'پ.ک.ک حزب شهیدان است، این حزب باور شهدا به آزادی خلق کورد را تحقق می‌بخشد'

جمیل باییک ریاست مشترک کنفدرالیسم جوامع کوردستان اعلام کرد که پ.ک.ک بر اساس وصایای شهیدان عمل می‌کند و در این باره اظهار داشت: پ.ک.ک حزب شهیدان است، معیار شهیدان بدون تردید آزادی خلق کورد را رقم می‌زند.

جمیل باییک ریاست مشترک کنفدرالیسم جوامع کوردستان اعلام کرد که در میان صفوف پ.ک.ک هر شهیدی با اعتقادی بزرگ به رهبری و هوالان خود به شهادت می‌رسد و می‌داند که این شهادت در میان حزب و مبارزه راه را به سوی تحولی بزرگ هموار می‌کند. جمیل باییک در ادامه اظهار داشت: در مبارزه، شهدا یک ویژگی بسیار مهم دارند و آنهم این است که معیاری را بر معیارهای حزب می‌افزایند، معیار فدایی بودن را همیشه شعله‌ور می‌سازند. مسئله‌ای که پیروزی را به همراه می‌آورد و توسعه می‌بخشد، مبارزه را ادامه می‌دهد و اجازه نمی‌دهد که شکست بخورد، خود به یک معیار تبدیل می‌شود. تا زمانیکه معیار شهید و شهادت وجود داشته باشد، مبارزه ما بدون تردید به پیروزی می‌رسد.

بخش دوم رپرتاژ با جمیل باییک ریاست مشترک کنفدرالیسم جوامع کوردستان که به مناسبت سالروز تاسیس حزب کارگران:

خبرگزاری فرات: میان رهبر آپو و پ.ک.ک چگونه ارتباطی برقرار است؟ در میان پ.ک.ک و تحولاتی که ایجاد شده، نقش و عملکرد و پوزیسیون رهبری رهبر آپو را چگونه تحلیل می‌کنید؟

جمیل باییک: پ.ک.ک با نام رهبر آپو عجین شده است. او مهر خود را بر خط ایدئولوژیک، نظری و سیاسی پ.ک.ک زده است. در بعد فکری، اسلوب و خط مشی، طنین ذهنیت و ویژگی، رهبر آپو ویژگیهای جنبش را مشخص کرده است. ما به عنوان کسانی که گام در مسیر فکری و عملی وی گذاشته‌ایم، عمل می‌کنیم. ما دانشجویان دانشگاه بودیم. تفکر سوسیالیستی آن زمان بر ما تاثیر کرده بود. ما کتاب‌های مرتبط با این تفکر را مطالعه می‌کردیم و عملگردهای او را پیگیری می‌کردیم. در رابطه با مسئله کورد افراد و شخصیتهایی متفکری وجود داشتند. اما ما به سخنان رهبر آپو گوش می‌دادیم، ما افکار او را صحیح دانستیم. در بعد تاسیس گروه آپویی و پ.ک.ک، در بعد مشارکت و گسترش این حرکت، رهبر آپو مهر و نشان خود را بر جنبش زده است. رهبر اپو فقط یک شخص نیست. مسئله‌ای که او را ملموس می‌کند، تفکر، سبک عمل، اسلوب، متد و طنین حرکات و افکار او است. اگر پ.ک.ک گسترش پیدا کرد، در این باره درست بودن قدم‌های بزرگ و اولیه تعیین کننده هستند. ریشه‌ها مهم هستند، ذات مهم است. تنه، شاخه‌هایش بر اساس آن شکل می‌گیرند. به همین دلیل زایش نخستن بسیار مهم است. در اصل برای شناخت یک شخص، یک جامعه و یک جنبش باید به لحظه نخستین و زایش آن نگاه کرد. این یک واقعیت اجتماعی و علمی است. مثلی وجود دارد که می‌گوید در ۷ سالگی چگونه باشی در ۷۰ سالگی هم همانگونه خواهی بود. بدون شک تغییر وجود دارد اما ان هم با نشان دادن بنیادهای ویژه بر اساس ریشه آن می‌تواند شکل بگیرد. برخی می‌گویند که چرا رهبر آپو باید این چنین تاثیر گذار باشد؟ رهبر آپو جنبش را خلق کرد، او فکر، تئوری، استراتژی و سیاست و تاکتیکها را مشخص می‌کند. ما که بعدا به ان پیوستیم با چنین افکاری وارد شدیم. از یک طرف ما افکار رهبر آپو را منعکس می‌کردیم. بدون شک انها مانند رهبر آپو نمی‌توانستند فکر کنند و وارد عمل شوند. یعنی تمام موارد مثبت ما تحت تاثیر رهبر آپو ایجاد شده است. نواقص و کمبودهای ما هم به دلیل ابعاد تغییر ناپذیر ما بوده است. رهبر آپو در میان جنبش ما همیشه از ابتکار عمل برخوردار بوده است، خلاق بوده و قدمها را برداشته است. ما تلاش کردیم که گام در مسیر او گذاشته و مسیر وی را عملی کنیم. در هر جایی اگر شخصی مترقی و تاثیرگذار باشد، او مهر خود را بر حرکت می‌گذارد. بدون تردید رنج و نشان همکاریهای همه وجود دارد، اما او است که نشان خود را بر آن می‌گذارد. این هم یک واقعیت تاریخی بشری و مبارزه سیاسی جوامع است.

