جامعه دمکراتیک و آزاد شرق کوردستان (کودار) در ارزیابی موج تازه اعتراضات در ایران و شرق کوردستان خاطرنشان نموده است:"قدر مسلم، پشتیبانی و انتقاد صریح از اپوزیسیون ایرانی اصلی گریزناپذیر است و میتواند به شفافیت خیزشها در مسیر آن کمک شایانی کند. چنانچه هر نیروی اپوزیسیونی از دو اصل «نقش پیشاهنگی و نقش دمکراتیک» با رفتارهای غیرخودخواهانه برخوردار نباشد، نباید خلق اجازه نفوذ به آنها دهد. زیرا دوران خودخواهی و مصادره دسترنج انقلاب به سر آمده است."
متن تحلیل کودار به شرح زیر است:
"اوضاع کلی در ایران و شرق کوردستان طوری است که بصورت دیالکتیک، هراندازه فساد نهادینه و نظام دیکتاتوری آن هار گشته و به نقطه فروپاشی نزدیک میشود، خیزشهای خلقی نیز رادیکالتر میگردد. خیزشهای خلقی و گفتمان ماهیت خیزشهای دمکراتیک به موازات هم پیش میروند. خیزشهای ماه اردیبهشت با مرکزیت خوزستان و لرستان نشانه رادیکالتر شدن خلق با ایستار هوشمندانه بود. هماکنون در مرحلهای قرارداریم که سراسر ایران از لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از بحران فراتر رفته و به دوره کائوس بزرگ پانهاده است. اوضاع معیشتی وخیم نمونه بارز وخامت اسفبار در همه عرصههای سیاسی، ایدئولوژیک، فرهنگی و حتی محیطزیستی است که راهی جز قیام برای خلقها باقی نگذاشته است. ممکن است این وضعیت ناگوار تا فصل پاییز عمیقتر هم گردد. در این میان، شرق کوردستان در آستانه شکلگیری یک قیام متحدانه با سراسر ایران ولی در عین استقلالعمل با حذر از دنبالهروی وابستهساز است. مطالبات خلقمان نیز نشاندهنده این وضعیت تاریخی تحولساز میباشد.
در برههای قرار داریم که هر آن ممکن است قیام خلقها با گذار از دوره خیزشهای پراکنده، شروع شود. به دلیل اینکه وضعیت خلق و جنبش آزادیخواهی شرق کوردستان نسبت به سایر خلقهای ایران خاص است، شاهد سرکوبهای خشن از جانب نظام دیکتاتوری هستیم. بازداشت فعالان مدنی در شهرهای شرق کوردستان بصورت سیستماتیزه آن هم با برنامه قبلی رژیم و با تصمیم مرکز، جریان یومیه دارد و جامعه بینالمللی نیز به طرزی خطرناک در قبال آن سکوت کرده. چهبسا خیزشهای سالهای اخیر خلق کورد شرق کوردستان نشان داد که خلقمان نسبت به خیزشهای ایران مطالباتی فراتر از آنچه تحت عنوان مطالبهگری صنفی و معیشتی ابراز گردید، دارد. در مرکز مطالبات خلق کورد، آزادی و رهایی کامل از ستم ملی رواداشته شده به عینه هویداست. مبارزه خلق کرد همانند خیزشهای ایرانی از بحران رهبریت رنج نبرده و دارای نیروی خلقی دفاع مشروع هم هست. علت سرکوبها و موج بازداشتهای زنجیرهای رژیم علیه فعالان مدنی کورد نیز همین خصوصیت بارز و نقش پتانسیلی در بطن اعتراضات سراسری است.
در شرق کوردستان و از دید خلق کورد، از میان اپوزیسیون ایرانی، جریانی ایرانی مشروعیت دارد که همه آزادیهای خلق کورد را بصورت تمام و کمال رعایت و با گامهای عملی آن را تضمین نماید. نقش خلق کورد در اعتراضات و خیزشهای حال و آینده ایران تعیینکننده و آنکارناپذیر است. برخی میکوشند این خیزش و رهبریت آن چشم به دست جریانات اپوزیسیونی و مخالفان ایرانی داشته باشد، ولی برعکس، مبارزات خلق کورد دنبالهرو اپوزیسیون منفعل وابسته به بیگانه نخواهند بود و ارادهمندانه و خودبنیاد گام برخواهد داشت. رهبریت اپوزیسیون شرق کوردستان دنبالهرو رهبریت اپوزیسیون ایرانی نخواهد بود ولی شروط اتحاد و همبستگی با صفوف قیامکنندگان سراسر ایران را رعایت خواهد کرد. این اصول از هماکنون بدون نقصان، اعتباری در حد همه ارزشهای آزادی را دارد. بنابراین تمامی شوها و تبلیغات رسانهای مسمومکننده روزهای اخیر مبنی بر دنبالهروکردن و تابعساختن خیزشها و رهبریت خیزش شرق کوردستان به خیزش سراسری ایران، مردود است.
