سال ١٩۴٣ در بخش قلقلی استان وان ۴٠ روستائی دستگیر شدند. دادگاه حکم به بازداشت ۵ تن از آنان داد و بقیه آزاد شدند. رئیس جمهور وقت ترکیه، عصمت اینونو، طی دستوری فرمانده کل ارتش، مصطفی موغلالی را به وان اعزام کرده و خواستار دستگیری مجدد آزادشدگان شده بود. روستائیان در نزدیکی مرز با ادعای «فعالیت قاچاق» گلوله باران شدند. سناریو را پیش از قتلعام آماده کرده بودند. در مدارک دولتی آمده است که این افراد خواستار فرار به آنسوی مرز (روژهلات کوردستان) بودهاند. یکی از افرادی که به شیوهای معجزهآسا در میان قربانیان نجات پیدا کرده بود خود را به روژهلات کوردستان رساند. وی سپس شکایتی را تنظیم کرد اما هیچ نتیجهای از آن کسب نشد.
با روی کار آمدن حزب دمکرات (دپ) و منازعه این حزب با حزب خلق جمهوری (ج.ه.پ) موضوع قتلعام ٣٣ گلوله به مجلس ترکیه کشیده شد. اینچنین رئیس مجلس خواستار دادگاهی سربازان و فرماندهای ارتش در این رابطه شد. دادگاه نظامی حکم اعدام مصطفی موغلالی را تأیید کرد، اما روز ٢ مارس ١٩۵٠ این حکم به دلیل کهولت سن به ٢٠ سال تغییر یافت. موغلالی در ١١ سپتامبر ١٩۵١ در سن ٧١ سالگی در زندان مرد.
دولت ترکیه در تجلیل از جنایات مصطفی موغلالی روز ۶ مه ٢٠٠۴ در سالروز اعدام یکی از انقلابیون کورد به نام دنیز گزمیش نام مصطفی موغلالی را بر منطقهای در بخش قلقلی استان وان گذاشت. در نتیجه اعتراض ساکنان منطقه دولت ترک مجبور شد در اواخر سال ٢٠١٠ نام این موغلالی را تغییر دهد.
٧٧ سال است ورود به دره سیفو ممنوع است
دره سیفو مکان قتلعام ٣٣ گلوله، ٧٧ سال است که از سوی ارتش ترکیه به عنوان منطقه ممنوعه اعلام شده و اجازه رفت و آمد خانوادههای قربانیان به آن داده نمیشود. اخیرا خانوادههای قربانیان خواستار قرار دادن یک مجسمه در گرامیداشت یاد جانباختگان بودند که با مخالفت دولت ترک روبرو شد.
خانواده جانباختگان قتلعام ٣٣ گلوله خواستار عذرخواهی رسمی دولت ترکیه در قبال این جنایت و همچنین پایان منع آمد و شد به درهی سیفو هستند.
دولت نخست پدرم و سپس پسرم را به قتل رساند
بدیله بایاجاک در قتلعام موسوم به «۳۳ گلوله» پدرش را از دست داد. دولت ترک پسر وی را با ادعای قاچاقچیگری به قتل رساند.
بدیله دمیرباجاک ۸۵ ساله از اهالی روستای شرفخان در منطقه سارای واقع در وان است. پدر وی در قتلعام ۳۳ گلوله کشته شده و پسر وی نیز در سال ۲۰۰۶ در همان منطقه به بهانهی قاچاقچیگری از سوی همین رژیم به قتل رسید.
بدیله دمیرباجاک از شاهدان قتلعام ۳۳ گلوله است. وی دربارهی سرگذشت خویش سخن گفت.
هیچگاه دولت را نخواهم بخشید
ماه ژوئیه سال ۱۹۴۳ با دستور فرمانده ارتش ترک مصطفی موغلالی، قتلعام ۳۳ گلوله انجام گرفت که در طی آن ممی پدر بدیله دمیرباجاک به قتل رسید.
