سفر مصطفی کاظمی، نخست وزیر عراق به اقلیم کوردستان و استقبال یک مادر کهنسال کورد اهل دهوک از او - که دارای ٨ شهید قتلعام انفال میباشد- واکنشهای گستردهای را به دنبال داشته است. فعال حقوق بشر و روشنفکر روژهلات کوردستان، محمد صدیق کبودند، در این رابطه یادداشتی منتشر کرده است.
محمد صدیق کبودوند در یادداشتی که در حساب تلگرامی خود منتشر کرده حاکمیت احزاب منفعتطلب و کوردستیز باشور کوردستان را مورد انتقاد قرار داده و آنان را به پاسخگویی فراخوانده است.
متن یادداشت کبودوند به این شرح است:
"آنچه امروز کورد در باشور (جنوب کوردستان) شاهد آن است، روئسا، احزاب و آن دو خانواده باشور (بارزانی و طالبانی) چه پاسخی برایش دارند، انفال شدگان به که و چه کسانی پناه میبرند! چرا کورد به ۵٠ سال پیش برگشته است؟
حتی اگر دنیا خبر نداشته باشد کوردهای باشور نیک میدانند که این همه فلاکت و فاجعههای که بر سرشان آمد، از ژنوساید و انفال و قتلعام و اوارگی غیرقابل فراموش شدن میباشند.
اما رها شدنشان [پس از فروپاشی رژیم صدام] آنچنان دوام نیاورد، بلکه این خلق برای مدت کوتاهی و به شیوهای مقطعی رهایی و آزادی را احساس کردند.
تنشهای این دو خانواده و این دو حزب (پ.د.ک و ی.ن.ک) و چند حزب دیگر شریک آنها، طی ٣٠ سال گذشته در حاکمیت بر خلق تنها به بازی گرفتن و به تمسخر گرفتن سرنوشت و آینده و حقوق کوردها و بیارزش کردن جوامع باشور کوردستان بوده است.
جنگ احزاب برای جمعآوری پول و مقام و حاکمیت بر خلق، خصومت با یکدیگر، دزدی و گردنهگیری، فساد، تاراج منابع و دارایی و نفت و درآمد خلقهای باشور، اشاعه خبرچینی و مزدوریگری برای کشورهای همسایه، کوردفروشی، خاک فروشی، فروش ۵١ درصد خاک و خلق باشور پس از متوقف کردن رأی ٩۴ درصدی رفراندوم بیثمر استقلال باشور، پشت کردن به خلق و طیفها همچون تنهاگذاشتن ازیدیها در برابر حملات داعش.
وابستگی و ایجاد روابط گسترده با سازمانها و مراکز جاسوسی دولتهای همسایه و دهها رفتار ضد خلقی و ضد کوردی از چشم هیچ مشاهدهگری دور نمانده و نخواهد ماند.
اینها و دهها مورد دیگر کوردهای هر چهار بخش و بویژه خلق باشور را از تجارب حاکمیت کوردی به این شیوه (باشور) ناامید و مأیوس کرده است.
اکنون خلق تنها مترصد است تا خشم و بیزاری و نارضایتی خود را از این وضعیت ناجور اعلام کند، اما آنچنان که مشاهده میشود در این شرایط هر انحصارطلبی در تلاش بهره گرفتن از موقعیت است."