امینه شنیاشار که همسر و دو پسرش در ١۴ ژوئن ٢٠١٨ از سوی بستگان نماینده مجلس آ.ک.پ رحا به نام ابراهیم خلیل یلدیز به شیوه‌ای وحشیانه به قتل رسیدند از روز ٩ مارس ٢٠٢١ تاکنوندر مقابل دادگستری رحا دست به تحصن اعتراضی زده است.

فرید شنیاشار در ۵۵٠مین روز تحصن عدالت با حضور در مقابل دادگستری رحا در این آکسیون جای گرفت. امینه شنیاشار به دلیل بیماری امروز نتوانست در تحصن حضور داشته باشد.

امینه شنیاشار کیست و اعضای خانواده او چگونه کشته شدند؟

امینه در ٢ آوریل ١٩۵۶ در روستای هاشمان از توابع سوروج استان اورفا به دنیا آمد. او در خانواده‌ای کورد با ١۵ فرزند بزرگ شد. خانواده‌اش کشاورزی می‌کردند و عدس و جو می‌کاشتند. او سپس با أسود ازدواج کرد و پس از مدتی زندگی در روستای تل هوت از توابع سوروج، به سوروج نقل مکان کردند. آنها صاحب ٧ فرزند شدند. زاهده یکی از دختران امینه در سن ٢۵ سالگی به دلیل ابتلا به سرطان، چشم از جهان فرو بست و امنیه مسئولیت نگهداری از روژدا فرزند زاهده را نیز بر عهده گرفت.

خانواده شنیاشار زندگی آرامی داشتند تا روزی که زندگی آنها با کشتار سه تن از اعضای خانواده‌شان رنگ سیاهی به خود گرفت. مغازه برادران شنیاشار در بازار سوروج شلوغ بود. اعضای آ.ک.پ و طرفداران ابراهیم خلیل ییلدیز پیش از برگزاری انتخابات برای جمع آوری رأی به دیدار مغازه‌داران سوروج رفته بودند. آنها وارد مغازه شنیاشار شدند و وقتی با پاسخ منفی آنها برای رأی دادن به آ.ک.پ مواجه شدند، شروع به درگیری با اعضای خانواده کردند. درگیری اولیه با مداخله مردمی که در مغازه بودند متوقف شد اما کمی بعد ۵٠ نفر از افراد ییلدیز به مغازه حمله کردند. عادل، جلال، محمد، فاضل و فرید شنیاشار که در مغازه بودند مجروح شدند. در شلوغی این معرکه محمد شاه ییلدیز برادر بزرگ ابراهیم خلیل ییلدیز نیز با شلیک اسلحه‌ای که هیچ گاه پیدا نشد و مشخص نشد دست چه کسی بوده، هدف قرار گرفت. همه آنها با آمبولانس به بیمارستان منتقل شدند. در فاصله رفتن پسرها به بیمارستان امینه و اسود شنیاشار که از درگیری خبردار شده بودند برای دیدن فرزندان مجروح خود به جلوی بیمارستان رفته بودند. گروه حامی آ.ک.پ و افراد خانواده ییلدیز جلوی بیمارستان سوروج مجروحان، همچنین اسود پدر آنها را به رگبار بستند.

در جریان این کشتار اسود شنیاشار و دو پسرش عادل و جلال در همان مقابل بیمارستان کشته شدند. محمد و فرید شنیاشار توسط کارکنان بیمارستان فراری داده شدند. فاضل شنیاشار که در آمبولانس دیگری بود به بیمارستان عنتاب منتقل شد اما پیش از به پایان رسیدن دوره درمانش بازداشت و روانه زندان شد.

امینه شنیاشار که سه تن از عزیزانش را جلوی چشمانش کشته بودند تا یک سال نتوانست به سوروج برود. او تاب دیدن این شهر را نداشت. او یک سال تمام در اورفا ماند و مخفیانه به دیدار مزار فرزندانش رفت زیرا اعضای حکومت آنها را «تروریست» اعلام کرده بودند. در پایان سال اول با درخواست مردم امینه شنیاشار به خانه خود در سوروج بازگشت و تلاش او برای احقاق عدالت آغاز شد. امینه شنیاشار و خانواده‌اش هنوز نتوانسته‌اند برای اعضای درگذشته خانواده خود مراسم ختم برگزار کنند. بانو شنیاشار یک سال و اندی پیش پس از آن که بارها از پله های دادگستری های اورفا و آنکارا بالا رفت و به هیچ نتیجه ای نرسید، تصمیم گرفت در مقابل ساختمان دادگستری اورفا بست بنشیند. او اکنون ۵۵٠ روز است که در مقابل این ساختمان نشسته است.