باییک: باید برای مبارزه [با فاشیسم] به خیابان آمد، مقاومت کرد (٢)

باییک: پرونده یک جنایت سیاسی را هیچ کس نمی‌تواند به آسانی ببندد... قتل اولف پالمه را صرفا برای آنکه به کورد و پ.ک.ک نسبت دهند انجام دادند. به منظور حمایت از ترکیه بود که وی را به قتل رساندند.

جمیل باییک ریاست مشترک کمیته رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان (ک.ج.ک) در برنامه ویژه تلویزیون سترک مشارکت کرده و در رابطه با رویدادهای اخیر گفتگو کرد. بخش دوم و پایانی این مصاحبه به شرح زیر است:

تلویزیون سترک: سی و پنج سال پیش از این اولف پالمه، نخست وزیر سوئد ترور شد. قتل وی را به کورد و حزب کارگران کوردستان نسبت دادند و از این طریق خواستند که در اروپا مانع از ادامه فعالیتهای خلق کورد و پ.ک.ک شوند. مسئله‌ای که رهبر اپو ٣۴ سال تکرار کرد که «ما نبوده‌ایم، اجازه بدهید در این رابطه تحقیق شود»، اکنون آشکار شده است. یعنی در واقع آن را پذیرفتند. شما در رابطه با قتل اولف پالمه چه نظری دارید؟

