گریلا رونیا: دشمن از آمدن به ششدارا-ی هفتانین پشیمان شد
هیوی رونیا گریلای یژاستار در مورد مقاومت ششدارا در جنگ هفتانین که ۱۰۹ روز را سپری کرده است، صحبت کرد و گفت،"دشمن از آمدن به ششدارا پشیمان شد و این بزرگترین مقاومت بود."
هیوی رونیا گریلای یژاستار در مورد مقاومت ششدارا در جنگ هفتانین که ۱۰۹ روز را سپری کرده است، صحبت کرد و گفت،"دشمن از آمدن به ششدارا پشیمان شد و این بزرگترین مقاومت بود."
"دشمن از همهی توان و تکنولوژی خود استفاده کرد، اما موفق نشد"
رونیا به مقاومت گریلا اشاره کرد و گفت،"زمانی که عملیات آغاز شد، اولین حمله به کشانی انجام شد. ۳ رفیقمان در آنجا شهید شدند، عملیات در نیمههای شب آغاز شده بود. ابتدا خواستند در منطقهی شهید کندال و بکتوریا سربازهایشان را پیاده کنند. دشمن میدانست که بدون شک گریلا مقاومت و مقابله میکند. اما نمیدانست که گریلا برای چنین حملاتی خود را آماده ساخته و با تکنیکهای نو خود را پیش برده است. دشمن در آنجا شکست سختی خورد، در مناطق خانتور، ششدارا و پارتیران عملیات گستردهای آغاز کرد.
زمانی که در منطقهی خانتور دست به عملیات اشغالگرانه زد، بیشتر از یک ماه با تمام توان و تکنولوژی خود جنگید، با جنگندهها، هواپیماهای جاسوسی، کبری و سیکورسکی جنگید. دشمن چندین بار تلاش کرد سربازهایش را پیاده کند، اما موفق نشد و رفقایمان طی چندین ساعت و شبانه روز با تکنولوژی پیشرفتهی دشمن جنگیدند. اما هر چقدر تلاش کرد سربازهایش را در منطقه پیاده کند، موفق نشد."
"تعدادی از رفقا توانستند از پس جنگندهها و تکنولوژی مدرن آنها برآیند"
رونیا در ادامه گفت،"تعدادی از رفقای ما با یک ارتش جنگیدند. ما با بیسیم آمدن دشمن به ششدارا را نظارت میکردیم، در ششدارا تعدادی از رفقای زن حضور داشتند، آنها با بیسیم گفتند،"ما میرویم"، این اوج اراده و حماسه بود. میگفتند،"بگذار بیایند، ما آمادهایم، تا آخرین نفس میجنگیم، ما اجازه نمیدهیم به آسانی وارد خاکمان شوند." ما با بیسیم ناظر رفتن رفقایمان بودیم. آنها پر از حماسه و افسانه بودند. هزاران تبهکار و صدها سرباز ترک و دهها جاش و راهزن، که پیش رو ارتش تبهکاران بودند، به تعدادی از رفقای زن حمله کردند. رفقای زن علیه ارتش اشغالگر و متجاوز مقاومت کردند. چندین ساعت هلیکوپترهای کبری آنها را بمباران کردند و از زمین هم به آنها حمله کردند، از کوه مقابل هم به آنها حمله شد. اما علیرغم همهی اینها دشمن در مقابل آنها شکست خورد و کاملا ناتوان بود. اولین بار بود در طول تاریخ که جنگندهها ۵۰ بار یک نقطه را بمباران میکردند. آن زمان دشمن درماندگی و بیچارگی خود را نشان داد. ارتش فاشیست ترکیه در قتلعام درسیم نیز از جنگنده استفاده کرده بود، مردم را بمباران میکردند، در آن زمان گفته بودند،"اگر بر روی این خاک یک نفر زنده مانده باشد، ما بمبارانش میکنیم."
شهید اسمر، آرارات، زلال، بریوان و تعداد زیادی از رفقای جوان در آنجا دشمن را درمانده کردند. از زمین، از هوا با کبری، با توپ و از هر جهت حمله کردند، اما موفق نشدند، به همین دلیل با جنگنده ۵۰ بار آنجا را بمباران کردند. ارتش ترکیه با این حملات اثبات کرد تا چه حد حقیر و کوچک است. این برای ما یک پیروزی بزرگ بود. رفقای زن با مقاومت، اراده، جوش و خروش و حماسه و هلهله به دشمن حمله میکردند."
هیوی رونیا در پایان گفت،"دشمن از آمدن به ششدارا پشیمان شد. این بزرگترین مقاومت بود".