مراد کاراییلان، عضو کمیته اجرایی پکک، که مصاحبهای ویژه با رادیو دَنگه گَل (صدای خلق) داشته است، ارزیابیهایی را درباره عملیات زینب کیناجی (زیلان)، که نقطه عطفی در مبارزات آزادی کوردستان است، ارائه کرد.
مراد کاراییلان با بیان اینکه عملیات تاریخی زیلان نقش بسزایی در توانمندسازی و ارادهمندی زنان داشت، گفت: «ما بار دیگر این عملیات تاریخی را گرامی میداریم و درود میفرستیم. امروز زیلانیشدن در صفوف ما قویتر شده است. امروز با این روحیه مبارزه میکنیم. گریلای مدرنیته دموکراتیک بر اساس روحیه ایثار و زیلانیشدن آپویی عمل میکند و از این طریق به وظایف عصر پاسخ میدهد. از این حیث مایه مباهات ما به عنوان جانشینان ایثارگر زیلان است که با تقویت بیشتر روحیه وی به مبارزه ادامه دهیم.»
بخش اول مصاحبه کاراییلان به شرح زیر است:
۴۰ ماه است که انزوای تحمیلی بر رهبر آپو ادامه دارد. در مقابل این، زندانیان آزاد و مردم نیز سطح مشخصی از مبارزه دارند. در مورد این موضوع چه میخواهید بگویید؟
همانطور که مشخص است در هفته گذشته در بسیاری از مناطق باکور کوردستان درگیری رخ داده است. طبق اطلاعات موجود در مناطق گلیداخ، ماوا و پیروسا شهدا داریم. نتایج برخی هنوز مشخص نیست، اما برخی نیز مشخص شدهاند. یاد و خاطره همه شهدایی را که در این هفته گذشته داشتیم، در شخص رفقا شیخموس، آخین و شروان گرامی میدارم و با احترام در برابر یاد و خاطره آنها تعظیم میکنم. من یک بار دیگر قولی را که به آنها دادهایم تکرار میکنم. ما به قول خود به آنها وفادار خواهیم بود. ما انتقام آنها را خواهیم گرفت و رویاهای آنها را محقق خواهیم کرد، ما همه شهدای خود را در مبارزه برای آزادی رهبر آپو و کوردستان زنده نگه خواهیم داشت.
در واقع چنین شهادتهای پیدرپی در این مدت برای ما سنگین بود. رفقایی را که توقع ویژهای برای آنها وجود داشت، به شهادت رسیدند که تاکنون خدمات بزرگی به مردم کوردستان ارائه کردهاند و در آینده نیز میتوانست این خدمات را ادامه دهند.
شیخموس یکی از رفقای ما بود که به مدت ۳۳ سال سنگینترین کارها را در سختترین مناطق این جنبش با موفقیت انجام داد. او بدون هیچ چشمداشتی به حزب، انقلاب و مردمش خدمت کرد. رفیق شیخموس رفیقی نبود که در کارهایی که در این سالهای طولانی انجام داد، که میتوانیم آن را یک عمر توصیف کنیم، نقص مشخصی و یا انتقادات شدیدی نسبت به او وجود داشته باشد. او از بسیاری جهات رفیقی نمونه بود. او رفیق بسیار ارزشمندی بود، به ویژه از نظر فداکاری، شجاعت، پایبندی به خط رهبر آپو، میهندوستی عمیق و روحیه رفاقت. او از زحمتکشان این انقلاب بود. او سالها در کوههای کوردستان ماند. شاید مدت کوتاهی در مناطق دشتی مانده باشد، اما جدای از آن، مدام در کوههای کوردستان برای مردمش مبارزه میکرد. او با صداقت، پاکیزگی و وفاداریاش رفیق ارزشمند آپویی بود. فرمانده ناحیه سرحد بود. او قبلاً هم در سرحد و هم در ارزروم مدتها مانده بود و وجب به وجب آن مکانها را میشناخت. او در سراسر آن منطقه کوردستان راهپیمایی کرده بود. علاوه بر این، زحمات و تلاشهای زیادی کشیده بود. او از رفقای پیشگام ما بود. تا زمانی که رفقای صادق و فداکاری مانند رفیق شیخموس در این جنبش نقش داشته باشند، این جنبش همیشه پیروز خواهد بود. زیرا رفاقتی که در شخص رفیق شیخموس نشان داده میشود، رفاقتی است که رهبر آپو میخواهد در صفوف ما ایجاد کند. به عبارتی فداکاری یک طرفه بدون هیچ چشمداشتی، ارائه خدمت و مدام خود را مدیون دیدن. این نشاندهنده افزایش و رشد ارزشهای انسانی است.
