«لیلا» دشمن را به زانو درآورد
لیلا چاپن با کد سازمانی «آسمین گلاویژ» یکی از مبارزان جنبش آزادیخواهی کوردستان بود که قاطعانه به دشمن حمله کرد و در لحظه شهادت با تبسمی که بر چهره داشت سرود آزادی را زمزمه میکرد.
لیلا چاپن با کد سازمانی «آسمین گلاویژ» یکی از مبارزان جنبش آزادیخواهی کوردستان بود که قاطعانه به دشمن حمله کرد و در لحظه شهادت با تبسمی که بر چهره داشت سرود آزادی را زمزمه میکرد.
کوشا، فهیم، خالق ارزشها؛ اینها بخشی از ویژگیهای لیلا بودند. در عنفوان جوانی جانش را به انقلاب بخشید. از نخستین روز مبارزه تا لحظه شهادت بیوقفه و با عزمی راسخ در مقاطع انقلاب خلق کوردستان فعالانه جای گرفت.
لیلا را با فروتنی و رفاقت صادقانه خود میشناختند. برکین الوان در مورد رفاقت با آسمین گلاویژ گفته بود؛
"من سال ٢٠١۶ او را شاختم. آن موقع در آکادمی با همدیگر بودیم. از مسئولین آکادمی بود. انسان از نگاه وی رفاقت، محبت و صمیمت را میفهیمد. همیشه با روی خوش با انسانهای پیرامونش صحبت میکرد. به رفاقت اهمیت ویژهای میداد. حتی وقتی کاستیهای رفقایش را مورد انتقاد قرار میداد با حسی سرشار از روحیه، کاستیهایشان را گوشزد میکرد، اما به هیچ عنوان اجازه نمیداد کاستیها ادامه یابند.
با اینکه زن بود اما به مسائل رفقای مرد نیز میپرداخت. سعی میکرد به آنها کمک کند. فرقی میان رفقای زن و مرد قائل نمیشد. به ما نشان میداد که چگونه با رفقای زن رابطهای سازمانی داشته باشیم. هم با رفتار و هم با رنجی که برای رفقایش میکشید مورد احترام همه بود.
شخصا در رابطه با مسائل هر فرد با وی گفتگو میکرد. ساعتها و در برخی مواقع روزها با رفقا مشغول بود تا وی را اقناع کرده و به وی کمکی کرده باشد. انسان را درک میکرد و از اینرو برای رفاقت پیشگام میشد.
از زندگی وی میشد فهمید که یک ملیتان و فرمانده چگونه باید باشد. پیشاهنگی که نقش خود را به نحو احسن به انجام میرساند. پذیرش رنج در راه پیشرفت رفاقت برای او از هر چیز دیگری ارزشمندتر بود.
برای انجام وظیفه فرماندهی گریلا به باکور کوردستان اعزام شد. قبل از اینکه به ایالت آمد برود پیش ما ماند و با همدیگر مفصلا صحبت کردیم. در ایالت آمد دشمن را به زانو درآورده و قهرمانانه جنگیده بود. روز ١٩ آوریل ٢٠١٨ در ایالت آمد در جنگ علیه اشغالگران کوردستان به شهادت رسید. در لحظه شهادت سرود آزادی را زمزمه کرده بود."