بحران و خیزشهای مردمی ایران در روزهای اخیر، نشان از خشم مردم و عمق مشکلات و مسائل اقتصادی و سیاسی در ایران است. اين در حالی است كه بنا به گفته فواد بريتان، رئيس مشترك جامعهی دمکراتیک و آزاد روژهلات کوردستان (كودار) «کوردستان کانون جنگ جهانی سوم است». ايران و روژهلات كوردستان بهسوی چه سرنوشتی در حرکت است؟ آيا خيابانها همچنان بهصورت زنده و پويا باقی خواهند ماند؟ آيا قيامهای ضدنظام ايران در خاورميانه بهويژه عراق و لبنان و تهديدات خارجی عليه حاكميت تهران، موج خيزشها را به سنگصبور خلقهای تحت ستم مبدل نموده است؟ در اين برهه خيزشهای رنسانسوار، وظيفه هر طيف، قشر، حزب و سازمانی چيست؟ خبرگزاری فرات برای تحلیل اين رویدادها و اينكه آيا نوك پيكان جنگ بهشكل خطرناكی بهسوی ساکنان ایران و خلق كورد تحت ستم است؟ با «فواد بريتان»، مصاحبهای حضوری انجام داده است. بريتان میگويد: "خط سوم، كوردها را به نقطه اميد خيزش خلقهای ساکن در ایران مبدل ساخته است."
انفجار انقلاب
فواد بريتان در خصوص آنچه خود آن را «انفجار انقلاب مردمی» ناميده، میگوید: "كشور ايران با وضعیت كنونی خود پس از گذشت چهار دهه وارد مرحلهی بحرانیتری گشته است. عواقب بحرانهای اقتصادی، سياسی و اجتماعی ناشی از عملکرد و سياستهای نادرست رژیم ايران، دامنگير خلقهای ایران شده است. قبضه نمودن مطلق سیاست (تمركزگرایی) توسط نظام حاكم، سياست استحاله فرهنگی ملتها و توزيع نابرابر اقتصادی كه بهشدت سياسی است، برخوردهای مليتاريستی و سپاهسالاری با علمداری سپاه پاسداران، همه برآیند بحران ذهنيتی است كه فراتر از يك بحران، موجب فروپاشی اقتصادی، سياسی و اجتماعی گشته و يك انفجار انقلاب مردمی و تغيير دمكراتيك را حتمی ساخته است."
بحران، سناريوی حاكميت
بريتان در ادامه افزود: "این رویکرد دولت موجب زنجیرهای طولانی از بحرانها گشته؛ بيكاری، گرسنگی و فقر، تزلزل ارزشهای اخلاقی، رکود اقتصادی، تنشزايی در سياستهای خارجی، تشديد هولناک فاشيسم دولتی، اسارت جامعه، تبعيض عليه زنان، هویت زدایی از جامعه، فرار سرمايهها و غصب شريانهای حياتی كشور توسط سپاه، دولت و نهادهای نظام، نابودی محیط زیست، افزایش آمار اعتياد، ستم ملی عليه خلقهای ايران، ضديت با سایر ملتها با هدف حذف موزاییک فرهنگی، نگاه امنيتی به كوردستان، بلوچستان، اهواز و...، بیاعتنایی نسبت به حل مسائل ملیتهای ساکن در ایران، عدم گشايش سياسی، درپيشگرفتن سناريوهای بیرحمانه حاكميتی برای عقيمساختن جامعه و سركوب خشونتآمیز قيامهای مردمی. در كل، بايد گفت بحرانهای ياد شده زائيده دولت و نظام ضدمردمی است. نظام ايران با به اوج رساندن بحرانها درصدد به تسلیم واداشتن خلقها و جامعه است."
اتحاد و دموكراسی، پیششرط آزادی
رئيس مشترك كودار در خصوص میزان مشاركت كوردها تأكيد كرد: "در روزهای گذشته شاهد قيام سراسری، اعتصابات و اعتراضات در ایران و روژهلات کوردستان بودیم. اين قيام، قيامی مشترك برای ايجاد ذهنيتی مشترك و آزاد ميان خلقهای كورد، فارس، بلوچ، آذری، عرب و سایر خلقها جهت برساخت حیاتی آزاد و دمکراتیک است. برای به پيروزی رساندن اين قيامها، نیاز به مبارزاتی رادیکال وجود دارد. تعدادی زیادی از تظاهركنندگان عامدانه از سوی نیروهای دولت کشته شدند؛ اما نظام و عمال آن، بايد حساب این کشتار را داده و قطعا موعد محاكمه آنها نیز فراخواهد رسيد، خواهيم ديد كه تاريخ آنها را عفو نخواهد نمود. جبههی مردم در قبال استبداد و فساد روشن است و بایست عمال رژیم در انتخاب جبهه خود تجديدنظر كرده و در كنار مردم جای گيرند. هر رویدادی در خاورميانه بهطور حتم با مسئله كورد در ارتباط مستقيم است. حال كه شرايط بسیار تاریخی و حساس است، بايد جبهه مردمی روژهلات كوردستان، پلاتفرمی شفاف، متحد و همگرا برگزار و احزاب پيرو و تابع مطالبات آن گردند و از آن قاطعانه حمايت نمايند. «اتحاد و دموكراسی» دو مفهوم اجتنابناپذیر در كنشگری سياسی تمامی احزاب است. زمان گذار از نوع سياست و ذهنيت بنبستساز فرارسيده و گريزی از آن نيست. جامعه خود بر كارنامه احزاب واقف است. تنها رهيافت صحيح مبتنی بر مفهوم ناب دموكراسی، گشودن راه انقلاب برای «مشاركت دمكراتيك» است و هرگونه مشاركتی بايد خلق را در مرکز ثقل عمل انقلابی قرار دهد؛ وگرنه انقلابی حقيقی نخواهد بود. وظيفه احزاب این است که «كنشگری سياسی» خويش را تابع بیچونوچرای «مفهوم دمكراسی خلق» نمایند. همه احزاب و سازمانهای مدنی بايستی با تمرکز بر مفهوم دمكراسی و با وجود تفاوتمندیها، در كنار كارگران، زنان، جوانان و روشنفكران توانا جایگرفته و از روژهلات كوردستان صيانت بهعمل آورند و موج قيامهای مردمی و سراسری ايران را با شايستگی تقويت نمايند. اين همانا خطمشی شفاف و فاقد ابهام كودار است. اين شفافيت بنا بر وقوف اخلاقی در توجه به نحوه كشتارهايی است كه رژيم در كوردستان وحشتناكتر از سایر نقاط ايران انجام داد."
