سیامند معینی ریاست مشترک حزب حیات آزاد کوردستان (پژاک) در دیداری با خبرگزاری فرات به ارزیابی ایدههای رهبر آپو، راه حل مسئلهی کورد، ارائه سیستم مدرنیته دمکراتیک، دلایل توطئه علیه رهبری و استفاده از کوردهای خائن توسط اشغالگران پرداخته است.
ارزیابیهای سیامند معینی به شرح زیر میباشد :
در قرن ۲۱ باید با رویکردی آسیبشناسانه به ارزیابی وقایع سده ۱۹ و ۲۰ بپردازیم و نقش و جایگاه رهبری انقلاب کورد را در مواجه با سیاست جهانی در آن دوران، با دیدی انتقادی تحلیل کنیم. انقلاب و قیامهای کوردستان عمدتا واکنشی در برابر مداخلات، یا دنبالکردن یک الگوی ضعیف سیاست خارجی و جهانی بوده که توانسته نفوذ فکریش را بر روند تحولات و فضای سیاسی در کوردستان تحمیل نماید. به عنوان مثال دیدگاه امت اسلامی در کوردستان و بلوک سوسیالیستی و کمونیسم جهانی که هیچ یک از آنان راه حلی برای بحرانها و مسئله آزادیخواهی و استقلال کوردها نداشتهاند و حتی به صورت اُبژکتیو (انتزاعی) درک و تفسیر شدهاند. مانند دوره سقوط امپراطوری عثمانی و اواخر حکومت قاجار و بعد از آن. رهبر آپو با تئوریزهکردن پارادایم آزادی، توانست مسئله آزادی کوردستان و مسئله خلقهای تحت ستم در منطقه را با مبارزات در دوره معاصر بههم برساند. در دورهی جهانیسازی و گلوبالیسم، پارادایم آزادی بهعنوان یک مانع از طرف مدرنیته سرمایهداری دیده شد، لذا یک توطئه علیه رهبر آپو در چهارچوب اسیرکردن و کنار زدن این رهبر کورد در دستور کار قدرتهای جهانی قرار گرفت. درنتیجه میتوان گفت که در کل و بهنوعی حل مسئله کورد و خلقهای آزادیخواه منطقه در حال حاضر به مبارزات و آزادی رهبر آپو گره خورده است.
خانواده مصطفی بارزانی بهعنوان ابزار اشغالگران کوردستان مورد استفاده قرار گرفتهاند
میدانیم که پس از جنگ جهانی اول و پس از پیمان سایکس-پیکو و بعدا معاهده لوزان، دیگر سیاست استعمارگری اروپا هیچ جایگاه و موقعیت سیاسی بینالمللی برای تعدادی از ملتها و بهویژه خلق کورد باقی نگذاشت و حتی خلق کورد نیز هیچ آمادگی خاصی برای مقابله با این تصمیمات و بهویژه معاهده لوزان نداشت و حتی در آن دوره هیچ زمینهسازی تاسیس دولت را در برنامه نداشت. قدرتهای حاکم بر جهان در راستای منافع خود، تاسیس مدل تقلیدی ناکارآمد دولت-ملت را بر خاورمیانه و کوردستان تحمیل کردند و خلق کورد نیز در چهارچوب سیاست بینالمللی دارای چنان آمادگی نبود و لذا مانند یک ابزار ابژکتیو و حاشیهای بهکار گرفته شد و حتی برای مخالفت با حق روای خود، از کوردهای خودفروش و خائن استفاده کردند. این جریان در ۶۰ سال اخیر به طرزی سیستماتیک برای زدن و تصفیهی خط انقلابیگری کورد و حمایت از دولت-ملتهای اشغالگر کوردستان و تداوم بقای آنان در هر چهار بخش کوردستان مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. مخصوصا خانواده مصطفی بارزانی بهعنوان ابزار اشغالگران کوردستان مورد استفاده قرار گرفتهاند و در مقابل آنان را مانند نمایندهی خلق کورد نشان دادهاند، در حالی که بزرگترین ضربات و شکستها را این خانواده به مبارزات آزادیخواهانه کوردها وارد کردهاند و از جانب اشغالگران کوردستان مورد حمایت بودهاند. اشغالگران کوردستان تمام افراد و گروههای انقلابی کورد را توسط این خانواده خودفروش و تعدادی خائن بیوجدان از میان برداشته یا تضعیف نمودهاند. همزمان اشغالگران کوردستان برای خوشخدمتی بیشتر این خانواده امکانات مالی و مادی فراوانی برای آنان تامین کردهاند.
