مراد کاراییلان عضو شورای رهبری پ.ک.ک با شرکت در برنامه ویژه سترک تیوی تحولات جاری در کوردستان و منطقه را مورد ارزیابی قرار داد.
متن گفتگوی کاراییلان به شرح زیر است:
سترک تیوی: همچنانکه میدانیم فرمانده عگید جفیان در عرصه بوتان به شهادت رسید. شما در مورد مبارزات گریلایی وی بیانیهای مبسوط صادر کردید. در مورد زندگی و شهادت وی چه میگویید؟
کاراییلان: قبل از هر چیز یاد و خاطره فرمانده گرانقدر، رفیق عگید جفیان را گرامی میدارم. رفیق بریتان نیز در این ماه به شهادت رسیده است. اینها روزهای سالگرد شهداست. در شخص فرمانده گرامی عگید جفیان و در شخص رفیق بریتان به تمامی شهیدان انقلاب ادای احترام مینمایم و پیمان خود را با آنان تجدید میکنم. انقلاب ما متشکل از حلقههای شهادت بسیار ارزشمندی است. شهادت رفیق عگید جفیان، رفیق جانفدا و رفیق هبون یکی از حلقههای گرانمایه شهادت است. هم در شیوه شهادت آنان که به گونهای فدایی مرکز فرماندهی دشمن را هدف حمله قرار دادهاند و ضربات مهلکی را بر دشمن وارد کرده و به شهادت رسیدهاند. رفیق عگید و همراهانش با شهادت خود به ما پیام دادند. پیام دادند که تداوم خط مشی عگیدها، زیلانها و بریتانها چگونه ممکن است. در صورت لزوم فداییان آپویی چگونه عمل میکنند. اینها را در عملیات اخیر خود به ما نشان دادند. به جای آنکه مستقیما با سربازان دشمن درگیر شود مرکز فرماندهی را شناسایی کرده و به آن حمله کرد. این هم شیوهای از شهادت پرمعناست. رفیق عگید در زمینه ایدئولوژیک، در زمینه سازماندهی و نظامی یکی از رفقای آگاه بود. دارای آگاهی بود، خود را آموزش داده بود. سالها در عرصههای سخت همچون ایالت زاگرس و بوتان مبارزه کرده بود. مهمترین عرصه پراتیک وی عرصه شنگال بود. در زمان فرمان شنگال برای اینکه به ١٢ رفیقی که پیش از وی به شنگال رفته بودند همراه با رفقای همرزمش مداخلهای تاریخی را به انجام رساند. در مدتی کوتاه کوهستان شنگال را تحت کنترل گرفت. از یکسو حملات داعش به کوهستان شنگال را در هم شکست و از سوی دیگر خلقمان را که در دشتها باقی مانده بودند به کوهستان شنگال منتقل کرد. همچنین از سویی دیگر خلقمان را در کوهستان که تشنه و گرسنه بودند برای اینکه آنها را به روژاوا منتقل کند گام بزرگی را برای ایجاد یک کریدور انسانی برداشت. تمامی این کارها را با زیرکی، با تاکتیک ویژه، آگاهی و صبر به انجام رساند. آنچه که دولتهای بزرگ قادر به انجام آن نبودند یعنی تنها در ٨ روز بیش از ١۵٠ هزار ایزدی را به خاک روژاوا منتقل کرد. از رفقای خردمند بود. فرماندهای بود که با دانش و برنامهریزی عمل میکرد. فعالیتهای فرماندهی عرصه بوتان وی نیز همینگونه از روی برنامه و آگاهی بود. به اندازه جنبه ایدئولوژیک خود در زمینه میهندوستی هم نیرومند بود. رفتاری سیاسی آگاهانهای داشت. میتوانم بگویم که اگر رفیق عگید هشیارانه عمل نمینمود در این منطقه چندین بار با پیشمرگهها تنش روی میداد و حتی بعید هم نبود که درگیری روی دهد. اما صبر و هوشمندی وی، اندیشه ملی وی همیشه راه حلی را پیدا میکرد. در هر وضعیتی راه حلی را ارائه میکرد. همه اینها بخشی از ویژگیهای یک فرمانده خوب هستند. رفیق عگید نیز اینچنین بود. اهل گوَر بود. منطقه گوَر با کوردپروری و میهندوستی خود شناخته میشوند. پیش از این نیز رفقای قهرمان بسیاری از این منطقه برخواستهاند. رفیق برچم، رفیق ولات هرنکی، رفیق رزگار گوَر و رفیق تِکوشَر و رفقای فراوان دیگری که اهل این منطقه هستند. به این مناسبت با خانواده رفیق عگید، با خلق گوَر و خلقمان در کوردستان ابراز همدردی میکنم. ما چنین جنبشی هستیم که میدانیم چگونه به شهیدانمان پایبند بمانیم. ما راه آنان را ادامه میدهیم. در روشنایی دستورالعملهای رهبر آپو تا آخرین نفس راه شهیدان را ادامه میدهیم. انتقام خون شهیدان را میستانیم و آرمانهای آنان را محقق میکنیم. ما یکبار دیگر پیمان خود را تجدید میكنیم. میگوییم شهیدان ما همیشه زندهاند.
