جمیل باییک ریاست مشترک شورای رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان با خاطرنشان کردن پیام عبدالله اوجالان رهبر خلق کورد مبنی بر اینکه کوردها نباید همچون جنگ جهانی اول فرصتها را از دست دهند و به این منظور خواستار اتحاد ملی شده است. باییک اظهار کرد:"رهبر اپو در رابطه با مسئله زینی ورتی خطر بزرگی را مشاهده کرده است. از اینرو هشدار داده و به وظیفه ملی و تاریخی خود عمل کردند، اعلام نمودند که میان کوردها نباید به هیچ عنوانی جنگ روی دهد. کوردها باید علیه دشمنان مبارزه کنند و کنگره ملی را با اتحاد ملی برپا نموده و نیروهای نظامی تحت امر خود را تحت فرماندهی مشترک سازماندهی کنند. لازم است تمامی آحاد جامعه به ویژه احزابی که برای کوردها فعالیت میکنند این مورد را مد نظر قرار داده و بر مبنای آن عمل کنند."
جمیل باییک ریاست مشترک شورای رهبری کنفدرالیسم جوامع کوردستان به پرسشهای سترک تیوی پاسخ داد. بخش اول این گفتگو را منتشر میکنیم.
سترک تیوی: رهبر خلق کورد، عبدالله اوجالان حزب کارگران کوردستان را حزب شهیدان و ماه مه را ماه شهیدان نامگذاری کردند. مبارزات بزرگی در این زمینه در جریان است، مقاومتهای بزرگ به رغم هزینههای سنگین همچنان ادامه دارد. ارزیابی شما از ماه مه چیست؟
جمیل باییک: ما در ماه شهیدان بسر میبریم. ماه شهیدان برای جنبش ما دارای جایگاهی ویژه است. هر عضو پ.ک.ک در این ماه بر مبنای حقیقت شهیدان کارنامه خود را ارزیابی میکند. به کاستیها و نواقص خود اندیشیده و برای حل آنان تلاش میکند. اینچنین بر مبنای حقیقت شهدا اقدام به خودسازی میکند. برای اینکه آرمانهای شهیدان را محقق کند و به آرزوهای آنان جامه عمل بپوشاند تلاش میکند. زیرا شهیدان رهبر و فرمانده ما هستند. ما نیز رهروان راه آنانیم. خواست ما عمل به مطالبات و تحقق آرمانهای آنان است. ما اینگونه ماه شهیدان را گرامی میداریم. به این مناسبت در نمود رفیق هاکی کارر، خلیل چافگون، محمد کاراسونگور، هوزان مزگین، رفیق فرهاد کورتای، همچنین رفیق شیرین علمهولی و رفقایی که اعدام شدند، همچنین دنیز گزمیش، یوسف آسلان، حسین اینان، سینان جمگیل، ابراهیم کایپاککایا، اولاش بایراکتاش از تمامی شهیدان راه سوسیالیسم، آزادی، دمکراسی و عدالت با احترام و ادای دین یاد میکنیم.
به پیش بردن مبارزه در کوردستان خیلی دشوار است. بلکه در هر کشوری اینطوری است، اگر در این دوره سطح کوردستان در نظر گرفته شود، از همهی کشورها دشوارتر است. این مبارزات دشوار با شهدا به پیش رفته است، شهدا ما را به امروز رساندند. شهدا با مبارزات خود خلق کورد را از خواب مرگ بیدار کردند، سر پا کرد، دوباره زنده کرد، جوان کرد؛ به نمونهای برای خاورمیانه و حتی بشریت بدل نمود. اما دشمن در حال تبلیغات و شایعه پراکنی است، این تبلیغات بر روی برخی از افراد متعلق به خلق ما نیز تأثیر گذاشت. این تبلیغات چیست؟ میگویند کسانی که شهید میشوند، تمام شده و پایان مییابند. چنین عمل کرده و بر برخی تأثیر گذاشتند. این حقیقت ندارد. شهیدان مانع توطئهی اشغالگران میشوند. اهداف آنها با ارزش است، اجازه نمیدهند که کوردها قتلعام شوند. هدف اشغالگران قتلعام است. شهدا خلق کورد را سر پا نگه داشتند، خلق کورد را زنده کردند. براین اساس هیچگاه خون آنان تلف نشده و نخواهد شد. بنابراین نباید گفت که بلاسبب شهید شدند. هر شهادتی زنده شدن خلق کورد را ممکن کرد. حسرت آزادیخواهی خلق کورد را بزرگ کرد. این مبارزات آزادی و دمکراسی را به پیش برد. باید اینگونه به حقیقت شهدا نزدیک شد.