خيزش نیرومندتر از اپوزيسيون
بريتان در ادامه، اپوزيسيون ايرانی را مورد انتقاد قرارداد و تصریح نمود: "بحرانها به حد اشباع رسيدهاند و جامعه آگاه و سياسی گشته، لذا بايد اين جامعه برای سازمانی مقاومتگر هزينه نماید كه دارای ذهنيت، مبارزه و تفكری صحيح است. با وجود عمیق بودن فساد در ايران، خوشبختانه نيرو و پتانسيل مردم برای خيزش نیرومندتر گشته و هيچ گونه فسادی را برنمیتابد. جای خوشحالی است كه مبارزات مردمی در ايران قویتر از تقلاهای اپوزيسيون است و قيام دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ این واقعیت را اثبات نمود. اينكه اپوزيسيون روژهلات كوردستان در قالب خط مشی كودار در شرايط دفاع از خلق قراردارد نيز اميدواركننده است و در سطح خاورميانه نیز بهعنوان خطسوم خودنمايی میكند و میدرخشد. نقشهراه كودار مبین این موضوع است."
كوردها اميدبخش خيزشها
نكته مهمی كه بريتان بر آن تاکید نمود، فصلخطاب ايشان در خصوص موقعيت كوردها است و میگويد: "اين يك واقعيت است كه كوردها به منشأ اميد خيزش خلقهای ايران هم مبدل شدهاند و خلقها از خط سوم كوردها الهام و روحيه گرفته و به پاخاستهاند. انتخاب مردمی بايد راديكال باشد، وگرنه نظام ايران میتواند فرصت ماندن بر سر قدرت را همچنان حفظ كند. چهبسا بهدلیل وجود بحران گلوبال سرمايهداری، پروژههای خارجی ايران دچار هزيمت شده و بهسوی موجوديتی منزویتر در جامعه جهانی گام برمیدارد. همه میدانند كه رويای حاكميت بهعنوان قدرت بلامنازع منطقهای با تظاهرات ضد نظام ايران در كشورهای عراق و لبنان، با نارضايتی خلقها مواجه شده و از هماكنون با شکست سنگینی روبهرو شده است. تنها مردم قادر به حل مسائل و بحرانهای اجتماعی و سياسی ايران هستند و حتی اگر قرار باشد گشايشی سياسی ايجاد شود، این گشایش فقط توسط جامعه امکانپذیر خواهد بود."
طلوع آفتاب آزادی از ايران
بريتان در پايان، خيزش خلقهای ايران را آغازی برای دمکراتیزه نمودن خاورميانه عنوان نمود و گفت: "احقاق حقوق و کسب آزادی مردم از سوی نظام حاكم ايران، کاملاً به حضور پرشور و مستمر خلقها در خيابان بستگی دارد. نه دولت دیگرشانس گريز دارد و نه مردم مجال فرار از وظيفه قيام. چرا كه طرف اصلی در ايجاد تغيير دمكراتيك در ايران، خلقها هستند، لذا نه اعتراضات محدود و مقطعی مردمی كافی است و نه اعترافات عوامفریبانه دولت. دولت و نظام برای حل بحران اقتصادی بازهم خود را کانون حل مسائل و تصمیمگیری قرار خواهند داد و برای چارهیابی بحرانهای اجتماعی و سیاسی سعی در وابسته نمودن جامعه به خود و تحریف خط خیزشهای مردم خواهد نمود. پرواضح است كه خيزشهای اخیر در ايران و روژهلات كوردستان، گذرا نيست و همچنان به اشکال مختلف ادامه خواهد داشت. قيامهای راديكال مردم، بايد تا رسيدن به نتيجه نهايی ادامه يابد. حل نهايی و تغيير دمكراتيك بدون دولت و قدرتهای خارجی هم امکانپذیر است؛ اگر نظام، حاضر به اعاده حقوق و آزادی خلقها و پذيرش مطالبات طبيعی آنها نباشد، خلقها بایستی برای دمكراتيزه كردن كشورشان اقدام نمایند. جنگ جهانی سوم كه در كوردستان بیرحمانه در حال تداوم و تشدید است، مسلماً فقط با طلوع آفتاب آزادی از روژهلات كوردستان و ايران، تاریکی پايان مییابد و خلقها به روشنايی برحق خواهند رسید."
شایان ذکر است كه كودار در بيانيه ۱۸ نوامبر خود در خصوص خيزشهای مردمی سراسر ايران، بر تشكيل كميتههای مردمی و تداوم قيام تا رسيدن به نتایج برحق تأكيد نموده بود.