میخواهم به حصر رهبر آپو، حصری که مرزهای کوردستان را درنوردیده و در تمامی منطقه به یک معضل تبدیل شده است بپردازم. به رغم نارضایتی رژیم ترکیه حصر رهبر خلق کورد، عبدالله اوجالان به مبحث پارلمان اروپا مبدل شده و در گزارشهای رسمی جای گرفته است. شما این وضعیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
همچنانکه میدانیم رهبر آپو ٢٢ سال است به شیوهای غیرحقوقی، ضد اخلاقی و خارج از تمامی اصول در زندان امرالی به اسارت گرفته شده است. تنها ارادهای همچون رهبر آپو میتوانست در مقابل سیستم شکنجه روانی از خود محافظت نموده و ایستادگی نماید. این مورد سادهای نیست، ظلمی بزرگ و بیحقوقی بزرگی است. این مورد تنها بر عهده ترکیه نیست، سیستم امرالی سیستمی بینالدولی است، رهبر آپو زندانی عادی نیست که رژیم ترکیه وی را حبس نموده باشد. نیروهای بینالمللی وی را ربودند و به ترکیه تحویل دادند. با موافقت آنان در زندان امرالی محبوس شده است. شورای اروپا هم در اجرای این سیستم جای گرفته است. سیپیتی (کمیته منع شکنجه) یک سازمان شورای اروپا است. چند بار به امرالی رفتند و از آن دیدار کردند، اما آنرا به موضوع فعالیت خود مبدل نکردند. شاید با ترکیه در رابطه با برخی موارد صحبت کرده باشند. پیش از این رهبر آپو تنها بود، سپس چند رفیق دیگر را به آنجا منتقل کردند. اما شورای اروپا تا کنون هیچ اقدامی را به رغم اینکه در این مورد وظایفی بر عهده دارند انجام نداده و چیزی نگفتهاند. در آخرین مورد سیپیتی حصر را تأیید کرده و در بیانیهای رسمی آنرا اعلام کرد. اکنون نیز شورای اتحادیه اروپا در گزارش خود به صراحت از حصر سخن گفته است. حصر شکنجه است، نقض حقوق بشر است. تا کنون به مسئولیتهای خود عمل نکردند و آنرا به تأخیر انداختند، اما اینکه اکنون هم به حصر اعتراف کردهاند گامی مثبت است. زیرا مسئله آزادی رهبر آپو مرزهای کوردستان و ترکیه را پشتسر گذاشته است. به مسئلهای بینالمللی در سراسر جهان مبدل شده است، در اروپا، آمریکای لاتین برای آزادی رهبر آپو کمپین جمعآوری امضا برپا میشود. مثل ماندلا به موضوعی جهانی مبدل شده است. شورای اروپا هم وقتی دیدند دارند عقب میافتند گامی به پیش برداشتند. شاید هم در نتیجه فعالیتهای برخی افراد و شخصیتها گام برداشتهاند. مسئله رهبر آپو اکنون مسئله جهانیست. زیرا مسئله حبس رهبری مسئلهای جهانیست. نیروهای بینالمللی وی را ربوده و به ترکیه تحویل دادهاند. ترکیه نقش نگهبانی را بر عهده گرفته است. اما ترکیه نقش خود را به شیوهای ضد قانونی و بیاخلاقی بازی کرد. مورد لازم آزادی رهبر آپو است. باید مبارزه در این عرصه گسترش یابد. این هم نشان میدهد که با ارتقای مبارزه نتایج بهتری کسب میشوند. به عنوان مثال گزارش شورای اروپا در مورد حصر آپو به کوردستان، ترکیه، خاورمیانه و جهان مربوط است. کسی که در آنجا در حصر قرار داده شده یک فرد نیست. حصر رهبر آپو به معنی حصر دمکراسی و آزادیست. به همین دلیل باید مبارزه را شعلهور کرده و گسترش داد.