شهدای کوردستان برای خود کاری نکردند، برای خود چیزی نخواستند، همهی فرصتها و جان خود را به خدمت خلق کورد و آزادی و دمکراسی و بشریت در آوردند. این شهدا فقط شهدای خلق کورد نیستند بلکه شهید همهی خلقها هستند، شهدای انسانیت هستند. شهدای زن که آزادی را اساس قرار میدهند. شهیدانی که همهی خلقها را از دست حکومتها و قدرتها نجات دادهاند. شهدا را باید اینگونه درک کرد و اینگونه آنها را تصور نمود. رهبر آپو گفت؛«من رفیق و همراه شهدا هستم، من سخنگوی شهدا هستم». خود را اینگونه نشان داد. اگر رهبر آپو ایستاده است، اگر رهبر آپو پیشاهنگ این جنبش، این خلق و بشریت است، اگر در امرالی، اشغالگران، قاتلان و فاشیستها نمیتوانند او را تسلیم کنند، این به ایستار رهبر آپو بستگی دارد. چون رهبر آپو گفت؛«من سخنگوی شهدا هستم.» معنی آن این است. یعنی من بر راه اهداف آنها، امیدها و آرزوهای آنها، درخواستهای آنها، زندگی آنها و معیارها و ارزشهای آنها و بر خط آنها هستم و راه میروم. بین رهبر آپو و شهدا وابستگی وجود دارد، ما نباید بگوییم که چکار باید بکنیم و وظیفهی ما چیست؟ چون شهدا وظیفهی هر کسی را نشان دادهاند، که چکار کنند، راه را روشن کردهاند. به آنها نیرو دادهاند تا بتوانند مسیر را طی کنند. رهبر آپو سخنگوی آنان است، رهبر آپو به همه فرمان داده است، راه همه را روشن کرده است، بهترین اندیشه را به کوردها ارزانی داشته است، به همین دلیل هیچ کس نمیتواند بگوید وظیفهی من چیست؟ من چکار باید بکنم؟ هر کسی باید بر اساس حقیقت رهبر آپو شهدا در هر جایی که باشند، باید به وظیفهی خود در قبال شهدا، در قبال خلق کورد، برای ایجاد آزادی و دمکراسی، عمل کنند. حقیقت این است، اگر اینگونه به رهبر آپو و شهدا بنگرند، کار درست و نگرشی درست داشتهاند.
سترک تیوی: پس از ۲۱ سال رهبر آپو برای اولین بار با خانوادهی خود تماس تلفنی برقرار کرد. آن نیز نه به خاطر معیارهای جداگانه زندانیان. حق ایشان تابحال پایمال میشد، برای اولین بار توانست تماس تلفنی بگیرد. رهبر آپو یک بار دیگر برای چارهیابی از عقل سلیم استفاده کرد. شما این تماس تلفنی را چگونه ارزیابی میکنید؟ سپس به مضمون نیز بپردازیم؟
باییک: جنبش ما مقاومت و مبارزه میکند. این بر هر کسی تاثیر میگذارد. هم بر روی خلق کورد و هم بر روی دوستان خلق کورد و هم بر دشمنان خلق کورد. هم بر دولت اشغالگر و قاتل ترکیه نیز تاثیر میگذارد. خلق ما، خلقی قهرمان است، خلقیست که عزم خود را برای آزادی و دمکراسی جزم کرده است. در هر شرایطی مبارزه میکند. وفاداری خود به رهبر آپو را در هر شرایطی نشان میدهد. رهب آپو سبب شد تا هم مبارزات و هم وفاداری خلق، بر دولت اشغالگر و قاتل ترکیه تاثیر بگذارد.