رهبر آپو با جملهی «کوردستان مستعمره شده است» مبارزات آزادیخواهانه خلق کورد را به اوج خود رساند
خلق کورد برای آزادی و حقوق اساسی خود، در وضعیتی بحرانی و حساس مبارزه کرده است و تاوان سنگینی هم در این راه متحمل شده است، با این وجود همیشه در یک بحران ایدئولوژیک آزادیخواهی سرگردان بوده است. رهبر آپو بهعنوان مبارز و تئوریسین حل این معضل، وارد عرصه مبارزات کوردستان شد و با جملهی «کوردستان مستعمره شده است» مبارزات آزادیخواهانه خلق کورد را به اوج خود رساند و توانست به صورت علمی به آسیبشناسی این مسئله بپردازد و راه حل تئوریک و عملی برای آن پیشنهاد کند. این موضع و اقدام رهبر آپو که خواست خلق آزادیخواه کورد بود، با برنامه و اهداف مدرنیته سرمایهداری و سیستم اشغالگر دولت-ملتها سازگار نبود و لذا توطئهی ضربه زدن و ترور این شخصیت و جنبش سیاسی وی را در دستور کار قرار دادند. در این راستا دیدیم که در ۱۵ فوریه ۱۹۹۹ (مصادف با ۲۶ بهمن ۱۳۷۷) در یک توطئه بینالمللی و با جاسوسی چند جانبه، رهبر آپو را دستگیر نموده و وی را به دولت ترکیه تحویل دادند و خیال کردند که دیگر مبارزات آزادیخواهانهی خلق کورد را سرکوب کردهاند. همزمان در راستای همان پروسه، کوردهای مزدور و نوکر قدرت را تقویت کردند و آنان را در راستای اهداف این سیستم بهکار گرفتند و با این کار خواستند روحیهی میهندوستی و آزادیخواهی خلقمان را نابود ساخته و آنان را خنثی و تسلیم کنند و با این پروسه حاکمیت خودشان را بر کوردستان ادامه دهند و اضمحلال فرهنگی و ملی را بهصورت فشردهتری اجرا کنند.
ارائهی سیستم "مدرنیته دموکراتیک" بهعنوان جایگزین مدرنیته سرمایهداری
رهبر آپو بهعنوان یک مبارز و انقلابی خستگیناپذیر، پس از تحویل وی به دولت ترکیه نیز با رویکرد انقلابی در برابر توطئهها و شکنجهها واکنش نشان داده و ایستادگی کرده و اجازه نداده مدرنیته سرمایهداری و سیستم اشغالگری به اهدافشان برسند. این نشانه ارادهای پولادین و روحیهای انقلابی است که همه زندگیش را وقف آزادیخواهی کرده است. هیچ عاملی نتوانسته خواست وی برای حل مسئله کورد و مبارزهی آزادیخواهانه برای این امر را مانع شود و حتی در مقابل تمام موانع تاکنونی با جسارت تمام و با درنظرگرفتن تدابیر مناسب، توانسته این مسئله را پیش ببرد.
