'میخواستم با آتش بدنم تاریکی را روشن کنم'
«کوردستان نسرین» ماه نوامبر ١٩٩٨ در اعتراض به توطئه بینالمللی علیه رهبر عبدالله اوجالان خود را در شهر الیح (باتمان) به آتش کشید، در مصاحبهای با خبرگزاری فرات از اهدافش میگوید.
«کوردستان نسرین» ماه نوامبر ١٩٩٨ در اعتراض به توطئه بینالمللی علیه رهبر عبدالله اوجالان خود را در شهر الیح (باتمان) به آتش کشید، در مصاحبهای با خبرگزاری فرات از اهدافش میگوید.
گریلا «کوردستان نسرین» ماه نوامبر ١٩٩٨ در اعتراض به توطئه بینالمللی علیه رهبر عبدالله اوجالان خود را در شهر الیح (باتمان) به آتش کشید و سپس توسط نیروهای امنیتی ترکیه دستگیر شد. او که پس از آزادی به حزب کارگران کوردستان پیوست در مصاحبهای با خبرگزاری فرات از اهدافش میگوید.
'فکر و اندیشه رهبرمان در سراسر جهان مقبول است'
گریلا نسرین میگوید: "هرچند رهبرمان اکنون در حبس باشد و این موجب خودانتقادی ما میباشد اما تمامی جهان فکر و اندیشه رهبر عبدالله اوجالان را میپذیرد و راه حلی برای چارهیابی مسائل میداند. هر کسی میتواند خودش را در دفاعیات رهبرمان که در اصل دفاع از انسانیت است بیابد. این مایه افتخار ماست و میباید بدانیم که چگونه از آن دفاع کنیم."
'هدف از اقدام به خودسوزی اعتراضی'
او در اشاره به توطئه بینالمللی پانزدهم فوریه ٢٢ سال پیش میافزاید: "توطئه علیه رهبرمان در سال ١٩٩۶ آغاز شد و سال ١٩٩٨ برای خروج رهبری از سوریه فشارهای مضاعفی صورت گرفت. رهبری برای آنکه چارهای پیدا کند به سوی اروپا رفت. اما آن نیز بخشی از توطئه بینالمللی بود. در آن زمان آشنایی چندانی با سازمان نداشتم اما در سایه رهبری و رفت و آمد رفقا توانستم جنبش را بشناسم. آنوقت هنوز به جنبش نپیوسته بودم اما یک پیوند عاطفی احساسی با رهبر خلقها، رهبر آپو داشتم. فکرم فقط مشغول واقعیت رهبری بود و با خودم میگفتم باید کاری کنیم. برای همین بود که ماه نوامبر ١٩٩٨ در مرکز شهر باتمان مانند دهها جوان دیگر کورد با شعار «نمیتوانید خورشید را از ما بگیرید» اقدام به خودسوزی اعتراضی کردم. هدفم این بود که در قامت یک دختر کورد شعلهای از حلقه آتشین اطراف خورشید باشم."
'میخواستم در مقابل مخاطرات علیه رهبری بایستم؛ از خاکستر خود دوباره برخیزم'
گریلا کوردستان نسرین در مورد فضای آن زمان اضافه میکند: "پس از آن همه تلاش رهبری اکنون چه خواهد شد، این سئوال ذهنم را مشغول کرده بود.
و تصمیم گرفتم که خودم را به آتش بکشم و این کار را در وسط شهر باتمان انجام دادم. هنوز به جنبش ملحق نشده بودم. خانوادهای میهندوست داشتم و خواستم شعلهای از آتش باشم.
در مقابل مخاطرات بایستم و هدفم از انجام این اقدام آن بود. گرچه عضوی از جنبش آزادیخواه یا یک انقلابی نبودم اما میخواستم راه نمونههایی همچون سما، زکیه آلتان، سلامت مانتش و روشن دمیرل را ادامه دهم.
برای جلوگیری از مخاطرات علیه رهبر آپو و نابودی خلق کورد بود که چنین تصمیمی گرفتم. در آن زمان هجده ساله بودم. قصدم این بود که خودم را فدا کنم اما اطرافیان مداخله کردند.
و دوباره به زندگی بازگشتم. سپس دستگیر و روانه زندان شدم و دیدم که رفقای دیگری اقدام مشابهی انجام دادهاند. رفقایی که خودسوزی کرده بودند وقتی مرا دیدند کمی شوکه شدند. چون آنها انقلابی بودند اما من فقط میهندوستی بودم که چنین اعتراضی کردهام. حتی دشمن متعجب بود و میپرسیدند چه کسی چنین فرمانی به تو داد؟ اما کسی به من نگفته بود که چنین کاری کنم. تصمیم را خودم گرفتم. خیلیها تعجب میکردند که چرا ما خودمان را آتش میزنیم؟ ولی تنها هدف من این بود که مقابل خطرها بایستم و از خاکستر خود دوباره برخیزم."
