملات رژیم ترک به روژاوا و شنگال را مورد ارزیابی قرار داد.
سترک تی وی: کارزار «زمان آزادی فرا رسیده است»، در هر چهار بخش کوردستان و خارج از میهن علیرغم تداوم همهگیری کرونا ادامه دارد. همزمان نیروهای گریلا نیز مقاومت خود را ادامه میدهند. سطح پیشبرد این کارزار را چگونه ارزیابی میکنید؟
جمیل باییک: کارزار زمان آزادی فرا رسیده است، از همان زمانی که آغاز شد، هدف مهمی را پیگیری میکرد. این اهداف چه بودند؟ مقاومت و مبارزه در مقابل انزوای تحمیل شده و فاشیسم. بر این اساس این کارزار آغاز شد. یعنی ما در ترکیه فاشیسم و انزوا را متوقف کرده و آزادی را خلق کنیم. دمکراسی را در ترکیه ایجاد کنیم. در خاورمیانه فرایند دمکراتیک شدن را به پیش ببریم. تا خلق کورد، خلقهای دیگر ترکیه، خلقهای خاورمیانه و بشریت را از فاشیسم ا.ک.پ/م.ه.پ نجات دهند. زیرا فاشیسم فقط برای کورد تهدید به شمار نمیرود، بلکه برای خلقهای ترکیه و برای خاورمیانه و بشریت مایه تهدید است. همه این مسئله را درک کردهاند، از لیبی گرفته تا آذربایجان، از روژآوا تا باشور و تا یونان برای همه تهدید محسوب میشوند. هدف از ایجاد این کارزار این بوده است. این کارزار بسیار پیشرفت کرده و نتایج خوبی را بر جا گذاشته است. اما باید با قدرت بیشتر به پیش برده شود. زیرا دولت فاشیست و اشغالگر ترک، برای ممانعت از موفقیت این کارزار، برای تداوم سلطه و بقای خود، خنثی کردن آن، و تحقق اهداف خود در نابودی کورد، تلاش میکند. همانگونه که ما این کارزار را آغاز کردیم، آنها نیز به آن پاسخ دادهاند. انزوا بر رهبر آپو را تشدید کردند. حملات گستردهای را علیه خلق کورد آغاز کردهاند. پروندهای را گشودهاند که از طریق آن تلاش میکنند حزب دمکراتیک خلقها را تعطیل کنند و در این خصوص به دادگاه قانون اساسی نیز مراجعه کردهاند. دادگاهی را به نام پرونده کوبانی تدارک دیدهاند. حمله در پی حملهای دیگر. هر روز تهدید میکنند و اشغالگری را گسترش میدهند. اردوغان چه میگوید؟ میگوید که قندیل را پاک میکنیم. چنین و چنان میکنیم. ما همه چیز را از بین میبریم. این مسئله را هم صراحتا میگویند. در مقابل دیدگان همه میگویند که قتلعام کورد را به نتیجه میرسانند. تمام امکانات خود را برای نابودی پ.ک.ک متمرکز کردهاند. تمام امکانات خود را در اختیار آن قرار دادهاند. برخی از رفقایمان در مام رشو به شهادت رسیدهاند. مرکز فرماندهی ما نیز آن را اعلام کرده است. تمام دولتهای فاشیست، ضد کورد، علیه آزادی و دمکراسی از ا.ک.پ/م.ه.پ حمایت میکنند. در ترکیه نژادپرستان، فاشیستهایی که ملت دولت را مبنا قرار میدهند همه به اردوغان-باخچلی کمک میکنند. با این حمایتهاست که دست به اشغالگری و حمله زدهاند. واقعیت این است. کارزاری را که به پیش میبریم، مبارزهای که در متینا و آواشین و زاپ صورت میگیرد، کارزاری در مقابل اشغالگری بوده و باید این مبارزه هر چه بیشتر تقویت شود. با این حمله، باید ان کارزار بیش از پیش گسترش پیدا کند.