ما به نحوی شایسته خاطراتشان را زنده نگه خواهیم داشت
در مورد رفقا آخین گابار و شروان بوتان نیز میتوان همین جمله را گفت. این رفقای ما که بیش از ۱۰ سال است در جنبش حضور دارند، با فداکاری، صداقت و نمایندگی روحیه ایثارگری، رفقای خود را رهبری میکنند. مثلاً رفیق شروان خودش اهل بوتان-سِرت است اما در کلانشهر به دنیا آمده است. او یک عاشق واقعی بوتان بود. به همین دلیل نام خانوادگی خود را به بوتان تغییر داد. او رفیقی بود که سالها در منطقه بوتان ماند. انسان نمیتوانست فکر کند که از منطقه بوتان جدا شده است. او فردی بود که به سرزمین و دیار خود بسیار عشق میورزید. او رفیق شجاعی بود که تمام فداکاریها و خدمات را برای این امر انجام داد. رفیق آخین هم یک دختر بوتانی بود. او با میهندوستی روستای بانا و جزیره بوتان بزرگ شد. مبارزه انقلابی در شور و عشق او وجود داشت؛ برای او مبارزه تقریباً عشق یک بود. این چیزی بود که در تمرین و کارهایش در منطقه هفتانین به وضوح دیده میشد. رفیق آخین فرماندهی ارزشمند و قابل اعتمادی بود که با جنگجویی و سختکوشی و پاکیزگی و صداقت راه را برای خود هموار کرد. او شخص بسیار شریفی بود. هر دو رفقای ما با جان پاک، مواضع صمیمانه، صداقت، رفاقت قوی، پایبندی به خاک مقدس، شور آزادی و پایبندی به رهبر آپو، رفقای نمونه بودند. در واقع همه رفقای حاضر در باکور کوردستان فداکار، فدائی و پایبند به آرمان هستند.
طبق اطلاعاتی که به دست ما رسید، رفیق بروسک کاتو و رفقایمان نیز به شهادت رسیدند. همچنین جنگ در طرف منطقه ماوا طولانی شد و پس از روزها درگیری، خبرهایی مبنی بر شهادت رفیق ما بریتان کَربوران و مجروح شدن رفیق همراهش به گوش میرسد. رفقایی هم هستند که مجروح و اسیر دشمن شدند. به طور خلاصه مقاومتی که از ۱۸ ژوئن ادامه دارد، مقاومت بزرگی است. هر جا که درگیری رخ میداد، مقاومت قابل توجه و شجاعانهای شکل میگرفت. ما از همه این رفقا با احترام یاد میکنیم و قول میدهیم یاد و خاطره آنها را زنده نگه داریم.
به سوال شما میرسیم؛ اساس نظام امرالی مسئله کورد و سیاست استعماری استعمار ترکیه در قبال مردم کورد است. به عبارت دیگر، سیاست انکار، تخریب و نسلکشی وجود دارد. دولت ترکیه در حال حاضر با سیاستی که در امرالی دنبال میکند میخواهد علیه جامعه نسلکشی کند. رهبر آپو نماینده مردم کورد و آرمان آزادی کوردها است. او نماینده زنان آزادیخواه است. نشاندهنده ارزشهای دموکراتیک است. او این کار را با موضعی شرافتمندانه و مقاوم انجام میدهد. به همین دلیل است که با رویکردهای غیرانسانی و شکنجه روانی به رهبر آپو نزدیک میشوند. ببینید؛ دقیقا ۴۰ ماه است که از او خبری نیست. یعنی ۳ سال و ۴ ماه است که هیچ اطلاعی از وضعیت رهبر آپو در امرالی دریافت نمیشود. این قضیه مربوط به یک نفر نیست بلکه مربوط به مردم است. از آنجا که رهبر آپو نماینده اراده مردم کورد است، این حملات علیه او انجام میشود. به همین دلیل مردم ما، اقشار دموکراتیک ترکیه و همه اقشار چپ انقلابی باید این اقدامات دولت ترکیه را حمله به خود بدانند. واقعیت واقعاً اینگونه است.