نسرین به واقعه دستگیری پدرش پس از دستگیری خود اشاره کرد و میگوید: "پدرم دستگیر شد چون از فعالان جنبش آزادی بود. وقتی پدرم را دیدم به من گفت اگر میدانستم دست به چنین اعتراضی خواهی زد کمکت میکردم. ولی چنین اقدام فدائیانهای نه، بلکه چند اشغالگر طی آن معدوم میشدند. حرفهای پدرم را هنوز به خاطر دارم که چقدر خوشحالم کرد. از سویی نیرو گرفتم و از سویی متوجه شدم که پدرم من را درک کرده و به اقدام من معنی بخشیده است.
از طرفی غمگین شدم چون اگر میدانستم پدرم کمک خواهد کرد، چند تبهکار اشغالگر را از بین میبردم. اما نمیدانستم و تصورم این بود که اگر خانوادهام متوجه شوند جلوی من را خواهند گرفت.
برای همین به هیچکس اطلاع نداده بودم. خودم به تنهایی همه چیز را طراحی و انجام دادم. وقتی رهبری دستگیر شد در زندان بودم. در همه جا اعتراضات انجام شده بود.
در زندانها نیز اقداماتی نظیر اعتصابات غذا، نرفتن به دادگاه و اعتراضات مختلفی در میان چهار دیوار انجام شدند. نزدیک به یک سال محبوس بودم. وقتی آزاد شدم به جستجوی خود ادامه دادم و چون زنده مانده بودم مسئولیت سنگینتری داشتم. خواست و تلاش من در مبارزاتی که بر عهده میگرفتم این بود که پاسخی درخور به توطئه علیه رهبری بدهیم. سال ١٩٩٩ آتشبس برقرار شده بود. شخصا هرگز تصور نمیکردم که ارتش ترکیه گامی برای چارهیابی بردارد. میکوشیدم که اطرافیان خود را آگاه کنم و در این اثنی تدارک پیوستن به جنبش را دیدم."
'رویای کودکی من تحقق یافته بود'
گریلا نسرین در رابطه با پیوستن به جنبش ادامه داد: "بعد از سه سال به جنبش آزادیخواه پیوستم. رویای کودکی من تحقق یافته بود چون از کودکی میخواستم به جنبش بپیوندم. تاکنون نیز با همان رویای کودکی خود سرپا ایستادهام.
هنوز هم از همان رویا نیرو میگیرم. نامی که در خانه داشتم را عوض نکردهام، هرچند خانوادهام بخاطر نام من خیلی سختی کشیدهاند. معنای نام من موجب یک خودآگاهی میهندوستانه شده بود. فشار دشمن بر خانوادهام هرگز کم نشد.
این موجب شده بود که از کودکی تنفرم از دشمن شکل بگیرد. تاکنون نیز با همان عقلیت و شناخت از دشمن دارم مبارزه میکنم. اکنون رهبری در جهان شناخته میشود و هر کودک میهندوستی ابتدا نام رهبری را فرامیگیرد و میگوید بژی رهبر آپو. از این بابت خوشحالم. ما هیچوقت گذشته خود را فراموش نمیکنیم. دیگر کوردها شناخته شدهاند و همچنین کوردستان. ساختاری که رهبری ایجاد کرده در جهان گسترش پیدا کرده و این منجر به شکست اشغالگری حکومتها خواهد شد. دیگر هیچ اجتماعی فشار و اشغالگری حکومتها را نخواهد پذیرفت."
'نظریات رهبری راه چاره بحرانهاست'
گریلا نسرین میگوید: 'میتوانیم بگوییم که ساختارهای دولتگرا به مرور به سمت فروپاشی میروند. چون اجتماعات دیگر عقلیت حکومتها را برنمیتابند. حکومتها به این خاطر برای تداوم جنگهای شوم به هر طریقی میکوشند.
آنچه امروزه شاهد آن هستیم را رهبری در دفاعیات خود خاطرنشان کرده است. اشاعه آنچه از این دفاعایات فرامیگیریم به اقصی نقاط دنیا از جمله وظایف ماست. هماکنون شاهدیم در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان برای آزادی رهبری اعتراضات انجام میشوند.
این یک رویداد عادی نیست و نشان میدهد که اندیشه رهبری به عنوان فکری چارهساز در سراسر جهان مورد اقبال قرار دارد. همه میتوانند خودشان را در آن دفاعایت بیابند. این افکار آزادیخواهانه امروز یا فردا بالاخره روزی در جهان عملی خواهند شد. کارزار 'وقت آزادیست' با مبارزه خلقها و آزادی رهبری به پیروزی خواهد رسید. هر که دفاعایات را مطالعه کند متوجه خواهد شد که راههای چارهیابی در گروی آزادی رهبر آپو هستند. ما زنان نیز با این باور به مبارزه خود ادامه میدهیم. با توسعه مبارزات، زن آزاد خواهد شد و وقتی زن آزاد شود، جامعه آزاد خواهد بود."
آ.گ