جمیل باییک: اولف پالمه انسانی دمکرات بود. علیه نژادپرستی در آفریقای جنوبی موضعگیری می‌کرد. همچنین علیه بمباران امریکا در ویتنام نیز بود. علیه نژادپرستی و فاشیسم بود. ستمگری را نمی‌پذیرفت. بیعدالتی را نمی‌پذیرفت. در هر جایی از جهان، برای آزادی فرودستان مبارزه می‌کرد و با آنها دوستی می‌کرد. حتی با کوبا از در دوستی وارد می‌شد. یعنی در میان سوسیال دمکرات‌های آن زمان، سوسیال دمکراتی واقعی بود. اولف پالمه با خلق کورد نیز دوست بود. با حزب کارگران کوردستان دوستی می‌کرد و اولف پالمه به همین دلیل به قتل رسید. قتل وی جنایتی کاملا سیاسی بود. مسئله این نیست که بگویند در سوئد شخصی وی را به قتل رساند و پرونده خاتمه پذیرفت. این پرونده از این طریق بسته نمی‌شود. یعنی این جنایتی سیاسی است.  پرونده یک جنایت سیاسی را هیچ کس نمی‌تواند به آسانی ببندد. به همین دلیل است که چه کسی و چرا وی را به قتل رساند، باید کاملا آشکار شود. آشکار کردن ابعاد این قتل وظیفه دولت سوئد است. این اقدام پیش از هر کشور دیگری برای سوئد لازم به نظر می‌رسد. اگر تمامی ابعاد این جنایت آشکار شود، که چه کسی و با چه انگیزه‌ای دست به این قتل زده است، چه هدفی را در سر داشته است، می‌توان گفت که دولت سوئد وظایف خود را انجام داده است، در غیر اینصورت هیچ کس به دولت سوئد اطمینان نخواهد داشت. شهروندان سوئدی نمی‌توانند در آسایش و اظمینان زندگی کنند. چگونه می‌توانند به دولت سوئد اعتماد کنند که این دولت می‌تواند آنها را حفظ کند. این جنایت در راستای اهداف ترکیه بود. زیرا ترکیه یکی از اعضای ناتو است و در میان کشورهای عضو ناتو نیز سپر اول محسوب می‌شود. حزب کارگران کوردستان علیه ترکیه مبارزه می‌کند، در آن زمان حمله ١۵ اگوست را آغاز کرده بود. این مرحله، این گام بلند تاثیر بزرگی را بر کوردها داشته بود. نه فقط بر کورد تاثیرگذار بود، بلکه بر دمکرات‌ها، بر سوسیالیستها نیز تاثیر داشته بود. خصوصا بعد از گام بلند ١۵ اگوست پ.ک.ک در اروپا رشد چشمگیری یافته بود. همه شاهد این رشد چشمگیر بودند و نزدیکی و عشق شدیدی نسبت به پ.ک.ک و کوردها در میان اروپاییان ایجاد شده بود. دوستی و همکاری با کورد رشد یافته بود. اولف پالمه از این مسئله حمایت می‌کرد. آشکارا از پ.ک.ک و کوردها حمایت می‌کرد. حتی پیش از آنکه به قتل برسد، سخنانی دارد که رهبر آپو نیز از وی نقل قول کرده است. اولف پالمه می‌گفت: از من چه می‌خواهید؟ چرا می‌خواهید که من علیه پ.ک.ک موضعگیری کنم؟ بعد از ایراد این سخنان بود که به قتل رسید. یعنی قتل اولف پالمه را صرفا برای آنکه به کورد و پ.ک.ک نسبت دهند انجام دادند. به منظور حمایت از ترکیه بود که وی را به قتل رساندند. با این قتل، کوردها را مجرم قلمداد کنند. با این قتل زمینه را برای قرار دادن پ.ک.ک در لیست گروه‌های تروریستی آماده کنند و بر اساس این قتل بتوانند کورد و مسئله کورد در اروپا را سیاه‌نمایی کنند. بار دیگر پ.ک.ک را سیاه‌نمایی کنند. یعنی همه را نسبت به این نکته واقف سازند که قتل اولف پالمه، انسانی پاک، دمکرات است، اما این پ.ک.ک است که وی را به قتل رسانده است. یعنی پ.ک.ک به گونه‌ای است که علیه انسان‌های پاک و واجد ارزش دست به قتل می‌زند. ضد انسانیت است. زیرا اولف پالمه یکی از ارزش‌های انسانی بود، نمایندگی ارزش‌های انسانی را برعهده داشت. یعنی خواستند که اینگونه نشان دهند که پ.ک.ک علیه ارزشهای انسانی موضع می‌گیرد و خطر بسیاری دارد. خواستند تا نشان بدهند که پ.ک.ک انسان‌های پاک، کسانی که خواهان دوستی با خلق‌ها هستند را هدف قرار می‌دهد. به این شیوه خواستند که خلق‌های اروپا را از پ.ک.ک دور کنند. این حزب را در انزوا قرار بدهند تا مبارزه پ.ک.گ صرفا به کوردستان محدود شود. تا بتوانند به راحتی این حزب را نابود کنند. بدین منظور دست به این اقدام زدند. با توجه به این موارد مایل هستم بگویم که لازم است دولت سوئد هم از کورد و هم از پ.ک.ک باید عذرخواهی کند و پ.ک.ک را از لیست سازمان‌های تروریستی خارج کند. و دولت‌های اروپایی نیز بیعدالتی و ظلمی را در حق پ.ک.ک مرتکب شده‌اند، بی‌اخلاقی‌هایی را که در رابطه با پ.ک.ک مرتکب شده‌اند، جبران کنند. باید پ.ک.ک را لیست ترور خارج کنند، لازم است که به گونه‌ای بتوانند خطاهایشان را جبران کنند. در سوئد نیز برخی از سیاستمداران و نمایندگان بیاناتی را بر زبان آوردند. گفتند که بیعدالتی بزرگی در رابطه با پ.ک.ک و کورد صورت گرفته است. لازم است که از آنان عذرخواهی شود. باید دست از سیاه‌نمایی پ.ک.ک برداشته شود. از این افراد تشکر می‌کنم. در واقع این افراد هستند که از میراث اولف پالمه صیانت می‌کنند. لازم است که این مبارزه و شیوه نگرش در سوئد تقویت شود. نه فقط در سوئد، بلکه لازم است در اروپا نیز این مسئله تقویت شود. می‌گویند که باید به منظور برداشتن و جبران ظلمی که بر پ.ک.ک و کورد شده است، باید اقداماتی انجام شود. درست است، لازم است که پ.ک.ک و خلق کورد در این رابطه اقدام نمایند، اما بیش از هر کسی، سیاستمداران و نمایندگان سوئد، حقوقدانان سوئدی که برای حقوق بشر کار می‌کنند، برای عدالت فعالیت می‌کنند لازم است این مسئله را اساس گرفته و در این راستا عمل نمایند. این کاری است که از انان خواسته می‌شود. یعنی این جنایت سیاسی روی داد تا ارتباط با پ.ک.ک، ارتباط با با کورد را از میان بردارند. و این جنایت سیاسی را با نیت قبلی و آگاهی انجام دادند، و با آگاهی و نیت قبلی آن را به پ.ک.ک و کورد نسبت دادند تا بتوانند پ.ک.ک را نابود کرده و بتوانند  ترکیه را در ناتو به عنوان سپر نخست این سازمان محافظت کنند. این مسئله‌ای است که اکنون فاش شده است.