از سوی دیگر؛ آنها از اندیشه و افکار رهبر آپو میترسند. آنها میدانند که رهبر آپو حقیقت را میگوید و حقیقت چشمگیر است. ایدهها و افکاری که توسط رهبر آپو ایجاد شده است، و الگوی رهبر آپو، یک نور جدید، یک خط جدید، یک جایگزین جدید است. رهبر آپو نماینده مدرنیته دموکراتیک در برابر استعمار و مدرنیته سرمایهداری است و پارادایم آن را توسعه داده است. به همین دلیل هم نمایندگان مدرنیته سرمایهداری جهانی و هم دولت ترکیه از او میترسند. به همین دلیل سیپیتی صادق نیست و به سیاست انجام شده در امرالی مشروعیت میبخشد. زیرا آنها از این ایده جدید میترسند و نگران هستند. بنابراین سیاستی که در امرالی در شخص رهبر آپو علیه مردم کورد انجام میشود یک سیاست جهانی است. خواندن صحیح این مطلب ضروری است.
ما باید مبارزه علیه انزوا را افزایش دهیم
علاوه بر این، امروز به دلیل این سیاست نسلکشی در امرالی، جنگ به راه افتاده است. امروز جنگ علیه مردم کورد در جریان است. دولت ترکیه در این جنگ همه چیز را خرج کرد. تمام درآمد ترکیه را مصرف کرد. امروز مردم و کارگران ترکیه و باکور کوردستان گرسنه هستند. فقر وجود دارد. اساس این نظام جنگ و نسلکشی است، یعنی نظام امرالی.
اکنون میبینیم که هرچند به کندی، این سیاست توسط کارگران ترک و بسیاری از اقشار سیاسی دیده شده است. این چیز خوبی است. زیرا مردم اکنون میبینند که تا زمانی که این جنگ متوقف نشود، هیچ بهبود اقتصادی و سیاسی در ترکیه حاصل نمیشود. به همین دلیل از ترکیه نیز به صفوف مبارزه میپیوندند. خلاصه اینکه این انزوا و سیستم اجرا شده در امرالی دیگر فقط مسئله کورد نیست، بلکه مسئله ترک نیز هست. چون این سیاست با خودش جنگ هم میآورد. حل مشکلات ترکیه قبل از پایان این سیاست ممکن نیست. این واقعیت امروزه توسط بسیاری از مردم دیده شده است. دیدن این چیز خوب است، حتی اگر با تاخیر انجام شود.
بار دیگر، توسعه مدرنیته دموکراتیک توسط رهبر آپو در برابر مدرنیته سرمایهداری در سراسر جهان، امیدی را برای مردم جهان و ستمدیدگان ایجاد کرده است. در این زمینه، حمایت از رهبر آپو در سراسر جهان در حال افزایش است و کمپین آزادی رهبر آپو و راهحل مسئله کورد بر این اساس قویتر و قویتر میشود. اما این تحولات هنوز کافی نیست. ما در این زمینه کمبودهای زیادی داریم. همه باید کاستیهای خود را در این زمینه ببینند. در تحلیل نهایی، ما، پیشگامان جنبش آزادی، مردم میهندوست و اقشار دمکراتیک باید ببینیم که در مبارزه ما علیه اعمال در امرالی کاستیهایی وجود دارد. بیشک باید بر این نواقص و کاستیها غلبه کنیم و مبارزه خود را بیش از پیش افزایش دهیم. باید بدانیم که تا زمانی که نظام امرالی را نشکانیم، راه آزادی هموار نخواهد شد و زندگی مشترک دموکراتیک هرگز توسعه نخواهد یافت. به همین دلیل، مانند همه جنبشهای انقلابی، باید آزادی رهبر آپو و راهحل مسئله کورد را هدف خود قرار دهیم.