ناچار شد این سخنان را تلفنی اعلام کند. پیشتر نیز من گفته بودم شیوهی رفتار دولت ترکیه با رهبر آپو کاملا سیاسی است. چه بخواهد دیدارها با او انجام شود چه نخواهد؛ هر کاری که بکند سیاسی است. در این کارها هدف مشخصی دارند. باید مسئله را اینگونه درک کرد. رهبر آپو هم فقط رهبر خلق کورد نیست بلکه رهبر خلقها و رهبر آزادی و دمکراسی است، پیشاهنگ چارهیابی یک مسئلهی انسانی است. به همین دلیل وقتی دیدارها با رهبر آپو انجام شود، او به مسئولیت خود هم در قبال خلق کورد، هم برای همهی خلقها و هم برای انسانیت عمل خواهد کرد. کاستیها و ضعفها را یادآوری میکند. اگر در مبارزه پیشرفت وجود داشته باشد میخواهد که مبارزات بزرگتر و گستردهتر شوند. به همین دلیل رهبر آپو هم برای خلق کورد، هم برای خلقهای خاورمیانه، هم برای نیروهای دمکراتیک و هم برای آزادی آنچه لازم باشد انجام میدهد و میگوید. انتقادات و پیشنهاداتش هر چه که باشد را بیان میکند، به وظیفهی خود عمل میکند. رهبر آپو همیشه خاطرنشان کرده است که تحت ظلم حاکمیت و بردهداری نباید زندگی کرد. برای خود و برای آزادی و دمکراسی باید جنگید. هیچ کس به آسانی حق کسی را نمیدهد، اگر تو خود را سازماندهی کردی، اگر خود را آموزش دادی، اگر مبارزه کردی، آنگاه میتوانی به آزادی و دمکراسی دست پیدا کنی در غیر اینصورت آزادی و دمکراسی خود به خود به دست نمیآید. حکومت هم نمیگوید این حق شماست، ما حق شما را خواهیم داد. حق باید با مبارزه گرفته شود. به همین دلیل اگر خود را فریب دهی آنها هم متوجه خواهند شد. اینگونه به وظیفهی خود عمل میکند. اکنون نیز با یک تماس تلفنی مردم را فریب میدهند، خلق از حال رهبر خود مطلع شدهاند و این خوب است. برای این است که همیشه آنرا برای خود اساس قرار میدهد. با برقراری هرگونه تماس خواستار انجام ملاقات و کسب اطلاع از وضعیت رهبر خود میباشند. این نباید بدان معنا فرض شود که حصر رهبر آپو برداشته شده است. خطر برطرف شده است. هر کسی دولت ترکیه را بشناسد میداند که دولت ترکیه دولتی ضد کورد است. ضد آزادی و دمکراسی است. ضد سوسیالیسم است. به همین دلیل چکار میکنند، نمیدانیم. برای همین لازم است که خلق ما هشیار باشند. وابستگی خود به رهبر آپو را بیشتر کنند. به وظیفهی خود عمل کنند. باید آنچه لازم است را انجام دهند. از رهبر خود در هر لحظه صیانت کنند. نه با حرف زدن بلکه با مبارزه کردن، با ایستادگی باید از رهبر خود پشتیبانی کنند. خلقی که از رهبری خود پشتیبانی نکنند، نمیتوانند از خود هم صیانت کنند. اگر خلق ما امروز میگوید؛«زنده باد رهبر آپو»، با رهبر آپو جایگاه خود را بالاتر میبرند. از خود صیانت میکنند. به همین دلیل باید هشیار باشیم. باید همه خود را نیرومندتر کنند. باید مانع خطر شد. نه با حرف زدن بلکه با مبارزه و مقاومت باید خود را نشان داد. خلقی که از رهبر خود حمایت نکند نمیتواند از خود نیز حمایت کند. اینگونه باید نیرومندتر به پیش رفت و اینگونه باید مانع خطر و تهدید شد.
