رهرو راه آزادی کوردستان؛ خبات چلچمه *
هدف مبارزات خبات چلچمه آزادی رهبر آپو، آزادی کوردستان و خلقش بود. در راستای این اهداف با همه توان خود به مبارزاتش ادامه داد و در ۲۵ شهریور ۱۳۹۵ بههمراه ۱۳ تن از رفقایش در درسیم به کاروان شهدا پیوست.
هدف مبارزات خبات چلچمه آزادی رهبر آپو، آزادی کوردستان و خلقش بود. در راستای این اهداف با همه توان خود به مبارزاتش ادامه داد و در ۲۵ شهریور ۱۳۹۵ بههمراه ۱۳ تن از رفقایش در درسیم به کاروان شهدا پیوست.
فریدون نوریزاده با کد سازمانی خبات چلچمه در سال ۱۳۶۸ در شهر سقز به دنیا آمد. فریدون در سنین پایین، اشغالگری علیه خاک کوردستان را درک کرد و برای همین به دنبال راهی میگشت و در سال ۱۳۸۸ حزب کارگران کردستانی پ.ک.ک را شناخت و به صفوف گریلا پیوست.
صورت این کودک مانند نام خانوادگیاش روشن و نورانی بود
سقز یکی از شهرهای روژهلات کوردستان است که با احساس کورد بودن سرپا است و تاکنون نیز فرهنگ کوردی در این شهر کمرنگ نشده و خلق این منطقه از فرهنگ خود دفاع کرده و آن را حفظ نمودهاند. سقز به مادران روی خاک خود گفت، فرزندانتان را در آغوش من قرار دهید. سقز با احساس میهندوستی فرزندان خود را بزرگ کرد و آواز میهنی بودن را در گوش آنها خواند. یکی از فرزندانی که از همان کودکی با آهنگ میهن خوابید و بیدار شد، فریدون نوریزاده بود. فریدون در سال ۱۳۶۸ خورشیدی در شهر سقز در خانوادهای میهندوست بدنیا آمد. فریدون با احساس و لالایی میهندوستی، در آغوش مادرش و در شهر سقز شبانه به خواب میرفت و صبحها بیدار میشد. رخسار این کودک مانند نام خانوادگیاش روشن و نورانی بود. پاکی و احساس میهندوستی که روزانه با لالایی مادرش در دل وی رشد مییافت، این نور را به رخسار وی میبخشید و تا زمانیکه بزرگ شد نیز این لالاییها در گوش او باقیمانده و آن را زیر لب تکرار میکرد. زمانیکه کودک بود مادر و پدرش و زمانیکه بزرگ شد خود او در مقابل سیاست ذوب فرهنگی رژیم ایران خود را حفظ نمود و هرگز به احساس میهندوستی درون خود خیانت نکرد، چون میدانست حتی اگر به مقدار کمی نیز به سمت فرهنگ و سیاست رژیم اشغالگر ایران متمایل شود، آن زمان رنج و عشق مادر و پدرش و شهرش سقز را پایمال خواهد کرد. فریدون از همان کودکی شیدای کوهستان و طبیعت کوردستان بود و در روستای خودشان بهطور مداوم به میان طبیعت میرفت و عشق و علاقه خود را به طبیعت کوردستان ابراز میداشت و خود را با طبیعت در میآمیخت و عشق به طبیعت سبب شده بود تا بیشتر به کوردستان عشق بورزد.
از همان سنین جوانی تصمیم گرفت بر روی پای خود بایستد
فریدون از همان سنین کودکی با سختیها و دشواریهای زندگی آشنا شده و برای همین بسیار تلاش مینمود تا دشواریهای زندگی را پشت سر بگذارد و به دلیل آن که نمیخواست برای رژیم آخوندی سر تسلیم فرود آورد از همان سنین جوانی تصمیم گرفت تا بر روی پای خود بایستد و بههمین دلیل به کاسبکاری روی آورد تا از این راه بتواند زندگی خود را تامین کند و اینگونه نیز به کمک حال پدر و مادرش تبدیل میشد. احساسی که از کودکی با آن بزرگشده بود و هرگز دلش را ترک نکرده بود، سبب شده بود که در زندگی بهدنبال میهن و جنبش آزادی بگردد و بههمین دلیل در سال ۱۳۸۸ حزب کارگران کوردستان پ.ک.ک را شناخت و در همان سال به صفوف گریلا پیوست.
