زنارین بوتان: فرمانده قهرمان مقاومت مردین
فرمانده زنارین: سالها بود که با هدف مشارکتی جدی در رویدادهای منطقه بوتان آرزو داشتم که به بوتان عزیمت کنم. آنچه که از من خواسته میشود مشارکتی پیروزمندانه در جنگ انقلابی برای خلق است
فرمانده زنارین: سالها بود که با هدف مشارکتی جدی در رویدادهای منطقه بوتان آرزو داشتم که به بوتان عزیمت کنم. آنچه که از من خواسته میشود مشارکتی پیروزمندانه در جنگ انقلابی برای خلق است
مردین شهر عصیانگران، شهر فرزندان امید است. پرتوهای نور بدون آنکه عاشقان این شهر باستانی را ننوازند، غروب نمیکنند. روستاهای این شهر همانند قلب مادر میهن، هماره با گامهای انقلابیون و عصیانگران میتپد و عاشقان خورشید هر روز سپر بر تن میکنند. مردین نیز در قلب باگوک آنها را جای میدهد. مردین با غرور از مسافران خورشید سخن میگوید، مردین از کوچههای این شهر مقدس تا باگوک، از سرنوشت و خاطرات این مسافران سخنها دارد.
روستای اُمریا دخترش را به سوی کوهها بدرقه میکند
در سال ١٩٨٢ یکی از افرادی که میبایست عصیانگریهای خود را مینوشت در روستای اُمریا، نخستین قدمهایش را بر میداشت. همانند هر کودک دیگر کورد، این کودک نیز با داستان و حکایتهای قهرمانی روستاها بزرگ میشود. گریلا از همان ابتدا در کنار گهوارههای کودکان، در رویاهایشان حضور دارد. روستای امریا سرمست از غرور میهندوستی خود، یکی از دخترانش را به سوی این روستاهای سرکش بدرقه کرد. جامعهای که همیشه بر فراز صخرهها نیز جایگاه خود را حفظ کرده دختران خود را نیز زنارین (همانند صخره) نام نهاده است. سرگذشت زنارین برای فرزندان مردین و تمامی کوردستان به داستان زنانی تبدیل شده است که در مقابل دشمنان سر تعظیم فرود نیاوردند، هلهله سر داده به شهادت رسیدهاند.
پیوستن به صفوف مقاومت بعد از دستگیری رهبر آپو
زنارین بوتان (هاجیره تانهان) در سال ١٩٩٩ به مبارزه جنبش آزادیخواهی خلق کوردستان پیوست. وی در نخستین روزهای زندگی گریلایی خود، در مناطق بوتان، هفتانین و قندیل حضور مییابد. بعد از سالهای طولانی از مبارزه، به فرماندهی مناطق حفاظتی مدیا در ایالت مردین میرسد. زنارین بوتان هدف از پیوستن خود به جنبش آزادیخواهی را اینگونه تعریف میکند:
"خانواده ما میهندوست هستند، به همین دلیل تا اندازهای سازمان را میشناختم. در سال ١٩٩٩ به حزب پیوستم. بعد از دستگیری رهبری به کوهها رفتم. دستگیری رهبر آپو و خیزش خلق تاثیری بزرگ بر من داشت. خلق در مقابل این توطئه قیام کرده و من نیز خواستم که پاسخی به این توطئه بدهم. با دستگیری رهبر آپو جوانان کوردستان موجوار به جنبش پیوستند و من نیز یکی از آنان بودم.
کوههای کوردستان برای نیروهای گریلا مقدس هستند. کوههای کوردستان جایگاهی برای آموزش، دفاع و میدانهای نبرد هستند. از طریق آموزش با فلسفه رهبر آپو آشنا میشوی، تاکتیکهای گریلایی را در عمل میآموزی؛ خصوصا برای زنان، کوهستان از جایگاه متفاوتی برخودار است. رهبری همواره میگفت: زنی که از خود دفاع میکند، لازم است که به کوهستانها عزیمت کند، حتی اگر همه از کوهها پایین بیایند، لازم است که زنان همچنان در کوهها بمانند. در میان خلق نیز جایگاه گریلا متفاوت است. زیرا این خلق در تمامی تلاشهایی که برای نابودی خلق کورد صورت گرفته است به کوهها رفته و در آنجا از خود دفاع کرده است. و امروز گریلاها صاحبان اصلی کوهها هستند. در مقابل عشق و دوستی خلق به گریلاها، بدون تردید وظایف و مسئولیتهای ما نیز افزایش مییابند. هدف من نیز اینست که شایسته خلق و گریلاها باشم."