تلویزیون سترک: اخیرا حمله به خلق‌ها و خصوصا علیه زنان و کودکان افزایش یافته است. ترکیه به یکی از کانون‌های این حملات تبدیل شده است. در مقابل رژیم فاشیستی ترکیه، باید چه اقداماتی صورت گیرد؟ اگر مبارزه‌ای صورت گیرد این مبارزه باید از چه ویژگی‌هایی برخوردار باشد؟

جمیل باییک: اکنون در ترکیه فاشیسم خود را تثبیت کرده است. دست به آخرین مرحله حمله زده است. همه می‌گویند که بسیار تضعیف شده است، به همین دلیل این حملات، این تجاوزگری‌ها، دستگیری‌ها، قتل‌ها در ترکیه روی می‌دهند. هم در خارج از ترکیه و هم در داخل ترکیه جنگ در جریان است. درست که چون ضعیف است دست به این اقدامات می‌زند، اما سعی دارد تا به اهداف مد نظر خود نیز به تمامی دست یابد. یعنی رژیمی فاشیستی را در تمام وجوه خود در ترکیه مستقر و تثبیت نماید و در جریان این مرحله، هر کس که در راستای منافع ا.ک.پ/م.ه.پ قرار نداشته باشد را به عنوان دشمن فرض می‌کنند. در این راستا غیر خود را خائن دانسته و به آن حمله می‌کند. یعنی علنا اظهار می‌دارد که هیچ کس نباید در مقابل من قرار گیرد. هیچ کس حق انتقاد ندارد. باید تمامی خواسته‌های من را قبول کنید. و این خواسته آ.ک.پ/م.ه.پ است. یعنی در کشور حاکمیتی فاشیستی باید برقرار باشد. حاکمیتی نابودگر حضور داشته باشد، دمکراسی و آزادی حضور نداشته باشد. در مقابل چنین حاکمیتی، به هر اقدامی اگر بتوان دست زد جزو حقوق انسانی به شمار رفته و مشروعیت دارد. و حتی این وظیفه و مسئولیت نیز تلقی می‌شود. در مقابله با چنین رژیمی با انتشار بیانیه، با اطلاع‌رسانی مبارزه نمی‌تواند پیگیری شود. در ترکیه اگر دمکراسی وجود داشته باشد می‌توان از آن بهره برد، می‌توان به اپوزیسیون تبدیل شد، اما چنین چیزی در ترکیه وجود ندارد. یعنی هیچ زمینه‌ای برای اپوزیسیون وجود ندارد. زمینه‌ای که بتوان در رابطه با دمکراسی برای آن مبارزه کرد اکنون از میان رفته است. زیرا هیچ فرصتی برای بروز دمکراسی اکنون وجود ندارد. به همین علت است که جوان، زنان و خلق کورد، دمکرات‌ها و سوسیالیستهای ترکیه که علیه فاشیسم دچار نگرانی هستند، کسانی که علیه سیستم، این رژیم مقابله می‌کنند، لازم است که همگی به اتحاد دست زنند. خود را سازماندهی کنند. در مقابل این رژیم هر چه که در توان دارند انجام دهند. و این فعالیت درست محسوب می‌شود. لازم است که به میادین و خیابانها بیایند، به شهرها سرازیر شوند، در کوچه‌ها و محلات، در میادین مبارزه را ادامه دهند. در مقابل رژیم دست به فعالیت بزنند، ترسی به دل راه ندهند. اگر از دستگیری و مرگ‌هراسی به دل راه دهند، از مرگ بدتر در انتظار آنها خواهد بود. زیرا ترکیه را به زندان تبدیل می‌کنند، بدتر از مرگ فیزیکی بر سر آنها می‌آورند. آ.ک.پ‌ییها پیش از این چه می‌گفتند؟ گفته بودند که: پیش از این دستگیر می‌کردند و می‌کشتند، یا در چاهی عمیق می‌انداختند و مخالفان را از میان برمی‌داشتند. ما این کار را نمی‌کنیم، ما مخالفان را به زندان می‌اندازیم. یعنی ما حیات سیاسی آنها را خاتمه می‌دهیم و از این طریق آنها را می‌کشیم. بدترین مرگ، مرگ سیاسی است نه مرگ فیزیکی. اکنون آ.ک.پ/م.ه.پ بیش از قتل فیزیکی دنبال قتل سیاسی هستند. جامعه را به تمامی از میان برداشته‌اند، روح جامعه را پژمرده‌اند، تهدید می‌کنند، به تسلیم شدن وامی‌دارند. علنا اظهار می‌دارند اگر در راستای منافع ما گام برندارید، از حق حیات برخوردار نیستید. یا از ترکیه بروید یا حق زندگی را ندارید. این خواست را علنا اظهار می‌دارند، در مقابله با چنین رژیمی می‌توان از طریق برگزاری یک نشست خبری در مقابل یک ساختمان، یا از طریق تویتر مبارزه کرد؟ مبارزه از این طریق امکان‌پذیر نیست. باید برای مبارزه به خیابان آمد، مقاومت کرد، به مبارزه و قیام دست زد، تمامی هزینه‌ها را پیش رو قرار داد. آن زمان است که می‌توان در مقابل رژیم ایستاد، می‌توان به نتیجه دست یافت. ان زمان است که رژیم نمی‌تواند ادامه یابد. به خاتمه می‌رسد. اکنون خصوصا زنان و جوانان کورد به خوبی می‌دانند که دولت ترکیه در مقابله با جوانان کورد به چه اقداماتی دست می‌زند. زنان و جوانان حق دارند به هر اقدامی دست بزنند. نباید منتظر دستور هیچ کسی بمانند. کسانی که همدیگر را می‌شناسند، کسانی که به یکدیگر اعتماد دارند، می‌توانند خود را سازماندهی کنند، هر چه را که در توان دارند باید انجام دهند.