جنبش شما ژوئن را به عنوان ماه فدائیان تعریف کرد. همزمان در ۳۰ ژوئن وارد بیست و هشتمین سال عملیات شهید زیلان میشویم. در مورد واقعیت از خود گذشتگی و ایثارگری در جنبشتان چه میخواهید بگویید؟
بله؛ ژوئن ماه شهدای ایثارگر است. یاد و خاطره همه شهدای ماه ژوئن را در مقام فداکاریهای بزرگ رفقا زیلان، سما و گولان با احترام و سپاس گرامی میدارم. من با احترام در قبال یاد و خاطره شهدایمان تعظیم میکنم و بار دیگر قولی را که به آنها دادهایم تکرار میکنم. ما در ماه ژوئن شهدای زیادی داشتیم، اما شهادت رفقای ایثارگری که به رهبری رفیق زیلان به وجود آمدند بسیار بیشتر برجسته میشوند.
همزمان ۲۵ ژوئن سالگرد کشتار کوبانی است. همانطور که مشخص است در این روز ۲۵۰ میهندوست کورد در حمله داعش که با کمک دولت ترکیه توسعه یافته بود به شهادت رسیدند. یاد و خاطره همه میهندوستان ارزشمندمان را که در این کشتار شهید شدند، گرامی میدارم.
باز هم ۲۹ ژوئن روزی است که شیخ سعید و ۴۸ تن از یاران ارزشمندش اعدام و به شهادت رسیدند. یاد و خاطره همه شهدای تاریخ مقاومت کوردستان را در شخصیت شهید شیخ سعید گرامی میدارم و با احترام به یاد و خاطره آنها تعظیم میکنم.
همچنین در این ماه شهدای مبارزات اجتماعی در باکور کوردستان رقم خورد. در سال ۲۰۰۸، رفقا حوسنو آلبای و جیهان دَنیز در یک حادثه رانندگی به شهادت رسیدند. آنها پیشگامان آزادی اجتماعی و مبارزه دموکراتیک باکور کوردستان بودند. از آن انقلابیون ارزشمند با احترام یاد میکنم.
خلاصه اینکه یاد و خاطره همه شهدای ماه ژوئن را در شخصیت رفیق فدایی زیلان گرامی میداریم.
فداکاری اساساً از همان ابتدا در جنبش ما وجود داشته است. میهن ما میهنی بود که حتی به زبان آوردن نامش ممنوع بود. هیچ کس نمیتوانست در مورد کورد و کوردستان صحبت کند. در چنین دورهای ظهور رهبر آپو ظهوری تاریخی است که مبتنی بر ایثار است. در آن زمان رسیدگی به مبارزه با این روش به معنای هدف شدن بود. بنابراین فردی که موضع ایثارگرانه و فدائیانه نداشت، نمیتوانست چنین حرکتی انجام دهد. بر این اساس رهبر آپو در وهله اول با فداکاری خود عمل کرد و ایدئولوژی ایجاد شده بر همین اساس بنا شد. اگر برای ارزشهای مقدسی مانند آزادی و حقیقت فداکاری نکنید، اگر آمادگی از خودگذشتگی را نداشته باشید، نمیتوانید این مبارزه را ادامه دهید. اگر که حضرت عیسی به پیروان خود گفت: «کسانی که همسران و مادران خود را دوست دارند، از من پیروی نکنند. کسانی که صلیب را به دوش گرفتهاند باید به دنبال من بیایند»، یعنی اگر که گفته است کسانی که خطر مرگ را به جان خریدهاند باید از او پیروی کنند، شاید جملات رهبر آپو همان جملات نباشد، اما اساس این است که انقلابیون کوردستان نیز باید خطر شهادت را به جان بخرند و آماده هر گونه فداکاری باشند. این ایدئولوژی بر همین اساس شکل گرفت. به همین دلیل جنبش ما از همان ابتدا موضع ایثارگرانه داشت. زمانی که میخواستند حزب را در زندانها منحل کنند، در حضور رفقای اسیر، ابتدا رفیق مظلوم دوغان، سپس فرهاد کورتای و رفقایش، و سپس رفقا محمد خیری دورموش، کمال پیر، علی چیچک و آکیف یلماز که از کنشگران ۱۴ ژوئیه بودند، به مقاومت ادامه دادند و حزب را پیروز کردند و خود را فدا کردند. آنها با آتش زدن بدنها و روزه مرگ به شهادت رسیدند تا جنبش زنده بماند. آنها در واقع دشمن را از این طریق شکست دادند. باز همان روحیه در کوهستانها در شخصیت رفیق عگید (معصوم کورکماز) مبارزه را ادامه داد.