سترک تیوی: رهبر آپو در مورد اهمیت اتحاد ملی سخن میگوید، حزب شما پیش از آمادگی خود را برای مشارکت در اتحاد ملی اعلام کرده بود. به ویژه در مورد پروتکل میان شما و پ.د.ک در مورد سال ۱۹٨۲ سخن گفتند. شما نیز به طور رسمی بیانیه منتشر کرده و بر آن تأکید کردید. در این مرحله اهمیت آن در چیست؟
باییک: رهبر آپو همهی عمر و زندگی خود را برای آگاهی خلق کورد، سازماندهی خلق کورد، آموزش خلق کورد و آزادی خلق کورد صرف کرد. به همین دلیل در هر زمانی نیز بر اتحاد خلق کورد تاکید میکند. زندگی خود را وقف آن کرد. اگر امروز خلق کورد در سرتاسر کوردستان و خارج از آن خواهان اتحاد ملی است این امر با تلاشها و مبارزات رهبر آپو محقق شده است. شاید در چارچوب رسمیت برخی به این مهم پرداختند اما رهبر آپو این نگرش را در میان خلق اشاعه داد. تقسیم کوردستان را که توسط اشغالگران میان کوردها ایجاد شده بود برای مردم شرح داده و مقابله با آن را هدف قرار داد. به همین دلیل روح اتحاد ملی میان کوردها نیرومند شد. باید این را بدانیم. فکر میکنم خلقمان به این موضوع واقفند. رهبران و احزاب دیگر کورد در مورد اتحاد کوردها اقدامی برنداشته و برای پایان دادن به اختلافات تلاش نکردند. حتی تجزیهای که از سوی دشمنان بر کوردها اعمال شده بود را بهانهای برای خود قرار دادند. برای اولین بار رهبر آپو به تجزیه شدن کوردها پایان داد و مبارزه را به سراسر کوردستان کشاند. نیروهای گریلا را وارد عرصه کرد. روحیهای ملی را شکل داد. با تکیه بر این روحیه اتحاد ملی نیرومند شد. اتحاد ملی در میان خلق کورد اشاعه یافت. رهبر اپو خواستار اتحاد میان احزاب کورد است. زیرا امروز جنگ جهانی سوم در جریان است. این جنگ در خاورمیانه جریان داشته و کورد در مرکز آن قرار گرفته است. در جنگ جهانی اول فرصت بزرگی برای کوردها فراهم شد تا به مسائل خود پایان دهند، اما در آن برهه کوردها متحد نبودند. کوردها نتوانستند در این جنگ به آرمانهای خود دست یابند و به همین دلیل کوردها دچار مصائب و آلام بزرگی شدند. اکنون جنگ سوم جهانی در جریان است. وضعیت شکل گرفته در جنگ جهانی اول بهم ریخت. این مهم فرصت بزرگی را فراروی کوردها قرار داده است. زیرا کوردها مورد پذیرش واقع نمیشدند و نابودی کوردها را رأس سیاستهای خود قرار داده بودند. در جنگ جهانی سوم فرصتهای بیشتری نسبت به جنگ جهانی اول برای کوردها فراهم شدند. اشغالگران با علم بر این موقعیت خواستار پیشگیری از مبارزات آزادیخواهانه کوردها هستند. این وضعیت خطراتی نیز را به همراه دارد. رهبر آپو میگوید که «کوردها فرصت تاریخی بزرگی در دست دارند و خطرهایی هم وجود دارد. من نمیخواهم که کوردها همچون جنگ جهانی اول با شکست روبرو شوند. برای اینکه بار دیگری متحمل شکست نشوند باید متحد گردند، در غیر اینصورت شکست در انتظار آنان خواهد بود. شاید شکستهای بزرگتری را تجربه کنند و نتوانند یکبار دیگر بپا خیزند. اگر متحد شوند هم خود به پیروزی دست یافته و هم خلقهای دیگر منطقه نیز به پیروزی میرسند». رهبری این مهم را به کوردها یادآوری میکند. نیروی اصلی یک خلق در اتحاد و همبستگی آن است. اگر شما خود را از این منبع محروم نمایی محکوم به شکست و نابودی خواهی شد. هدف از مبارزه ایستادگی در برابر نابودی و شکست است. رهبر آپو به رغم وضعیتی که در امرالی حکمفرماست راه و چاه را به همه نشان میدهد.
سترک تیوی: میخواهم بپرسم نیروهای گریلا به کمک شنگال شتافتند، به کمک کوبانی رفتند. به نزدیکی هولیر و به مخمور رفتند. دلایل محاصره قندیل و در همین رابطه ارزیابی پ.ک.ک و نیروهای گریلا از این وضعیت چیست؟
باییک: همه اذعان دارند که گریلا نیروی محافظت از خلق کورد و مدافع آزادی و دمکراسی است. دستاوردهای خلق کورد در هر نقطهای از خاک کوردستان مورد تعرض قرار گیرند نیروهای گریلا وارد میدان میشوند. زمانی که داعس به باشور کوردستان حملهور شد و شنگال و هولیر را هدف قرار داد این نیروهای گریلا بودند که به شنگال رفتند، به کرکوک رفتند و از باشور کوردستان محافظت نمودند. رهبر اپو اعلام کرد «ما میگوییم در هر جایی که خلق کورد مورد خطر واقع شوند ما در برابر آن مخاطرات ایستادگی میکنیم. این را وظیفه ملی و تاریخی خود میدانیم.