انها چگونه زندگی ما را نابود می‌کنند، کوه‌های ما را بمباران می‌کنند، درختان ما را به آتش می‌کشند، زمینهای ما را به آتش می‌کشند، برق و آب را بر ما قطع می‌کنند، آرامستان‌های ما را تخریب می‌کنند، روستاهای ما را ویران می‌کنند، کوردها را گرسنه نگاه می‌دارند، در میان خلقمان شبکه‌های جاسوسی و مزدوری ایجاد می‌کند، فحشا را گسترش می‌دهند، هروئین را در سطح جامعه شیوع می‌دهند، با تمامی این اقدامات تلاش می‌کنند کورد را ریشه‌کن کنند. از تمامی امکانات و فرصت‌های داخلی و خارجی خود برای پاکسازی کورد استفاده می کنند. هر روز مخمور، شنگال را بمباران می‌کنند، هر روز نیروهای گریلا را بمباران می‌کنند. هر روز آماری را مبنی بر اینکه فلان تعداد را از آنان کشتیم، منتشر می‌کنند و اعلام می‌کنند که کوردها را ریشه‌کن می‌کنند. روژآوا را اشغال می‌کنند، تمامی این موارد را می‌بینیم. کسی که خود را کورد می‌داند، خود را انسان می‌داند، به خود میهن‌دوست خطاب می‌کند، خود را دمکرات می‌داند، سوسیالیست می‌داند، نمی‌تواند این مسائل را بپذیرد. باید هر چه که در توان دارد انجام دهد. لازم است که در ترکیه نیز افراد دمکرات و سوسیالیست در این رابطه موضع گرفته و علیه فاشیسم، علیه پاکسازی خود را سازماندهی کنند و فریاد سر دهند که ما علیه فاشیسم هستیم، علیه پاکسازی کورد هستیم و لازم است که خود را سازماندهی کنیم و در مقابل این رژیم فاشیستی مقابله کنیم، اتحاد و ائتلاف خود را با کوردها ایجاد کرده و علیه این رژیم مبارزه کنیم. در چنین صورتی است که حکومت اقتدار طلب سقوط می‌کند.

تلویزیون سترک: در ترکیه هر کس که خواهان آزادی و دمکراسی باشد و به آن اشاره کند، به پ.ک.ک بودن متهم می‌شود. چرا؟