نقش شخصیت، نیروی فکری و تلاش‌های رهبر آپو

پ.ک.ک میلیونها نفر را به مقاومت واداشت و آنها را سازماندهی کرد. در هر چهار بخش کوردستان و در سطح جهانی تاثیرات فراوانی را از بجا گذاشته است، مبارزه قدرتمندانه نیروهای گریلا گسترش پیدا کرد. در زمانیکه گروه اپویی، ۳-۵ نفره، ۱—۲۰ نفره بود، در میان پ.ک.ک تاثیرگذاری، احترام و اتوریته دمکراتیک وجود داشت. کمال و حقی رهبر آپو را می‌شناسند.  بعد از انکه رهبر آپو از زندان آزاد می‌شود، با مشکل پیدا کردن خانه مواجه می‌شود. خانه‌ای که کمال و حقی در آن بودند را به او پیشنهاد می‌کنند. رهبر آپو به انجا می‌رود. کمال زمانیکه به آن دوره اشاره می‌کرد می‌گفت: از همان روز نخست بر ما تاثیرگذار بود. بعد از یک هفته به مدیر این خانه تبدیل می‌شود، طی یک ماه ما افکار وی را پذیرفتیم و ویژگی‌های اساسی رهبر آپو به نمایش درآمد. رهبر آپو از روز نخست با نیروی فکری خود، ویژگی‌های رهبری خود، با احترام، با نقش خود دنبال دست یابی به یک راه حل است و عملکرد وی در این باره مشخص شده است. رهبر اپو نقش خود را در میان گروهی، با شخصیت، نیروی فکری و تلاش‌های خود به دست آورده است. تمام کسانی که در گروههای نخستین حضور داشته‌اند و گروه را شناخته‌اند، واقعیت رهبر آپو را اینگونه دیده‌اند. رهبر آپو همیشه برای انکه هوالانش قدرتمند و تاثیرگذار باشند، آنها را تشویق کرده است و همکاری‌های لازم را با آنان داشته است. هیچ هوالی را نمی‌توان دید که با رهبر آپو بوده و از وی نیرو و قدرت نگرفته باشد. رهبر آپو خود می‌گفت: رفاقت راستین این است که رفقای خود را قدرتمند بکنی و آنها را به عرش برسانی. رهبر آپو اینگونه واقعیت رهبری، رهبری پ.ک.ک و کادرها را به نمایش می‌گذارد.