خلقکورد بصورت خودویژه استراتژی و برنامه برای آزادی کامل دارد و با توجه به کثیرالمله بودن ایران و شرق کوردستان، «خودمدیریتی دمکراتیک» با ماهیت کامل مطالبات خیزشهای خلقی هیچ تضاد و منافاتی ندارد و این امیدوارکننده است.
در محافل سیاسی و خلقی ایران و شرق کوردستان بنا به نیاز مرحله خیزشگری، گفتمانهای «رهبریت اپوزیسیون» و وجود «ملیتهای متکثر» جنجال بهپاکرده است. بیشک اعتراضات صنفی و معیشتی اردیبهشتماه در خوزستان و لرستانات زمینههای قیام فراگیر و تمام عیار را فراهم آورده، افکار عمومی را مستعد خیزش ساخته و به سوی یک نظم خاص پیش میرود. برخی جریانهای مخل درصدد قاپیدن امر رهبریت خیزشها از دست جامعه مدنی هستند درحالیکه پیشاهنگان و پیشتازان خیزشهای اخیر معلمان و کارگران هستند نه جریانی دیگر. رهبریت باید از میان صف خلق و یا تابع نیازهای قیام باشد. خلقیبودن رهبریت قیام و نوپدیدی آن اصل بنیادین است.
اپوزیسیون خارجنشین ایران از هماکنون برای قاپیدن رهبریت خیزشها و حاصل رنج معترضان چندسال اخیر خیز برداشته است. مسلما تودهها باردیگر فریب این کمین و عوامفریبی لفاظانه را نخواهند خورد و لذا اصل «رهبریت خلقی» خط قرمز اساسی جهت پیروزی حتمی خیزش دمکراتیک خلقها خواهد بود. بنابراین هر تلاش ضددمکراتیک اپوزیسیونی مرکزگرا از هماکنون شکستخورده تلقی میگردد. کثیرالملهبودن ایران و شرق کوردستان اجازه نمیدهد بار دیگر سرطان «مرکزگرایی» قیام خلقها را مصادره نماید.
برخی جریانات اپوزیسیونی و رسانهای سعی میکنند نبرد میان مطالبهگری دمکراتیک خلقی و آزادیخواهانه علیه جریانات قدرتطلب مصادرهگر را از هم اکنون به نفع قدرتپرستان لیبرال جلوه دهند و حتی گفتمان غالب را گفتمان نظام مرکزگرا و لیبرالی جلوه میدهند که همین عقلیت، فضای سیاسی روزهای اخیر را مسموم نموده. درحالی که کاراکتر خیزشهای سالهای اخیر با توهمات آن جریانات خارجنشین قدرتطلب همسنخ نیست و در تضاد و تباین آشکار است. لذا هشدار نسبت به تلاشهای برخی منحرفسازان، ضروری است.
قدر مسلم، پشتیبانی و انتقاد صریح از اپوزیسیون ایرانی اصلی گریزناپذیر است و میتواند به شفافیت خیزشها در مسیر آن کمک شایانی کند. چنانچه هر نیروی اپوزیسیونی از دو اصل «نقش پیشاهنگی و نقش دمکراتیک» با رفتارهای غیرخودخواهانه برخوردار نباشد، نباید خلق اجازه نفوذ به آنها دهد. زیرا دوران خودخواهی و مصادره دسترنج انقلاب به سر آمده است. خلقهای ایران و شرق کوردستان از این حیث از سطح هوشیاری دمکراتیک برخوردارند و یکی از اهداف بنیادینشان رهایی از نظامها و جریانهای خودخواه است و هماکنون این مقوله را در مطالبات و شعارهای خلقی آشکارا مشاهده میکنیم.
اساسا «تمامکردن ماجرا» به تحول ساختاری نظام کنونی ایران و دمکراتیزاسیون آن به دور از جنگ و ویرانی بستگی دارد و غیر از این راهی نیست. حتی اثباتی برای حقانیت خیزشهای خلقی اخیر نیز میباشد.
«جامعه دمکراتیک و آزاد شرق کوردستان (کودار)» همانطور که همیشه تأکید کرده، آماده پیشاهنگی برای شکلگیری قیام خلقمحور و دمکراتیک و ظهور رهبریت از میان خود خلق است. اوضاع کوردستان، ایران و خاورمیانه از دایره مخاطرات بحرانها و جنگهای پراکنده کنونی خارج نیست و تحول گریزناپذیر است. گزینش هر رهیافتی غیراز دمکراتیزاسیون اما به دور از جنگ و راهکارهای قهرآمیز، همگان را دچار خسرانهای جبرانناپذیر خواهد ساخت. لذا کاراکتر کنونی خیزشهای ایران و شرق کوردستان که مدنیمحور و خودجوش است، کاملا با ماهیت مرحله تنازعی و جنگی خاورمیانه متفاوت است و لازم است بدور از خشونت و سرکوب ادامه یابد."