جمیل باییک: هر کس که در راستای منافع آ.ک.پ/م.ه.پ قدمی بر ندارد از نظر آنها خائن است، جاسوس است. از نظر آنها جاسوس و مزدو برخی از کشورها خوانده می‌شود. هر کس که اپوزیسیون باشد، از دمکراسی و آزادی سخن بگوید، هر کس که برای حقوق خود مبارزه نماید، خلق باشد، دین باشد، همه را خائن تلقی می‌کنند. ضد خود می‌دانند. علیه ترکیه می‌دانند. یعنی خود را به عنوان دولت ترکیه جا زده‌اند. انها می‌خواهند که ترکیه را از میان بردارند. به همین دلیل است که با تمامی این افراد مانند دشمن رفتار می‌کنند. هر کس هم که باشد برای آنها فرقی نمی‌کند. اکنون که پ.ک.ک علیه سیاستهای آنها مبارزه می‌کند، علیه پاکسازی مقاومت می‌کند، مبارزه برای دمکراسی و آزادی را نمایندگی می‌کند، اجازه نمی‌دهد که این فاشیسم مستقر و تثبیت شود، به همین علت است که پ.ک.ک و کورد را هدف حملات خود قرار می‌دهند، زیرا پ.ک.ک و کورد نباید هیچ ممانعتی علیه آنها ایجاد کنند. انتظار دارند که به آسانی اهداف خود را تحقق بخشند. پ.ک.ک و کورد نمی‌تواند اجازه دهد که فاشیسم تثبیت شود، به همین علت است که کورد و پ.ک.ک را هدف قرار می‌دهند. به کسانی که در ترکیه علیه فاشیسم برای دمکراسی و آزادی مبارزه می‌کنند می‌گویند که اقدامات شما در راستای منافع پ.ک.ک است. ما می‌خواهیم که پ.ک.ک و کورد را از میان برداریم، شما از دمکراسی و آزادی سخن می‌گویید، علیه ما ایستاده‌اید، اجازه نمی‌دهید که ما قتلعام پ.ک.ک و کورد را به نتیجه برسانیم. اقدامات شما در راستای خدمت به پ.ک.ک و کورد است، شریک اقدامات آنها هستید. هر کس که با آنها شراکت و دوستی داشته باشد، با ما دشمن است. به همین دلیل است که به این افراد حمله می‌شود. این مسئله بر خلق ترکیه، بر چپ‌های ترکیه، دمکرات‌های ترکیه و نویسندگان آنها نیز تاثیرگذار است. برخی می‌گویند که ما ارتباطی با پ.ک.ک نداشته باشیم، از کوردها دوری گزینیم تا بتوانیم خودمان را حفظ کنیم، هدف قرار نگیریم، کشته نشویم، دستگیر نشویم. زیرا می‌بینند که در ترکیه، دوستی کورد و پ.ک.ک به دستگیری و زندان و قتل منتهی می‌شود. همانگونه که زندگی را بر کوردها حرام کرده‌اند، زندگی را بر آنها نیز حرام می‌کنند. این استراتژی دولت ترک است. دولت ترکیه به منظور از میان برداشتن کوردها، تلاش دارد تا جامعه ترکیه را علیه جامعه کورد برانگیزد. تا از این طریق بتواند کوردها را نابود کند. در بخش ترکی ترکیه، هر کس در قتلعام کورد با دولت ترکیه همگام نباشد، به دوستی با کوردها متهم می‌شود، به دشمنی با دولت متهم می‌شود. استراتزی دولت بر این اساس است. زیرا پ.ک.ک و کورد توانسته‌اند تا اندازه ای این استراتژی را از میان بردارند و این اقدام را به عنوان خطری برای خود می‌دانند. کورد و پ.ک.ک همکار و حامی دمکرات‌ها، سوسیالیستهای ترکیه و جامعه ترکیه هستند، آنها را تقویت می‌کنند. اجازه نمی‌دهند که نابود شوند، کسانی که با کورد دوستی می‌کنند، آنها نیز حامی کوردها هستند. به کورد نیرو می‌بخشند. این دو مکمل یکدیگرند و درست اینست. هر زمان که بین خلق کورد و ترکیه، بین سیاستهای آنها در عرصه دمکراسی و سوسیالیسم اشتراک نظری ایجاد شود، اتحادی ایجاد شود، ائتلافی روی دهد این حاکمیت نمی‌تواند ادامه بقا بدهد.

تلویزیون سترک: پیش از این در ترکیه می گفتند هر شهروند یک اطلاعاتی باشد، اخبار مرتبط به دوستان، همسایگان خود را گزارش دهد. بعدا اردوغان در قصر خود هر بار بخشدارها را گردهم می‌آورد. اکنون نیز نیرویی را تحت عنوان بکچی به میان خلق انداخته است. حتی حق حمل اسلحه را نیز به شیوه‌ای قانونی به آنها داده‌اند. به نظر شما چرا این اقدامات در این سطح انجام می‌شود؟