بدون رهبر آپو این جنبش اینچنین گسترش پیدا نمی‌کرد

آشکارا می‌توان گفت که بدون رهبر آپو این جنبش اینچنین گسترش پیدا نمی‌کرد و نمی‌توانست از مراحل دشوار بگذرد. بعد از کودتای فاشیستی ۱۲ سپتامبر پ.ک.ک زنده ماند و در ۱۵ اگوست زمانیکه کارزار گریلا آغاز شد، این مسئله تحت تاثیر رهبر آپو عملی شد. هوالان زندان هم به رهبری رهبر آپو اعتقاد داشتند و به همین دلیل بود که اینگونه دست به مبارزه زدند. رهبر آپو می‌گفت که انقلاب کوردستان دشوار است، کسانی می‌توانند از زیر بار این مشقت بیرون بیایند و انقلاب را مدیریت کنند که مانند این رفقای زندان که در این شرایط مقاومت کرده‌اند، مقاومت بنمایند. پیش از آنکه این هوالان به شهادت برسند، تعیین کردند که باید رهبر آپو سازمان را مدیریت کرده و مبارزه را گسترش بدهد. این اعتقاد که رهبر آپو می‌تواند مبارزه را گسترش بدهد، بسیار قدرتمند بود.

هیچ زحمتی نتوانست سد راه رهبر آپو باشد

بعد از کودتای ۱۲ سپتامبر کادرهای پ.ک.ک را به خاورمیانه به لبنان و کمپ‌های فلسطین انتقال داد. در کمپ‌های فلسطینی به نیروهای گریلا آموزش داده شد. در سال‌های ۱۹۸۰-۱۹۸۴ پ.ک.ک از فاشیسم کودتای ۱۲ سپتامبر ضربه خورد. اما خود را سازماندهی کرد، سازماندهی پ.ک.ک در آن زمان به یکی از تلاش‌های بسیار بزرگ رهبری تبدیل شد. فاشیسم نظامی ۱۲ سپتامبر بر کوردستان و ترکیه حاکمیت پیدا کرده بود، غیر از دستگیری و زندان چیز دیگری در جریان نبود. در ترکیه بیشتر سازمان‌های دمکراتیک و انقلابی خنثی شده بودند و از میان برداشته شده بودند. گروه‌های کورد بعد از کودتای ۱۲ سپتامبر گویا هرگز وجود نداشته‌اند، و کاملا از میان رفتند. در میان پ.ک.ک هم تمایلاتی برای نابودی وجود داشت، برخی می‌گفتند که دیگر نباید به وطن بازگشت، مبارزه امکان‌پذیر نیست و باید سالهایی را در پناهندگی زندگی کرد. آنها اقدامات رهبر اپو را به تعویق انداختند، اما در نهایت رهبر آپو هوالان خود را سازماندهی کرده و برای ادامه مبارزه با عزم راسخ تصمیم گرفته شد. هیچ زحمتی نتوانست سد راه رهبر آپو باشد. او با شیوه عمل و حرکت، اسلوب و طنین مبارزاتی خود، با مبارزه‌ای که در طول تاریخ مشاهده شده است، مبارزه را ادامه داد. برای متوقف کردن استعمارگری و آغاز مبارزه، تلاش کرد، به هوالان خود فشار وارد کرد، با استفاده از امکانات کم، خلق ارزش‌ها را برای خود به معیار تبدیل کرد.

معلمان و اساتید رهبر آپو می‌گفتند که تو مانند یک کوه هستی، این گفته معلمان وی در اقدامات وی در سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۴ خود را عیان ساخت. رهبر آپو تاثیر خود را بر این دوره گذاشت و بیش از هر زمانی در این دوره رهبری خود را به اثبات رساند. زیرا غیر از اقدامات رهبر اپو در آن دوره در سازماندهی و زمینه‌سازی برای مبارزه، هیچ فرصت و امکان دیگری وجود نداشت. چنین رهبری با این اقدامات بدون تردید تاثیرگذار است. رهبر آپو می‌گفت تلاش کنید، نتیجه بگیرید، شما هم باید تاثیرگذار باشید و اینگونه واقعیت رهبری و مبنای رهبری را به نمایش گذاشت.