همانگونه که علیه کورد، علیه خلقها، آزادی و دمکراسی از اردوغان و باخچلی حمایت میکنند، باید خلق کورد، خلقهای منطقه و نیروهای دمکراسیطلب و آزادی خواه، سوسیالیست، دوستان کورد و پ.ک.ک، همه به نیروهای گریلا کمک کنند. علیه انزوا، اشغالگری و فاشیسم بپاخیزند. نبردی که اکنون در متینا و زاپ و آواشین در جریان است، دیگر به جنگ با پ.ک.ک محدود نیست. به جنگ کورد، به جنگی ملی تبدیل شده است. باید در مقابل اشغالگری، فاشیسم مبارزه کرد. این جنگی که تا کنون در متینا، زاپ و آواشین صورت میگیرد، دیگر محدود به پ.ک.ک نیست. جنگ ملی است. به همین علت مرکز فرماندهی ما خود فراخوان صادر کرده است که لازم است خلق کورد از خود دفاع کند. در این جنگ ملی به دفاع از خود دست بزند. ما میخواهیم که با هم از خلق کورد دفاع کنیم. با هم باید در مقابل اشغالگری فاشیستی و نابودگر از همدیگر حمایت کنیم و مبارزه را به پیش بریم. این فراخوان را بار دیگر تکرار میکنم. زیرا حقیقتا خطر تنها متوجه پ.ک.ک نیست، بلکه متوجه تمامیت ملت کورد است. با هدف قرار دادن کورد، تمام بشریت، نیروهای دمکراسیخواه و آزادیطلب را هدف قرار دادهاند. به همین دلیل لازم است که همه این تهدید را ببینند. در مقابل این تهدید همه از وظیفه ملی، انقلابی و سوسیالیستی خود برخوردار هستند. در آنصورت است که ما میتوانیم که در این کارزار با قدمهای قدرتمندتر گام برداشته و آن را به پیروزی برسانیم. در آنصورت است که انزوا از میان برداشته میشود، اشغالگری از میان میرود و فاشیسم خاتمه پیدا میکند. تمام خلق کورد در تمام بخشهای کوردستان و خاورمیانه، تمام بشریت، نیروهای دمکراسی و آزادی طلب و سوسیالیست میتواند نفسی تازه کنند. این واقعیت است. در غیر این صورت دچار اشتباه میشوند.
سترک تی وی: اعتصاب غذای زندانیان در زندانها هنوز در جریان است، در کمپ لاویرو و شهید رستم جودی نیز اعتصابات همچنان ادامه دارند و وارد ششمین ماه خود میشود. در رابطه با این مبارزه چه نظری دارید؟
جمیل باییک: این مبارزه، مبارزهای مقدس است، به این مبارزه و مبارزان این عرصه درود میفرستم. با حملات گستردهای که در مناطق آواشین و زاپ و متینا صورت گرفتهاند، اعتصاب غذا معنای بسیار جدیتری به خود گرفته است. این مبارزه علیه اشغالگری ادامه دارد، نه فقط علیه ظلمی است که در زندانها وجود دارد، بلکه برای شکست انزوا است. علیه اشغالگری است. این پیامی برای خلق کوردستان است، برای هر چهار بخش کوردستان پیام دارد، برای خارج از کشور پیام دارد، پیامی برای دوستان کورد، برای نیروهای دمکراسی و آزادی است. پیامی مهم است. رویدادهایی که در زندان، مخمور و لاویرو روی میدهند، واقعیت پ.ک.ک و خلق کورد را نشان میدهند. زیرا پ.ک.ک، خلق کورد در دشواری قرار دارند، در شرایط بسیار دشوار مبارزهای بسیار بزرگ را به پیش میبرند. هزینههای سنگینی را میپردازند، ارزشهایی را ایجاد میکنند که برای خلق خود و تمام خلقهای منطقه و بشریت اهمیت دارند. در زندان ها، پ.ک.ک سالیان دراز است که مبارزه خود را به پیش میبرد. در این باره ار فرهنگ و پیشینهای مترقی برخوردار است. خود نماد مبارزه است. مبارزه در زندان در میان مبارزه ما به نماد تبدیل شده است. زندان همیشه محل فعالیت و مبارزه بوده است. در این مبارزه هزینههای فراوانی پرداخت شده است. هم اکنون نیز در زندان مبارزهای گسترده در جریان است . مبارزه در زندان بخشی از مبارزه کلی است. این خود زندان بوده است که این مبارزه را به پیش برده است. زیرا مبارزه پیشینه و فرهنگ زندان است. میبینید که علیه رهبر آپو، علیه خلق کورد حمله در جریان است، شاهد تحمیل انزوا بر وی هستیم، اما در مقابل آن بپاخواستهاند. به مبارزان درود میفرستم.