عملیات زیلان ارتش زنان را قدرتمند کرد
با این حال، عملیاتی که رفیق زیلان در ۳۰ ژوئن ۱۹۹۶ توسعه داد، جایگاه بسیار ویژه ای دارد:
اولین؛ عملیات رفیق زیلان که در زمانی که جنبش ما دچار انسداد و بنبست تاکتیکی شده بود آماده و با موفقیت اجرا کرد، تبدیل به یک ظهور تاکتیکی و روشی جدید شد. یگان ویژه بعدها بر اساس آن روش تشکیل و به خط مبارزه تبدیل شد.
دوم اینکه در ۶ می ۱۹۹۶ به رهبر آپو حمله شد. دشمن میخواست رهبر ما را ترور کند. عملیات رفیق زیلان هم به این امر یک ظهور و موضعگیری بود. به عبارت دیگر، این عملیات این واقعیت را آشکار کرد که باید خود را فدا کرد و همه چیز را برای صیانت از رهبر آپو تقدیم کرد. در واقع، رفیق زیلان در نامه خود میگوید: «اگر چیزی با ارزشتر از جانم برای فدا کردن داشتم، آن را هم میدادم». او با این عملیات این حقیقت را آشکار میکند. خلاصه اینکه از نظر ایدئولوژیک، رفیق زیلان با رویکرد «برای صیانت از رهبر آپو و جنبش باید همه چیز را فدا کرد» نماینده روحیه ایثارگری است. همانطور که رفقای زندان برای نجات و پیروزی حزب فداکاری کردند، رفیق زیلان نیز نشان داد که از هیچ چیز چه از نظر تاکتیکی و چه از نظر صیانت از رهبر آپو نباید دریغ کرد و اگر مجبور به فداکاری باشیم، باید از خودگذشتگی کرد.
سومین جنبه مهم این است؛ این عملیات به ارتش زنان نیز نیرو بخشید. به ویژه عملیاتی که رفیق زیلان به عنوان یک زن آزادیخواه کوردستانی انجام داد به همه رفقای ما نیرو بخشید. سپس به تدریج گسترش یافت و به قدرتی برای کل جامعه تبدیل شد. این عملیات نشان داد که چگونه یک زن میتواند با اراده باشد، چقدر میتواند شجاع باشد و چگونه میتواند یک عملیاتگر بزرگ در بالاترین سطح باشد. این الهامبخش شد، تشویق کرد و راه را برای پیوستن زنان به ارتش هموار کرد. قبل از آن مقاومتی از جانب رفقای زن وجود داشت. به عنوان مثال مقاومت رفقا سکینه جانسز در زندان، عملیات رفیق بریتان و مقاومت بسیاری از رفقای دیگر وجود داشت، اما عملیات رفیق زیلان به عنوان یک عملیات منظم در یک زمان بسیار مهم توسعه یافت و این راه را برای زن کورد گشود.
همانطور که مشخص است در دورههای قبل در همه انقلابها اعم از مذهبی، سیاسی و اجتماعی به حقوق زنان اشاره میشد. رویکردهای کمی بهتر ایجاد شده است. اما هیچ انقلابی تحولی ایجاد نکرده است که اساساً مشکل برابری زنان را حل کند. تنها رهبر آپو، زمانی که برای اولین بار پارادایم خود را توسعه داد، گفت: «زنان نیز باید قدرت و اراده داشته باشند؛ بدون انتقاد از سلطه ۵۰۰۰ ساله مردانگی، بدون اراده زنان و بدون انقلاب زنان بر این اساس، زنان نمیتوانند آزاد شوند و جامعه آزاد نمیشوند.» به عبارت دیگر در پارادایم رهبر آپو، زنان باید قدرت و اراده داشته باشند. رفیق زیلان در این امر نقش داشت. به عبارت دیگر زیلان با این عملیات تاریخی نقش بزرگی در توانمندی و ارادهمندی زنان داشت. بنابراین عملیات رفیق زیلان نقش مهمی در مبارزه آزادی مردم و همچنین در مبارزه آزادی زنان دارد. بار دیگر این عملیات تاریخی را گرامی میداریم و درود میفرستیم. امروز زیلانیشدن در صفوف ما قویتر شده است. ما امروز با این روحیه مبارزه میکنیم. گریلای مدرنیته دموکراتیک بر اساس روحیه ایثار و زیلانیشدن آپویی عمل میکند و از این طریق به وظایف عصر پاسخ میدهد. از این حیث مایه مباهات ما به عنوان جانشینان زیلان ایثارگر است که با تقویت بیشتر روحیه او به مبارزه ادامه دهیم.
