کاراییلان: زینی ورتی مسئلهی همهی کوردها است (٢)
مراد کاریلان عضو شورای رهبری پ.ک.ک اعلام کرد، وضعیت زینی ورتی تنها رخدادی میان پ.ک.ک و پ.د.ک نیست و گفت، "اگر پ.د.ک نقشهای در سر ندارد، باید برای آنکه عقبنشینی نکند تا این حد اصرار وپافشاری نکند."
مراد کاریلان عضو شورای رهبری پ.ک.ک اعلام کرد، وضعیت زینی ورتی تنها رخدادی میان پ.ک.ک و پ.د.ک نیست و گفت، "اگر پ.د.ک نقشهای در سر ندارد، باید برای آنکه عقبنشینی نکند تا این حد اصرار وپافشاری نکند."
مراد کاراییلان در بخش دوم دیدار خود با سترک تیوی در مورد رخدادهای زینی ورتی و عملیاتهای گریلا و برخی مسائل دیگر سخن گفت.
سترک تیوی: آقای کاراییلان، پ.د.ک تعدادی از نیروهایش را در زینی ورتی مستقر کرده است، همین سبب نارضایتی افکار عمومی کوردها شد. نظر شما در این زمینه چیست؟
مراد کاراییلان: مرحلهی کنونی، مرحله ای عادی نیست بلکه بسیار حائز اهمیت است. برای همین باید همه چیز را در چهارچوب این مرحلهی مهم تفسیر کنیم. اکنون حدود ۹ سال است که در منطقه جنگ وجود دارد و بر همگان آشکار است که پس از این جنگ وضعیت منطقه از نو طراحی میشود. اکنون همهی نیروها میخواهند جایگاه خود را در منطقه مستحکم کنند. همهی نیروهای بینالمللی و منطقهای تلاش میکنند که در این تقسیمات جایگاه محکمی را از آن خود کنند. همهی دولتها و نیروها در حال تلاش هستند و ما خلق کورد، به رغم آنکه قدیمیترین خلق در منطقه و خاورمیانه و مزوپتامیا هستیم اما از ۱۰۰ سال پیش در نتیجهی برخی توافقها و پیمانها بدون جایگاه ماندهایم. یعنی ما را ملت به حساب نیاوردند و در سرشماریها به حساب نیامدیم. کورد حق ندارد که سرنوشت خود را تعیین کند یا دولت تشکیل دهد. چون منطقه در حال از نو طراحی شدن است، باید تلاش کنیم که در منطقه جایگاه خود را بدست آوریم. ما نباید بدون جایگاه باشیم. ما کوردها باید متحد باشیم. حداقل بر اساس پایهی استراتژیک ملی و مشترک یکی شویم. ما چندین حزب متفاوت هستیم، کوردستان چهار بخش دارد و هر بخش نیز احزابی دارد: هر حزبی میتواند نمایندگی نظراتش باشد اما لازم است استراتژی مشترک داشته باشیم. چون اگر اینگونه نباشد یک بار دیگر بدون جایگاه خواهیم ماند.
اگر در طراحی نو یک بار دیگر کوردها بدون جایگاه بمانند، این بار سیاست قتلعام تازهای بر کوردها تحمیل میشود و ادامه خواهد یافت. برای همین اکنون در مرحلهی حائز اهمیتی برای آیندهی خلقمان هستیم و ما میبینیم که دولتهای اشغالگر اطراف ما همگی نمیخواهند کورد جایگاهی داشته باشد. همهی آنها مخالف دادن جایگاه به کوردها هستند. به ویژه دولت ترکیه سیاستی را که اکنون اجرا میکند برای کورد بسیار خطرناک است. تهدیدی بزرگ است. در اساس سیاستی که اشغالگران ترک به کار میگیرند برای خلق عرب هم خطرناک است. چون دارای تفکر نوعثمانی است و میخواهد حاکمیت خود را بر بسیاری از مناطق تضمین کند. اما برای ما خلق کورد بسیار خطرناک است، چرا؟ چون تفکری که دولت ترکیه از آن پیروی میکند، میخواهد با نابودی خلق کورد خود را گسترش دهد. یعنی وجود و جایگاه کورد را برای خود تهدید میداند و دولت ترکیه اکنون این استراتژی را به کار میگیرد.