میبینیم که در مخمور مقاومت در جریان است. به خلقمان در مخمور درود میفرستم. خلقمان در مخمور از ساکنان بوتان هستند. اراده بوتان را نمایندگی میکنند. بوتان هیچگاه در مقابل اشغالگران سر تسلیم فرود نیاورده است، هیچگاه تسلیم را نپذیرفته است. با زبان خود، با فرهنگ خود و با هویت خود با آزادی خود تلاش کرده است زنده بماند، برای آن مبارزه کرده است. اگر سرزمین و روستاهای خود را که به بهشت شباهت دارد، ترک کرده است، به این دلیل بوده است که برای آزادی و دمکراسی مبارزه کرده است، چون اشغالگری را قبول نکرده است، سیاستهای قتلعام را نپذیرفته است. در این منطقه مبارزه همچنان ادامه دارد. این اقدامات و این مبارزه اراده خلق بوتان و کوردستان را نشان میدهد. نشان دهنده ارادهای قدرتمند هستند بر این اساس است که مبارزه خود را ادامه میدهند. برای خلق خود یک عگید هستند. همانگونه که زندان، شجاعت و قهرمانی کورد، شجاعت پ.ک.ک، فدایی بودن پ.ک.ک را نشان میدهد، مخمور نیز همان مسئله را نمایندگی میکند. کسانی که در لاویرو مبارزه را ادامه میدهند، به آنان درود میفرستم اگر این افراد به لاویرو رفتهاند، در مقابل اشغالگری فاشیسم دولت ترک مقاومت کردهاند، به همین دلیل به این کمپ رفتهاند. در غیر این صورت هیچگاه سرزمینشان را ترک نمیکردند. به دلیل مقابله با ظلم به این کمپ رفتهاند. علت دولت ترک است، سیاستی است که علیه کورد به پیش میبرند. اگر در این کمپ دست به فعالیتی میزنند، در مقابله با دولت ترک است، علیه انزوا و فاشیسم و اشغالگری است و در این باره اصرار میورزند. یعنی در مقابل سیاستهای دولت ترک دست به فعالیت میزنند. همانگونه که زندان به نماد مبارزه تبدیل شده است، لاویرو و مخمور نیز به نمادهای دیگر تبدیل شدهاند. لازم است که خلقمان این مسئله را درک کند، اگر این مسئله درک شود، میتواند وظایف خود و مسئولیتهای خود را نیز درک کند.
سترک تی وی: از این همه مبارزه یاد کردید. در نتیجه این مقاومتها مشاهده کردیم که فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ در آستانه شکست قرار گرفت. آخرین بار بعد از مبارزه پیروزمندانه در گاره، بسیاری از کشورهای اروپایی و نیروهای بینالمللی تلاش کردند که از فاشیسم حمایت کنند، تا حاکمیت همچنان در مسند قرار داشته باشد، علیه خلق کورد همچنان حمله کند. شما اشاره کردید که از سلاح شیمیایی استفاده کردهاند و این دولتهایی که در مقابل این حمله سکوت کردهاند در انجام ان سکوت کردهاند. علت چیست؟ انها چه میخواهند؟
جمیل باییک: چه کسانی آ.ک.پ/م.ه.پ را به قدرت رساندهاند؟ برخی از دولتهای خارجی. یعنی سیستم مدرنیته سرمایهداری آنها را به قدرت رساندهاند. تا ترکیه را در بعد نظامی، اقتصادی و سیاسی در راستای نیات خود بکار بگیرند. به این منظور آنها را به قدرت رساندهاند. آنها با امکانات و سازماندهی خود به تنهایی به قدرت نرسیدهاند. هر روز تکرار میکنند ما مثلا ملی هستیم، محلی هستیم، دروغپردازی را ادامه میدهند. انها هیچ ربطی به این مسائل ندارند. کاملا در خدمت منافع مدرنیته سرمایهداری و فاشیسم هستند، نژادپرستان در ترکیه به قدرت رسیدهاند. به منظور تداوم خود در مسند قدرت، جنگ در داخل و خارج را ادامه میدهند. علیه چه کسانی؟ علیه خلق، نیروهای سوسیالیست، دمکرات و آزادیخواه. علیه روشنفکران، جنگ را ادامه میدهند. جنگ گستردهای را به کار میبندند. در مقابل پ.ک.