واقعیت رهبریی که تاثیر پذیری وی از میان نمی‌رود

رهبر آپو مدت ۵۰ سال است که تاثیرگذار است، ۲۳ سال است در زندان است، اما با این وجود تاثیرات وی هیچگاه ضعیف نشده است و برعکس میزان تاثیرگذاری وی روز بروز افزایش یافته است. از کادرها گرفته تا خلق و دوستان، همه فریاد می‌زنند زنده‌باد رهبر آپو و زندگی به رهبر امکان‌پذیر نیست، بیش از هر زمانی هم به وی پابند هستند، با این وجود بیش از هر کسی هم در سطح جهان سیاه‌نمایی می‌شود، علیه وی تلاش می‌شود، در مقابل وی بزرگترین توطئه بین‌المللی طراحی و عملی می‌شود، علیرغم تمام این مسائل،  تا کنون تاثیر وی هیچگاه کم نشده است. این واقعیت برخاسته از تبلیغات برای او نیست. تحت تاثیر تفکرات، تلاش‌ها و رنج‌های او بوده است. واقعیت رهبری که با سر سوزن چاه را حفر می‌کند، با تلاش‌های شدید وی ممکن شده است، به سطحی رسیده است که هیچ نیرویی نمی‌تواند بر او تاثرگذار باشد. رهبری مسئله‌ای به نام سد یا محدودیت را نمی‌شناسد. چیزی به نام دشواری وجود ندارد، چیزی با نام عدم امکانات وجود ندارد، همه چیز را می‌توان واسازی کرد و می‌توان به هدف خود دست پیدا کرد. رهبر آپو در واقعیت رهبری، مرحله‌ای جدید است، اوج آن است. انقلابیون، کادرها و افرادی از جامعه هم می‌خواهند رهبری را به دست بگیرند، با به ست گرفتن رهبری می‌توانند به همه چیزهایی که می‌خواهند برسند، رهبر آپو الگوی کامل یک رهبر و پیشاهنگ حقیقی است. تمام زندگی وی به کتابی برای رهبری تبدیل شده است که باید خوانده شود.

خبرگزاری فرات: یکی از واقعیتهایی که توسعه و پیشرفتها را رقم زده است، مبارزه شهدا و میراث برجا مانده از قهرمانی آنهاست. در سیر این تحولات در پ.ک.ک، واقعیت شهدا چگونه است؟ در میان حزب کارگران کوردستان شهدا چه نقشی دارند؟ شهدا بر امروز و آینده چه چیزی را می‌افزایند؟

جمیل باییک: رهبر آپو گفت پ.ک.ک حزب شهدا است. معنای ان این است که هر ارزشی در پ.ک.ک که ایجاد شده باشد، برآمده از شهدا است. رهبر آپو گفته است که من سخنگوی شهدا هستم. در مسیر آنان حرکت می‌کنم، رنج‌ها و زحمات او را زیر پای هیچ کسی قرار نمی‌دهم و اجاز نمی‌دهم هیچ کس از آنان بهره‌برداری کند. هویت مبارزاتی آنان، ذهنیت آنان برای زندگی، معیار و پابندی آنها، اهداف آنان هر چه که باشد، پ.ک.ک همان است. غیر از این، هیچ کس نمی‌تواند چیزی را بر ما تحمیل کند. رهبر آپو این رابطه را شفاف تعریف می‌کند. یکی از دلایلی که رهبر آپو بیش از همه تلاش کرده است، دست به مبارزات گسترده‌ای زده است و ارزش‌های بزرگی را خلق کرده است، پایبندی وی به شهدا است. با شهادت حقی کارر، دیگر این تفکر به یک هدف تبدیل شده است، مسئولیت ما این است که ما این تفکر و هدف را به پیروزی برسانیم. رهبر آپو با این گفته‌ها نوع ارتباط و پایبندی و تعهد خود را به شهدای بزرک ما مانند حقی کارر نشان می‌دهد و با اقدام خود در این باره می‌توانیم آن را مشاهده کنیم. تبدیل شدن گروه به حزب در درجه نخست پاسخی به شهادت حقی کارر، پاسخی به رنج‌ها و مبارزات وی بوده است. در این رابطه تبدیل به حزب و تاسیس پ.ک.ک برای تحقق آرمان‌های شهدا بوده است. بدون شک برای آزادی کوردستان و اینکه خلق کورد از قتل‌عام نجات پیدا کند، این حزب تاسیس شده است. اما این شهدا هستند که به طور شفاف می‌خواهند این مسئله را عملی کنند. شهادت و دشواری‌ها هر اندازه که زیاد باشند، تلاش‌های بزرگی هم برای به مقصد رساندن این هدف وجود دارد. رهبر اپو به عنوان دستور شهدا این حزب را تاسیس کرده است، گسترش داده است و آن را به مرحله پیروزی و مبارزه سوق داده است. شهادت حقی کارر نه تنها به اساس و پایه حزب تبدیل شده است بلکه شهادت را به عنوان فرهنگ حزبمان ایجاد کرده است و این روحیه را شکل داه است که در درون مبارزات ما جا گرفته است. فرهنگ پ.ک.ک، ذهنیت آن، حیات ان و خط مشی آن با شهادت حقی کارر آغاز می‌شود، اما تمرکز تمام ویژگیهای اساسی تمام شهدای ما است.