یعنی پ.ک.ک را به عنوان تهدید میبیند، اما پ.د.ک را مانند خطر و تهدید نمیداند، ی.ن.ک را هم اینطور تصور نمیکند، نه اینطور نیست. اینها تاکتیک و جزئیات هستند. در این استراتژی کورد نباید جایگاهی داشته باشد. استراتژی آنها اینگونه است. این استراتژی اکنون در حال اجرا است و برای آن تلاش میکنند. برای همین بسیار خطرناک است، به عنوان مثال ۳-۴ روز پیش ابراهیم کان سخنگوی ریاست جمهوری ترکیه در مورد روژاوا گفت، "آنها میخواهند در آنجا جایگاهی برای کورد ایجاد کنند. ما نمیپذیریم." در مورد شاخهای از پ.ک.ک سخن میگویند اما در اساس نمیخواهند کورد جایگاهی داشته باشد. میگویند ما این را نمیپذیریم. شاید آمریکا و فرانسه با آنان همکاری نمیکنند به این دلیل چنین سخنانی بر زبان میرانند.
یعنی دولت ترکیه جامعهی کورد و خلق کورد را برای خود تهدید میداند. در مقابل این حقیقت وقتی به سیاست کوردها مینگریم، میبینیم که به ویژه در باشور کوردستان سیاست و تفکر دولت ترکیه به درستی تفسیر نمیشود. این مرحله، مرحلهای استراتژیک است و باید به شیوهای استراتژیک با آن برخورد کرد، اما چون به درستی تفسیر نمیشود، دیده میشود در باشور کوردستان به ویژه پ.د.ک و پس از آن ی.ن.ک نیز اینگونه است. آنچه قابل مشاهده است این است که به سیاستورزی همچون تاکتیک نگاه میکنند. یعنی بدون شک تاکتیک لازم است، اما همه استراتژی دارند. همه میخواهند خود را نیرومند کنند و زمین خود را گسترش دهند و استراتژیک فکر میکند اما سیاستی که اکنون در باشور کوردستان وجود دارد، اگر تغییر نکند، نه تنها برای یک بخش از کوردستان بلکه برای کل کوردستان خطرناک خواهد بود. به همین دلیل مردم باید در مقابل آن موضعگیری کنند. اگر اکنون رهبران و مسئولان محترم پ.د.ک فکر میکنند که اگر پ.ک.ک تضعیف شود و ی.ن.ک هم ضعیفتر شود، جایگاه آنها بهتر خواهد بود. اگر اینگونه فکر میکنند، بسیار در اشتباه هستند، چرا؟ چون اگر پ.ک.ک از این مراکز خارج شود، نوبت به شما هم خواهد رسید، این حقیقت است. در این مسئله ما اطلاعات نادرستی پخش نمیکنیم و خوانشی اشتباه برای تحولات نداریم، زمانی که به استراتژی ائتلاف دولت ترکیه نگریسته شود، یعنی اگر استراتژی آ.ک.پ و م.ه.پ و حزب وطن و ارگنکون تفسیر شود، اینگونه هستند. همان قدر که ما یعنی پ.ک.ک هدف آنها هستیم، باشور هم هدفشان است. فقط نوبتش فرا نرسیده است. چون میخواهند در منطقه به ابرقدرت تبدیل شوند، به همین دلیل میگویند همه را بخشی از میثاق ملی قرار میدهیم. حقیقت اینگونه است. اما چرا آنها این حقیقت را نمیبینند و حتی علی رغم آن موضعگیری میکنند، من خود چیزی نمیگویم. میخواهم به خلقمان بگویم، به خلقمان در باشور بگویم، ما هیچ معنیای به این سیاست نمیدهیم. چون چیز پنهانیی نیست. ما به تاریخ دولت ترکیه نگاه میکنیم، هر زمانی که خلق کورد قیام کرده است، دولت ترکیه با همکاری برخی از کوردها قیام را با شکست مواجه کرده است. اما پس از شکست قیام، کوردهایی را که با آنها همکاری کردهاند از بین برده است. این هم تاریخی خونبار است، به عنوان مثال قیام آگری چرا و بر چه اساسی ایجاد شد؟ مردم آن منطقه گفتند، ما با دولت ترکیه همکاری کردیم، ما علیه شیخ سعید ایستادیم، اکنون چرا این بلا به سر ما میآید؟ ما برای شما کار کردیم. در درسیم همه چیز درست شد، یعنی اگر به تاریخ نگاه کنیم و به امروز هم بنگریم، دقیقا همان چیز است. دیگر باید حقایق را ببینیم. ما میخواهیم سیاستمداران محترم باشور این حقیقت را ببینند و خطری را که استراتژی ترک ایجاد کرده است مد نظر قرار دهند. اکنون این شرایط و در اساس ۴ سال پیش فرصت ایجاد شد و من خود بسیاری از مسئولان باشور را دیدم و آن زمان هم این چیزها را به آنها گفتم. آن زمان صادقانه عمل کردیم و اکنون نیز صادقانه عمل میکنیم. یعنی آشتیخواه هستیم و میخواهیم اتحاد ملی ایجاد کنیم و فقط به فکر خودمان نیستیم. ما تهدید را میبینم به همین دلیل این درخواست را داریم. ببینید چهار سال پیش چه گفتیم و امروز همهی گفتههایمان به حقیقت تبدیل شده است. اگر کسی بگوید نه، میگوییم بسیار خوب ما در آن زمان گفتیم ترکیه سیاستی را اجرا میکند. اکنون چرا ترکیه تا این حد خود را در ادلب مستقر کرده است؟ مگر در ادلب پ.ک.ک حضور دارد؟ تا حدی که دفاع هوایی خود را در آن منطقه ایجاد کرده است. ترکیه چرا در لیبی میجنگد؟ در لیبی همه میگویند که تبهکارانش را به آنجا میفرستد و آنها را به پردهای تبدیل کرده است اما در حقیقت خود در آنجا حضور دارد. ترکیه همان طور که در سریکانی و گری سپی جنگید اکنون در لیبی هم با همان شیوه میجنگد، یعنی ابتدا اسلحه ها را میفرستد و سپس با تکنیک و کارشناسانش به دنبال آن میرود، یعنی اکنون ترکیه در لیبی در حال جنگ است. حکومت لیبی خود ضعیف است. حکومت ترکیه تلاش میکند به یک ابرقدرت تبدیل شود، این امر به واقعیت میپیوندد یا نه آن مسئلهای دیگر است، اما حقیقت این است. به عنوان مثال اکنون للیکان را اشغال کرده است، همه میدانند للیکان کجاست، ۲۰ کیلومتر داخل خاک باشور است، اکنون راهی به للیکان احداث میکند و در آنجا و زنجیره کوهستانهای قندیل مستقر میشود. این نقشه برای ۴ یا ۵ سال نیست، میخواهند در آنجا بمانند، برای آن هزینه میکنند، در آنجا خواهند ماند. یعنی آنهایی که به دشمن اجازه میدهند وارد آنجا شوند و در آنجا بمانند، اگر از دولت ترکیه خواهش کنند، از آنجا خارج خواهند شد؟ برای امتحان یک بار بگویند فلان کوهستان را ترک کنید، آیا آنجا را ترک خواهند کرد؟ نه هرگز، به عفرین نگاه کنید، در عفرین مردم را قتل عام میکنند، میخواهد به طور کامل دمگرافی عفرین را تغییر دهند، انگار که عفرین مال کوردها نیست. میخواهد عفرین را از کوردها بگیرد با پرچم خود این کار را میکند. به عنوان مثال با پرچم تبهکارانی که با پول کار میکنند و پرچم ساختگی دارند، پرچم خود را در کنار پرچم آنها قرار میدهد، اما در اصل پرچم ترکیه را بر افراشتهاند. خود برای آن استاندار تعیین میکنند، خود پلیس را تعیین میکنند، آسایش در دست آنهاست. یعنی ترکیه آنجا را اداره میکند. باید حقایق را دید، این همه نمونه وجود دارد. این همه مدرک که طی ۴ سال گذشته به برادران محترم ارائه دادیم، همگی به حقیقت پیوست. باید سیاستهای ترکیه را ببینیم، اکنون در این چهارچوب میتوانیم رخدادهای زینی ورتی را تفسیر کنیم. این رخدادی بزرگ است و فقط مابین پ.ک.ک و پ.د.ک نیست، هم زمان مسئلهی مابین پ.د.ک و ی.ن.ک نیز هست. یعنی به همهی ملت ما ربط دارد. به مسئلهی ملی ما مربوط است، مانند گره کوری است که حقیقت آن مهم است. درخواستهای بسیاری در این زمینه مطرح شده است، به عنوان مثال ۶۰۰ روشنفکر و هنرمند کورد بیانیهای منتشر کردند،۱۵۰ زن برجسته در جهان بیانیه دادند، یعنی افکار عمومی در سطح کوردستان ودر سطح بینالمللی و خلقهای دوست میخواهند مسئلهی ما بین کوردها حل شود. به همین دلیل میخواهند این نیروها از زینی ورتی خارج شوند. همه این درخواست را دارند اما دلیل این همه پافشاری چیست؟
اگر در پشت آن توطئهای نباشد، نباید تا این حد بر آن اصرار کنند. واقعا من خودم معنی سیاست پ.د.ک را در مورد این مسئله درک نمیکنم، هم سیاستهایش در زینی ورتی و هم در مخمور. در مخمور جامعهای وجود دارد که رنج کشیده زحمتکش هستند. یعنی آیا سیاست ضد اجتماعی در قبال این جامعه صحیح است؟ نه آنها در این سیاست موفق نخواهند شد و سیاست درستی نیست. ما امیدواریم پافشاری و اصرار آنها در این مورد و برخی مسائل تغییر کند. یعنی اکنون امید ما این است."