ک، خلق کورد، خلق ترکیه، نیروهای دمکراسیطلب و آزادیخواه بپا خواستهاند. خصوصا که مبارزه پ.ک.ک و خلق کورد اجازه نمیدهد که آنها به تمامی به اهداف خود برسند. پ.ک.ک با مبارزه خود آنها را تضعیف کرده است، حتی چند بار آنها را به آستانه شکست کشاندهاند. هر زمان هم که در آستانه شکست قرار میگیرند به یکباره میبینید همان کسانی که انها را به قدرت رساندهاند، بار دیگر به انها کمک میکنند که سقوط نکنند. چرا اجازه نمیدهند که سقط کنند؟ زیرا میخواهند که انها را در تمام ابعاد به زیر تسلط خود بکشانند. در خدمت آنها باشند. میخواهند که بیشتر آنها را در خدمت خود قرار دهند. به همین دلیل است که مانع از شکست انها میشوند. جرایمی که ا.ک.پ/م.ه.پ اکنون انجام میدهند، این دولتها نیز در انجام آن سهیم هستند. این واقعیت است. انتظار میرفت که به آنها کمک نکنند. زیرا حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ دست به قتلعام خلقها میزند، نسل کشی و از میان برداشتن دمکراسی و آزادی بخشی از اقدامات انهاست. دشمن دمکراسی و خلقها هستند. خصوصا دشمن خلق کورد هستند. این مسئله را باید در نظر داشته باشند. جو بایدن صبر کرد، و مستقیما در ۲۳ آوریل با اردوغان تماس تلفنی برقرار کرد. این مسئله معنای خاص خود را دارد. زیرا اردوغان نیز میخواست که با بایدن ارتباط برقرار کند. بایدن نیز میخواست که او را بیش از پیش در تنگنا قرار بدهد و از او برای منافع خود استفاده کند. در روز ۲۳ آوریل با وی تماس گرفتند. بایدن گفت که با تو هستم. من اجازه نمیدهم که سقوط کنی. با تو همکاری میکنم. اما در مقابل میخواهم که بر اساس منافع و خواستههای من حرکت کنی، هدف تو از میان برداشتن پ.ک.ک و نسلکشی کورد است، این اجازه را به تو میدهم. میتوانی آن را انجام دهی. بعد از این تلفن بود که حمله اشغالگری به زاپ، متینا و آواشین آغاز شد. نبرد آغاز شد. اگر بایدن این اجازه را نمیداد، اردوغان و باخچلی نمیتوانستند دست به حمله بزنند. این کاملا معلوم است. ۲۳ آوریل نشان دهنده چه مسئلهای است؟ ایجاد جمهوری ترکیه. جمهوری ترکیه در خطر است، بایدن دقیقا در همان روز با وی تماس برقرار کرده و گفت: من با جمهوری هستم. با حاکمیت شما هستم. من اجازه نمیدهم که سقوط کنید. اردوغان نیز این سیگنال را دریافت کرد، به همین دلیل بود که همان روز حمله را آغاز کرد. بایدن در ۲۴ آوریل اظهار داشت: ما نسلکشی ارمنیان را به رسمیت میشناسیم. به رسمیت شناختن ارمنیان نشان میدهد که دولت ترک از پتانسیل و ظرفیت قتلعام برخوردار است. این مسله معنای مشخصی دارد. خودشان میگویند فاشیست، دیکتاتور و نابودگر و از پتانسیل قتلعام برخوردار است، اما راه را برای قتلعام کورد باز میکنند. قتلعام ارمنیان را به رسمیت میشناسند اما در مقابل راه برای قتلعام کورد باز میکنند. از این طریق معادله و توازن را برقرار میکنند، انهم به هزینه کورد. کورد را قربانی میکنند. بالانس را برقرار میکنند، آنهم برای منافع خود. به همین دلیل لازم است که خلقمان، ارمنیان و همه این مسئله را درک کنند. خلقها را مورد اهانت قرار میدهند. یک نسلکشی را با نسلکشی دیگر پاسخ میدهند. نسلکشی یک ملت را با نسلکشی دیگری پردهپوش میکنند. باید این مسئله به خوبی درک شود. نسلکشی ارمنیان را به رسمیت میشناسند، در مقابل نسلکشی کورد را مشروع میدانند. و این به این معناست که با هموار کردن نسلکشی کورد، نسلکشی ارمنیان در گذشته را محکوم میکنند. حتی در سخنانشان نیز نمیگویند که ما مخالف قتلعام هستیم و باید بازخواست شوند. بلکه میگویند که ما قبول کردیم، پتانسیل نسلکشی وجود دارد و نباید این مسئله بار دیگر روی دهد، یعنی این مسئله را عادی جلوه میدهند. باید همه این مسئله را ببینند. حملات صورت گرفته روی متینا، اواشین و زاپ با هدف نابودی کامل پ.