بنابر گزارشهایی که از مناطق مختلف دریافت کردهایم پ.د.ک در هفتانین، متینا و بهدینان تحرکات نظامی گستردهای را آغاز کرده است. به نظر میرسد که قصد آشوبگری دارد، در تلاش است برخی مناطق را کنترل کند. از دیدگاه شما هدف پ.د.ک از این اقدامات چیست؟
در این مراحل تاریخی، ما همچون کورد باید مسائل داخلیمان را خود حل کنیم. اگر خود ما آنانرا حل نکنیم مسئله ملی کورد قربانی بازیهای بدخواهان خواهد شد. از اینرو مسئلهای مهمی در میان است. در سدهای بسر میبریم که نیروهایی که اختلافهای بسیار بزرگی با هم دارند به گفتگو میپردازند و میخواهند از طریق دیالوگ به راه حل دست یابند. اگر ما کوردها فاقد این توانایی باشیم، بدخواهان ما میگویند اینان یک ملت نیستند بلکه عشیرهاند، میتوانند برای پول با دیگران اعلام جنگ میکنند، ملت نیستند. اگر در این مقطع در مقابل جهانیان نشان ندهیم که توانایی حل مسائل خود را داریم در واقع ادعاهای دشمن را تأیید کردهایم. از اینرو تصویری بسیار بد را به دیگران نشان میدهیم. اکنون در مرحله حساسی بسر میبریم، بحران وجود دارد اما اگر جلوی این بحران گرفته نشود میتواند بسیار خطرناک باشد. اشغالگری ترکیه در شش سال گذشته به کُنسپتی نو مبدل شده و با ذهنیتی جداگانه عمل میکند. حاکمیت ترکیه نه در دست آ.ک.پ بلکه به دست حزب ملیگرای خلق (م.ه.پ) افتاده است، ایدهها و افکار م.ه.پ حکومت میکند و پانترکیسم را مبنا قرار میدهند. میخواهند بجز ترکها هیچ کس دیگری را پیرامون خود باقی نگذارند. دارای چنین ذهنیت شونیستی، نژادپرست و خصمانه هستند. میخواهند خود را به این شکل بر کوردستان تحمیل کنند. ما باید در این خصوص هشیار باشیم. اکنون هر کسی از توطئه عراق و ایران علیه کوردها و شکست ١٩٧۴ در توافقنامه الجزایر اطلاع دارد. همه اطلاع دارند مگر نه؟ اما نه، طرف سوم هم وجود دارد، ترکیه هم در این توافقنامه بود. نجیب تورون، فرمانده کل وقت ارتش ترکیه در کتاب خاطرات خود نوشته است، میگوید "ما جای گرفتیم"، در مورد رویدادهای ١٩٧۴ میگوید. گفته است "ما به عراق رفتیم و به آنان گفتیم که اجازه نمیدهیم در عراق به کوردها حق خودگردانی بدهید، ما دقیقا همان موضوع را به شاه ایران هم متذکر شدیم و مسئله حل شد و رفت". یعنی آنها هم دست داشتهاند. مثالهای فراوانی وجود دارند. نمیخواهم موضوع را به درازا بکشم، اما مثال اخیر، رهبر ما را در توطئهای بینالمللی به اسارت گرفتند. ما پس از آن ۵ سال اعلام اتشبس کردیم. دولت ترکیه روابط خود را با جنوب متوقف کرده و آنرا خط قرمز نشان داد. کی این خط قرمز را برداشتند؟ زمانی که در سال ٢٠٠٨ شکست خوردند، آن زمان خلقمان در جنوب زحمات فراوانی را متقبل شدند، خلقمان در آمیدی و مناطق دیگر هم همچنین. راه پیشروی تانکهای دشمن را سد کردند، آنان نقش خود را ایفا کردند. از ان به بعد ترکها خط قرمز را برداشتند. در جریان رفراندوم نیز موضع آنان و وضعیتشان یکبار دیگر آشکار شد. به ایران رفتند و در آنجا ملاقاتهایی را ترتیب دادند. در عراق نیز به همین شیوه عمل کردند. همه دست به یکی کردند تا کورد یک قدم به پیش برندارد. و اکنون لازم نیست که پیاپی تکرار کنیم اما حقیقتی وجود دارد و همه از آن مطلع هستند که اگر ما نباشیم، اگر پ.ک.ک حضور نداشته باشد، اگر نیروهای گریلایی پ.ک.ک نباشند، ترکها به هولیر حمله میکنند. اجازه نمیدهند کوردها هیچ دستاوردی داشته باشند. اکنون پ.ک.ک از تمامی منطقه محاظت میکند، پ.ک.