بنیادی‌ترین ارزشی که رهبر آپو به پ.ک.ک اضافه کرده است، نحوه برخورد با شهدا و پاسخ دادن به آنهاست. به نحو عادی با شهدا برخورد نمی‌شود. برای رهبر آپو و پ.ک.ک ای‌ها، هر شهادت بهانه‌ای برای برداشتن قدمی انقلابی است. باید هر شهادتی به زمینه، مبنا و بهانه‌ای خلاقانه برای توسعه و گسترش تبدیل شود. اینگونه است که انسان می‌تواند با این شهادت‌ها برخورد داشته باشد. اگر به این نحو با شهادت‌ها برخورد نشود، بزرگترین بی‌حرمتی به رهبر آپو و واقعیت پ.ک.ک شده است. هر شهادتی اگر نتواند اهداف را اعتلا ببخشد، به این معنا است که این شهادت هیچ معنایی نداشته است. یعنی درک نشده است که در درون پ.ک.ک شهادت به چه معنایی است. در میان صفوف پ.ک.ک هر شهادت اراده‌ای بزرگ و نستوه و اعتقادی راسخ را به حزب می‌بخشد. زیرا شهید می‌داند که این حزب و هوالان وی، اهداف وی را تحقق می بخشند. به همین دلیل است که به هر نوع فداکاریی دست می‌زنند و به سوی شهادت گام بر می‌دارند. می‌دانند که شهادت در حزب راه را بر توسعه و پیشرفت هموار می‌کند، همین مسئله است که فعالیتهای حزبی معنادارتر می‌شوند. هر ثانیه و هر نفس شهید این گونه سپری می‌شود. شهدا زمانیکه به سوی شهادت رهسپار می‌شوند اینگونه فکر می‌کنند، زمانیکه کادرهای پ.ک.ک به شهدا و شهادت معنا می‌دهند، مبارزه برای یادبود آنان می‌تواند شعله ورتر شود.

شهدا معیارها را می‌آفرینند و آن را اعتلا می‌بخشند

در مبارزه شهدا مهمترین ویژگی این است که معیاری را بر معیارهای حزبی بیفزایند، معیار فدایی بودن را مداوما گسترش بدهند. مسئله‌ای که پیروزی را به دنبال دارد و مبارزه را گسترش می‌بخشد، مبارزه را تداوم می‌بخشد و اجازه نمی‌دهد که از میان برود، همان معیارها هستند. تا زمانیکه شهدا به عنوان معیار وجود داشته باشند، مبارزه ما بدون شک به پیروزی می‌رسد. از طرف دیگر شهدا در پیروزی‌ها نقش بسزا و تعیین کننده‌ای دارند. قیامهای نخستین سال‌های ۱۹۹۰ و بسیاری از قیامهای دیگر، بر اساس حمایت و صیانت از شهدا شکل گرفته است. خلقمان با قیامهای خود از شهادت استقبال کرده است. قیام آمد در سال ۲۰۰۶ بر اساس صیانت از شهدا صورت گرفت. در توسعه مبارزه ما شهدا، نقش بسیار مهمی را ایفا کرده‌اند. هر شهادتی مبارزه را گسترش بخشیده است. در کوردستان هر خانواده‌ای شهیدی دارد یا یکی از نزدیکان آنها به شهادت رسیده است. در هر روستا و محله‌ای شهدای مبارزه پ.ک.ک را می‌توان دید. این مسئله نقش شهدا در مبارزه را نشان می‌دهد. شهدای ما کسانی نیستند که به زور وارد نظامیگری شده باشند، کسانی هستند که برای فدایی شدن به صفوف مبارزه می‌پیوندند. پ.ک.ک حزب شهدا است، معیارهای شهدا و اعتقادات آنان، بدون هیچ تردیدی آزادی خلق کورد را رقم می‌زند.