ک.ک و نسلکشی کورد صورت گرفته است. این حملات جدی هستند. سیستم مدرنیته سرمایهداری از آن حمایت میکند. ترافیک سیاسی گستردهای پیش از ان صورت گرفته بود. بین ترکیه و انگلستان، ترکیه و آمریکا، ترکیه و فرانسه، ترکیه و آلمان، ترکیه و سوند، ترکیه و عراق، ترکیه و هولیر. بین آمریکا و عراق و انگلستان و هولیر نشستهای مشترک برگزار شده بود. تمام این مسائل در این زمینه بود. بر این اساس بود که ترکیه دست به حمله زد. به همین دلیل است که همه سکوت کردهاند. از سلاح شیمیایی استفاده میکنند. هیچ کس اعتراض نمیکند. عراق میگوید اینچا جزو مرزهای من است، هولیر میگوید کوردستان است، اما در مقابل هر روز علیه پ.ک.ک بیانیه صادر میکنند، تصمیم میگیرند. اما در مقابل علیه ترکیه سخنی نمیگویند، تصمیمی اتخاذ نمیکنند. ترکیه در بسیاری از نقاط دست به ایجاد پایگاههای نظامی زده است. حتی یک روز علیه این اقدامات بیانیهای صادر نکردهاند، کاملا آشکار است که مشترکا دست به این اقدامات زدهاند. به همین دلیل لازم است که خلقمان در هر چهار بخش کوردستان در خارج از کشور این واقعیت را درک کند. دوستان خلق کورد باید این مسئله را درک کنند. نیروهای سوسیالیست، دمکراسیطلب و آزادیخواه باید این مسئله را درک کنند. لازم است که همه از مبارزه ما حمایت کنند. اجازه ندهند که مبارزه تضعیف شود. زمانی که این مبارزه ضعیف شود، تاریخی سیاه برای همه رقم زده میشود. همه باید این مسئله را درک کنند.
من برای امریکاییان، برای اروپاییان پیامی دارم. آنها به نام آمریکاییان و اروپاییان از اردوغان و باخچلی حمایت میکنند. از یک دیکتاتوری فاشیست، برای نسلکشی کورد حمایت میکنند. چگونه میتوانید این مسئله را قبول کنید؟ نمیتوانید به نام خلقهای آمریکا و اروپا دست به این اقدامات بزنید. نباید قبول کنید. باید در مقابل آنها موضعگیری کنید. باید از پ.ک.ک، از خلق کورد و از خودتان صیانت کنید. تا آینده تاریک رقم نخورد، شما نیز در جرایم این دولتها سهیم نباشید. فراخوان من بر این اساس است.
با فرارسیدن عید فطر، آن را به تمام جهان اسلام تبریک عرض میکنم. میخواهم که جهان اسلام علیه حاکمیت اردوغتن و باخچلی اعتراض کند. زیرا این دو بر اساس اسلام و اسلامیت به ظلم، به بیعدالتی و قتلعام دست میزنند. دین اسلام و هیچ مسلمانی این ظلم را قبول نمیکند. اردوغان و باخچلی با نام اسلام دست به این اقدامات دست میزنند. نباید ظلم و بیعدالتی را قبول کرد. به مناسبت عید فطر این پیام را به تمام مسلمانان جهان ارسال میکنم. باید اسلامیت از دین خود صیانت کند. تا اردوغان این دین را لکهدار نکند، زیرا هم اکنون نیز این دین را لکهدار کرده است و آسیبهای بزرگی را متوجه آن کرده است. اجازه نمیدهد که دین اسلام به درستی درک شود. به این منظور لازم است مانع از اقدامات وی شد. خلق کورد نیز از جمله خلقهای مسلمان است. طبق دین اسلام و اسلامیت مبارزه میکند. علیه ظلم بپاخاسته است. به همین دلیل از برداران انتظار دارد که با وی همکاری کرده و آینده بهتری را رقم بزنند.