ک را هدف نخست حملات خود قرار دادهاند، اما در مدارک، در مواضعشان، در برنامههایشان همیشه میگویند که کوردها هیچ حقوقی ندارند. به عنوان مثال هنرمندان در استانبول تلاش کردند تئاتری را که با تمامی زبانهای جهان روی سن رفته است، با زبان کوردی روی سن ببرند، بلافاصله این تئاتر را ممنوع کردند. در کتاب سال هشتم، در جایی به کورد اشاره شده است، زمانی از آن اطلاع یافتند، بلافاصله این کتاب را جمعآوری کردند. یعنی اجازه نمیدهند که تحت عنوان کورد، هیچ چیزی منتشر شود. خواهان نابودی کورد هستند. در این رابطه مسئله صرفا پ.ک.ک نیست، آنها میخواهند که کورد را از ریشه نابود کنند. خواهان نابودی کورد هستند. ذهنیتی که اکنون در ترکیه حاکم است، اینگونه فکر و عمل میکند. به همین دلیل است که ما میخواهیم بار دیگر تکرار کنیم؛ ارتباطات پارت دمکرات کوردستان با ترکیه، همکاریهای اطلاعاتی و... هیچیک در راستای منافع خلق کورد نیستند، حتی در راستای منافع پارت دمکرات کوردستان نیز نیستند. احتمال دارد که اکنون به شیوهای موقتی، چنین به نظر برسد که در راستای منافع آنهاست، اما این موضوع کورد را تهدید میکند. یعنی وضعیتی در جریان ست که بسیار حساس است و از طرف دیگر نیز هیچ بهایی به آن نمیدهند. زیرا تمامی کوردها را این اقدامات مورد هدف قرار میدهند، با این وجود مشاهده میشود که بخشی از کوردها با انها در ارتباط هستند. ما در مقابله با این ذهنیت سرکوبگر و ظالم است که دست به مبارزه زدهایم و به نام خلق کورد مقاومت میکنیم. مگر نه اینکه باید به کمک ما بشتابند؟ نه اینکه مانع مبارزه ما شوند و اطرافمان را محاصره کنند. اکنون ترکیه به ما میگوید که بیایید جنگ مسلحانه را در ترکیه متوقف کنید، در بخشهای دیگر بجنگید ما به شما کاری نداریم... بسیار خوب، یعنی ما باید این را بپذیریم؟ مگر ممکن است چنین چیزی را پذیرفت؟ نه، هر کسی لازم است در چارچوب ملی بیاندیشد، ضمنا ما شنیدیم برخی از مسئولان حکومت اقلیم میگویند که پ.ک.ک خود را به عنوان آلترناتیف حکومت اقلیم مشاهده میکند. چنین مسئلهای صحت ندارد. ما درک نمیکنیم این را از کجا آوردهاند. آیا برای اقناع مخاطبان خود چنین چیزی میگویند یا کسانی که چنین چیزی را بر زبان میآورند واقعا به آن باور دارند؟ ما این گفته به هیچ عنوان صحت ندارد. وزیر امور خارجه ترکیه، چاوش اوغلو یکبار اعلام کرده است که پ.ک.ک درصدد تصرف هولیر است. ایجاد حکومت اقلیم کوردستان، یکی از دستاوردهای خلق کورد است. دستاوردی است که در نتیجه مبارزه دهها ساله خلق شده است. صدها هزار نفر شهید شدهاند، اراده خلق با آن همراه بوده است. چرا ما باید خود را به عنوان آلترناتیف این حکومت فرض کنیم؟ چنین چیزی درست نیست. بی اساس است. در هر جا رویدادی روی دهد، میبینیم که مستقیما و فورا آن را به پ.ک.ک نسبت میدهند و میگویند که پ.ک.ک آن را انجام داده است. مسئول امنیت سرزیر کشته میشود. مستقیما مسئولیت آن را متوجه پ.ک.ک میکنند. انجمن آسایش (شورای امنیتی) جنوب کوردستان چنین چیزی را صراحتا اعلام کرده است. در واقع ما نیز شگفتزده شدیم. پیش از هر چیز این را بگویم، ما تصمیم نداریم که در جنوب کوردستان علیه یک حزب و سازمان یا یک مسئول حکومت اقلیم کوردستان، به هیچ اقدامی دست بزنیم یا حملهای را علیه آنها صورت دهیم. این موضوع را به طور رسمی اعلام میکنیم، ما هیچ تصمیمی برای چنین اقداماتی نداریم. اما آنها با قاطعیت از آن سخن میگویند؛ ما نیز گفتیم: احتمال دارد که در ان مناطق یگانهایی از ما حضور داشته باشند و خودسرانه دست به چنین عملی زده باشند، یا چنین اقدامی را انجام داده باشند؟ در این رابطه در منطقه دست به تحقیق و تفحص زدیم، به این نتیجه رسیدیم که چنین اقدامی از طرف ما صورت نگرفته است.