جمیل باییک: بکچی‌ها سازمان مسلح آ.ک.پ/م.ه.پ هستند. غیر از این چیز دیگری نیستند. آ.ک.پ/م.ه.پ برای حفظ حاکمیت خود، در حال تدارک دیدن نیروی نظامی خود برآمده است. پلیس کاملا تحت کنترل آنها قرار دارد. اما کافی نیست. به همین علت است که همراه با نیروی پلیس، نیروی جدید دیگری نیز سازماندهی می‌شود، تمامی اعضای آن نیز از آ.ک.پ/م.ه.پ هستند. کسانی که به بکچی‌ها می‌پیوندند اعضای آنها هستند. اعضای خود را تحت عنوان بکچی مسلح می‌کنند. در حال تدارک نیروی مسلح خود هستند. از این طریق می‌خواهند خلق را از خانه تا بیرون از خانه کاملا تحت کنترل داشته باشند. تا هیچ کس علیه آنها جرات مخالفت و اعتراضی را نداشته باشد. تا هیچ کس در راستای مبارزه برای دمکراسی و آزادی در ترکیه قدمی برندارد. تا هر کس در این زمینه قدمی بردارد به وی حمله کنند. و حمله نیز می‌کنند. در تلویزیونهایشان نیز می‌توان شاهد این حملات بود. اکنون در ترکیه آ.ک.پ/م.ه.پ از طریق ارعاب، قتل و نژاد‌پرستی تلاش می‌کنند حکومت و حاکمیت خود را به تمامی تثبیت کنند. محدودیتها برای انجام این کار را نیز از میان بردارند. این نیرو را در این راستا اماده کرده‌اند. زیرا می‌دانند که از این طریق است که می‌توانند در انتخاباتی که در آن رأی به دست نمی‌آوردند پیروز شوند. اما حتی اگر انتخاباتی نیز برگزار نشود، این وضعیت برای آنها تهدید کننده است. به همین علت لازم است که انتخابات برگزار شود، حتی اگر این انتخابات صوری نیز باشد باید در انتخابات پیروز شوند. چگونه در انتخابات پیروز می‌شوند؟ از طریق زور و پلیس و بکچی‌ها. غیر از این نیروها، نیروهای دیگری نیز دارند، مانند سعادت و گروه‌های دیگری از این قبیل. اولکو اوجاکلری، عثمانلی اوجالکری نیز جزو نیروهای آنان هستند. یعنی به تمامی خلق را تحت کنترل خود قرار داده‌اند، خلق را به سکوت واداشته‌اند، تسلیم کرده‌اند. اگر حتی انتخاباتی نیز برگزار شود، تلاش می‌کنند از این طریق در صندوق‌ها به پیروزی دست پیدا کنند.

تلویزیون سترک: یعنی حتی افرادی که بارش چاکان را نیز به قتل رساندند جزو این افراد بودند؟

جمیل باییک: بله، یعنی اگر انتخابات را برگزار کنند از این طریق رفتار می‌کنند. می‌گویند ببیند در ترکیه دمکراسی وجود دارد، انتخابات برگزار شده است. ما بار دیگر به پیروزی رسیدیم.  یعنی نمی‌خواهند که از مسند قدرت به کنار روند، به همین دلیل تدابیر لازم را اتخاذ می‌کنند. نیروهای خود را آماده می‌کنند که به هرکس که علیه انان اقدامی انجام دهد حمله کنند. مخالفان را نابود کنند. به همین دلیل دست به ایجاد این نیروها زده‌اند.

تلویزیون سترک: حزب دمکراتیک خلق‌ها از جولمرک و ادرنه به سازماندهی یک راهپیمایی دست زد، اما همراه با آغاز این راهپیمایی حملات نیز آغاز شدند. چرا اینقدر از راهپیمایی حزب دمکراتیک خلق‌ها و این حزب اینچنین می‌ترسند؟

جمیل باییک: زیرا در حزب دمکراتیک خلق‌ها مرگ و نابودی خود را می‌بینند. حزب دمکراتیک خلق‌ها حزبی ترکیه‌ای است. یک حزب کوردی نیست. حزبی کوردی به نظر می‌رسد، یعنی در اصل یک حزب کوردی است که می‌خواهد به یک حزب ترکیه‌ای تبدیل شود. چنین چیزی نیست، حزب دمکراتیک خلق‌ها یک حزب ترکیه‌ای است. در ترکیه می‌خواهد دمکراسی را مستقر کند. به همین علت است که علیه فاشیسم ایستادگی می‌کند. علیه قتل‌عام خلق‌ها، اشغالگری، ظلم و بیعدالتی ایستادگی می‌کند. این مبارزه را مدیریت می‌کند. در ترکیه آ.ک.پ/م.ه.پ می‌خواهند که سیستمی فاشیستی را مستقر کنند. در این سیستم آ.ک.پ/م.ه.پ می‌خواهند که خود حضور داشته و حزب خلق جمهوری نیز در راستای منافع آنان گام بردارد. هیچگونه نیروی اپوزیسیونی وجود نداشته باشد، خط سیاسی دیگری در ترکیه حضور نداشته باشد. خواستند که صرفا دو حزب مانند آمریکا وجود داشته باشد، یعنی آ.ک.پ/م.ه.پ و حزب خلق جمهوری. اگر احزاب دیگری نیز وجود داشته باشند، زیر مجموعه حزب خلق جمهوری باشند. یعنی در اصل نظامی دو حزبی باشد. اما حزب دمکراتیک خلق‌ها به خط سوم در ترکیه تبدیل شده است. یعنی سیستم می‌خواست که به شیوه دو حزبی باقی بماند و حزب دمکراتیک خلق‌ها این خواست را بی‌اثر نمود. نه فقط این خواست را خنثی نمود بلکه به بحرانی برای آن‌ها نیز بدل شد. یعنی بدون حزب دمکراتیک خلق‌ها در ترکیه هیچ کس نمی‌تواند در سیاست  به نتیجه‌ای دست یابد و از حاکمیت و قدرت به نتیجه‌ای دست پیدا کند.

