روبار کارکر فردی ساده، فروتن، وفادار، خندە رو، شجاع و شایسته بود.جوانی در سال ١٩٩٣ در روستای حاتجکی از مناطق در شهر خوی چشم بە جهان گشود.
“در شهری میهن دوست و خلقی آزاداندیش، جوانی شجاع و دلاور بە دنیا آمد”.
خوی شهری در استان ارومیه در روژهلات کوردستان است، کە تاریخش با دلاوری و سر خم نکردن عجین شدە است. کوهها و طبیعت آن به آشیانهای برای انقلابیون و مبارزان این سرزمین تبدیل شده است. تأثیر احزاب انقلابی بر خلق این شهر چشمگیر است. به ویژه از نزدیک با حقیقت اشغالگران و انقلاب آزادیبخش خلق ما آشنا هستند. این نیز در زمان توطئهی بینالمللی علیه رهبر آپو در سال ۱۹۹۹ در خوی نشان داده شد. خیابانهای خوی شاهد فداکاری جوانان و زنان زیادی در صیانت از رهبر آپو بوده است. در شهری میهن دوست و خلقی آزاداندیش، جوانی شجاع و دلاور بە دنیا آمد. دلاوری که در زیبایی کوههای کوردستان رشد کرد، در میان سختیها مسئولیت پذیرفت و در روزهای سخت سر خم نکرد. محمد دودکان میلان تبدیل به یک انقلابی میشود، فردی که از سرزمین و میهنش صیانت میکند. میخواهد به یک فرماندهی با ابهت تبدیل شود. فرماندهی که با قلم خونین خود درد و رنج خلقش را مینویسد، سمفونی آرزوی و آزادی و استقلال را با تار ساز زخمیاش مینوازد.
“در سال ۲۰۱۰ دستبند دست خود را قطع کرد و به صفوف گریلا پیوست”
محمد دودکان میلان با حس میهن دوستی بزرگ شد و فرهنگ آریایی و کوردی معیار اصلی زندگیاش بود. او نمیخواهد تحت حکومت خدایان کوچک واقع در زمین زندگی کند. آغوش محمد آمیخته به باران و خاک و خالی از بوی عطرهای مست کننده است. او جوان فهمیدهای است که از اشغال خاک و سرزمینش آگاه است. با وجود اینکه او به خوبی حزب کارگران کوردستان (پ.ک.ک) را نمیشناسد، اما مبارزات انقلابی گریلاها برای او جالب است. سعی میکند از نزدیک با زندگی و مبارزات نیروهای گریلا آشنا شود و یکی از این انقلابیون شود. در سال ۲۰۱۰ دستبندهای دستش را قطع کرد و به صفوف گریلا پیوست.
'خواکورک مرحلهی شناخت اندیشه آزادی رهبر آپو و چگونگی ساختن شخصیت آپوئیست'
منطقهی خواکورک که به بهشت کوردستان و بە ‘پسر خدا’ معروف ااست، در آنجا اولین قدم خود را در راه انقلاب برداشت، اسلحه به دست گرفت و آموزش مقدماتی خود را فرا گرفت. خیلی زود با آمدن به کوههای کوردستان جای خود را در قلب همرزمانش باز کرد. خواکورک اولین تجربه گریلایی و مکانی برای درک بهتر اندیشه رهبر آپو دربارهی آزادی و چگونگی ساختن شخصیت آپوئیستی بود. به عنوان یک گریلای شجاع در مبارزات انقلابی شرکت کرد و وظایف خود را با موفقیت انجام داد.
‘برای حفاظت از روژآوای کوردستان مسئولیت برعهدە گرفت’
برای محافظت از خلقش و مبارزه با داعش به روژآوای کوردستان میرود. حملهی تبهکاران داعش به خلق خود را نمیپذیرد و خود را موظف به حفاظت از روژآوای کوردستان کرد. خستگی و گرسنگی مانع از شجاعت و ارادهی رفیق روبار نشد. در اکثر نبردها شرکت کرد و نقش مهمی در نابودی داعش داشت. او تجربه بسیار خوبی در این مقاومت باشکوه در روژآوای کوردستان به دست آورد.