سترک تیوی: حملات اشغالگرانه بر روژآوای کوردستان همچنان ادامه دارند. این مسئله به بحران اکولوژیکی نیز دامن زده است. زیرا آب رودخانه فرات را قطع کردهاند، کشاورزی نابود شده است. تلاش میکنند از یک طرف مردم را با گرسنگی و فقر روبرو کنند و از طرف دیگر نیز بمبارانهای روزانه خود را بر این مطنقه ادامه میدهند. در رابطه با این موضوع چه نظری دارید؟
جمیل باییک: سالیان درازی است که رودخانههای فرات و دجله آزادانه در جریان هستند. اکنون ما میبینیم که دولت فاشیست ترک جریان آب را بر روی خلقهای این منطقه قطع کرده است و آب را به عنوان اسلحه به کار میبرد. علیه خلقها دست به شانتاژ میزند. یعنی با این اقدام تلاش دارد بگوید که اگر علیه ما باشید، در راستای منافع ما گام برندارید، زندگی را بر شما حرام میکنم. این سخن آنان است. از این طریق تلاش میکنند تا خلق کورد را تسلیم کنند. خلق منطقه را تسلیم کنند. زیرا فقط خلق کورد نیست که از این آب استفاده میکند، خلقهای دیگر نیز از این آب استفاده میکنند. یعنی این آب از سوی خلقهای دیگر نیز مصرف میشود. قوانین بینالمللی نیز در این باره بر این اساس هستند. اما دولت ترکیه به دلیل تلاش برای نابودی خلق کورد، دست به این اقدامات زده است، طی دشمنی با خلق کورد، دست به قتلعام بشریت میزند، با خلق کورد و خلقهای دیگر عداوت میورزد. اگر جریان آب را بر روی این خلقها قطع میکند، به دلیل این عداوت است. از این مسئله به عنوان سلاح استفاده میکند. در حالیکه قطع آب جرم به شمار میرود. جنایت جنگی علیه بشریت به شمار میرود. ما میبینیم که همه در مقابل این مسئله سکوت کردهاند. دولت ترک نیز از این سکوت بهرهبرداری میکند و تمام قوانین بینالمللی را نقض میکند، از مسئله آب به عنوان سلاحی علیه کورد و خلقهای دیگر استفاده میکند. اما کسانی که در این باره نیز سکوت میکنند، شریک جرایم دولت ترک هستند. این واقعیتی است. لازم است که این اقدامات مورد بازخواست قرار گیرند که چرا در جرایم دولت ترک سهیم میشوید؟
چرا باید قوانین بینالمللی را مبنا قرار ندهید؟ دولت ترک در صورت امکان جریان هوا را نیز بر روی خلق کورد قطع میکند. حتی اجازه نمیدهد که کورد نفس بکشد. اما عملا توان آن را ندارند. تنها میتوانند جریان آب را قطع کنند. از این طریق نیز ضررهای هنگفتی را نه فقط بر خلق، بلکه بر تمامی موجودات زنده وارد میکنند. دولت ترکیه دشمن بشریت است، دشمن طبیعت است، دشمن طبیعتی است که موجودات زنده در آن زندگی میکنند؛ هر چند خود را در ظاهر مسلمان نشان میدهد، اسلام را مبنا قرار میدهند و در ظاهر از برادری مسلمانها حرف میزنند. اما همه اینها فریبی بیش نیستند. این دولت هیچ ارتباطی با اسلام و با دین ندارد. آسیبهایی را که به اسلام زدهاند تا کنون هیچ کس نزده است. زیرا تمام اقدامات خود را با نام اسلام انجام میدهند. به نام ترک انجام میدهند. و این اقدامات درعمل نه در خدمت اسلام و نه در خدمت ترک هستند. به اسلام ضررهای بزرگی را وارد میکنند، به خلقهای ترکیه ضرر وارد میکنند. هیچ کس نباید این مسئله را بپذیرد. بگویند که نمیتوانید و نباید با نام اسلامیت، دست به این اقدامات بزنید. جهان اسلام باید آن را بازخواست کند، زیرا با نام اسلام دست به چنین اقداماتی میزنند. دولتهای مسلمان چگونه میتوانند این مسئله را قبول کنند؟ این اقدامات را با نام ترکیه انجام میدهند، خلقهای ترکیه چگونه این اقدامات را میپذیرند. نباید این اقدامات را بپذیرند. لازم است که این اقدامات را نپذیرند. باید علیه این سیاستها موضع بگیرند. قطع جریان آب به منزله اعلام جنگ است. به معنای جنگ و شانتاژ است. جزو جرایم جنگی است. دولت ترک علیه کورد اعلام جنگ کرده است، کورد و خلقهای دیگر نیز این مسئله را قبول نمیکنند. زیرا با این جنگ میخواهند که زندگی را نابود کنند. نه فقط زندگی را ازمیان بردارند، تمام چرخه زندگی را میخواهند نابود کنند. طبیعت را تخریب کنند، بیماریهای ناشی از آن را در سطح این منطقه گسترش دهند. زمانی که جریان آب بر روی یک منطقه قطع شود، تمام چرخه طبیت متوقف میشود، بیماریهای گوناگون شیوع پیدا میکنند. به همین دلیل است که دولت ترک حیات را با تهدید مواجه میکند. این جنگی بزرگ است. خلق نباید این مسئله را قبول کند. باید علیه آن اعلام موضع کند، لازم است که نیروهای بینالمللی بر اساس قوانین بینالمللی در این باره عمل کنند. در غیر اینصورت در جنایات جنگی دولت ترک سهیم بوده و لازم است خلق در این باره آنها را بازخواست کند.