تلویزیون سترک: در انتخابات شهرداریهای نیز مشاهده شد که حزب دمکراتیک خلق‌ها به کدام طرف توجه نمود و به پیروزی رسید...

جمیل باییک: این موضوع مشخص شد. به این علت خواست‌های ا.ک.پ/م.ه.پ را که تلاش داشتند در ترکیه تحقق بخشند، خنثی شد. به نیرویی بزرگ تبدیل شدند. خصوصا که امروز در ترکیه حزب دمکراتیک خلق‌ها نمایندگی اپوزیسیون را بر عهده دارد. یعنی در ترکیه نویسندگان، سیاستمداران، دمکراتها، سوسیالیستها، کسانی که علیه فاشیسم آ.ک.پ/م.ه.پ مبارزه می‌کنند، می‌گویند که حزب دمکراتیک خلق‌ها نمایندگی راستین اپوزیسیون را برعهده دارد. حزب خلق جمهوری اپوزیسیون نیست. حزب خلق ابزار دست اردوغان و م.ه.پ است. ابزاری در دست آنهاست. هر زمان که ا.ک.پ/م.ه.پ در تنگنا قرار گیرد، این حزب نقش خود را به عنوان همکار و حامی آن‌ها ایفا می‌کند، آنها را از تنگنا خارج می‌سازد. همه می‌توانند شاهد این مسئله باشند. مبنای حزب خلق جمهوری اینگونه نیست، قاعده این حزب انسان‌های درست، میهن‌دوست، سوسیالیست و دمکرات هستند. آن‌ها می‌خواهند که با حزب دمکراتیک خلق‌ها ارتباط برقرار کنند. اما رهبری این حزب اینگونه نیست. زیرا حزبی است که زمانی در مسند قدرت بوده است، حزبی است که پیش از این قدرت دولت را در دست داشته اشت. از دولت صیانت کرده است، به همین علت زمانی که می‌بیند که دولت دچار تنگنا شده است، به آ.ک.پ/م.ه.پ کمک می‌کند. آ.ک.پ/م.ه.پ نیز از حزب خلق جمهوری ممنون هستند. زیرا انقش اپوزیسیون را ایفا نمی‌کند.

اگر در ترکیه آ.ک.پ/م.ه.پ گام‌هایی را برداشته‌اند، اگر امروز  ترکیه با مشکلاتی مواجه است به علت حضور حزب خلق جمهوری است. همه شاهد این وضعیت هستند، حزب خلق جمهوری ترکیه را به وضعیت امروز کشانده است. به همین علت است که دمکرات‌ها، سوسیالیستها، میهن‌دوستان، کسانی که علیه فاشیسم هستند، حزب دمکراتیک خلق‌ها را به عنوان امیدی برای خود ملاحظه می‌کنند. به همین علت است که همه به سوی این حزب می‌آیند. از طرف دیگر از حزب دمکراتیک خلق‌ها بسیار می‌ترسند، به همین دلیل است که شدت حملات به این حزب افزایش پیدا کرده است، تلاش می‌شود خط سوم را از میان بردارند، تلاش می‌کنند مبارزه برای جمهوری دمکراتیک را از میان بردارند. تلاش می‌شود ائتلاف خلق‌ها ایجاد نشود، زیرا در میان حزب دمکراتیک خلق‌ها، با تمامی خلق‌ها، ادیان و مذاهب، فرهنگ‌ها ائتلاف خود را ایجاد می‌کند. ترکیه را نمایندگی می‌کند.