در رابطه با مسئله زینی ورتی رهبر آپو مخاطرات آن را مشاهده کرد. به همین دلیل هشدار داد. به مسئولیت ملی و تاریخی خویش عمل کرد. خاطرنشان کرد که احزاب کنونی باید اتحاد را مبنای سیاست خویش قرار دهند. نباید میان کوردها جنگ کوردکشی روی دهد. باید کوردها در برابر دشمنان بجنگند. برای این منظور لازم است متحد شده و کنگره ملی برپا کنند، نیروهای نظامی خود را در لوای فرماندهی مشترک متحد کنند. رهبر اپو این پیشنهاد را طرح کرد و همگی آنرا میدانند. خلقمان در اروپا، روژهلات، باشور، باکور و روژاوا، نویسندگان، هنرمندان، روشنفکران، سیاستمداران، نهادهای جامعه مدنی بیانیههایی منتشر کرده و اعلام کردند که نباید در زینی ورتی [میان نیروهای کورد] جنگی روی دهد، ما جنگ میان کوردها را نمیپذیریم، باید اتحاد خلق کورد شکل گیرد. کنگره ملی کوردستان برای همه طرفین از جمله ما نامهای فرستاد. دوستان کوردها در دانمارک نامهای برای ما و برای پ.د.ک ارسال کردند و اعلام کردند که تنش میان نیروهای کورد آنان را نگران است است، باید اتحاد را زمینه مبارزات خود کنید. نه تنها خلقمان بلکه حتی دوستان خلقمان نیز خواستار جنگ داخلی نیستند. کوردها باید این مهم را مشاهده کنند. احزاب کورد و در رأس آنها ما اعلام میکنیم که برای کوردها مبارزه را به پیش میبریم. باید به این پیامها توجه کنیم. این خواستهها درخواستهای شایستهای هستند. ما به این خواستههای به دیده احترام نگریسته و تلاش میکنیم به آنها جامه عمل بپوشانیم. نگرش ما اینگونه است. به صراحت اعلام میکنم. تنها خواسته ما این است که میان نیروهای کورد جنگ روی ندهد، کوردها به اتحاد دست یابند. کورد دست در دست هم گذاشته و حلیه دشمنان به مبارزات ادامه دهند. روز روزِ اتحاد است و هیچ چیزی مقدستر و ارزشمندتر از این وجود ندارد. پ.د.ک باید مسئله زینی ورتی را به تأخیر نیاندازد. آنرا به بعد موکول نکند. در مورد مسئله زینی ورتی هنوز هم تنشها تمام نشدهاند. وضعیت به کجا ختم میشود، اطلاع کاملی نداریم. چه زمانی میان نیروهای کوردی جنگ روی میدهد معلوم نیست. باید این تنش هر چه زودتر پایان داده شود. اجازه نداریم خلق کورد را با بحران تازهای روبرو کنیم. در صورتیکه برای خلق مبارزه میکنیم وظیفه داریم به خواستههای آنان عمل کنیم. خواسته هم این است که نیروی مذکور از زینی ورتی عقبنشینی کند. باید به موقعیت سابق خود برگردد، هر کدام از نیروها به مناطق خود بازگردند. آنانی که برای کوردها مبارزه میکنند باید این مهم را مبنا قرار دهند. ما علیه هیچ نیرویی نبوده و نمیخواهیم مانع کسی گردیم. در مقابل انتظار داریم دیگران هم برای ما مانعتراشی نکنند. ما نمیخواهیم یک حزب یا یک سازمان کورد به خواستههای دشمن عمل کرده و زمینه فعالیت نیروهای دشمن را فراهم کند.