‘همیشه به بلندیها چشم دوخته بود’
همیشه به بلندیها چشم دوخته بود و آرزوی بازگشت به کوههای کوردستان را داشته است. پس از شکست داعش به کوهستانهای سرکش میهن باز گشت و این بار آمادهتر از هرزمان به مناطق حفاظتی میدیا مانند آواشین و زاپ وارد شد. هر دوی این منطقه دارای موقعیت تاریخی در مبارزات آزادیخواهانه علیه اشغالگران ترکیه هستند. وی به همین منظور و بنا به درخواست خود در این مناطق ماند. در ابتدا وظایف و مسئولیتهای زیادی را در منطقه آواشین به عهده گرفت و به عنوان یک گریلای دانا در مبارزه شرکت کرد. پس از انجام وظایف خود در سال ۲۰۲۱ عازم زاپ منطقه مقاومت و زیبایی میشود.
‘زاپ منطقهای است که از کوردها حمایت کرده و گورستانی برای فاشیستهاست’
زاپ زیربنای مقاومت و افتخار، مرکز سرافرازی و شهامت است. منطقهای است که از کوردها حمایت کرده و گورستانی برای فاشیستهاست. زاپ منطقهی زیبایی، زینت، سختی و فراز و نشیب است. منطقهای که تصویر دلاوری، قهرمانی و انقلابی را به تصویر کشیده است. منطقهای که سابقهی پر از جنگ و مقاومت دارد. در تمامی حملات نظامی دولت ترکیه، این منطقه مانعی برای اشغالگری و شکست ارتش ترکیه را رقو زده است. ترسی در دل اشغالگران شده است. دلاور شهر خوی به عنوان فرماندهی شجاع و آزاده در برابر اشغالگران مقاومت کردند.
‘سال ۲۰۲۲ زاپ شاهد مقاومت بزرگی بود’
در سال ۲۰۲۲، زاپ شاهد یک مقاومت بزرگ بود. جنگ و مبارزهای که در تاریخ همتا نداشته. ارتش دولت اشغالگر ترکیه در تاریخ ۱۴ آوریل ۲۰۲۲ حمله خود را به زاپ با تمام توان، توانایی و تکنیک آغاز کرد. گریلاها با قاطعیت، با تاکتیکهای مدرن و با کسب نیرو از اندیشههای رهبر آپو به مقابله با دشمنان مام میهن پرداختند. آغاز این حملات، مقاومت گریلاها و روحیه فداکاری و آپو ثابت کرد که یک بار دیگر باید اشغال را شکست داد. در سرتاسر منطقه زاپ، هر جایی که گریلا در آن قرار داشت، به محل فعالیت و گورستانی برای اشغالگران میشد.
‘روبار و رفقایش زاپ را به جهنمی برای گرگهای خونین چشم عثمانی تبدیل میکنند’
رفیق روبار مانند فرماندهای شایسته، با تجربه، باهوش و توانا قبول مسئولیت کرده و این لشکرکشیها را رهبری میکند. روبار کارکر مانند رودخانهای در قلعهی شکفتا مجروح شد و سپس در نبرد تیمهای سیار، با فاشیستها مقابله کرد و ضربه مهلکی به پیاده نظامها ترک وارد کرد. مدام در تونلهای نبرد شکافتا در بریندارا مقاومت میکند. روبار و همرزمانش به عنوان گریلاهای مدرن و متخصص در جنگ با استفاده از تاکتیکها و روشهای مدرن زاپ را به جهنمی برای گرگهای خونین چشم عثمانی تبدیل میکنند. اشغالگر ترک که شاهد مقاومت بیسابقه روبار و همرزمانش در غار بریندارا بود، به اقدامات ضد انسانی روی آورد و با سلاحهای شیمیایی و سلاحهای ممنوعه به گریلاهای آزادی کوردستان حمله میکند. باز هم گریلاها بیامان میجنگند و درماندە نمیشوند. فداکاری برای روبار و رفقایش درس زندگی و آزادی شده بود.
‘در غروبی که خورشید شرمگین و خجل پشت کوهها خود را پنهان کرده بود، روبار کارکر به کاروان شهدای همیشه زندهی کوردستان پیوست’
در نتیجه استفاده ناجوانمردانه از سلاحهای شیمیایی توسط دولت اشغالگر ترکیه؛ محمد دودکان میلان، معروف به روبار کارکر رفقای همراهش، در غروبی که خورشید شرمگین و خجل پشت کوهها خود را پنهان کرده بود، به کاروان شهدای همیشه زندهی کوردستان پیوست. روبار کارکر پس از شهادت، کوهی از تجربه انقلابی کوردستان را به یادگار گذاشت. روبار انقلابی و فرماندهی شد که یاد و خاطرهاش هرگز از یاد همرزمان و خلقش نخواهد رفت و راهش راه پیروزی و استقلال کوردستان خواهد بود.