سترک تی وی: توطئهای که دولت عراق، پارت دمکرات کوردستان و ترکیه تلاش میکردند تا علیه خلق در شنگال پیاده کنند، تا اندازهای با شکست مواجه شده است. اما هنوز تهدیدهای آن بر جا مانده است، دیدارهایی در این باره در جریان هستند. شما وضعیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
جمیل باییک: بین عراق و هولیر بر سر شنگال ائتلافی ایجاد شد. برخی از دولتها و سازمان ملل متحد نیز خواستار این هم پیمانی بودند. مشخص است که این عده از این همپیمانی حمایت میکنند. اما این ائتلاف بر اساس اشتباهی بزرگ صورت گرفته است. چه کسانی با هم دست به ائتلاف زدهاند؟ عراق و هولیر. اما این عراق و هولیر بودند که از ایزدیان حمایت نکردند و آنها را به نیروهای داعش تسلیم کردند و اکنون نیز بدون حضور ایزدیان بر سر آنها دست به همپیمانی زدهاند. این مسئله تا چه اندازه میتواند درست باشد؟ هم پیمانی صورت گرفته بین بغداد و هولیر از اساس اشتباه است. خلق ایزدی آن را نمیپذیرد. اظهار میدارد که کسانی که ما را به داعش تسلیم کردند، اجازه دادند که داعش ما را قتلعام کند، هم اکنون بر سر شنگال دست به هم پیمانی میزنند. هدف آن فرمان دیگری است. در زمانی که داعش دست به حمله زد، اگر عراق یا نیروهای پیشمرگه حکومت هولیر از خلق شنگال حمایت میکردند، علیه داعش مقاومت میکردند، میشد گفت که این پیمان معنایی دارد. اما نه عراق و نه هولیر علیه داعش دست به اقدامی نزدند. از خلق شنگال حمایت نکردند. فرمان عقبنشینی بدون جنگ را صادر کردند. هم اکنون نیز هزاران زن ایزدی و فرزند ایزدی با تجاوز روبرو هستند. یعنی در واقع هیچ کس نمیداند که این افراد کجا هستند و چه بر سر آنها آمده است؟ اما هم اکنون نیز اگر فرصتی داشته باشند، عملیات و قتلعام نیمهکاره خود را بار دیگر کامل میکنند. این یک واقعیت است. خلق ایزدی از یک نسلکشی جان سالم بدر برده است. از تجاوز و تعدی جان بدر برده است. اگر این قتلعام به طور کامل صورت نگرقت، این نیروی گریلا بود که اجازه نداد. گریلاهای نیروهای مدافع خلق و یژا ستار، نیروهای یگانهای مدافع خلق، به انها کمگ کردند و ایزدیانی را که در سرزمین خود، در میهن خود مانده و ان را ترک نکرده بودند، کسانی که در کوههای شنگال مانده بودند، مورد حمایت خود قرار داده و از نسلکشی محافظت کردند.
اگر امروز ایزدیان زنده هستند، در نتیجه این مقاومت است. اگر خلق ایزدی به رهبر آپو و نیروهای گریلا پایبندی خود را نشان میدهد، به این دلیل است که از آنها حمایت کردهاند. دفاع از آنها را بر عهده داشته است. اگر آنها (هولیر و بغداد) را قبول نمیکنند به این دلیل است. خودشان آنها را به داعش تحویل دادند. داعش چه بر سر آنها آورده است؟ این دلایل را میبینند، و آنها را نمیپذیرند. علت اصلی این است. اکنون آنها (هولیر و بغداد) به زور میگویند که باید ما را قبول کنید. بعضی از دولتها و سازمان بینالمللی نیز میگوید که باید آنها را قبول کنید. خلق ایزدی نیز میگوید که ما انها را نمیپذیریم. این حق ایزدیان است که آنها را قبول نکنند. لازم است که ایزدیان را، خلق شنگال را درک کنند. باید این مسائل را به درستی درک کرد. در صورتیکه اصل این مسئله درک شود به ایزدیان حق میدهند. ایزدیان میگویند که ما نه با کسی دشمنی داریم و نه از هیچ کسی هم چیزی میخواهیم. ما میخواهیم از خودمان دفاع کنیم. موجودیتمان را حفظ کنیم. دین و فرهنگمان را حفظ کنیم. این همه فرمان علیه ما عملی و اجرا شد، هیچ کس از ما دفاع نکرده است. ما میخواهیم خودمان را حفظ کنیم. از خودمان دفاع نکنیم به موجودیت ما پایان میدهند. این اصل حرف ایزدیان است. و این حق انهاست. هم عراق، هم هولیر و هم جامعه جهانی مدیون این خلق است. این خلق از خود دفاع کرده است، شرف و حیثیت همه را حفظ کرده است. لازم است که آنها و جامعه جهانی نیز درخواست این خلق را بپذیرند. این خلق چیز زیادی نمیخواهد. با هیچ کسی دشمنی ندارد، میگویند که میخواهیم آزادانه زندگی کنیم. خودمان اداره امورمان را در دست داشته باشیم. تنها این مسئله است که میتواند باعث نجات ما شود. خواهان آزادیمان هستیم، خواهان حفاظت و نیروی دفاعی خودمان هستیم. ما میگوییم که لازم است عراق و هولیر و سازمان ملل متحد و هم آمریکا، آزادی این خلق را بپذیرند. خودمدیریتی این خلق را بپذیرند. پذیرش این مسئله به همه احترام و عزت میبخشد. اما اگر با زور و اجبار این ائتلاف و پیمان را عملی کنند، بار دیگر این منطقه را زیر تسلط خود قرار بدهند، ایزدیان این مسئله را نمیپذیرند، به بیعدالتی دست زده و لازم است که به هیچ وجه این بیعدالتی را نپذیرند.