خبرگزاری فرات: کادرهای نخستین شما که از انها با عنوان گروه ایدئولوژیک سخن می‌گویید در ترکیه گرد هم امدند و سپس به کوردستان عزیمت کردند. با تجربه انقلاب روژآوا و مقاومت شنگال، مقاومت از کوردستان به منطقه و سایر مناطق جهان هم گسترش پیدا کرد. در آن روزها آیا تصور می‌کردید که چنین رویدادهایی شکل بگیرند؟ شما این تحولات عظیم را چگونه تحلیل می‌کنید؟ این وضعیت چه حسی را به شما می‌دهد؟

جمیل باییک: پ.ک.ک به عنوان یک گروه فکری ایجاد شد. آن زمان یک گروه ۱۰-۱۵ نفره بود. اما همان زمان هم مدعایی عظیم را در سر داشت. به همین دلیل سازمان‌های دیگر هم ادعاهای گروه آپویی را باور نمی‌کردند. زمانیکه که یک گروه کوچک بیش نبود، ما می‌گفتیم که علیه دولت ترک مبارزه می‌کنیم و کوردستان را آزاد می‌کنیم، ما را مسخره می‌کردند.  برخی می‌گفتند که ما دیوانه شده‌ایم. غیر از ما هیچ کسی باور نداشت که این گروه گسترش پیدا کند، چنین مبارزه‌ای را شکل بدهد و راه را برای چنین پیشرفتی هموار کند. از نظر آنها بسیاری از گروه‌ها و از جمله گروه اپویی هم می‌تواند خنثی شود، آشکار است که دولت هم از ابتدا این گروه را جدی نگرفت. به گروه‌های دیگر توجه داشت.

گروه ما چنین ادعایی داشت. اما ما همه مانند رهبر آپو بر این باور بودیم که این تحولات در کوتاه مدت روی می‌دهند، نمی‌توانم در این باره بیشتر بگویم. ما مطالبات و مدعاهایی داشتیم. ما اعتقاد داشتیم که گروه ما مانند یک گروه انقلابی گسترش پیدا می‌کند. بر اساس نظر گروه ما، ما فکر نمی‌کردیم که گروه‌های دیگر چندان توسعه پیدا کنند. ادعا، جوش و خروش و هیجانی در ما وجود داشت. خواست ما برای گسترش و تقویت گروه بسیار فراوان بود. از این ابعاد، گروه ما یک گروه کوچک بود، اما از ویژگی‌های انقلابی برخوردار بود.

ویژگی جیوه مانند رهبری در میان گروه رفقا جلب توجه می‌کرد. بزرگترین اثبات گروه ما این بود که به مسئله‌ای که باور داشتیم، انسان‌های عادی باور نمی‌کردند. در ابعاد دیگر هم ما تمایزمان با گروههای دیگر را اعلام می‌کردیم. ما به گفته‌هایمان باور داشتیم و انها را عملی می‌کردیم. گروهمان زنده، با جوش و حماسه و هیجان بود، اما بازهم بین ما و رهبری فاصله‌ای وجود داشت. رهبری اعلام می‌کرد که شک دارد که این هدف بزرگ، این مبارزه بزرگ و سخت آیا با این گروه عملی می‌شود یا خیر؟ رهبر آپو بیش از ما از واقعیت دشمن و سختی‌های آن اطلاع داشت. می‌دانست که انقلاب روژآوا، می‌تواند از انقلاب‌های دیگر متمایزتر و سخت‌تر باشد. برخی مواقع در اندیشه فرو می‌رفت که چقدر توانسته‌ است ایده‌ها را به ما بفهماند و ما تا چه حدی توانسته‌ایم به جدیت این ایده‌ها واقف باشیم.