با فرمولهکردن و ارائهی سیستم بدیل "مدرنیته دموکراتیک" بهعنوان جایگزین مدرنیته سرمایهداری، رهبر آپو یک مرحله نوین را در عرصه سیاست منطقهای و جهانی پیش کشید. برای حل بحرانهای منطقه و خاورمیانه، با اشاره به خودمدیریتی دموکراتیک در چهارچوب کنفدرالیسم، یک راه تازه را گشوده است. سیستم "خلق دموکراتیک" جهت حل مشکلات سیستم دولت-ملتِ صادره از سوی استعمارگران اروپایی به منطقه، یک راه حل منطقی و مناسب در این دوره است. بحرانسازی سیستم دولت-ملت و ایجاد بیثباتی در خاورمیانه با برنامهی مدرنیته سرمایهداری و با هدف بقای سیستم فعلی در خدمت منافع قدرتهای حاکم بر جهان است. حتی قدرتهای منطقهای با همراهی قدرتهای جهانی، با تمام قوا علیه این پارادایم کار میکنند تا تودهی مردم درک درستی از این سیستم جایگزین پیدا نکند. برای حفظ مدل دولت-ملت به هر جنایتی دست میزنند. با فریبکاری عوامانهی دولتهای اشغالگر کوردستان و با همکاری ارتجاع منطقه، سعی در پنهانسازی حقایق این پارادایم دارند و حتی آن را معکوس جلوه میدهند و یا میگویند در عمل غیرممکن است.
حل مسئله کورد در منطقه، یعنی گشودن دروازهی دموکراتیزهکردن بخشی از خاورمیانه!
حل مسئله کورد به حل مجموعهای از بحران و منازعات اساسی در منطقه منجر میشود. مدرنیته سرمایهداری این را بهخوبی میداند که حل مسئله کورد در منطقه، یعنی گشودن دروازهی دموکراتیزهکردن بخشی از خاورمیانه! روشن است که پیشرفت این روند به معنای بسترسازی برای دموکراتیزهکردن منطقه و پیشرفت و رقابتی سالم مابین مدرنیته سرمایهداری و مدرنتیه دموکراتیک است. به بیانی دیگر مدرنیته سرمایهداری این روند را به نفع فینانس کاپیتال (سرمایهی مالی) نمیبیند و در عوض ارتجاع و فساد مالی-ادارای و بحرانسازی را به نفع بقای خود میبیند. در این راستا، پارادایم رهبر آپو را یک مانع جدی برای جولان و تحمیل اقتدار خود میبینند. مدرنیته سرمایهداری در یک ارتباط عمیق فکری و عملی نانوشته با ارتجاع منطقه قرار دارد و همواره موجبات بودن و ماندنشان را تامین میکند.
آزادی رهبر آپو مستقیما به آزادی خلق کورد و خلقهای تحت ستم منطقه منجر میشود
بخشی زیادی از بحرانهای تلمبار شدهی یکصد سال اخیر منطقه را میتوان با تحقق مدرنیته دموکراتیک و کنفدرالیسم حل نمود و مسئله خلق کورد و سایر خلقهای ایران را نیز میتوان به شیوه خودمدیریتی دموکراتیک برطرف نمود. این بحثها بهطور کلی در چهارچوب یک پارادایم که رهبر آپو فرموله نموده، قابل اجراست. لذا نقش رهبر آپو در تاریخ معاصر حائز اهمیت است و باید آن را دید. درنتیجه آزادی رهبر آپو مستقیما به آزادی خلق کورد و خلقهای تحت ستم منطقه منجر میشود. با تداوم سیاست انکار از طرف دولتها و قدرتهای جهانی، مشکلات ادامه خواهند یافت و ثبات و امنیت نه تنها در این منطقه، بلکه در تمام جهان بیشتر به خطر خواهد افتاد. نه تنها ثبات و امنیت برقرار نخواهد نشد بلکه طبیعت و محیط زیست که مورد هجوم بیرحمانهی سیستم سرطانوار سرمایهداری قرار گرفته، بیشتر به خطر خواهد افتاد و روزانه شاهد ویرانی و تخریبات بیشتری خواهیم بود. در دوران کنونی رهبر آپو کلید حل مجموعهای از بحرانها و فلاکتهاست. لذا اهمیت آزادی رهبر آپو را باید در حد آزادی یک خلق و حتی خود آزادی ارزیابی کرد و باید برای آزادی رهبر آپو و در کل خود آزادی، باید تلاشهایمان را بیشتر کنیم.