ایزدیان اعلام کردهاند که میخواهند سرزمین خود را حفظ کنند، از آن دفاع کنند. چه کسی میتواند در مقابل خواست انان مقاومت کند؟ ایزدیان با مقاومت خود این دستاوردها را کسب کردهاند، لازم است که همه به آنان احترام گذشته و آن را بپذیرند. در میان ایزدیان کدام ایزدی وجود دارد که خودمدیریتی ایزدیان را قبول نکند؟ امکان ندارد. میگویند که لازم است با اجرای این توافق، ایزدیان کمپهای باشور کوردستان را تخلیه کنند. خیر، اینگونه نمیشود. این مسئله نیز فریبی بزرگ است. اگر اجازه بدهند همه میروند، اگر هم اجازه ندهند انها را به عنوان گروگان نگاه میدارند. و از این طریق افکار عمومی را فریب میدهند. میگویند که میخواهیم از طریق این توافقنامه شنگال را توسعه دهیم. میخواهیم ایزدیانی که از منطقه خارج شدهاند بازگردند. چه کسی در مقابل این مسئله مانع ایجاد کرده است؟ در این منطقه خودمدیریتی مستقر شده است. نهادهای ان درست شدهاند. اما پ.ک.ک مانع است و ما نمیتوانیم به علت حضور پ.ک.ک منطقه را توسعه دهیم. ما نمیتوانیم به دلیل حضور پ.ک.ک پناهندگان را به این منطقه بازگردانیم. تمام این گفتهها دروغ بزرگی بیش نیستند. فریب هستند. چه کسی افراد ساکن در این کمپها را نجات داده است؟ همان کسانی که اکنون در شنگال هستند. کسانی که میگویند ما خواهان خودمدیریتی هستیم، همان کسانی هستند که کوههای شنگال را در مقابل حملات داعش حفظ کردند. همان کسانی هستند که این افراد را از قتلعام نجات دادند. کسانی هستند که با زحمت و دشواری انها را نجات دادهاند. این افراد چگونه میتوانند علیه خلق ایزدی باشند؟ چگونه این افراد مانع از بازگشت آوارگان هستند؟ یا در صورت بازگشت برای انها خطر است؟ چنین چیزی امکان ندارد. ساکنان شنگال خواهان بازگشت همه آوارگان به شنگال هستند. برای بازگشت آنان تلاش میکنند. صراحتا نیز اعلام میکنند، میگویند که باز گردید و به خانه و کاشانه خود بیایید. تمام امکانات موجود را در اختیارتان قرار میدهیم.
از این طریق در واقع برای خودشان کار میکنند، از آنها استقبال هم میکنند. فراخوان من برای ایزدیان در همه جا اینست که به سرزمین و روستاهای خود، خانه و کاشانه خود بازگردند. باید همه برای خودشان دست به فعالیت بزنند، به شنگال بازگردند. با هم از خودمدیریتی خود در شنگال حمایت کنند. اگر امروز این مسئله را عملی نکنند، فرصت دیگری برای آنان مهیا نمیشود. دیگر نمیتوانند از دست فرمانها رهایی پیدا کنند. فرمانهای دیگری علیه آنها عملی میشوند، لازم است که همه این مسئله را درک کنند.