رهبر آپو پیشاهنگ انقلاب است. رهبری است که خود را بر اساس شرایط محدود نمی‌کند و بر این باور است که با استفاده از فرصت‌ها و امکانات کوچک می‌توان پیشرفتهای بزرگی را ایجاد کرد. به شیوه عمل، متد و اسلوب‌ها و طنین اقدامات خود اعتقاد داشت. در صورتیکه از این ویژگیها برخوردار نبود، در این زمینه اجتماعی ویژه، نمی‌توانست افکار و چنین مدعاهایی را مطرح کند. رهبر آپو بر این باور بود که مبارزه در کوتاه مدت می‌تواند شعله‌ور شود. در زمان دانشگاه در آنکارا، زمانیکه شمار ما ۱۰-۱۵ نفر بود، تصمیم گرفت که مبارزه دیگر باید در کوردستان پیگیری شود. بر این باور بود که اگر یکی از کادرها به جایی برود می‌تواند در آنجا تحولاتی را ایجاد کند. بر اساس تفکر وی باید مبارزه نیروهای گریلا در کوردستان به تعویق نیفتد. در تاسیس پ.ک.ک، در تحولات و پیشرفتهای مرتبط با حوزه اجتماعی، لازم بود که این مسئله با سازماندهی حرفه‌ای یا از طریق حزب به پیش برود، و لازم است که جنگ حزبی یا گریلایی انجام شود. در واقع با شهادت حقی کارر، زمانیکه تلاش‌ها برای ایجاد حزب صورت گرفت، در مقابل افراد و سازمانهای جاسوسی که می‌خواستند مانع سازماندهی شوند، وارد مبارزه‌ای انقلابی شد.

ما اعتقاد داشتیم که با مبارزه پ.ک.ک تحولات گسترده‌تری ایجاد می‌شوند اما نمی‌دانستیم که این تحولات چگونه خواهند بود. این یک واقعیت است. یک جنبش انقلابی بدون تردید باید اهداف بزرگی داشته باشد. رهبر آپو می‌گفت که کسانی که از اهداف بزرگ برخوردار باشند، تلاش‌های آنان، مبارزات آنان و طنین اقدامات آنها هم بزرگتر خواهد بود. اما این قاعده وجود ندارد که هر ادعا و خواسته‌ای عملی شود. عملی شدن هر ادعایی نیازمند شیوه، اسلوب و طنین اقداماتی و مبارزه است. بعضی از سازمان‌ها نتوانستند دست به چنین اقداماتی بزنند. در این بعد امروز ایجاد این تحولات به معنای تحقق آرمانها، اهداف و برنامه‌های آنان است. می‌دانیم که در مسیر سربلندی گام گذاشته‌ایم. پیروزی بزرگی است که ما بر پیمانی که بسته بودیم استوار ماندیم، ما ادعاهایمان، ما ۵۰ سال مبارزه بدون وقفه خود را ادامه دادیم و به روز کنونی رسیده‌ایم. اما این مسئله هم وجود دارد که ما می‌توانستیم پیروزیهای بزرگی را هم به دست بیاوریم. فرصت و امکانات ان هم ایجاد شده بود. در این باره باید خودمان را مورد انتقاد قرار بدهیم. هر چند نواقص و کمبودهایی وجود دارند، پ.ک.ک دست به اقدامات بزرگی زده است. خلق کورد در هر چهار بخش کوردستان را به سطح کنونی برکشیده است. اگر مبارزه پ.ک.ک نبود، دست از این پیشرفتها برداشته می‌شد و جنبش‌های سیاسی کنونی هم از میان می‌رفتند. امروز تحت تاثیر تحولات و مبارزات پ.ک.ک در نیم سده و تحت تاثیر آن است که زمینه سیاسی برای بسیاری از جنبش‌های کوردی ایجاد شده است.