سترک تیوی: رهبر عبدالله اوجالان سالهاست ذهنیت «یک مغازه تنگتر اما متعلق به خودم» را مورد انتقاد قرار میدهند. در تماس تلفنی با خانواده هم دوباره این موضوع را یادآوری کردند. چگونه باید به ارزیابی این سخنان پرداخت؟
باییک: رهبر آپو از روز نخست با خواستهها و اذهان کوچک و کممایه مخالفت کردند. زیرا اذهان کوچک و کممایه هیچ خدمتی به مسئله کورد نمیکنند و آزادی و دمکراسی کوردها را به پیش نمیبرد. این موضوع همیشه به خواستههای اشغالگران خدمت کرده است. تاریخ نمونههایی از این دست را به ما نشان میدهد. انسان نباید بر این مسئله پافشاری کند. رهبر آپو با سیاستهای ضعیف و محدود مخالف است. خواستار سیاستی گسترده و نیرومند است. خواستار عملکردی نیرومند است. زیرا تنها به این شیوه میتوان به اهداف خلق کورد خدمت کرد. [رهبری] چرا این عبارت را یادآوری کرد؟ زیرا اشغالگران خلق کورد و میهن کوردها را تجزیه کردهاند. آنانی که داعیه مبارزه برای کوردها را دارند باید برای پایان دادن به تجزیهای که دشمن بر خلقمان تحمیل کرده است مبارزه کنند. مبنا قرار دادن این تجزیه نشانهای از کوته فکری است. مسئله کوردها مسئله بسیار بزرگی است، هیچ مسئلهای در جهان به اندازه مسئله کوردها بزرگ نیست. با افکار کوچک و کممایه نمیتوانند مسئله را حل کنند. از اینرو اگر نگاه کنیم خواهیم دید که فردی ظاهر شده و عشیرهای، مذهبی، بخشی کوچک یا تنها حزب خود را مبنا قرار میدهد، سالهاست چنین رویکردی به اجرا گذاشته شد و نتیجهای کسب نشد. برای اولین بار اندیشههای رهبر آپو به این مرزبندی و محدودیت پایان داد. از اینرو به همان اندازه که مرزها برداشته شدند اتحاد داخلی کوردها نیز به همان اندازه گسترش یافت. مبارزه، هویت و شأن کورد اینچنین به جهانیان شناخته شد. این نشان داد که انسان هر چقدر گستردهتر به مسائل بیاندیشد میتواند نتایج بزرگتری کسب کند. الان برخی مدعی میشوند که باشور مال ماست، یعنی اینکه متعلق به تمامی کوردها نیست. اینان حتی میگویند که فلان منطقه مال من است و اجازه نمیدهند که کسی در آن منطقه فعالیت کند. نه کوردها بلکه اشغالگران از این وضعیت نفع میبرند. باید کوردستان سرزمین متعلق به همه کوردها باشد و هر کس بتواند در آن به شیوهای آزادانه سیاستورزی کند، خود را سازماندهی کند و در مبارزه جای گیرد. بدیهی است هر که مبارزهای بهتر را به پیش برد خلق او را پسندیده و به کمک وی میشتابند. لازم نیست منطقهای را برای خویش جدا کند و حاکمیت را بر آنجا تحمیل کرده و دیگران را محروم کند. همچنین خلق را مجبور کند که از او حمایت کنند. این رویکرد نتیجهای نخواهد داشت، تمامی آنهایی که چنین رویهای را در پیش گرفتهاند در پایان شکست خوردهاند. کوردها باید از تاریخ خود و تاریخ دیگر خلقهای جهان تجربه کسب کنند و بر این مبنا خود را سازماندهی کنند تا با بحرانهای مشابهی روبرو نگردند. رهبر آپو در این رابطه اعلام میدارد که «کوردها باید به توافقی دمکراتیک میان خود دست یابند. همچنین باید کوردها در داخل و در رابطه با خلقهای ترک، فارس، عرب و دیگر توافقنامههایی را منعقد کنند. زمانیکه چنین توافقاتی بر مبنای آزادی و دمکراسی شکل گیرند در آنصورت میتوان به نتیجه دست یافت. در غیراینصورت نتیجهای متصور نیست». در واقع رهبر آپو نگرشهای کوتهبین. محدود و تکمحور را مورد نقد قرار داده و بر این مبنا پیشنهادهایی را طرح میکند. اعلام میکند که ما به عنوان ملت کورد باید «ملت دمکراتیک» را به عنوان الگوی خود مبنا قرار دهیم. برادری و مساوات را مبنا قرار دهیم. شاید افکار و اندیشههای دیگری نیز وجود داشته باشند. لازم نیست آنها را رد کرده و ممنوع نمود. لازم است انسان با دیگر خلقها، نهادها و سازمانها به توافق دست یابد تا اینچنین برای حل مسائل گام بردارد.