*در این ماه اتفاقات زیادی در کوردستان رخ داد. ابتدا در ۳ ژوئن یک قیم برای شهرداری جولمرگ منصوب شد که در مقابل این امر مقاومت عمومی صورت گرفت و این مقاومت همچنان ادامه دارد. سپس در ۲۰ ژوئن آتشسوزی بزرگی بین آمد و مردین رخ داد. هیچ مداخلهای از سوی دولت برای اطفای حریق صورت نگرفت، مردم با امکانات خودشان به اطفای حریق پرداختند و ۱۵ نفر جان خود را از دست دادند. رویکرد دولت در این رویدادها را چگونه باید خواند؟
در ابتدا یاد و خاطره همه جانباختگان حادثه چنار و شمرخ را گرامی میدارم و رحمت خداوند بر آنها باد. این ضایعه را به همه اعضای خانواده، بستگان و مردم کوردستان تسلیت میگویم. علاوه بر این، هنوز مجروحانی در وضعیت وخیم هستند. برای همه آنها آرزوی بهبودی دارم.
در هر حادثهای که در کوردستان اتفاق میافتد فقط یک چیز در پیشروی مردم ظاهر میشود. این نیز سیاست انکار و تخریب، یعنی سیاست نسلکشی دولت ترکیه است. انسان واقعاً این را در همه اتفاقات میبیند. مثلاً در مورد قیم هم همینطور است. مردم ما به پای صندوقهای رای میروند، رای میدهند، نمایندگان خود را انتخاب میکنند. سپس به نام قیم تصرف میکنند. بنابراین، قیم اراده مردم کورد را به رسمیت نمیشناسد. این نقض اراده مردم ماست. اینجا دیدیم؛ اینگونه در ۳ ژوئن در جولمرگ اجرا کردند. قبل از آن میخواستند آن را در وان پیاده کنند اما زمانی که واکنشها شدید بود یک گام به عقب گذاشتند. اکنون مردم ما واکنش نشان دادهاند و این واکنش باید شدیدتر باشد. به عبارت دیگر در مقابل تضییع شدن اراده خود نباید سکوت کنیم. هیچکس که کرامت و شخصیت دارد و میگوید من هم انسان این سرزمینها هستم، نباید در مقابل سیاستی که این اراده را در هم میکوبد، سکوت کند. انسان بودن از اینجا سرچشمه میگیرد. اگر سکوت کنی و چشم بر آن ببندی، پس انسانیتت کجاست؟ به طور خلاصه، همه دموکراتهای ترکیه و میهندوستان از کوردستان باید در مقابل این سیاست بایستند. این سیاست اساساً یک سیاست وحشیانه است. در این عصر هم انتخابات برگزار میکنید و هم بعد از انتخابات قیم تعیین میکنید. دلیل این امر چیست؟ دلیل این امر سیاست نسلکشی در کوردستان است. این دولت نمیخواهد مردم کورد در هیچ کجا اراده داشته باشند. ببینید؛ در روژاوای کوردستان نیز انتخابات محلی برگزار میشود. در آنجا هم مردم میخواهند شهرداران مشترک انتخاب کنند، اما به آنجا هم مخالفت میکنند؛ آن هم قیامت به پا میکنند. چرا؟ زیرا آنها نمیخواهند کوردها اراده داشته باشند. حتی به ژاپن هم اعتراض کردند چون حق آموزش زبان کوردی را در ژاپن داده بود! اینها چنین دولتی هستند. آنها فقط سیاست انکار و تخریب را دنبال نمیکنند. آنها میخواهند یک نسلکشی کلی بر کوردها تحمیل کنند. آنها میخواهند کوردها را در خارج از مرزهای ترکیه و همچنین در داخل مرزهای ترکیه نابود کنند.