در آرزوی رفتن به بوتان بودم
زنارین بوتان به منظور نشان دادن پاسخی مناسب به توطئه بینالمللی به کوهها میرود. در بسیاری از این کوهستانهای مقدس کوردستان در نبردها حضور دارد، فرماندهی نبردها را بر عهده میگیرد. آما آرزوی عزیمت به بوتان را همواره در دل دارد. بوتان سرانجام به آخرین ایستگاه زندگی وی بدل میشود. فرمانده زنارین در مسیر رسیدن به بوتان از آرزوها و رویاهای خود اینگونه میگوید: "اکنون در مسیر رسیدن به بوتان هستم. بوتان برای من معنایی بسیار متفاوت دارد، از وجهی منافیزیکی برای من برخوردار است. این منطقه، سرزمین رفیق چیچک کیچی، رفیق اردال و فرمانده عگید است. سالیان درازی است که در حسرت رفتن به بوتان هستم. هدفم مشارکتی قدرتمندانه در رویدادهای این منطقه است. آنچه که از من خواسته میشود مشارکتی پیروزمندانه در جنگ انقلابی برای خلق است. هم در بعد نظامی، زندگی و هم در بعد موضعگیری سازمانی باید در سطحی بالا مشارکت داشته باشم. هم اکنون بسیاری از رفقا خواستار عزیمت به منطقه بوتان هستند. در این باره من خوش شانس هستم. بدون گمان بزرگترین هدف هر گریلایی آزادی رهبر آپو است. با آزادی فیزیکی رهبر آپو و انقلاب کوردستان بوتان از جایگاه مهمی برخوردار است. این وظیفهای است که بر دوش ما نهاده شده است تا آن را تحقق بخشیم. هر چه در توان داشته باشیم انجام میدهیم."
جنگ انقلابی برای خلق در نصیبین با فرماندهی زنارین
زنارین بوتان در سال ٢٠١۵، زمانیکه تمامی مناطق کوردستان عرصه نبرد انقلابی خلق بود، در شهرها و کوههای کوردستان نبردی سنگین در جریان بود، وارد ایالت مردین میشود. مقاومت بینظیر نصیبین که برای دشمن به سندرم تبدیل شده بود، با فرماندهی «زنارین» و «سورو» ادامه مییابد. رفقای زنارین این مرحله از نبرد انقلابی خلق و نقش فرمانده زنارین را اینگونه بازگو میکنند:
"در آن دوره هم در شهرها و هم در کوهها نبردها و مقاومتهای بزرگی در جریان بودند. گریلاهای ایالت مردین نیز فدارکاریهای بزرگی را از خود نشان دادند. رفیق زنارین یکی از فرماندهان ایالت مردین بود. در آن سالها نیز در میان ایالتهای باکور کوردستان، مردین موفقترین ایالت به شمار میرفت. شهید سورو، شهید بوتان حکاری، شهید مدیا ماوا و شهید زنارین بوتان، فرماندهان این ایالت بودند. در آن دوره ضربات بسیار سنگینی را به دشمن وارد میکردند. مقاومت و نبردهای گریلا در مردین در همه جا طنین انداز شده بودند.
علیرغم تکنولوژی پیشرفته دشمن، در مقابل حملات رفقا هیچ چارهای نداشته و ناگزیر شدند که از هواپیما استفاده کنند. این مقاومت با پیشاهنگی زنارین و رفقای وی شکل گرفته بود. هم فرمانده بود و هم تمامی ابعاد عملی این مقاومت را خود شخصا فرماندهی میکرد. به همین دلیل دشمن فرماندهان پیروز در عرصه عملی را مورد هدف قرار میداد، به همین علت بود که حملات فراوانی را علیه نیروهای گریلا در منطقه انجام دادند. اما رفیق زنارین در آن شرایط دشوار مردین، حتی یک روز نیز منطقه را خالی نگذاشت و این موضع زنارین بود که اجازه داد مقاومت نصیبین با چنین وسعت و گستردگی ادامه یابد."
فرمانده زنارین با فعالیتها و اقدامات خود شهرت یافته است، این روحیه و موضعگیری حتی در آخرین لحظات زندگی وی نیز قابل مشاهده است، او هیچگاه امتیاز نداد. بین ١١ فوریه و ١ مارس، در مردین دولت فاشیست ترک به منظور هدف قرار دادن فرمانده غرور انگیز مردین، عملیات نظامی گسترده ای را صورت میدهد.
فرمانده زنارین با رفیق خود، سورو (صالح کاپلان) تا اخرین قطره خونشان مقاومت کردند. در مقابل درخواست دشمن مبنی تسلیم، زنارین فریاد میزند، "بیشرف، ٢۵ سال است که در این سازمان هستم، چگونه تسلیم شوم؟!" و زنارین با آخرین گفته خود به دشمن پاسخ داده و با نشانه رفتن آخرین گلوله به سوی خود، موضعی چنان غرور انگیز میگیرد که باید به نمادی برای تمامی رزمندگان و انقلابیون کورد و کوردستان بدل شود.