سترک تیوی: همچنانکه شما هم اشاره کردید در جنگ جهانی سوم به مرکزیت کوردستان رویکردهای استراتژیک با بنبست مواجه شدهاند و برخی نیروها در صدد اعمال استراتژیهای تازهای هستند، از سوی دیگر خطمشی سوم که دستیابی به راه حل را مد نظر قرار داده است از سوی جنبش ازادیخواهی خلق کوردستان به پیش برده میشود. وضعیت نیروها در خاورمیانه و کوردستان چگونه است و شما چگونه آنرا مورد ارزیابی قرار میدهید؟
باییک: اکنون در خاورمیانه آمریکا و روسیه حضور دارند. چند دولت اروپایی دیده میشوند اما نیروهای اصلی در خاورمیانه آمریکا و روسیه هستند. آن دو هم به تمامی منافع خود را مد نظر قرار داده و بر این مبنا سیاستورزی میکنند. در کنار آنان دولتهای خاورمیانه هم حضور دارند. آنان هم تنها به فکر منافع خود هستند و خواستهی دیگری ندارند. دمکراسی و مشارکت مردم را مبنا نمیدانند. تقسیم فرصتها با خلقها را معیار خود نمیدانند. تنها دغدغه آنان تداوم حاکمیت خود است. برای این منظور ظلم بزرگی را بر خلقها روا میدارند. هم نیروهای خارجی که به منطقه آمدهاند و هم رژیمهای حاکم در منطقه تنها و تنها در فکر منافع و آمال خویش هستند. بدیهی است نیرویی که تنها در فکر منافع خود باشد مداوما به ایجاد مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دست میزند. اگر امروز خاورمیانه تا به این اندازه با مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی و جنگ روبروست به همین دلیل است. زیرا این نیروها تنها در اندیشه منافع خود هستند. آنانی که بانی مسائل هستند نمیتوانند انرا حل کنند. زیرا هیچ نفعی در دستیابی به راه حل برایشان متصور نیست. زیرا بحرانزایی و تداوم حضور خود با تکیه بر این بحرانها رویه آنهاست. آنکه در فکر خدمت به خلقهای خاورمیانه میباشد، آنکه برای دستیابی به دمکراسی و آزادی مبارزه نموده و خواستار حل مسائل اجتماعی، اقتخادی و نظامی و همچنین تحقق صلح است تنها رهبر آپوست. رهبر آپو برای خلقهای خاورمیانه و بشریت پارادایمی نو را طرح کرد. نگرش دمکراتیک، ملت دمکراتیک و شیوه مدیریت آنرا نشان داده و به خلقها هدیه کرد. اکنون خلقهای منطقه به این دلیل رهبر آپو را به عنوان رهبر خود میپذیرند. چرا؟ زیرا خود شاهدند که راه حل نزد رهبر آپوست. دارای فکر و اندیشه، استراتژی و آرمان است. نه دولتهای منطقه و نه نیروهای خارجی که وارد منطقه شدهاند هیچ یک از آنان برنامه و استراتژی مشخصی برای دستیابی به راه حل در منطقه ندارند. آنان تنها به دنبال منافع خود هستند اما رهبر آپو منافع خلقها را مبنا قرار داده است. به خلقها نشان میدهد که چگونه با یکدیگر رابطهای برادرانه داشته باشند و در کنار همدیگر به زندگی ادامه دهند. به آنان نشان میدهد که چگونه در مقابل ظلم مبارزه نموده و به آزادی و دمکراسی دست یابند. اینچنین خلقها پیرامون رهبر آپو جمع میشوند و ایشان را به عنوان رهبر خود مورد خطاب قرار میدهند. خلق کورد ایشان را رهبر ملی خود میداند و خلقهای منطقه هم ایشان را رهبر خطاب میکنند. این امر با مبارزه رهبر آپو میسر شده و خواهد شد. هیچ کسی به این سطح نرسیده و واقعیت هم همین است. تنها با پارادایم رهبر آپو میتوان به مسائل خاورمیانه پایان داد. راه حل دیگری وجود ندارد. آشکار است که هیچ کدام از نیروهای دیگر (چه منطقهای و چه جهانی) هیچگونه برنامه و استراتژیای برای حل مسائل در چنته ندارند.