با راه فدایی مبارزات انقلابی را انجام میداد
فریدون در راه زندگی جدیدش نام خود را به خبات چلچمه تغییر داد و بهطور مداوم در راه آزادی و سربلندی میهن با روح فدایی مبارزات انقلابی را انجام میداد. در این زندگی بهطور مداوم بهدنبال حقیقت میگشت و مانند پروانه چهارم حقیقت را در رفاقت پ.ک.ک دید و خود را با آتش این حقیقت درآمیخت. رفیق خبات در زندگی جدیدش حقیقت انسانیت را در وجود رهبر آپو پیدا کرد. در راه حقیقت زندگی با چراغ ایدئولوژی رهبر آپو و رفاقت رفقایش راه میرفت. در این راه به حقایق بسیاری پیبرد و زیباییهای بسیاری را شناخت. در میان سازمان بیشتر با سیاست دشمنان کورد آشنا شد و برای آنکه این سیاستها را خنثی نماید بیشتر خود را با فلسفه آپویی و فرهنگ انقلابی ذوب نمود و برای همین هر چه بیشتر زمان میگذشت با مبارزاتی که در مبارزات کوردستان انجام میداد گامی خود را به آزادی و استقلال کوردستان نزدیکتر میکرد. برای همین قدم به قدم این راه را طی کرد تا به پایان آن برسد و به اهداف و آرزوهایش دست یابد.
لبخند رفیق خبات بهطور مداوم سمبل خوبی و زیبایی زندگی انقلابی بود
از روژهلات تا قندیل، از قندیل تا خواکورک، از خاچورک تا درسیم این راه را طی کرد و در این راه رفقای بسیار دانایی را شناخت و با آنها به راهش ادامه داد. در سال ۱۳۹۱ آکادمی مظلوم دوغتن را دید و در آن بیشتر با فکر و اندیشه رهبر آپو آشنا شد و بیشتر خود را با زندگی انقلابی درآمیخت و با روح فدایی و مقاومت گری مظلوم دوغان به راه خود ادامه داد
فراز و نشیبهای زندگی را پشت سر گذاشت و همه موانع بر سر راهش را کنار زد و به این راه ادامه داد. در سال ۱۳۹۳ با پیشنهاد خودش به ایالت درسیم رفت. در درسیم بیشتر با تاکتیک و شیوه گریلا آشنا شد و آن را عملی کرد
گریلایی درسیم به وی بسیاری چیزها آموخت و با این تجارب جدید بیشتر خود را در فرهنگ انقلابی ذوب مینمود و تلاش میکرد تا مبارزاتش را در سطح عالیتری ادامه دهد. چگونگی زندگی انقلابی در کنار رفقایش توجه وی را بسیار جلب کرده بود و این ویژگیهای رفقایش او را به سمت خود میکشید. لبخند رفیق خبات همیشه سمبل خوبی و زیبایی زندگی انقلابی بود. این لبخندها سبب میشد تا رفقایش نیز بر روی زیباییهای زندگی بخندند و اینگونه همه موانع زندگی را پشت سر گذاشته و به زندگی و فرهنگ انقلابی و مبارزات چندینسالهی جنبش آزادی ادامه دهند و در راستای شکست دشمنان کوردستان و آزادی کوردستان حتی از جان خود مایه میگذارند.
آزادی رهبر آپو و آزادی کوردستان و خلقش هدف و آرزوی او بود
آزادی رهبر آپو و آزادی کوردستان و خلقش آرزو و هدف او بود و در راستای اهدافش با همه توانش به مبارزاتش ادامه میداد. او در ۲۵ شهریور ۱۳۹۵ (۱۶ اکتبر ۲۰۱۶ )در عملیاتی که دولت اشغالگر ترکیه در منطقه درسیم آغاز کرده بود، همراه ۱۳ تن از رفقایش بهصورت قهرمانانه جنگیدند و پساز جنگی بیوقفه به کاروان شهدا پیوستند. البته لبخند روی لبان شهید خبات و اهداف و آرزوهای او برای همیشه در وجود رفقایش باقی ماند و برای همین تا به امروز جنبش آزادی و گریلا های آزادی به مبارزاتش ادامه میدهند تا امید و آرزوی شهدای راه آزادی را محقق کنند و اهداف اصلی همه شهدا که آزادی رهبر آپو و آزادی خلق کورد و کوردستان است را تضمین نمایند.
کد سازمانی: خبات چلچمه
نام و نام خانوادگی: فریدون نوریزاد
محل تولد : سقز
نام مادر و پدر: ثویبه و محمود
زمان و محل شهادت: ۱۶ اکتبر ۲۰۱۶ / درسیم
*تیتر این خبر بعد از ویرایش مطلب تغییر یافت.