از طرف دیگر تلاش می‌کنند مانع از پیشرفتهای این حزب شوند، به این طریق سعی می‌شود که حزب دمکراتیک خلق‌ها را ساکت کنند. اما این حزب ساکت نمی‌شود، علیه سیاست آنها جبهه‌گیری می‌کند، به این حزب علنا اعلام می‌کنند که تو علیه سیاستهای ما اقدام می‌کنی، چگونه ان را نمی‌پذیری، باید ان را بپذیری. اگر حزب دمکراتیک این مسئله را بپذیرد، این به معنای مرگ حزب دمکراتیک خلق‌ها خواهد بود، به معنای مرگ تمامی خلق‌های ترکیه است. زیر ا با وجود حزب دمکراتیک خلق‌ها اتحاد و ائتلاف با تمامی خلق‌ها، مذاهب و ادیان و فرهنگ‌ها امکان‌پذیر است. در غیر اینصورت این خلق‌ها و فرهنگ‌ها دچار مرگ می‌شوند. حزب دمکراتیک خلق‌ها از تمامی خلق‌ها و مذاهب حمایت می‌کند، به همین علت است که به این حزب می‌گویند که برای ترکیه خطرناک است، به این حزب حمله می‌کنند، علیه ان موضع می‌گیرند، در این راستا مبارزه‌ای را حزب دمکراتیک خلق‌ها دنبال می‌کند برای تمامی خلق‌های ترکیه است، برای تمامی ادیان و مذاهب فرهنگ‌های ساکن در ترکیه است. و این مبارزه مبارزه‌ای واقعی و مبارزه‌ای مقدس است.

در خاتمه می‌خواهم به موضوع دیگری نیز اشاره کنم؛ احتمال دارد که حاکمیت آ.ک.پ/م.ه.پ تمامی فرصت‌های ترکیه را بدون محدودیت مورد بهره‌برداری قرار دهد، تمامی قوانین ملت پرستانه در ترکیه برای اهداف خود مورد استفاده قرار داده و حقوق بین‌المللی را نقض کند، زیرا این حزب تلاش دارد تا فاشیسم را در ترکیه نهادینه کند. به این منظور است که به چنین اقداماتی دست می‌زند. در خارج از ترکیه به جنگ دست می‌زند، زیرا بدون وجود جنگ نمی‌تواند صفوف خود را منسجم کند. زیرا بدون جنگ نمی‌تواند نژاد‌پرستی را قدرت بخشد، نمی‌تواند جامعه ترکیه به درون نژادپرستی بکشاند، نمی‌تواند اهداف خود را عملی کند. به همین علت است که به این سطح از ستمگری دست می‌زند، به بیعدالتی دست می‌زند، ترس و واهمه را در دل همه می‌کارد، در حال ارسال پیام است که هر کس در مقابل این حزب قد علم نماید، دستگیر می‌شود، و هیچ کس حق ندارد بدون اجازه ما سیاست‌ورزی کند. او را می‌کشیم، هر کس که در مقابل ما قد علم کند او را می‌کشیم، دستگیر می‌کنیم. این پیام را به همه می‌دهند. اما لازم است که هیچ کس نترسد. باید در مقابل آنان ایستادگی کرد. ان‌ها هم اکنون از شیوع ویروس کرونا بهره‌برداری می‌کنند. تلاش می‌کنند جامعه را به تمامی بدون تاثیرگذاری کنند. حتی تلاش می‌کنند حقوق جامعه را نیز از جامعه بگیرند. لازم است خلقمان و خصوصا کورد و تمامی خلق‌های ترکیه، نیروهای دمکراسی این محدودیتها را نپذیرند. نگاه کنید در آمریکا ویروس کرونا بیش از هر جای دیگری شیوع پیدا کرده است، مبتلایان به این ویروس بیش از هر کشوری در آمریکا هستند، اما خلق در امریکا به خیابانها امدند. بسیار قدرتمندانه نیز در خیابانها ظاهر شدند. هم اکنون نیز ادامه دارد. باید از این مسئله به نتیجه‌گیری برای خود دست زد.

نباید از ویروس کرونا ترسید، این قانون و تدابیر اتخاذ شده از سوی آ.ک.پ/م.ه.پ علیه جامعه را نباید پذیرفت. رویدادهای بسیاری به وقوع می‌پیوندند. از هر زمینه‌ای می‌توان برای قیام استفاده کرد، به همین دلیل لازم است که خصوصا خلق کورد، زنان و جوانان خلق کورد علیه تمامی این بیعدالتی‌ها، کشتار و قتل‌ها بپا خیزند، قیام کنند و نترسند. در مقابل این تهدید مقاومت کنند. اگر اینگونه نباشد فاشیسم نهادینه می‌شود. در اینصورت است که وضعیت بسیار بدتر می‌شود. اکنون امکاناتی وجود دارند که مانع از نهادینه شدن فاشیسم شوند. به همین دلیل لازم است زنان و جوانان پیشاهنگی این مرحله را بدست بگیرند. لازم است که در مقابل ترس ایستادگی شود. روحی جدید در جامعه دمیده و پیشاهنگی جامعه را در دست بگیرند. در چنین صورتی است که رژیم نمی‌تواند بر پا بایستد.