سترک تیوی: شما پیش از این بیان کردید که دولت ترکیه از خلاء تنشهای میان آمریکا و روسیه و همچنین از تنش میان آمریکا و ایران استفاده نموده و در واقع بر نابودی خلق کورد پافشاری میکند. از بحرانهای کنونی نیرو کسب کرده و منافع خود را اینچنین به پیش میبرد. ارزیابی شما در این رابطه چیست؟
باییک: اجرای این سیاست از سوی دولت ترکیه تازگی ندارد، پیشتر هم همین رویه را پی گرفته و اکنون نیز آنرا ادامه میدهند. از تنشها بینالمللی استفاده کرده و سیاستهای خود را به مرحله اجرا میگذارد. رژیم ترک هیچگاه برای منافع خلقهای ترکیه و دیگر خلقها به سیاستورزی نپرداخته است و تمام انرژی خود را معطوف دستیازی دولت ترک به منافع بیشتر کرده است. این رژیم مبتنی بر بنیان دولت – ملت بوده و نژادپرست و جانی است. زیرا هدف این رژیم دستیابی به یک ملت، یک دین و یک کشور یکدست است. روزانه این خواسته خود را بر زبان میآورند. به تمامی خلقها و آیینها حملهور میشوند. این بنیان سیاستهای آنان است. تنشهای جاری بینالمللی را برای خود فرصتی پنداشته و برای دستیابی به یک دولت-ملت سیاست قتلعام را به پیش میبرد. تمامی خلقهای ارمنی، آسوری، سریانی، چرکس، علوی-ایزدی و کوردها را اینگونه با قتلعام روبرو کردند. با این مبنا قتلعامهای بزرگ را به مرحله اجرا گذاشتند. این سیاست را امروز در روژاوا به پیش میبرند. میان آمریکا و روسیه تنشهایی وجود دارد؛ رژیم ترک از این تنشها به نفع خود استفاده کرده و وارد سوریه و روژاوا شده و خاک کوردها و عربها را اشغال میکند. هدف آنان اخراج کوردها از سرزمین خویش و تغییر دمگرافی منطقه است. یعنی اینکه رژیم ترک در داخل مرزهای خود چگونه عمل کرده است اکنون در حال اجرای همان سیاست در خارج است. این رویه را نیز به شیوهای آشکار به پیش میبرند. دولت ترکیه به این ترتیب سیاستی ضداخلاقی و کثیف را در پیش گرفته است. در این رابطه تنها دولت ترک مسئول نیست. نیروهایی که ترکیه را ضعیف دیده و برای کسب منافع خود از راه ترکیه از اعمال این رژیم چشمپوشی میکنند آنان مسئولند. حتی برخی از این نیروها فرصت اعمال چنین سیاستهایی را برای ترکیه فراهم میکنند. بنابراین دولتهایی که به رژیم ترکیه در اجرای سیاستهای چرکین و کثیفش کمک میکنند در این رابطه مسئولند. تنها ترکیه را مسئول دانستن صحیح نیست. اگر برخی از دولتها چنین سیاستی را در پیش نگرفته و به رژیم ترکیه کمک نکنند این رژیم نمیتواند اینگونه در تلاش برای دستیابی به منافع خود بوده و به قتلعام بپردازد. واقعیت این است. اکنون خلق ما در مقابل این سیاست ایستادگی میکند. خلقهای دیگری هم که این سیاست را مشاهده میکنند ایستادگی میکنند. در نتیجه آنچه واجد اهمیت میباشد این است که کورد و نیروهای دمکراتیک ماهیت آن دولتها را خوب درک کنند. یعنی آنانی که از تنشهای میان دولتها برای دستیابی به اهداف خود استفاده میکنند و قتلعام را بر خلقها به اجرا میگذارند. باید به این مهم اذعان کنند که تنها در صورت درک این موضوع میتوانند در برابر آن مقاومت نمایند. در غیراینصورت نخواهند توانست گامی بردارند. نمیتوانند اقدامی انجام دهند زیرا از ماهیت مسئله اطلاعی ندارد، واقعیت این است.
سترک تیوی: شما در مورد نیروهای بینالمللی که از دولت ترکیه حمایت میکنند سخن به میان آوردید. از عدالت و حقوق بشر برای گروه کوچکی سخن به میان میآورند ولی اسلحه و پول به نیروهای دیگر واگذار میکنند، آیا این سیاست میتواند به نتیجه دست یابد، تاریخ بشریت مگر تاریخ انقلاب خلقها نیست؟
باییک: شاید این دولتها اسلحههای بزرگی داشته باشند، پول، نیرو و تکنیک نظامی در اختیار داشته و انرا بکار گیرند. همچنین جنگ ویژه و روانی را به منظور فریب خلقها براه انداخته تا مانع از مبارزات خلقها در برابر خود شوند. اما این سیاستها بیفایده است. نه پول، نه اسلحه و نه تکنیکهایشان نمیتواند راه مبارزه آزادیخواهی خلقها را سد کند. امروزه در خاورمیانه شاهدیم که دولتهای بزرگ با آن همه تکنیک، اسلحه، نیروی نظامی و ثروتشان به هر اقدامی دست میزنند تا از بحرانها نجات یابند اما موفقیتی کسب نمیکنند. اما در مقابل آن خلقهای خاورمیانه هر روز هشیارانهتر شده و با مبارزه برای دستیابی به آزادی و دمکراسی را با روحیه و هیجان بیشتری به پیش میبرند و مبارزاتی بزرگتر را نیز به پیش خواهند برد. آن نیروها نخواهند توانست از پیشروی مبارزات خلقها ممانعت به عمل آورند.