ببینید فرزندان کورد در کوچه و خیابان توسط پانزرها (خوردوهای زرهی) له میشوند. ببینید، آنها در حال دستگیری مادر ۸۳ ساله مقبوله اوزَر و بسیاری از مادران دیگر هستند. آنها در واقع افراد بیمار و مسن هستند، اما او آنها را میگیرد و به زندان میاندازد. همچنین در کجای دنیا سیستمی مانند نظام امرالی که به آن اشاره کردیم وجود دارد؟ چگونه میتوان چنین رویکردی را نسبت به رهبر خلق کورد توسعه داد؟ اما به دلیل این سیاست نسلکشی، دولت ترکیه این رویکرد را در پیش گرفته است. این وحشیگری است. پایمال شدن حقوق بشر است. نقض قانون است. اما امروز دولت ترکیه این کار را علیه مردم کورد انجام میدهد.
اگر این حادثه آتشسوزی در اسپارتا یا قونیه اتفاق میافتاد، نمیدانم دولت ترکیه چگونه به آن نزدیک میشد؟ آیا او همه وسایل نقلیه، هلیکوپترها و هواپیماهای خود را همزمان به آنجا اعزام نمیکرد؟ آیا وزیران او همان شب به آنجا نمیرفتند؟ آنها میرفتند. پس چرا به چنار و شمرخ نیامدند؟ چون کورد هستند. به هر حال کوردها در نظرشان ارزش چندانی ندارند. آیا در واقع مگر خودشان آتشسوزی در جنگلهای کوردستان را شروع نمیکنند؟ اما در ترکیه، هواپیماها، هلیکوپترها و هزاران تجهیزات همیشه در حال انجام وظیفه برای خاموش کردن آتش هستند. به طور خلاصه، رفتار دوگانه علیه کوردها وجود دارد. این استاندارد دوگانه نه تنها علیه مردم کورد، بلکه علیه سرزمین کوردستان، علیه جنگلهای کوردستان، علیه تاکستانها و باغهای مردم کورد، علیه هر آنچه کوردها دارند اعمال میشود. استانداردهای دوگانه حتی در مورد حیوانات متعلق به کوردها نیز اعمال میشود. حیوانات زیادی در این آتشسوزی تلف شدند. در کوردستان چنین ظلمی وجود دارد.
موضوع دیگر این است که این حادثه به یک قتلعام تبدیل شد. آنجا موسسهای به نام DEDAŞ وجود دارد. دولت آکپ-مهپ این DEDAŞ را به دردسری برای کوردها مبدل کرده است و این نهاد به معنای واقعی کلمه با مردم کورد بازی میکند. امروزه برق یک چیز معمولی نیست. مردم زندگی خود را با برق میگذرانند. اگر برق نباشد، آب نیست. اگر آب نباشد، نه محصولی خواهد بود و نه باغی. در دورهای که صنعت بسیار توسعه یافته است، زندگی انسان تا حدودی به برق وابسته است. اما برق را قطع میکنند و بعد وصل میکنند. میگویند «پرداخت نکردی» و قطع میکنند. به این ترتیب به معنای واقعی کلمه با جامعه ما بازی میکنند. پس از آن مشخص شد که وی هیچ سرمایهگذاری نکرده و تنها با استثمار مردم پول گرفته است. آنها آن سیستم تیر برقها را ۴۰ سال پیش در آنجا نصب کردند. هنوز هم تیرهای چوبی هستند. خلاصه آن آتش را راه انداختند. این یک قتلعام است.
فرمانداری نیز برای دفاع از آنها مدعی است که آتش در نتیجه سوختن کاه و خاشاک بوده است...
همه این فرمانداران فرمانداران استعماری هستند. وظیفه آنها دفاع از دولت در برابر مردم است. آیا فقط برای آتشسوزی چنین حرفی زدند؟ هر جا که یک روستایی کشته میشود، میگویند ما آنجا عملیات کردیم، یکی از اعضای پکک کشته شد، آیا این درست است؟ آنها فرزندان ما را در خیابانها با خودروهای زرهی له میکنند. علاوه بر این، آنها میگویند «یک حادثه رانندگی رخ داده است». به عبارت دیگر، این فرمانداران با نرم کردن همه چیز از این طریق، دولت را تبرئه میکنند. به خصوص همه استانداران کوردستان افراد خاص منتخب هستند. به همین دلیل چنین اظهاراتی را مطرح میکنند. اما آنها دیگر نمیتوانند این اتفاق را انکار کنند. بسیاری از نهادهای تحقیقکننده این حادثه بیانیهای صادر کردند و اعلام کردند که این آتشسوزی ناشی از تیرهای برق بوده است. مردم محلی در واقع این را به چشم خود دیدهاند. به طور خلاصه، نظام استعماری در کوردستان باعث شد این اتفاق بیفتد. این یک رویداد سوزاندن معمولی نیست. این آتشزایی عمدی است. نگرشهایی را آشکار میکند که جامعه کورد و کوردستانی را در همه جا در درجه دوم میبیند. این دیگر چیزی نیست که بتوان آن را پنهان کرد. این قابل مشاهده است.