دمیرباجاک مدت درازی با اندوه پدر خود بسر برده و هیچگاه این واقعه را فراموش نکرد. سال ۲۰۰۶ پسر وی جمیل که یک کاسبکار بود در مرز از سوی نظامیان ترکیه کشته میشود. دمیرباجاک اعلام کرد، پس از قتلعام ۳۳ گلوله، یکی از افسران ترک به نام حسن به روستاهایشان حمله میکند. حتی گریه کردن را نیز ممنوع کرده و از برگزاری مراسم ختم نیز جلوگیری کردند. وی اظهار داشت، دولت ترک بر آنها ظلم کرد و به همین دلیل هیچگاه این دولت را نخواهد بخشید.
دمیرباجاک در زمان قتلعام ۱۰ ساله بود و اکنون ۴ فرزند دارد. دمیرباجاک اعلام کرد، "در یک شب پدرم و روستاییان را بردند. پیش از آن نیز به روستاییان ظلم میکردند. نظامیان به همراه فرماندهشان به روستاها آمده و مردها را کتک میزدند. به یاد دارم، مدتی چشم مادرم درد میکرد باید به دکتر مراجعه میکرد. به او گفتم، "باید پدرم تو را به دکتر ببرد" و او هم گفت، "دخترم، فرمانده آنها را میبرد و تا ساعات صبح آنها را کتک میزند. به همین دلیل نمیتواند من را به بیمارستان ببرد." نام پدرم ممی بود. یک مرتبه پس از ضرب و شتم آنها، وی را به خانه بازگرداندند. تمامی اعضای بدنش زخمی بود. هنگامیکه مادرم گفت چشمهایش بسیار درد میکند، افسر با صدایی بلند خندید و گفت، "همسر تو اینجاست تو را به بیمارستان ببرد." مادرم هم عصبانی شد و گفت، شما یک هفته همسرم را برده و کتک زدهاید، چگونه مرا به بیمارستان ببرد."
به یاد دارم، ۳۳ نفر را ۱۵ تا ۲۰ روز در قلعه نگه داشتند. آنها را به اتاقی کوچک منتقل کردند. هنگامیکه گریه میکردیم پدرم گفت، "گریه نکنید، ۳ – ۴ روز دیگر ما را آزاد خواهند کرد." نمیدانستیم آنها را خواهند کشت. همیشه برای دیدار با آنها میرفتیم و پتو و غذا برای آنها میبردیم. یک مرتبه ۴۰ زن و تعداد بسیاری کودک با مقادیر بسیاری غذا به قلعه در منطقه وان رفتیم. هنگامیکه به قلعه نزدیک شدیم تعدادی نظامی ما را محاصره کرده و گفتند که باید به روستا بازگردیم. هنگامیکه گفتیم برای زندانیان غذا آوردهایم گفتند، "همگی کشته شدهاند." نظامیان در اطراف دریاچهی انگزه ما را محاصره کردند. سوارکارها همواره عبور میکردند و سرود میگفتند. تا اینکه در ساعات عصر نظامیان گفتند، به روستایتان بازگردید. درخواست کردیم برای آخرین مرتبه پیکر کشته شدگان را ببینیم اما گفتند که "ممنوع است". آنها ۷۰ سال است که اطراف محل اجساد را با سیم خاردار گرفتهاند و اجازه ورود به ما نمیدهند."
قتلعام ٣٣ گلوله
عصمت اینونو رییس جمهور فاشیست ترک در ژوئیه ١٩۴٣ یکی از فرماندههای ارشد را به نام مصطفی موغلالی به وان فرستاد و دستور قتلعام وحشیانه ٣٠ ژوئیه ١٩۴٣ در روستای «کوچکرنا ژور» در بخش قلقلی استان وان به اجرا گذاشته شد. در این جنایت سازماندهی شده ٣٣ کوردستانی به شیوهای دستهجمعی تیرباران شدند و در گورهای جمعی دفن گردیدند. یکی از قربانیان به نام ابراهیم اُزکای به شیوهای معجزهآسا از مرگ نجات یافت و خود را به روژهلات کوردستان رساند. وی سپس این جنایت دولت ترک را افشا کرد.