پخش اعترافات مزدور جوتیار محسن حسین

جوتیار محسن حسین مزدور اهل باشور کوردستان مزدور رژیم ترک که برای این سازمان فعالیت کرده است.

جوتیار محسن حسین که در باشور کوردستان به جاسوسی برای اطلاعات ترکیه می‌پرداخت و اکنون توسط نیروهای گریلا دستگیر شده است، به همه‌ی جرائمش و چگونگی دادن اطلاعات به رژیم ترکیه اعتراف کرد.

 دولت اشغالگر ترکیه علاوه بر تاثیر نظامی و سیاسیش تلاش می‌کند شبکه‌ی جاسوسی و مزدوری را در میان جامعه‌ی باشور کوردستان ایجاد کند که نمونه‌ی آن جوتیار محسن است. جوتیار محسن حسین در یک شرکت در نزدیکی مناطق حفاظت شده‌ی مدیا کار می‌کرد. یک روز دوباره شروع به کار کرد در حالی که پیشتر اخراج شده بود و به یکی از اعضای شبکه‌ی جاسوسی ترکیه پیوست. جوتیار محسن به تک تک کارهایش اعتراف کرد که چگونه سبب حمله‌ی جنگنده‌های ترکیه شده است.

مرکز اطلاع‌رسانی و نشر نیروهای مدافع خلق کوردستان (ه.پ.گ) روز ۱١ مه (٢٢ اردیبهشت) طی بیانیه‌ای اعلام کرد که جوتیار محسن که تحرکات گریلا در منطقه را به دولت ترکیه اطلاع می‌داده است، دستگیر شده است. جوتیار محسن که توسط نیروهای گریلا دستگیر شده است، به چگونگی جاسوسی برای ترکیه اعتراف کرد، همچنین به اطلاعاتی که برای ترکیه فرستاده و نتیجه‌ی کارهایش تک به تک اعتراف نمود.

جوتیار محسن حسین اهل روستای سیاره شهر آمیدی باشور کوردستان است. ‌خانواده‌اش بخشی از عشیره برواری هستند. جوتیار محسن که تحصیلات دبیرستانی را به پایان رسانده است و به کار ساخت و ساز مشغول است، در ژوئن ۲۰۱۹ در منطقه در یک شرکت نفتی آغاز به کار نمود. اما پس از یک ماه به دلیل آنکه میان او و یکی از مسئولین کارگران با نام هنر مشکلی درست شد، از کارش اخراج شد. همان روز از راه کسی دیگر دوباره مشغول به کار می‌شود. این فرد که جوتیار را دیده است شماره‌اش را به او داده است و از او می‌خواهد همه‌ی اطلاعات در مورد پ.ک.ک (خودروها، مقرها، تحرکات و سایر اطلاعات) را به او اعلام کند. جوتیار اینگونه وارد شبکه‌ی جاسوسی این فرد می‌شود.

چه اطلاعاتی داده است؟

بر اساس ویدیوهایی که به آژانس ما رسیده است، جوتیار اینگونه به اعمالش اعتراف می‌کند:

* روزی که تاریخش را به یاد ندارم، در روستای کانی ماسی در نزدیکی یک کارگاه آب نشسته است، بعد از ظهر دید که یک خودروی گریلا از طرف شهرک چمانکی آمد و به سمت مثلث روستای و شکفتیا-ی چمانکی م‌یرود. با موبایل به آن فرد اطلاع می‌دهد. همچنین به وی می‌گوید بر روی خودرو یک علامت نارنجی وجود دارد اما لوگوی هیچ شرکتی را ندارد و پس از یک روز به شرکت باز می‌گردد. در نزدیکی روستای کربا می‌بیند که به خودروی گریلاها حمله شده است.

* زمانی که در نزدیکی روستای شیلیا کار می‌کند، یک مقر نیروهای گریلا را می‌بیند، آن مقر را کنترل می‌کند و چند صندلی و وسیله‌ی دیگر را به محل می‌برد و سپس با یک کارگر با نام صدیق چهار عکس از این مقر می‌گیرد و برای آن فردی که با او در ارتباط است می‌فرستند. خودش می‌گوید که به این مقر هم حمله شده است.

* در نزدیکی روستای ربتکه یک مقر گریلا را که در زیر یک تخته سنگ قرار داشته با قرار دادن جی‌پی‌اس مشخص می‌کند و از آن عکس گرفته و می‌فرستد. سپس یک وسیله‌ی جی‌پی‌اس به اندازه‌ی یک باطری را که آن فرد به وی داده است را داخل یک پاکت خالی سیگار قرار می‌دهد و در آنجا می‌گذارد. می‌گوید هواپیماهای جنگنده ارتش ترکیه به این مقر هم حمله کردند.

* زمانی که برای کار به نزدیکی روستای شکفتی می‌رود، هاوار، مروان و یک نفر دیگر همراه او می‌باشند. عکس یک مقر گریلا را گرفته و می‌فرستد که بعدا به این مقر هم حمله می‌شود.

* در نزدیکی روستای حسنکه هم در هنگام کار متوجه می‌شود که در این منطقه یک مقر گریلا وجود دارد. با موبایل از آن مقر هم عکس می‌گیرد و می‌فرستد. وی می‌گوید پس از ۲۰ روز به این منطقه نیز حمله‌ی هوایی می‌شود.

* میان روستای ربتکه و کانی زمانی که یک مقر گریلا را می‌بیند، همراه یکی از دوستانش عکس آن را می‌گیرد و آنرا می‌فرستد. شخصی که او را راهنمایی می‌کند یک وسیله‌ی جی‌پی‌اس را داخل قوطی خالی پپسی می‌گذارد و او هم آن را محل قرار می‌دهد و به گفته‌ی وی آن محل هم بمباران می‌شود.

* در پایین روستای کانیکا دو پناهگاه را می‌بیند که وسایل لجستیک گریلا در آنجا قرار دارد، عکس آن محل را نیز گرفته و آنرا می‌فرستد.

* زمانی که در نزدیکی روستای ملبست کار می‌کند، شرکت می‌گوید که در نزدیکی آنها یک مقر گریلا وجود دارد و به آنها هشدار می‌دهد که به آن منطقه نروند. اما جوتیار برعکس به محل می‌رود و از آن مقر هم عکسبرداری می‌کند.

* میان روستاهای کهربا و کانی ماسی عکس یک مقر گریلا را گرفته و فرستاده است.

* آن کسی که با وی کار می‌کند، در مسیر شیلیا چهار گریلا را می‌بیند، از آنها عکس گرفته و می‌فرستد.

* در نزدیکی روستای کانیکا یک پناهگاه گریلا را می‌بیند، به همراه مروان و هاوار و یک فرد دیگر آن محل را کنترل می‌کنند و می‌خواهند وسایل داخل پناهگاه را بدزدند. اما از آن پناهگاه عکس می‌گیرند و آن پناهگاه هم هدف جنگنده‌ ارتش ترکیه قرار می‌گیرد.