در سال ۱۹۳۴ وزیری به نام محمود اسد بوزکورت جملاتی مانند «ترکها در این کشور ارباب هستند و سایر ملل نیز باید به ترکها خدمت کنند» گفته است. سالها میگذرد، اما دولت هنوز این سیاست را تغییر نداده است. شاید هر از گاهی از زبان نرم استفاده میکنند. آنها میگویند «کوردها خواهران-برادران ما هستند» و غیره، اما اینها همه جعلی هستند. آنها میخواهند کوردها را نابود کنند و از بین ببرند. آنها تلاش میکنند تا کوردها در هیچ بخشی از کوردستان قدرت، جایگاه و اراده نداشته باشند. سیاست آنها بر این اساس است. تا زمانی که این سیاستها تغییر نکند، این دوگانگی و استانداردهای دوگانه ادامه خواهد داشت. به همین دلیل، همه محافل آزادیخواه و هرکس که مخالف سیاست نسلکشی است، چه کورد، چه ترک، چه عرب، چه فارس و چه آشوری-سریانی، نباید در برابر این سیاست دولت ترکیه سکوت کند، بلکه باید مبارزه کند.
ما به عنوان مردم کورد نیاز به مبارزه داریم. باید بدانیم که اگر در چارچوب جنگ خلق انقلابی مبارزه نکنیم، این سیاست تغییر نخواهد کرد. اما میبینید که عدهای هستند که میخواهند خود را روشنفکر، آکادمیسین و شخصیت آگاه جلوه دهند و بدون در نظر گرفتن این واقعیت میگویند اسلحه را باید زمین گذاشت و غیره. بیانیه میدهند. آنها یا عاملان ایدئولوژیک و اجتماعی آگاه هستند. یا افرادی هستند که از واقعیت دولت ترکیه چیزی نمیدانند. سیاست دولتی ترکیه میخواهد مردم کورد را نابود کند. اگر دست خالی در برابر نسلکشی بایستید، آیا او هرگز از این سیاست دست بر خواهد داشت! او نخواهد گذاشت. ما تنها در صورتی میتوانیم او را وادار به دست برداشتن از این سیاست کنیم که به تمام معنا مبارزه کنیم. نگاه کنید؛ من نمیگویم که همه چیز تفنگ و جنگ است. اما لازم است خطی از مبارزه بافته شود که طیف وسیعی از مبارزه مسلحانه گرفته تا مبارزه در همه اشکال آن را در بر گیرد. ما این را جنگ خلق انقلابی مینامیم و جنگ خلق انقلابی را باید درست فهمید. مبارزات اجتماعی و جنبش قیام امروز مردم ما نیز در چارچوب این جنگ است.
دولت ترکیه امروز در دو مقطع میتواند سیاست فعلی خود را کنار بگذارد. اول اینکه اگر ما آنها را شکست دهیم، آنوقت میتوانند این سیاست نسلکشی را کنار بگذارند. ثانیاً اگر بفهمند که نمیتوانند ما را شکست دهند، یعنی اگر بفهمند که ما به عنوان خلق کورد و جنبش آزادی شکستناپذیر هستیم و همیشه مقاومت خواهیم کرد، امکان دارد که دست از آن بردارند. تنها بر این اساس، همانطور که بارها بیان کردهایم، میتوانیم بر اساس برابری زندگی کنیم. وگرنه هیچکس نمیتواند با این ذهنیت زندگی کند. این در حال حاضر یک چیز مشخص است. به همین دلیل، همه باید تمام تلاش خود را به کار گیرند تا این سیاست از بین برود یا مسدود شود. ما باید این سیاست نسلکشی را با شکست دادن آنها و اثبات شکستناپذیری خود بر اساس تقویت مبارزه در چارچوب جنگ خلق انقلابی از بین ببریم.